پاورپوینت کامل جایگاه علوم قرآنی و حدیث در نظام دانشگاهی ایران – بخش اول ۷۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل جایگاه علوم قرآنی و حدیث در نظام دانشگاهی ایران – بخش اول ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جایگاه علوم قرآنی و حدیث در نظام دانشگاهی ایران – بخش اول ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل جایگاه علوم قرآنی و حدیث در نظام دانشگاهی ایران – بخش اول ۷۵ اسلاید در PowerPoint :
۱۱
مقدمه: در ماههای پایانی سال گذشته نشستی با حضور اساتید و رییس محترم دانشگاه امام
صادق علیه السلام برگزار شد و مباحث ارزشمندی از سوی آقایان دکتر حجتی, دکتر
پاکتجی, دکتر ایزدی و … درخصوص جایگاه علوم قرآنی و حدیث در نظام دانشگاهی ایران
مطرح شد. نظر به اهمیت موضوع گزارشی از این نشست تقدیم می گردد. خاطر نشان می شود:
این گزارش بدون اصلاحات سخنرانان به چاپ رسیده است. ضمنا به علت محدودیت صفحات
نشریه در این شماره سخنان دکتر پاکتچی و در شماره های بعد گزارش دیگر استادان تقدیم
می شود.
ما از صدر اسلام، همزمان با ورود اسلام به ایران، حوزههای علمیه و محافلی را شاهد
بودیم که از همان قرن اول هجری به وجود آمدند و به مطالعات قرآنی پرداختند. در طی
۱۴۰۰ سال همواره دانشگاه ها را به معنی قدیم خودش داشتیم و نظام دانشگاهی ایران
چیزی نیست که طی چند دهه اخیر به وجود آمده باشد. اما با در نظر گرفتن اینکه ما
امروزه دو اصطلاح دانشگاه و حوزه را به دو معنای جدا شده از هم و با تعبیر نظام
حوزوی و نظام دانشگاهی به کار میبریم، منظور از دانشگاه یعنی دانشگاه به تعریفی که
وزارت علوم و سیستم جدید ارائه میدهد و منظور از حوزه آن نظام دانشگاهی است که از
قدیم به صورت سنتی وجود داشته و حلقه های تعلیم و تعلم در آن شکل میگرفتند. طبیعتاً
بنده بیشتر در بحثم تکیه خواهم کرد روی محافل دانشگاهی به معنای اخص و محافل دیگر
را ما همچنان دانشگاهی میدانیم به معنای اعم؛ به دلیل اینکه دانشگاه از نظر ما یعنی
آموزش عالی و آموزش عالی در هر حال میتواند نظام های متنوع و مختلفی داشته باشد.
زمانی که از دانشگاه به معنای اخص و به صورت نهادی خاص با ویژگی هایی که در نظام
غربی شکل گرفته و بعد وارد ایران شده بحث میکنیم، میببینیم نظام آموزش عالی جدید در
واقع به دنبال این است که آن ارزش های موجود از قبل را در نظام خودش وارد و از آن
استفاده کند. به عبارت دیگر شاهد یک نوع تلفیق هستیم میان یک نظام آموزشی جدید و
بین ارزش ها و میراث فرهنگی که از گذشته در این کشور وجود دارد. موضوع بحث بنده هم
دقیقاً میآید روی قسمت الهیاتش و آن هم قسمت علوم قرآن وحدیثش و این ارتباط که
چگونه در این نظام این تلفیق صورت گرفته است؛ بنابراین به یک معنا این بحث میتواند
بحث ارتباط بین حوزه و دانشگاه هم باشد. اصطلاح دانشگاه به معنای جدید خودش شاید به
صورتی از زمان امیر کبیر در دوره ناصر الدین شاه به عنوان دارالفنون آغاز شده است.
بعدها دانشسراها و کالج های مدارس عالی دیگری به صورت جسته و گریخته به وجود آمدند.
