پاورپوینت کامل سرور سامرا; ولایت امام حسن عسکری علیه السلام ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سرور سامرا; ولایت امام حسن عسکری علیه السلام ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سرور سامرا; ولایت امام حسن عسکری علیه السلام ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سرور سامرا; ولایت امام حسن عسکری علیه السلام ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۰

دوران زندگی امام

یازدهم پیشوای شیعه، امام حسن عسکری علیه السلام در روز جمعه، هشتم ربیع الثانی سال ۲۳۲ ه.ق در
مدینه پا به عرصه گیتی نهاد(۱) و با ولادتش چشم امام هادی علیه السلام و شیعیان روشن شد. آن حضرت در
چهار یا پنج سالگی در پی سفر اجباری امام هادی علیه السلام ، به سامرا، همراه پدرش بود و تا پایان عمر زیر
نظر عباسیان در آن شهر زندگی کرد. آن امام آسمانی در ۲۲ ساگی با شهادت امام هادی
علیه السلام به ولایت
و امامت رسید و در طول شش سال امامت(۲) خود، بارها مورد حسادت و غضب عباسیان قرار
گرفت و به زندان آنان گرفتار آمد. ایشان در ۲۸ سالگی با دسیسه معتمد، خلیفه عباسی به شهادت
رسید(۳) و در کنار قبر پدر بزرگوارش به خاک سپرده شد. مدت امامت آن حضرت از همه امامان
معصوم کمتر بود.

امامت حضرت عسکری علیه السلام

ابو جعفر، محمد یکی از برادران امام حسن عسکری علیه السلام بود. وی چنان دانش و اخلاق والایی
داشت که تحسین همگان را برانگیخته بود و از طرفی، سن او هم از امام عسکری علیه
السلام بیشتر بود. این مسئله باعث شد که امر امامت برای برخی مشتَبَه شود و گمان کنند که پس از امام هادی
علیه السلام ،
ابو جعفر امام خواهد بود. حتی روزی به امام هادی علیه السلام است».(۴) عرض کردند: درست است که پس از شما، صاحب و امام ما ابو جعفر است؟ حضرت فرمودند: «نه، صاحب و رهبر شما پس از من، فرزندم حسن

______________________________

۱. شیخ مفید، ارشاد، بیروت، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۶ ه.ق، چ ۱، ج ۲، ص ۳۱۳؛امین الاسلام طبرسی،
اعلام الوری، قم، مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۴۱۷ ه.ق، چ ۱، ج ۲، ص ۱۳۱.

۲. ارشاد، ج ۲، ص ۳۱۳.

۳. شیخ کلینی، اصول کافی، تصحیح علی اکبر غفاری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۰۵ ه.ق، ج ۱، ص ۵۰۳.

۴. اعلام الوری، ج ۲، ص ۱۳۳؛ اصول کافی، ج ۱، صص ۳۲۵ ـ ۳۲۶؛ ارشاد، ج ۲، صص ۳۱۴ ـ ۳۱۵.

۱۰۱

این قضیه تا آنجا قوّت گرفته بود که شخصی به نام احمد از نوادگان امام صادق علیه
السلام جمعی در محضر امام هادی می گوید: من و علیه السلام بودیم که ابو جعفر و امام حسن عسکری
علیه السلام سوی ابو جعفر رفتیم تا بر او سلام کنیم. در این هنگام امام هادی با هم وارد شدند. همگی به
علیه السلام نیست» و سپس با اشاره به امام عسکری فرمودند: «این مولا و امام شما
علیه السلام کنید».(۱) ادامه دادند: «بر امام و صاحب امر خویش سلام

داستان هایی از کرامات امام عسکری علیه السلام

فضلیت همراهی با اهل بیت:

