پاورپوینت کامل خورشید در زنجیر(شهادت امام سجاد علیه السلام ) ۷۵ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل خورشید در زنجیر(شهادت امام سجاد علیه السلام ) ۷۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل خورشید در زنجیر(شهادت امام سجاد علیه السلام ) ۷۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل خورشید در زنجیر(شهادت امام سجاد علیه السلام ) ۷۵ اسلاید در PowerPoint :

۱۱۵

امام در یک نگاه

پیشوای عارفان و زینت عبادت کنندگان،حضرت امام سجاد علیه السلام در سال ۳۸ ه . ق در شهر مدینه
ودردوران حکومت عدل گستر علی علیه السلام دیده به گیتی گشود. دو سال و چند ماه از دوران کودکی را
در عصر نیای بزرگوارش سپری کرد، ده سال از بی وفایی ها و مررات های مردمان با عموی
مظلومش امام حسن مجتبی علیه السلام را شاهدی صادق بود، و ده سال نیز در عصرامامت پدر زیست.
امام سجاد علیه السلام در رخداد جانگداز عاشورا حضور داشت و پس از شهادت جان سوز پدر،
عهده دار امامت مسلمانان شد. آن امام پس از ۳۵ سال پیشوایی مردمان و بر جای گذاشتن میراثی
گران بها از معارف ناب الهی، سرانجام در ماه محرم سال ۹۵ ه . ق، به دست عبدالملک بن مروان،
خلیفه پلید اموی به دیدار محبوب شتافت. سالروز شهادت این امام همام، بر همه مسلمانان
جهان تسلیت باد.

کانون همه کمالات

امام سجاد علیه السلام نواده راستین رسالت و سلاله پاک امین وحی الهی بود. علی بن الحسین علیه السلام در کانون
آسمان سامان امامت رشد یافت و از دامان پر مهر سه امام الهی، شهد شیرین تربیت نوشید. آن
امام، اوان کودکی را درس آموز منش والای امیرمؤمنان علی علیه السلام نیای بزرگمردی بود که اوج
کمالات انسانی، همه و همه در وجودش تجلّی می یافت. بعدها بلندای بردباری، صبرسبز و سعه
صدر را در مکتب عموی گران قدرش امام مجتبی علیه السلام آموخت. امام سجاد علیه السلام از محضر پربار پدر،
دانش و بینش و حماسه و شور و شوق شهادت را به ارث برد و از این رو، آن امام، افزون بر این که
زینت عبادت کنندگان واسوه عرفان و سجده بود، بزرگمرد علم واندیشه و معرفت، و شکوه
وجلال و ابهت نیز لقب یافت. امام سجاد علیه السلام دریک کلمه، کانون همه کمالات انسانی و
ارزش های والای معنوی، و زیبنده این شعر معروف بود که:

رخ زیبا ید بیضا دَم عیسی داری

آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری

سجّاد

امام علی بن الحسین علیه السلام اسوه فضیلت و تقوا و سرچشمه کمالات ناب انسانی بود. آن حضرت،
اُنسی ویژه و خلوتی خاص با محبوب داشت، و خاکسارانه رویاروی معبود، صورت بر خاک
می سایید و سر بر سجده می نهاد. امام باقر علیه السلام درباره پدرشان می فرمودند: «آن حضرت، درپس
یاد هر لطف پروردگار، شکر هر نعمت یا دفع هر شر و آفت، سجده می کرد، و هر گاه میان دو کس
را آشتی می داد یا از نماز واجبی فارغ می شد، به سجده می رفت و از آن رو، آن امام را سجّاد
گفته اند». یکی از یاران آن حضرت نیز می گوید: نیمه های شب به مسجد رفتم، جوانی را دیدم که
به سجده افتاده بود و چنین با خدا راز و نیاز می کرد: «صورتم خاک آلود، برای آفریدگارم سجده
کرد؛ پروردگاری که سزاوار سجده است». وقتی به محضرش رفتم، دریافتم که امام سجاد علیه السلام است.

گریان، جز چهار چشم

«یوسف بن اسباط» به نقل از پدرش می گوید: «وقتی نیمه های شب، در مسجد، جوانی را دیدم که
به سجده افتاده و خاضعانه با خدای خویش راز و نیاز می کرد، به محضرش شتافتم، دیدم که امام
سجّاد است. تا روشنایی هوا، صبر کردم، بعد به نزد ایشان رفتم و گفتم: ای فرزند پیامبر! چرا به
خود این همه زحمت می دهی، با این که پروردگار، تو را برتری بخشیده و در پیشگاه خداوند
مقامی بسیار شکوهمند داری؟ امام با شنیدن این سخن، دگرگون شده، گریه کرد و فرمود: پیامبر
خدا صلی الله علیه و آله فرموده اند: «هنگامه قیامت، همه چشم ها، جز چهار چشم گریان است: چشمی که از
خوف خدا بگرید؛ چشمی که در راه (جهاد برای) خدا نابینا شده باشد؛ چشمی که بر حرام های
خدا بسته نگاه داشته شود و چشمی که شب تا به صبح در حال سجده، بیدار باشد».