در سال ۱۳۱۴ ه .ش دانشگاه تهران اولین دانشگاهی است که در ایران شکل گرفت. با یک
فاصله بسیار کوتاهی در سال ۱۳۲۶ تأسیس دانشگاه تبریز و سپس در ۱۳۳۵ دانشگاه مشهد را
داریم. به نظر میرسد در دهه ۳۰ ما دیگر شاهد فراگیر شدن دانشگاه در جاهای دیگر
میشویم و به تدریج دانشگههای دیگر شکل میگیرند. شاید روزی فرصت مناسبی پیش بیاید
وبتوانیم راجع به این صحبت بکنیم که اساساً ورود دانشکده الهیات به حوزههای
دانشگاهی از چه زمانی بود و به چه دلیلی نخستین دانشگههائی که در ایران تأسیس شدند
به دنبال این بودند که دانشکدهای هم به عنوان الهیات داشته باشند. اما این فعلاً
موضوع بحث ما نیست و آنچه که موضوع بحث ماست به صورت خاص رشته علوم قرآن و حدیث
است. بنده در این بحث میخواستم اولاً نسل های دانشگاهی ایران را از آن زمان که
اولین دانشگاه به معنای جدیدش در ایران تأمین شده تا امروز به چهار نسل تقسیم و بعد
ویژگی ها و اقتضائات هر کدام از این چهار نسل را بررسی کنم. این چهار نسل در واقع
عبارت است از نسل اول یا نسل بنیان گذاران که اوج فعالیت این ها در دهه های ۱۳۲۰ تا
۱۳۳۰ ه.ش است. نسل دوم یا نسل زمینه ساز انقلاب که اوج فعالیت نها در دهههای ۱۳۴۰
تا ۱۳۵۰ ه.ش است. به تعبیر دیگری این نسل را میتوان نسل شهید مطهری (ره) نامگذاری
کرد. نسل سوم یا نسل بعد از انقلاب که اوج فعالیت نها در دهههای ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ ه.ش
است و این نسلی است که در واقع دانشجویان عزیزی که در اینجا حضور دارند شاگردان این
نسل بودند. نسل چهارم یعنی نسلی که اوج فعالیت آن دهه ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰ ه.ش است و هنوز
به طور جدی کار خودش را آغاز نکرده است. بسیار مناسب است که ما بر ویژگی های آن سه
نسل قبلی مروری داشته باشیم، طبیعتاً این چراغ راهی خواهد بود برای نسل جدید که چه
مسیری را در این بین دنبال خواهد کرد. بنابراین عرایض بنده بیشتر گزارش کار فعالیت
آن سه نسل قبلی است که چه مسیری را طی کردهاند. هر کدام از این نسل ها در دوره خاصی
از تاریخ فرهنگی ایران پا به عرصه حضور گذاشتند و با مسائل ویژهای دست به گریبان
بودند. نسل اول یعنی نسل دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰ آغاز فعالیتشان بعد از شهریور ۱۳۲۰ است.
شهریور ۱۳۲۰ در تاریخ معاصر ایران چه از نظر سیاسی و چه از نظر فرهنگی یک نقطه عطف
است و تاریخ ایران از سال ۱۳۲۰ به بعد وارد مرحله جدیدی میشود. بعد از مسأله اشغال
موقت ایران در جنگ جهانی دوم، ایرانی ها متوجه این نکته شده بودند که بسیاری از
مسائلی که به عنوان فرهنگ غربی و ملتزمات فرهنگ غربی مطرح میشود شعاری بیش نیست و
زمانی که پای عمل به میان میآید و سرباز خارجی وارد ایران میشود، بسیاری از مواردی
که به عنوان شعار مطرح میشود، در عمل به آن جامه تحقق پوشیده نمیشود. به طور کلی در
جهان و از جمله ایران یک نوع تردید درباره حقانیت غرب و اینکه تا چه اندازه فرهنگ
غربی میتواند راهگشا و حلال مشکلات ما باشد مورد سؤال قرار گرفته بود. در واقع از
سال ۱۳۲۰ به بعد و همزمان با تأسیس دانشگاه در ایران شاهد یک نوع تأمّل مجدد در بین
ایرنیها هستیم که نباید راجع به فرهنگ غربی مانند تقی زادهها و دیگر روشنفکران قبل
از زمان جنگ بیندیشیم که تصور میکردند باید از موی سر تا پا فرهنگ غرب را بپذیریم.