محمد بن حسن می گوید: به امام حسن عسکری علیه السلام شکایت کردم. سپس روایتی از امام صادق نامه ای نوشتم و در آن از فقر و ناداری خویش
علیه السلام را به یاد آوردم که فضیلت همراهی با اهل بیت: فرموده بودند. امام عسکری را
علیه السلام است».(۲) که از ما بینش و آگاهی بخواهند. هر که به ما متوسل شود، او را حفظ می کنیم. کسی که ما را دوست بدارد، با دشمنان ما بهتر است. ما پناه کسانی هستیم که به ما پناهنده شوند و نور و روشنایی هستیم برای کسانی خودت گفتی: فقر همراه با ما اهل بیت، از ثروت با غیر ما بهتر است و کشته شدن در راه ما، از زندگی کردن انبوهی مرتکب شوند، به فقر مبتلا می کند و این را وسیله پاک شدن آنها قرار می دهد. همان طور که با در پاسخ نوشت: «خدای تبارک و تعالی دوستان ما را وقتی گناهان در مراتب عالی بهشت با ما خواهد بود و کسی که از ما روی بگرداند، سرانجامش آتش

اهل معروف

ابوهاشم جعفری می گوید: از مولایم امام حسن عسکری علیه السلام شنیدم که فرمودند: «برای بهشت دری
است که آن را «معروف» گویند. از آن در، تنها اهل معروف و نیکوکاران وارد می شوند». در دلم
خدا را سپاس گفتم و از اینکه در برآوردن نیازهای مردم زحماتی را متحمل می شوم، شاد شدم.
در این حال امام عسکری علیه السلام متوجه من شد و فرمود: «آری، به کار خودت ادامه بده؛ زیرا اهل
معروف در دنیا، همان اهل معروف در آخرت هستند. ای ابوهاشم، خداوند تو را از آنان قرار داده
و به تو رحمت کرده است».(۳)

______________________________

۱. شیخ طوسی، الغیبه، تحقیق عباد اللّه طهرانی و علی احمد ناصح، قم، مؤسسه المعارف الاسلامیه، ۱۴۱۷ ه.ق، ج ۲،
صص ۱۹۹ ـ ۲۰۰.

۲. شیخ طوسی، اختیار معرفه الرجال(رجال کشی)، تصحیح حسن مصطفوی، مشهد، دانشگاه مشهد، کنگره
هزاره شیخ طوسی، ۱۳۴۸، ص ۵۳۳؛ اثبات الهداه، ج ۶، ص ۳۲۸؛ مناقب آل ابی طالب، ج ۴، ص ۴۳۵.

۳. اعلام الوری، ج ۲، ص ۱۴۳ ؛ علامه مجلسی، بحارالانوار، تصحیح محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی
اسلامیه، ۱۳۶۸، چ ۳، ج ۵۰، ص ۲۵۸.

۱۰۲

آگاه بر ضمیر باطن

یکی از پیروان امام عسکری علیه السلام می گوید: من در سامرا، کنار خیابانی نشسته بودم. در این هنگام، آن
حضرت در حالی که سوار بر مرکبی بود از آنجا عبور کرد. من علاقه بسیاری داشتم که صاحب
فرزند شوم. پس با خود گفتم: آیا می شود من هم فرزندی داشته باشم؟ در این حال امام عسکری
علیه السلام
از کنار من عبور کرد و سر مبارکش را تکان داد و فرمود: آری. با خود گفتم: آیا پسر می شود؟ امام
با سر مبارکش اشاره کرد: «نه». چندی بعد خدای بزرگ به برکت دعای ایشان، دختری به ما عنایت
فرمود.(۱)

پاسخ اولین و آخرین

ابوهاشم جعفری می گوید: روزی در خدمت امام حسن عسکری علیه السلام بودم که شخصی از حضرت
پرسید: چرا زن ناتوان یک سهم، ولی مرد قوی دو سهم ارث می برد؟ حضرت فرمود: «چون زن
نه تکلیف جهاد دارد و نه بار زندگی بر دوش اوست، ولی همه اینها بر عهده مردان است». با خودم
گفتم: شنیده بودم که همین پرسش را ابن ابی العوجاء از امام صادق علیه السلام پرسید و ایشان همین پاسخ
را دادند. در این فکر بودم که امام عسکری علیه السلام رو به من کرد و فرمود: «آری، این پرسش ابن ابی
العوجاء بود و اگر معنای پرسش یکی باشد، پاسخ ما نیز یکی است. آنچه برای نخستینِ ما جاری
شده است، در حق آخرین ما هم جاری است. نخستین فرد از ما، با آخرین فرد از نظر دانش و
ولایت برابر است و البته رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و امیرمؤمنان
علیه السلام ، فضیلت های خودشان را دارند».(۲)

