پاورپوینت کامل ویتگنشتاین، بازی‎های زبانی وایمان‎گروی ۶۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ویتگنشتاین، بازی‎های زبانی وایمان‎گروی ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ویتگنشتاین، بازی‎های زبانی وایمان‎گروی ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ویتگنشتاین، بازی‎های زبانی وایمان‎گروی ۶۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

دانشکده الهیات، معارف اسلامی و ارشاد دانشگاه امام صادق علیه السلام چندی پیش
سمیناری را تحت عنوان ویتگنشتاین، بازی‎های زبانی و ایمان گروی برگزار کرد. سخنران
این سمینار دکتر رضا اکبری، عضو هیأت علمی دانشکده بود. با هم چکیده‎ای از این
سمینار را می‎خوانیم.

برای فهم دقیق اندیشه‎های ویتگنشتاین، اطلاعی دقیق از زندگی نامه او لازم است.
ویتگنشتاین در سال ۱۸۸۹ در اتریش متولد می‎شود، او برای ادامه تحصیل به منچستر
می‎رود و در رشته مهندسی شروع به تحصیل می‎کند. توجه او به طرحهای مهندسی، او را به
سمت طراحی یک موتور جت و ارتباط با این مسأله او را به سمت ریاضیات سوق می‎دهد. او
سپس مطالعه کتاب مبانی ریاضیات راسل را آغاز می‎کند. با مطالعه کتاب با فرگه آشنا
می‎شود و لذا با توجه به شناختی که از فرگه پیدا می‎کند، در سال ۱۹۱۱، به سمت ینا
در آلمان – آنجایی که فرگه در دانشگاه تدریس می‎کرده است – حرکت می‎کند. در دیدار
با فرگه، فرگه او را تشویق می‎کند که نزد راسل برود و مباحث ریاضی و منطق را نزد او
مطالعه کند. لذا ویتگنشتاین در سال ۱۹۱۳ به تشویق فرگه به کالج کمبریج، جایی که
راسل تدریس می‎کرد، می‎رود و در سالهای ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳، در آنجا مشغول مطالعه فلسفه
می‎شود. ویتگنشتاین پنج ترم را در نزد راسل و مور به تحصیل فلسفه می‎پردازد. در پنج
ترمی که در کمبریج درس می‎خواند، تأثیری شگرف بر استادانش راسل و مور می‎گذارد. به
گونه‎ای که مور خود در کلاس‎های ویتگنشتاین شرکت می‎کرد . مور می‎گوید: وقتی من کم
کم ویتگنشتاین را شناختم احساس کردم که او در فلسفه از من باهوشتر و دقیق‎تر است.
راسل هم در جایی از ویتگنشتاین چنین تعبیر کرده است که ویتگنشتاین مجسمه نبوغ است؛
او فردی است با علاقه، عمیق و مسلط که توجه دقیقی به فلسفه دارد. علّت اثر گذاری
هم، همان طور که که آیر گفته، شخصیت خیلی قوی ویتگنشتاین است. ویتگنشتاین درسال
۱۹۱۳، بدون اینکه مدرکی بگیرد، کمبریج را رها می‎کند و به نروژ می‎رود و در کلبه
محقری زندگی می‎کند.

با شروع جنگ، ویتگنشتاین به اتریش می‎رود و در رده تیربارچی در ارتش شروع به کار
می‎کند. او در فاصله سال‎های ۱۹۱۴ تا ۱۹۱۸ کتابی را تنظیم می‎کند که یکی از مهمترین
کتابهایی است که در قرن بیستم در زمینه فلسفه نوشته شده است. هنگامی که جنگ به
پایان می‎رسد، ملاقاتهایی را با راسل در شهر لاهه هلند ترتیب می‎دهد، تا در زمینه
کتاب خود او بحث کنند. کتاب او به زبان آلمانی در سال ۱۹۱۹ منتشر می‎شود و در سال
۱۹۲۲ مجدداً به زبان انگلیسی ترجمه و با مقدمه راسل منتشر می‎شود. این کتاب در حدود
دو هزار کلمه است. وقتی کتاب چاپ می‎شود، تصور ویتگنشتاین بر این است که مشکلات
فلسفه را حل کرده است و به همین دلیل فیلسوفی است که به اندیشه‎های خود پایبند است.
لذا فلسفه را رها می‎کند و به مدت ۶ سال به شغل معلمی در مدارس ابتدایی می‎پردازد.

او در سال ۱۹۲۷ با موریس شلیک که مؤسس حلقه وین است، آشنا می‎شود حلقه وین در سال
۱۹۲۲ به صورت جدی در وین ایجاد می‎شود و افراد معروفی چون شلیک، وایزمان و کارناپ
در این حلقه شرکت داشتند. حلقه وین از کتاب ویتگنشتاین استفاده زیادی می‎کردند و
کتاب او را مرامنامه خود قرار داده بودند. لذا آشنایی آنها با ویتگنشتاین قبل از
۱۹۲۷ است. اما از ۱۹۲۷ تا ۱۹۲۹ ویتگنشتاین جلساتی با شلیک، وایزمان وکارناپ برگزار
می‎کند.

