پاورپوینت کامل حضرت آیت الله مهدوی کنی; علم در اسلام با مسائل مادی ارزیابی نمی شود ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حضرت آیت الله مهدوی کنی; علم در اسلام با مسائل مادی ارزیابی نمی شود ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حضرت آیت الله مهدوی کنی; علم در اسلام با مسائل مادی ارزیابی نمی شود ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حضرت آیت الله مهدوی کنی; علم در اسلام با مسائل مادی ارزیابی نمی شود ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
۳
حضرت آیت الله مهدوی کنی در مراسم روز معلم به ایراد بیاناتی در باب اهمیت علم و
روش تدریس اساتید پرداختند که در پی، متن سخنان ایشان را ملاحظه می کنید. این متن
بدون ملاحظه و تجدیدنظر معظم له منتشر می شود.
بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی سید النبیین ابی القاسم المصطفی محمد و علی
آله الطیبین سیما بقیه الله فی الارضین عجل الله فرجه الشریف و جعلنا من انصاره و
اصحابه. اعوذ بالله من الشیطان الرجیم قال الله تعالی، ولکن کونوا ربانییّن بما
کُنتم تعلِّمونَ الکتابَ و بما کُنتُم تَدرُسُون (آل عمران، آیه ۷۹) خوشحالیم که
در چنین روز فرخنده که به نام معلم نام گذاری شده به مناسبت روز شهادت استاد
بزرگوار و فیلسوف و متفکر اسلامی و فقیه شیعی مرحوم آیت الله شهید مطهری رضوان الله
تعالی علیه خدمت شما اساتید محترم شرفیاب هستیم؛ دیداری از نزدیک واظهار ارادتی به
محضر شریف شما عزیزان. شکی نیست که علم در همه مکاتب و ادیان الهی مورد توجه بوده و
می توان گفت در اسلام هم شاید بیش از ادیان دیگر به مساله علم توجه شده و قهراً اگر
به علم توجه شود و ارزشی برای آن قائل بشویم برای تعلیم هم باید توجه قائل شویم
زیرا که علم به وسیله تعلیم بدست می آید. اگر تعلیم را هم به معنای عام بگیریم که
هر چیزی را به ما بیاموزد حتی یک درخت هم می تواند معلّم باشد منتها تعلیم اختیاری
ارزشی دیگر دارد و آنها که راه معلمی و تعلیم را انتخاب می کنند آنها این ارزش را
برای خود اختیار کرده اند.
شکی نیست که معلّمی کار نیست بلکه بالاتر از کار است؛ معلّمی یک هنر است چون معلّمی
کار خدا هم هست کار انبیاء هم هست و آنرا نباید یک شغل معمولی حساب کرد. به همین
جهت است که نباید آن را بامسایل مادی ارزیابی کرد. نباید مفهوم معلّمی را در سطح
کار و کارگری محصور کرد. خیلی بالاتر از این هاست و به همین جهت است که در اسلام
مسأله علم با مسایل مادی ارزیابی نشده است هیچگاه نگفته اند که اگر یک ساعت درس
دادی چقدر باید پول بگیری. در این آیه شریفه که من تلاوت کردم خداوندخطاب می کند به
علمای دینی که ولکن کونوا ربانییّن بما کُنتم تعلِّمونَ الکتابَ و بما کُنتُم
تَدرُسُون یعنی شما که کارتان به معنای اعم معلّمی شده است. ربانی باشیدچون کلاً
کان در عربی و در این آیه دلالت بر استمرار دارد و نه دلالت بر روزی یا حادثه ای.
بما کنتم تعلّمون الکتاب یعنی چون شما بنا و کارتان در این راه مستمر است. مدرس
هستید و درس می دهید و درس می خوانید. تدرسون به هر دو معنا است. چون معلم هم باید
درس بخواند و هم درس بدهد.
این طور نیست که معلم بگوید من فارغ التحصیل شدم، تمام شد. ما فارغ التحصیل نداریم.
بنابر این آیه هم به این مطلب اشاره می کند که بما کُنتم تعلِّمونَ الکتابَ و بما
کُنتُم تَدرُسُون. با توجه به این مقام ارزشمندی که پیدا کرده اید باید ربانی
باشید. یعنی درجه شما باید به درجه ربوبیت برسد. در یک درجه رب شاگردان و جامعه تان
هستید و جامعه خود را می پرورانید و از یک نظر مالکیتی نسبت به افکار افراد دارید.
مالک صاحب است ولی صاحبی مثل بنده که صاحب کتاب و صاحب خانه هستم و خانه ام را هم
نمی توانم اداره کنم نیست بلکه ربی که مربی است و جهان را در مسیر حرکت و تکامل
قرار می دهد بنابر این شما ربانی باشید. قرآن این علم و معلم را در این حدبالا
می آورد. سپس باید از این مقام استفاده کرده و ارزش برای آن قائل شد. نباید سطح
ومقام معلّمی را پایین آورد. مقام در ارزیابی مادی و ارزیابی معنوی خیلی بالاست و
ما می بینیم ائمه ما و اولیای دین ما به معلمان خیلی احترام می گذاشتند.