عظمت اهل بیت:

ابوهاشم جعفری گوید: از امام عسکری علیه السلام درباره آیه ای پرسیدم که می فرماید: «سپس این کتاب
(آسمانی) را به گروهی از بندگان برگزیده خود به میراث دادیم، ولی از میان آنها، عده ای بر خود
ستم کردند، عده ای میانه رو بودند، و گروهی به اذن خدا در نیکی ها از همه پیشی گرفتند و این،
همان فضیلت بزرگ است».(۳) حضرت فرمود: «دسته اول که به خود ستم کرده اند، کسانی هستند
که به امام اقرار ندارند. دسته دوم که راه میانه و عدل را پیموده اند، کسانی اند که در مورد امام
شناخت دارند. مقصود از دسته سوم که به خوبی ها پیشی گرفته اند، امام است». ابوهاشم گوید:

______________________________

۱. بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۶۹.

۲. اعلام الوری، ج ۲، ص ۱۴۲؛ بحارالانوار، ج ۵۰، صص ۲۵۵ ـ ۲۵۶.

۳. فاطر: ۳۲.

۱۰۳

من در فکر فرو رفتم که خدا چه عظمتی به آل محمد: عنایت کرده است. حضرت به من نگاهی
کرد و فرمود: «مطلب بالاتر از آن است که تو در مورد عظمت مقام آل محمد: در خاطر هستی».(۱) گذراندی. خدا را شکر کن که تو را از گروندگان به رشته ولایت آنها قرار داده است و تو را فردای قیامت همراه آنها می خوانند، وقتی هر طایفه ای را همراه امامش می خوانند و تو عاقبت به خیر

یکتایی خدا

یکی از شیعیان امام عسکری علیه السلام می گوید: یکی از دوگانه پرستان را در اهواز ملاقات کردم و از گفته ها و پندارهای او در من اثر کرد. سپس به سامرا رفتم. در کنار خانه یکی از دوستانم بعضی نشسته عسکری بودم که
امام علیه السلام به طرفم آمد و با انگشت سبابه اشاره کرد و فرمود: «اَحَدٌ اَحَدٌ فَردٌ؛ یعنی خدا یگانه است، یگانه است، یکتاست». گشتم.(۲) وقتی امام این جمله را فرمود، من از هیبت گفتارش بیهوش

نهی از غلو

شخصی به نام ادریس می گوید: من درباره اهل بیت: غلو می کردم و سخنان ناروایی می گفتم.
روزی برای دیدار امام حسن عسکری علیه السلام به سامرا رفتم. بر اثر خستگی راه خود را روی سکویی
انداختم و خوابیدم. بعد از مدتی احساس کردم کسی مرا با چوبدستی خود می زند. بیدار شدم و
دیدم امام عسکری علیه السلام است. از جا برخاستم و قدم های مبارک او را بوسیدم. امام مرا به نام صدا زد و
این آیه را خواند: «آنها بندگان شایسته اویند، هرگز در سخن بر او پیشی نمی گیرند و (پیوسته) به
فرمان او عمل می کنند».(۳) یعنی ما اهل بیت هم، بندگان شایسته خداییم و مبالغه در مقام ما روا
نیست. به حضرت عرض کردم: «ای مولای من! همین مقدار کافی است. من آمده بودم که از شما
همین مسئله را بپرسم». آن گاه امام مرا رها کرد و رفت.(۴)

بیگانه ای در لباس دوست

یکی از یاران امام عسکری علیه السلام می گوید: من و چند نفر دیگر در زندان به سر می بردیم که امام
عسکری علیه السلام و برادرش جعفر را نیز نزد ما آوردند. ما بر گرد او حلقه زدیم. در بین ما مردی از بنی
جُمَح بود که خود را شیعه علوی معرفی می کرد. امام علیه السلام رو به ما کرد و فرمود: «اگر در میانتان

______________________________

۱. اثبات الهداه، ج ۶، صص ۳۲۶ ـ ۳۲۷؛ بحارالانوار، ج ۵۰، ص ۲۵۹.