این همزمانی به نظر من در حوزه مطالعات قرآنی مؤثر بوده است. ما در دانشکدههای
مختلف به خصوص الهیات و ادبیات شاهدیم که میراثی از گذشته داریم و خیلی مناسب است
که این میراث را مورد بازشناسی قرار بدهیم. البته نظام دانشگاهی در این دوره ویژگی
خاصی دارد و آن این است که خودش را متکفّل این میداند که عموم مردم را با زبان ساده
با اسلام آشنا کند. ضمناً نسل اول نظام دانشگاهی به دنبال این بوده است که اطلاعات
دینی مردم را از اطلاعات شنیداری و منبری به اطلاعات مکتوب و نوشتاری تبدیل کند.
این ویژگی ها را کاملاً در فعالیت های نسل اول میبینیم، ولی نسل اول با توجه به
سرخوردگی های بعد از جنگ جهانی دوم یک نسل کاملاً سنت گراست و ما این نسل را به
عنوان نسلی که به دنبال بازاندیشی دینی و به دنبال رفورم و این ها باشد نمیشناسیم.
بنده،مقولههایی را که این نسل درباره آن کار کردند در چند قسمت تقسیم کردم که
اشارهای گذرا به آن خواهم داشت. مقوله اول تفسیر است که ما دو نوع نگاه به تفسیر را
در نسل اول مشاهده میکنیم. یکی اینکه افرادی مستقیماً درگیر با تفسیر شدند و سعی
کردند تفسیری به زبان فارسی و ساده برای عموم مردم فراهم کنند که به مقتضای نیازهای
این نسل باشد. دوم احیای تفسیرهائی است که از قبل به زبان فارسی وجود داشته و میشد
نها را فهمید و بنابراین ارائه نها و ترویج نها میتوانست راه خوبی برای آشنا
کردن عموم مردم با تفسیر باشد. از نوع اول رساله هایی که در تفسیر نوشته شده
میتوانیم از تک نگاری های تفسیری، در تفسیر سوره حمد، تفسیر سوره توحید، تفسیر آیه
نور از استاد محمد سنگلجی، استاد دانشکده حقوق نام ببریم که عموماً یک رویکرد
خداشناسی دارد و مطلقاً همان دیدگاه هائی است که در تفاسیر معتبر شیعه از قبل مطرح
بوده و ایشان سعی کرده است فقط آن را به زبان فارسی و به نحو قابل فهمی برای مردم
آن عصر ارائه کند. اثر دیگر کتاب شگفتی های آفرینش از احمد ترجمیزاده، استاد
دانشکده ادبیات دانشگاه تبریز است که تفسیر جزءسیام قرآن به زبان فارسی و با یک
رویکرد امروزی است. در همین دوره باید از آثار تفسیری مرحوم راشد نام برد که در
واقع قسمت هائی از آن هم بعدها به صورت مکتوب به چاپ رسید و در آن زمان به صورت
شفاهی به عنوان سلسله سخنرانی ارائه میشد. تفسیر سوره حمد، تفسیر سوره یس و تفسیر
موضوعی مسأله ایمان در قرآن از دکتر محسن شفائی از جمله مواردی است که نشان میدهد
در آن زمان کوشش هائی به زبان فارسی در این جهت صورت میگرفته است. همزمان با این
مسأله ها شاهد تحقیق و تصحیح میراث تفسیری فارسی هستیم که از نمونه های آن باید به
تفسیر کشف الاسرار اشاره کنیم که به کوشش مرحوم علی اصغرحکمت منتشر شد و مرحوم حکمت
افرادی را تشویق کرد به اینکه کتاب های تفسیر را چاپ و منتشر کنند. در همان زمان