در سال ۱۹۲۹ در پی ملاقات هایی با فرانک رمزی- کسی که در سال ۱۹۲۳ در ۲۰ سالگی نقدی
بر کتاب ویتگنشتاین نوشت و حتی اندیشه‎هایش بر او اثر گذاشت- مجدداً به کمبریج
می برگردد. با هماهنگیهای صورت گرفته با مور و راسل، ویتگنشتاین رساله منطقی- فلسفی
خودش را تحت راهنمایی مور ارائه می‎کند و به درجه دکتری‎ می‎رسد. ویتگنشتاین از سال
۱۹۳۰ شروع به تدریس در کمبریج می‎کند. حاصل دورانی که ویتگنشتاین در کمبریج باقی
می‎ماند، کتابهای متعددی است. از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۳۲ مباحثی که وی مطرح می‎کند تحت
عنوان«نحو فلسفی» «phiosophica Grammer» بعد از مرگش منتشرمی‎شود. این مجموعه
بحث‎ها در سال ۱۹۳۳ کامل می‎شود و ویتگنشتاین آن را دوباره در سال ۱۹۳۴ بازبینی
می‎کند. همچنین وی از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۳۴ بحث‎هایی را در کلاس مطرح می‎کند که تحت
عنوان کتاب آبی در «Bue Book» تنظیم می‎شود. از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۳۵ مباحثی را به دو
نفر از شاگردانش درس می‎دهد که تحت عنوان«کتاب قهوه‎ای»«Brown Book» همراه کتاب آبی
در ۱۹۵۸ منتشر می‎شود . در سال ۱۹۴۵، بخش اول مهمترین کتابش، یعنی کتاب«تحقیقات
فلسفی» «Phiosophica Investigation » را می‎نویسد که آن را شماره‎گذاری کرده و
۶۹۳ پاراگراف است. از ۱۹۴۷ تا ۱۹۴۹ قسمت دوّم کتاب را می‎نویسد که در سال ۱۹۵۳ تحت
عنوان تحقیقات فلسفی منتشر می‎شود. ویتگنشتاین کار دیگری را هم انجام می‎دهد که تحت
عنوان کتاب«زتل» به چاپ می‎رسد. بعد از« تحقیقات فلسفی» مهمترین اثر او،
کتاب«درباره یقین» است، که دست نوشته‎های او را در اواخر عمرش تشکیل می‎دهد و بعد
از مرگ او منتشر می‎شود.

در زمانی که آلمان، اتریش را در جنگ جهانی دوّم، اشغال می‎کند ویتگنشتاین تابعیت
انگلیسی می‎گیرد و در یک بیمارستان به عنوان باربر شروع به کار می‎کند، بدون این که
بگوید من یک پروفسور دانشگاه هستم وکسی هم او را نمی‎شناخته است و بعد نیز در
آزمایشگاهی مشغول کار می‎شود. بعد از اتمام جنگ در سال ۱۹۴۷ از مقام استادی استعفا
می‎دهد، به ایرلند می‎رود و مدتی را در آنجا به سر می‎برد. در ادامه گرفتار بیماری
سرطان پروستات می‎شود، به آمریکا می‎رود و بعد دوباره به کمبریج باز می‎گردد تا این
که در سال ۱۹۵۱ از دنیا می‎رود.

به جرأت می‎توان ادعا کرد که ویتگنشتاین، تنها فیلسوفی است که از قرن بیستم به قرن
بیست‎ویکم پا می‎گذارد. ما باید بین فلسفه و تاریخ فلسفه تمایز قائل شویم. بسیاری
از مباحثی که در فلسفه مطرح می‎شوند، در دوران خود زنده‎اند ولی پس از مدتی به بحثی
مرده تبدیل می‎شوند و به عنوان تاریخ فلسفه به آنها نگاه می‎شود؛ ولی ویتگنشتاین
مباحثی را مطرح کرده است که هنوز هم در حیطه‎های مختلفی از جمله فلسفه منطق، فلسفه
زبان، فلسفه ذهن، فلسفه ریاضیات و … مباحث زنده‎ای هستند و درباره آنها بحث و گفت
و گو می‎شود. بحث ایمانگروی از مباحثی است که ویتگنشتاین زنده کننده آن در دوران
معاصر محسوب می‎شود. بحث ایمان گروی ویتگنشتاین برای ما بسیار اهمیت دارد. به دلیل
اینکه مباحث ایمانگرایانه ویتگنشتاین و نظریاتش در دوره‎ای مطرح می‎شود که
پوزیتویستهای منطقی، دین را از صحنه‎ خارج کرده بودند و بحث‎هایی که درباره معنا
داری گزاره‎های دینی مطرح شده بود، گزاره‎های دینی را خالی از معنا کرده بود.
آشنایی با اندیشه‎های ایمانگرایانه ویتگنشتاین سبب شد سلاحی در دست متدینان قرار
بگیرد و بتوانند به آن اشکالات جواب دهند. لذا از این جهت هم دیدگاه ایمان گروی
ویتگنشتاین اهمیت دارد.