هشام بن الحکم یک معلم است. شاگرد امام صادق علیه السلام است. وقتی وارد مجلس
می شود مشایخ بنی هاشم همه نشسته اند. پیرمردها و ریش سفیدها که سابقه ای در اسلام
و تشیع دارند و بزرگوار و از خانواده پیامبر هستند واز هر جهت مورد احترام هستند،
حضور دارند و در این حال جوانی ۱۸ ساله مانند هشام وارد مجلس می شود. امام صادق
علیه السلام ایشان را صدا می زند و در کنار خود می نشاند و بعد می فرماید مرحباً
بناصرنا بیده و لسانه. خوشامد می گویند. تبریک می گویند به کسی که ما رایاری می دهد
هم با دستش می نویسد و هم با زبانش می گوید. پیرمردها خیلی ناراحت شدند که چرا این
جوان را آن بالا نشاندند به خصوص که بین قبایل واشراف کلی مسایل بوده است که جوانها
باید پایین بنشیند و پیرمردها بالا ولی امام صادق علیه السلام این سنت را می شکند و
می فرماید آن سنت قومی است و سنت اسلامی و الهی و فرهنگ قرآنی نیست. این معلم است و
ناصر ما به دست و زبانش است بنابر این ارزشی که امام صادق علیه السلام قائل شد،
ارزش معنوی است. پول به آقای هشام بن حکم نمی دهد.سکه و جایزه نمی دهد. حالا به قول
امروزی ها این کار جنبه سمبلیک دارد که چند سکه می دهیم به استاد نمونه ولی نباید
فرض کنیم که ارزش استاد نمونه چند سکه است و آن استاد هم اگر این گونه قبول کند خود
راکوچک کرده و ما هم با این نیت اورا کوچک کرده ایم. این به اعتبار آن است که ما
تفاوتهایی را در نظر بگیریم و تشویق کنیم والا اینها ارزیابی نیست . پریروز در هیأت
رئیسه بحث این بود که مسأله پژوهش که خیلی ارزشمند است در دانشگاه و در همه مراکز
علمی چگونه ارزیابی شود. برخی دوستان که مثل شما مسؤولیت دارند بررسی کردند که اگر
کسی مقاله ای علمی نوشت چگونه ارزیابی کنیم. گفتند که صفحه صفحه و یا کلمه کلمه
حساب می کنیم و هر کلمه ای چند تومان می دهیم! حالا شما را به خدا می شود علم را و
کلمات علمی را که هر کدام نوری است الهی با کلمه ای چند تومان سنجید؟ برای مقدمات
علم، درس خواندن، مطالعه کردن، فکر کردن … همه این ها لازم است ولی خداوند است که
عالمی را در مسیر صحیح قرار می دهد و به او الهام می کند. این نکته ای بود که من
می خواستم خدمتتان عرض کنم.
ما شوخی می کردیم که روضه خوانهای قدیم فانوس به دست ۱۰ – ۱۵ تا منبر می رفتند و
همان منبری که صبح خوانده بودند تا آخر شب هم همان را می خواندند. چون وقت مطالعه
نداشتند. ما گفتیم استاد این طوری نباشد که از این دانشگاه به آن یکی و از این مجلس
به آن مجلس بدون هیچ مطالعه و پژوهش نو برود و وقت مطالعه نداشته باشد و حرفهای
پارسال و ده سال پیش را تکرار کند و شاگردان خوب پرورش ندهد. چرا استاد طبیب دوار
بطبه آن طور که امیرالمؤمنین علیه السلام در مورد پیامبرگفتند، نیست. درمورد پیامبر
فرمودند که طبیبی است که می گردد و مریضهایش را پیدا می کند. چرا استاد نمی گردد که
شاگردانش را بیاید؟ استاد نباید منتظر سؤال در اتاق بنشیند که دانشجو بیاید. استاد
خوب این گونه است که دنبال مریض باشد.
بنابر این ما می گفتیم فلسفه اصلی این افزایش حقوقها خوب است و تا حدی کمک می کند
که اساتید طرح تمام وقتی را بپذیرند و عده زیادی که می توانستند پذیرفتند. حال اگر
به این فلسفه عمل شد یا نشد خودتان قضاوت فرمایید.اگر عمل کردیم خوشا به حالمان و
تبریک مضاعف و اگر نکردیم سوء نیت بزرگی برای این جوانهاست. من امروز موعظه می کنم
به عنوان یک روحانی ۷۵ ساله که در انقلاب خود را نشان داده و کی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 