است که تفسیر ابوالفتوح رازی به همت استاد الهی قمشه ای، تفسیر گازور به همت مرحوم
جلال الدین محدث، تفسیر ابوالفتوح رازی، تفسیر منهج الصادقی و خلاصه المنهج به همت
مرحوم ابوالحسن شعرانی به چاپ رسید. وقتی ما این اطلاعات را در کنار همدیگر قرار
میدهیم و در قالب یک نسل آن درتعریف میکنیم میتوانیم کاملاً احساس بکنیم که چگونه
این نسل اهتمامی داشتند بر اینکه این تفاسیر را که همه به فارسی نوشته شده زنده
کنند و در دسترس عموم قرار دهند. علاوه بر تفسیر، مسأله ترجمه دومین مقولهای است که
ذهن علمای دانشگاهی این دوره را به خود جلب کرده است. البته منظور ما از علمای
دانشگاهی در این دوره، اغلب علمائی بودند که در حوزه تحصیل کرده بودند و تدریس نها
در دانشگاه بود. طبیعی است که چون درباره نسل اول صحبت میکنیم به ندرت افرادی را
مشاهده میکنیم که خودشان دارای تحصیلات دانشگاهی بوده باشند. از کوشش های انجام شده
در جهت ترجمه قرآن در این دوره میتوانیم به ترجمه استاد الهی قمشه ای به زبان
فارسی، و ترجمه استاد فروزان فر به زبان فارسی اشاره بکنیم که ترجمه فروزان فر هیچ
وقت به صورت کامل چاپ نشد. همزمان با این فعالیت ها کوشش هائی از همان نسل اول
درخصوص قرآن شناسی صورت میگیرد و اینکه لازم است برخی اطلاعات پیرامونی راجع به
علوم قرآنی در اختیار عموم مردم گذاشته شود. از نمونه های این ها میتوانیم ازکتاب
«امثال قرآن» مرحوم علی اصغر حکمت، اسلام و قرآن که یک معرفی عمومی در مورد جایگاه
قرآن در زندگی یک فرد مسلمان و در دین اسلام هست از مرحوم حسینعلی راشد و چند اثر
دیگر در همین دروه نام ببریم. در نسل اول تنها کاری که در زمینه قرآن شناسی صورت
گرفته و در آن از روشی استفاده شده که معهود و شناخته در بین کتب علوم قرآنی نبوده
است و به نظر جدید میرسد، کتاب «سیر تحول در قرآن» از مرحوم مهندس بازرگان هست که
اولین چاپ آن در سال ۱۳۴۵ ه.ش صورت گرفته و دقیق به همین دلیل است که ما آن را
حاصل اتفاقاتی میدانیم که در نسل اول رخ داده است.
نسل دوم، نسل زمینه ساز انقلاب، نسل بسیار پر اهمیتی است و در اهمیت آن همین بس که
شخصیتی همانند شهید مطهری از شخصیت های بسیار فعال در این نسل است. اوج فعالیت این
نسل، دهههای ۱۳۴۰ و ۱۳۵۰ است. در این دوره، نفوذ فرهنگ غربی در ایران از یک طرف و
نفوذ افکاری مانند مارکسیسم و ماتریالیسم از طرف دیگر از جمله مشکلاتی است که در
واقع دلسوزان فرهنگ اسلامی با آن مواجه بودند و از طرفی مجبور بودند با این جبهه و
از طرفی دیگر با آن جبهه در کشاکش باشند و پاسخگوی ابهامات و شبهه هائی باشند که در
این دو جبهه مطرح بود. در سال ۱۳۴۲ ما شاهد قیام ۱۵ خرداد بودیم و این دوره، دوره
ای است که ما شاه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 