پاورپوینت کامل در سایه خورشید (بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی) ۴۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل در سایه خورشید (بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی) ۴۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در سایه خورشید (بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی) ۴۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل در سایه خورشید (بزرگداشت خواجه نصیرالدین طوسی) ۴۴ اسلاید در PowerPoint :
۷۵
اشاره
در نقشه جغرافیایی ایران، شهرهایی هستند که به دلیل وجود ستارگان علم و فضیلت بر دیگر
شهرها فخرفروشی می کنند. سرزمین شیعه نشین طوس نیز از این نظر همانند خورشیدی
می درخشد و هم اکنون نیز خراسان، به برکت وجود امام هشتم علیه السلام پایتخت معنوی ایران اسلامی
به شمار می آید. از جمله شخصیت هایی که نه تنها افتخار طوس، بلکه افتخار جهان اسلام است،
خواجه نصیرالدین طوسی است که به دلیل خدمات ارزنده اش به اسلام و تشیع و عالَم علم و
ادب، امروز را روز گرامی داشت وی نامیده اند.
طلوع در طوس
پدر خواجه نصیر، شیخ وجیه الدین محمدبن حسن، از بزرگان و عالمان شهر قم بود و در
روستای «جهرود» زندگی می کرد. او به همراه خانواده و به شوق زیارت امام رضا علیه السلام عازم طوس
شد و پس از زیارت، به دلیل بیماری همسرش در یکی از محله های آنجا مسکن گزید. پس از
چندی به اقامه نماز جماعت و تدریس در مدرسه علمیه مشغول شد و همان زمان یعنی صبح
یازدهم جمادی الاول سال ۵۹۷ هجری قمری به هنگام طلوع آفتاب، آفتاب وجود نازنین
کودکی، روشنی بخش خانه دل پدر و مادر شد و او را محمد نامیدند.
کودکی و نوجوانی
دوران کودکی و نوجوانی خواجه نصیرالدین، در شهر طوس سپری شد و او در این مدت، پس از
فراگیری خواندن و نوشتن، قرائت قرآن و قواعد عربی و فارسی را نزد پدر خویش آموخت.
مادرش نیز وی را در خواندن قرآن و متون فارسی کمک می کرد. بعد از این علوم مقدماتی، به
توصیه پدرش نزد دایی خویش «نورالدین علی بن محمد» که از دانشمندان نامور در ریاضیات،
حکمت و منطق بود به فراگیری این علوم پرداخت. عطش علمی محمد نزد نورالدین برطرف
نشد و به راهنمایی پدر، در محضر «کمال الدین محمد حاسب»، از ریاضی دانان برجسته آن زمان
به تحصیل پرداخت. پس از آن، دایی پدرش «نصیرالدین عبدالله» به طوس آمد. او نیز تبحّر
ویژه ای در علوم رجال، درایه و حدیث داشت و محمد در کلاس درس او حاضر شد و همان زمان
لباس مقدس روحانیت را به دست استادش به تن کرد و از طرف او به «نصیرالدین» ملقب گردید.
سفر به نیشابور
خواجه نصیرالدین به پیشنهاد استاد عازم نیشابور شده، در مدرسه سراجیه، در درس خارج فقه و
اصول استاد «سراج الدین قمری» حاضر شد و نزد فریدالدین داماد نیشابوری، کتاب اشارات
ابن سینا را فرا گرفت. سپس کتاب قانون ابن سینا را که در زمینه پزشکی نوشته شده، نزد «قطب
الدین مصری شافعی» آموخت و از محضر عارف مشهور، عطار نیشابوری نیز بهره ها برد.
سفر به نقاط دور دست
خواجه نصیرالدین برای فراگیری دانش، رنج سفر را بر خود هموار ساخت. او ابتدا به ری رفت و
آنجا با دانشور بزرگی به نام «برهان الدین محمد قزوینی» آشنا شد. سپس به قم عزیمت کرد و از درس
خارج «ابوالسعادات اسعد بن عبدالقادر اصفهانی» استفاده ها برد. بعد از قم به اصفهان و از آنجا به سمت
عراق مهاجرت کرد. علم فقه را نزد «معین الدین سالم مصری» به صورت کامل فرا گرفت و از او اجازه
نقل روایت دریافت کرد. مدتی نیز از فقه «علامه حلّی» بهره برد و علامه نیز از نصیرالدین حکمت
آموخت. علوم نجوم و ریاضی را نیز نزد «کمال الدین موصلی» به بهترین صورت فراگرفت و محضر
سید مرتضی را نیز درک نمود. سپس با کوله باری از علوم مختلف قصد عزیمت به خراسان کرد.