زینت عبادت کنندگان

زینت پرستندگان الهی یا زین العابدین، از القاب مشهور امام چهارم شیعیان است. اعطای این
لقب به امام، از آن روست که آن حضرت، با پرستشی آگاهانه و عمیق، با استواری بسیار و آمیخته
با عرفان کامل، روح مناجات با حضرت حق را به تصویر می کشید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در حدیث
«لوح» ـ که آن را نامه ای از سوی خدا به رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله گفته اند ـ امام سجّاد را چنین
معرفی می کند: «او آقای عبادت کنندگان و زینت اولیای پیشین من است».

دفن شهدای کربل

پس از غروب خونین عاشورا و آن هنگام که کوفیان ناسپاس، انبوهی از شقاوت را در دشت کربلا
کشتند و خود رفتند، عده ای از قبیله «بنی اسد» به قصد دفن شهدای کربلا به این سرزمین آمدند،
اما از آن جاکه هیچ کدام از اجساد را سر در بدن نبود و نیز لباس بیش تر آنان ربوده شده بود،
پیکرهای پاک ایشان را نشناختند. بنی اسد، متحیر به دنبال چاره ای بودند که امام سجاد علیه السلام در
حالی که به شدت می گریست، به یاری آنان شتافت.

به سر عمامه سبزی ولیک ژولیده

بسان چشم غزالان سیاه پوشیده

به عکس حضرت یعقوب ناله سر می کرد

که او پسر پسر، و این پدر پدر می کرد

امام سجاد علیه السلام جنازه «زخم از ستاره بر تنش افزون» پدررا دفن کرد و بر روی قبر آن سالار
مظلوم نوشت: «این قبر حسین بن علی بن ابی طالب است که او را با لب تشنه و غریبانه کُشتند».

زدودن یک توهم

پژمرده و رنجور، با چهره ای زرد و روحی مصیبت زده، مردی که سال ها با رنج توان سوز بیماری
ساخت و در گوشه ای خلوت از گیتی، فارغ از همه دغدغه های اطراف، به راز و نیاز با معبود
پرداخت؛ این تصویر نادرست، چهره ای است که متأسفانه بسیاری از مردمان ناآگاه از امام چهارم
در ذهن خویش تداعی می کنند و گاه به اشتباه، ایشان را «امام بیمار» می نامند. بدون تردید،
واقعیت غیر از این است و امام سجّاد علیه السلام تنها در کربلا و مدت بسیار کوتاهی بیماربوده و پس ازآن
بهبود یافته و در حدود ۳۵ سال، هم چون سایر امامان، از سلامت جسمی برخوردار بوده است.
بی شک، بیماری موقت آن حضرت در آن حادثه، عنایت خداوندی بوده است تا بدین وسیله، از
وظیفه جهاد معذور گردد و وجود مقدسش، از خطر کشتار مزدوران یزید، محفوظ بماند و ازاین
رهگذر، رشته امامت تداوم یابد.

گریه کننده

از القاب ویژه امام سجاد علیه السلام «بُکّاء» به معنای کسی است که بسیار اشک می ریزد؛ چرا که امام
زین العابدین علیه السلام از گریه کنندگان مشهور تاریخ است. سیره نگاران، دلیل اشک های پرگداز
حضرت را چنین گفته اند: آن امام پروا پیشگان ـ که آشناتر از همه به ژرفای عظمت الهی بود ـ از
خوف و خشیّت خداوند، بسیار می گریست. همچنین هرگاه خاطره جان گداز شهادت مظلومانه
پدر، عموها، عموزاده ها و برادران و خویشان و اصحاب پدر را به یاد می آورد، که به دست
پلیدترین افراد و به شیوه ای هولناک به شهادت رسیدند، از سر سوز درون و عاطفه انسانی
می گریست، تا آن جا که هر وقت، نظر مبارکش به آب می افتاد، بی اختیار، زلال اشک از
چشمانش جاری می شد. افزون بر این، گریستنی این چنین، شیوه ای از مبارزه با دژخیمان
اُموی، و یادآوری ظلم ها و فجایعی بود که در رخداد کربلا، بر فرزند پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان پاک او
رفته بود.

اندوهی همیشگی

دوران زندگی امام سجاد علیه السلام همواره در اندوه ستم اُمویان گذشت. در عنفوان جوانی، دست بیداد
یزید، دنیایی از غم را بر قلب شریفش جاری ساخت و در رویداد کربلا، سخت ترین مصیبت ها و
توان سوزترین شکنجه ها بر پیکر آن امام، آوار شد. تا آن جا که آن حضرت، بعد از رهسپاری به
مدینه و در ادامه ۳۵ سال حیات خویش، همواره از مصیبت های کربلا یاد می کرد و در حالی که
اشک می ریخت می فرمود: «حسین علیه السلام فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله را گرسنه و تشنه، شهید کردند».
یکی از غلامان حضرت نیز، وقتی انبوه اندوه ایشان را دید، عرض کرد: آیا هنگامه پایان حزن
نرسیده است؟ امام سجاد علیه السلام به او فرمود: «از میان دوازده پسر حضرت یعقوب، تنها «یوسف»
مدتی از نظرش غایب بود. آن حضرت در فراق او گریه می کرد و می گفت: آه و افسوس بر
یوسف، و چشمان او از اندوه سفید شد. و من در کنار خود، پدر و جمعی از خویشانم را دیدم که
سر بریدند، چگونه گریه نکنم؟»