ویتگنشتاین دارای دو فلسفه است: یکی فلسفه‎ای که به صورت جدی در کتاب رساله منطقی
فلسفی به آن اشاره شده و فلسفه دوّم، فلسفه‎ای است که با بازگشت به کمبریج از سال
۱۹۲۹ و به صورت جدی از ۱۹۳۰ شروع به بیان آن می‎کند. بسیاری از اوقات چنین مطرح
می‎شود که این دو فلسفه‎، دو فلسفه کاملاً متمایز از یکدیگر است و به همین خاطر
وقتی درباره ویتگنشتاین صحبت می‎شود از تعبیر ویتگنشتاین متقدم (اوّل) و ویتگنشتاین
متأخر (دوّم) استفاده می‎شود؛ یعنی گاهی اوقات چنان تمایز را بزرگ می‎کنند که انگار
دو فیلسوف با دو نظریه کاملاً متفاوت و متمایز داریم. اما با توضیحاتی که خواهد
آمد، به نظر می‎رسد که هر چند از جهاتی این تمایز قابل قبول است ولی از جهات دیگر،
این تمایزی که تا این حد بزرگ شده است، حداقل در زمینه‎ باورهای دینی و دیدگاههای
ویتگنشتاین درباره دین، قابل قبول نیست.

ویتگنشتاین در کتاب مختصر «رساله منطقی- فلسفی» مباحث خودش را در ضمن هفت گزاره
اصلی مطرح کرده است. روشش به این گونه است که هر گزاره‎ای را که مطرح می‎کند، چند
زیرگزاره دارد و آن زیر گزاره‎ها نیز به نوبه خود گزاره‎های فرعی و فرعی‎تر را مطرح
می‎کنند. در رساله منطقی – فلسفی چند نکته اساسی وجود دارد. یکی از مهمترین مواردی
که در این رساله مشاهده می‎شود، تقسیم قضایا به ترکیبی و تحلیلی است. هیوم بین دو
نوع قضیه تفاوت قائل می‎شود: قضایایی که توصیف کننده حقایق امور و قضایایی که
توصیف‎گر روابط منطقی هستند. ویتگنشتاین این تقسیم را می‎پذیرد ولی بر خلاف هیوم
معتقد می‎شود که تنها قضایای ترکیبی معنا دارند و معنا داری قضایای تحلیلی را
نمی‎پذیرد.

از سوی دیگر در اندیشه نخست ویتگنشتاین، رویکردی به زبان صوری دیده می‎شود.فیلسوفان
زبانی، فیلسوفانی هستند که ادعا می‎کنند اگر بتوانیم زبان حاکم بر گفت و گو را به
خوبی تشخیص دهیم و تحلیل کنیم، مشکلات فلسفه حل خواهد شد. در واقع فیلسوفان زبانی
معتقدند که مشکل فلسفه از کاربرد نادرست زبان نشأت گرفته است.

خود ویتگنشتاین در جایی بیان می‎کند که مسائل فلسفی وقتی ایجاد می‎شود که زبان به
تعطیلات می‎رود. راسل ب بیان نظریه خود درخصوص اوصاف خاص«definite description»
در واقع تمایزی را قائل می‎شود بین زبان عرفی« natura anguage» .که مردم با آن
صحبت می‎کنند و «زبان صوری» (forma anguage) که در آن سعی شده است دقت نظرها
اعمال شود و از ابهامات زبان عرفی خالی باشد. رویکرد ویتگنشتاین در رساله منطقی –
فلسفی رویکرد زبان صوری است و برای تبیین رویکردش قائل به نظریه «اتمیسم منطقی»
می‎شود. نظریه اتمیسم منطقی در زبان صوری معنا پیدا می‎کند.

در رویکرد زبان ایده‎آل، جملات و قضایا به جملات ساده یا اتمیک و جملات مرکب تقسیم
می‎شوند. جملات مرکب از ترکیب جملات ساده، ساخته می‎شوند؛ یعنی اگر من بیایم و از
اداتی مثل اگر، یا و …. استفاده کنم و جملات اتمیک را به هم مرتبط کنم، جمله‎ای
که به دست می‎آید جمله مرکب است. به همین منوال حقایق عالم به حقایق بسیط و حقایق
مرکب تقسیم می‎شود. حقایق بسیط یک وضعیت امور هستند که از ارتباط اشیاء حاصل
آمده‎اند.

ویتگنشتاین براساس نظریه

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.