۲. اصول کافی، ج ۱، ص ۵۱۱ ؛ اثبات الهداه، ج ۶، ص ۲۹۲.

۳. انبیا: ۲۶ و ۲۷.

۴. بحارالانوار، ج ۵۰، صص ۳۱۱ ـ ۳۱۲ ؛ اعلام الوری، ج ۲، صص ۱۴۰ ـ ۱۴۱.

۱۰۴

بیگانه ای نبود، به شما می گفتم چه وقت آزاد می شوید». سپس حضرت به آن مرد جُمَحی
اشاره کرد تا بیرون رود. آن گاه فرمود: «این مرد از شما نیست؛ از او برحذر باشید. داخل جامه او
نامه ای است که برای سلطان نوشته و تمام حرف های شما را درباره او گزارش داده است». یکی برخاست و یافت.(۱) لباس های آن مرد را بازرسی کرد و آن نامه را که در آن از ما به بدی یاد کرده بود،

لطافت امام علیه السلام

یکی از شاگردان و دوستان امام حسن عسکری علیه السلام چند روز با ایشان روزه مستحبی گرفت و هنگام
افطار حضرت افطار می کرد. وی روزی بر اثر گرسنگی و ضعف شدید، به اتاق دیگر رفت و
مقداری نان خورد، سپس بی آنکه جریان را به امام علیه السلام بگوید، به حضور حضرت آمد. امام حسن
عسکری علیه السلام به غلام خود فرمود: «غذایی برای وی فراهم کنید؛ زیرا روزه اش را شکسته است». آن
شخص لبخند زد. امام علیه السلام نیز به او فرمود: «چرا می خندی؟ اگر می خواهی نیرو پیدا کنی، گوشت
بخور؛ در نان قوّت نیست».(۲) بدین سان، امام عسکری علیه السلام با دوستان خود در نهایت خوشرویی و
خودمانی برخورد می کرد و با آنان مزاح می نمود، با اینکه دارای مقام بسیار ارجمند امامت بود.

توسل به امام

پدر علامه مجلسی می گوید: مدت طولانی بود به ضعف معده مبتلا بودم و چون بر دست راست
می خوابیدم، درد معده آزارم می داد و ناچار به دست چپ می خوابیدم، تا اینکه حدیثی از امام
عسکری علیه السلام دیدم که شخصی که مشکلی همانند من داشت، به محضر آن امام همان مشرف شد و
حضرت دست های شریف خود را به پهلوی او کشید و از آن پس ناراحتی اش برطرف گردید.
هنگام خواندن این حدیث، با خود گفتم: خوشا به حال آن جماعت که در خدمت امامان معصوم:
بودند و هر دردی که داشتند به ایشان عرض می کردند. سپس دعا کردم که خدایا! به حق امام
عسکری علیه السلام این بیماری را از من نیز دور کن. اکنون نزدیک به چهل سال است که اثری از آن بیماری
در جسمم نمی بینم.(۳)

______________________________

۱. بحارالانوار، ج ۵۰، صص ۳۱۱ ـ ۳۱۲ ؛ اعلام الوری، ج ۲، صص ۱۴۰ ـ ۱۴۱.

۲. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، قم، علمی، ج ۴، ص ۴۳۹ ؛ اعلام الوری، ج ۲، ص ۱۴۱.

۳. نک: عبدالرحمان باقرزاده بابلی، توجهات خاندان عصمت به دانشمندان شیعه، قم، انتشارات مؤسسه
فرهنگی سماء، ۱۳۸۱، چ ۱، ص ۱۴۷؛ شیخ عباس قمی، فوائد رضویّه، ص ۴۴۱.<

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.