یعقوب در فراق پسر روز و شب گریست

تا دیدگانش از غم یوسف سفید شد

من چون کنم که آن چه مرا بودسرپرست

یک روز جمله از نظرم ناپدید شد

پناهگاه اسیران

امام سجاد علیه السلام در فاجعه جان گداز کربلا حضور داشت. از آن جا که مصلحت الهی و اراده
پروردگار بر آن بود که سلسله امامت از هم نگسلد، جان ایشان از آسیب دشمنان، در اَمان ماند.
امام بعد از شهادت پدر، زمام قافله امت را به دست گرفت و در هنگامه های سخت اسارت
خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و در زیر شکنجه های طاقت سوز یزیدیان که چونان تازیانه هایی سهمگین بر
روح و جسم کاروانیان فرود می آمد، در کنار عمه اش زینب کبری علیهاالسلام پناهگاه اسیران و آرام بخش
دل های دردمند آنان بود. قلب های قافله غم گرفته کربلا، با دیدن امام سجاد علیه السلام ـ که تنها وارث
سلسله امامت بود ـ تسکین می یافت و اندکی از آلامشان می کاست. امام، همچنین در تنگناهای
سخت سرگردانی و خطر، راهنمایی آگاه و پناهگاهی مطمئن برای بازماندگان خاندان رسالت
بود.

اسیر و امیر

در کاخ بیداد یزید، آن هنگام که دژخیم، به خیال خام خویش، سرمست از پیروزی، بر تحقیر اهل
بیت پیامبر صلی الله علیه و آله قهقهه مستانه می زد، بار دیگر در نگاه همه حقیقت پویان گیتی، تقابل ژرف حق و
باطل شکل گرفت. یک سو روح نستوه امام سجاد علیه السلام اگرچه در زنجیر و پای بند اسارت، و در
سوی دیگر، پلیدترین ددمنشانی که از آدمی، تنها نامی به همراه داشتند؛ همانان که اسیر شهوت و
شهرت و ثروت و حکومت بودند، و اینان که امیر بر نفس، جز حق و عدل و توحید و تکلیف،
مطلوب دیگری نداشتند. در نگاه ظاهربین، امام سجاد علیه السلام اسیری دربند و شکست خورده ای
مظلوم بود، اما در بینش الهی امام، اسارت، معنا نداشت. او نشان داد که به آزادی و آزادگی
می اندیشد و راه حق و حقیقت می پیماید. او این سخن علی علیه السلام را روشنای راه خود قرار داد که:
«اگر حق باشید و بمیرید، زنده اید، و اگر باطل باشید و زنده، مرده اید».

پیام رسان عاشور

عاشورای حسینی در عصر دهم محرم سال ۶۱ ه . ق به پایان رسید، ولی دامنه آن کوفه، شام، مدینه
و مکه را فرا نگرفت. از این رو، امام سجاد علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام رساندن خونْ پیامِ کربلا و
تداوم مکتب عاشورا را عهده دار شدند. آنان می بایست پیام عاشوراییان را که همان بیداری،
آگاهی، اصلاح اندیشه، حاکمیت اللّه ، آزادگی و عدالت بود، به مردم چند شهر بزرگ آن روز
جامعه اسلامی برسانندو بذر عزّت و کرامت انسانی را در نهاد جامعه اسلامی و انسانی بکارند. در
این راه، اسارتْ فرصتی برای مبارزه در عرصه عقیده و اندیشه شد و ره آورد آن، بیداری و
هوشیاری مردم کوفه و شام و عصیان واعتراض بر ضد حکومت وقت بود. اهل بیت و در رأس
آن امام سجاد علیه السلام از فرصت اسارت، برای پرده افکندن از چهره پلید اموی و معرض سیمای
امامت و ولایت، بهترین بهره ها را گرفتند و رسالت سرخ امام حسین علیه السلام را به فرجامی شایسته
رساندند.

افشاگری ها

امام زین العابدین علیه السلام و حضرت زینب علیهاالسلام را به موازات رسالت بلند امام حسین علیه السلام ، رسالتی
همسان و همراه بود و تحقق آن، از همان عصر عاشورا آغاز شد. که ساعاتی تلخ و جان گداز برای
اهل حرم بود. این امر در همراهی کاروان اسرا از کربلا، جلوه ای عینی و انقلابی تر گرفت. بدون
تردید نخستین و مهم ترین بخش این رسالت، برانداختن چهره نفاق و تظاهر دودمان اموی بود.
امام سجاد علیه السلام با نقل تمام مشاهدات عینی خود از وقایع کربلا، پرده مکر و نیرنگ را از چهره
حکومت فاسد یزیدیان کنار زد و زنگ بیدارباش را در گوش مردم خواب و خمود آن عصر به
صدا درآ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.