هجوم مغول
سال هایی که خواجه نصیرالدین برای تحصیل در عراق به سر می برد، اخبار مختلفی از هجوم قوم مغول
به او می رسید. از جمله شهرهایی که مغولان در آن بی رحمی را به بالاترین درجه رساندند، شهر نیشابور
بود. این شهر چنان مورد تهاجم قرار گرفت که نه تنها مردان، بلکه حیوانات خانگی آن هم از تیغ
متجاوزان در امان نماندند. پس از قتل عام مردم، هفت شبانه روز بر شهر آب بستند و آن را شخم زدند.
برخی تاریخ نگاران، تعداد کشته های این شهر را حدود ۰۰۰/۷۴۸/۱ نفر نوشته اند. این اخبار دردناک،
خواجه نصیر را برآن داشت تا برای کمک به هموطنان و خانواده اش راهی ایران شود. پس از ورود به
نیشابور با دیدن صحنه های دلخراش خون و آتش و ویرانی، با اضطراب به سوی زادگاهش رفت ولی
کسی را آنجا نیافت. بعد از پرس و جو دانست که مادر و خواهرش برای نجات خویش به شهر قائن
رفته اند. خواجه نیز نزد آنان رفت و در آن شهر مسکن گزید و همانجا در سال ۶۲۸ ازدواج کرد.
سفر به قلعه های اسماعیلیان
اسماعیلیان، فرقه ای از شیعه بودند که اسماعیل، فرزند امام صادق علیه السلام را جانشین آن حضرت
می دانستند. این گروه پس از مدت ها در سال ۵۸۳ به دست حسن صباح در ایران رونق یافته،
قلعه های متعدد و محکمی ساختند که جایگاه امنی برای مبارزات سیاسی شان به شمار می آمد.
پایتخت اسماعیلیان نیز قلعه ای به نام «الموت» در حوالی قزوین بود. خواجه نصیر پس از چند
ماه سکونت در قائن، به دعوت «ناصرالدین عبدالرحیم» حاکم یکی از این قلعه ها، به همراه
همسرش به قلعه قهستان رفت. ناصرالدین مردی فاضل و دوستدار فلسفه بود. لذا خواجه نصیر
مدتی با احترام خاصی در آنجا مشغول ترجمه کتاب طهارت العراق شد و نام آن را اخلاق ناصری
گذاشت. همچنین رساله معینیّه را درباره علم هیئت به زبان فارسی به رشته تحریر درآورد.
زندانی شدن خواجه نصیر
ناسازگاری اعتقادی خواجه نصیرالدین با اسماعیلیان و نیز ظلم و ستم آنان به مردم، خواجه را برآن
داشت که برای یاری خواهی، نامه ای به خلیفه عباسی در بغداد بنویسد. در این میان حاکم قلعه از
ماجرای نامه باخبر شد و دستور داد خواجه را زندانی کنند. پس از چندی خواجه را به قلعه الموت انتقال
دادند، ولی حاکم قلعه با اطلاع از دانش خواجه، رفتاری مناسب در پیش گرفت. خواجه نصیر حدود
۲۶ سال در قلعه های اسماعیلیان به سر برد و در این مدّت کتاب های متعددی نوشت. او در پایان کتاب
شرح اشارات خود چنین می نویسد: «بیشتر مطالب آن را در چنان وضعی نوشته ام که سخت تر از آن
ممکن نیست، و بیشتر آن را در روزگار پریشانی فکر نگاشته ام که هر جزئی از آن ظرفی برای غصه و
عذاب دردناک بود، و زمانی بر من نگذشت که از چشمانم اشک نریزد و دلم پریشان نباشد».
حمله مغول
از آنجا که وجود اسماعیلیان، حاکمیت سیاسی مغولان را به خطر می انداخت، هلاکوخان در سال
۶۵۱ با اعزام لشکری به قهستان، آنجا را فتح کرد. حاکم قلعه پس از مشورت با خواجه نصیر،
تسلیم مغولان گردید و پس از چندی در سال ۶۵۶ فرقه اسماعیلیه در ایران برچیده شد. پیشنهاد
تسلیم، افزون بر آنکه از قتل و غارت پیش گیری کرد، توجه و احترام خان مغول را به خواجه
برانگیخت و او خواجه را به مقام وزارت و مشاورت خویش منصوب کرد.
خدمات ارزنده
مقام علمی و ارزش فکری خواجه نصیر موجب شد تا هلاکوخان در فتح بغداد و کشتن معتصم
آخرین خلیفه عباسی، از نظرهای خواجه بهره بگیرد و در مورد حفظ و حراست جان وی کوشا
باشد. خواجه نیز از موقعیت استفاده کرده، خدمات بسیاری به فرهنگ اسلام و جهان علم نمود
که برخی از آنها عبارت است
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 