پاورپوینت کامل سلوک سرخ(شهادت حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور، فرمانده قرارگاه فتح) ۴۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سلوک سرخ(شهادت حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور، فرمانده قرارگاه فتح) ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سلوک سرخ(شهادت حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور، فرمانده قرارگاه فتح) ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سلوک سرخ(شهادت حجت الاسلام مصطفی ردّانی پور، فرمانده قرارگاه فتح) ۴۳ اسلاید در PowerPoint :
۴۳
بهار برگزیده
بهاری دل پذیر از راه رسیده بود. غنچه ها شکفته شده و شکوفه ها همه جا را زیبا و دنیا را از عطر
دل انگیز خویش پر کرده بودند. بهشت زمین باردیگر پدیدار شده بود. اول فروردین ۱۳۳۷ در
خانه ای کوچک امّا سبزِ سبز، غنچه ای نو شکفته شد و چهره اهالی مهربان این خانه را غرق نور و
روشنی کرد. بهار با مصطفی همراه بود؛ مصطفی ردّانی پور. گل این خانه، که با ورودش خاطره
این بهار را به یادماندنی کرد.
مصطفی و زندگی
مصطفی ردّانی پور، در خانه ای قدیمی در منطقه مستضعف نشینِ شهر اصفهان به دنیا آمد. پدرش
از راه کارگری و مادرش از طریق قالی بافی مخارج زندگی را تأمین می کردند. آن ها از عشق و
محبت سرشاری به ائمّه اطهار و حضرت زهرا علیهاالسلام برخوردار بودند تا آن جا که با همان درآمد
ناچیز، ماهانه جلسات روضه خوانی در منزلشان برگزار می شد. سخت کوشی و تلاش با زندگی
مصطفی عجین گردیده بود، به طوری که در شش سالگی شاگردی مغازه کفاشی می کرد و در ایام
تحصیل نیز نیمی از روز را به کار مشغول بود.
مدرسه حقانی
شهید ردّانی پور که از خانه نیکوکاران برخاسته بود، تحصیل در هنرستان را به دلیل جوّ طاغوتی
و فاسد در آن زمان تحمل نکرد و از محیط آن کناره گرفت و با مشورت یکی از علما، به تحصیل
علوم دینی پرداخت. او یک سال در حوزه علمیه اصفهان به کسب دانش دین پرداخته و پس از آن،
راهی قم شد و در مدرسه علمیه حقانی به درس خود ادامه داد. در آن زمان، مدرسه حقانی بنا به
فرموده آیت اللّه بهشتی، پذیرای طلابی بود که از جهت اخلاقی، ایمانی و تلاش علمی نمونه
بودند. شهید ردّانی پور نیز که از تدین، اخلاق نیک و بینش و همت والایی برخوردار بود، به
عنوان محصل در این حوزه پذیرفته شد.
عشق و جمکران
قبله آمال شهید مصطفی ردّانی پور در شهر قم، یکی حرم مطهر حضرت معصومه علیهاالسلام و دیگری
مسجد مقدس جمکران بود. عشق به امام عصر(عج) تمام وجود مصطفی را تسخیر کرده بود و کم کم
آوازه طلبه ای جوان، که هر سه شنبه ظهر، عاشقانه در سوز و سرمای زمستان یا گرمای طاقت فرسای
تابستان، پابرهنه و پیاده به طرف مسجد مقدس جمکران می رفت و آقای خویش را می خواند، در میان
طلاب پیچید. عده ای سعی کردند بازش دارند، اما او می دانست که: «در طریق عشق بازی، امن و آسایش
خطاست». این گونه بود که عشق پرشور شهید ردّانی پور همه را تحت تأثیر قرارداد و از برکت این
عشق خالصانه اش، معنویتی خاص در طلاب مدرسه علمیه حقانی به وجود آمد.
عرصه علم و مبارزه
حدود شش سال از تحصیل شهید مصطفی ردّانی پور در حوزه علمیه می گذشت، که کم کم نسیم
خوش انقلاب اسلامی همه جا را فراگرفت و او هم با تمام وجود در راه هدایت مردم وارد عمل
شد و با استفاده از فرصت های تبلیغی، به مناطق محروم کهکیلویه و بویراحمد سفر کرد و در
سازمان دهی و هدایتِ حرکت خروشان مردم تلاش زیادی از خود نشان داد. پس از پیروزی
انقلاب و تشکیل سپاه، آن شهید به عضویت آن درآمد و به دلیل محبوبیت و نفوذی که بین مردم
خونگرم منطقه کهگیلویه پیدا کرده بود، به سمت فرماندهی سپاه یاسوج درآمد. شهید ردّانی پور
بعد از آن که از تثبیت موقعیت منطقه مطمئن گشت، مسؤولیت را واگذار کرد و دوباره برای ادامه
تحصیل راهی قم شد.
عمامه و کفن
شهید مصطفی ردّانی پور در جریان مبارزه با کشت تریاک در کهکیلویه و بویراحمد، تا آن جا
قاطع بود که اشرار منطقه و سوداگران مواد مخدر، از پی گیری های ایشان به شدت خشمگین
شدند و تصمیم به قتل وی گرفتند. از این رو، در جاده ای فرعی راه را بر او و یاران همراهش
بستند. شهید ردّانی پور با جسارت و شجاعت از ماشین بیرون پرید و خطاب به اشرار فریاد
کشید: «معطل چه هستید؟ بزنید» و بعد به سرعت عمامه خود را برداشت و دوباره فریاد زد:
«بزنید. عمامه من، کفن من است». رعب و وحشت بر جان اشرار مستولی گشت و شجاعت شهید
ردّانی پور، موجب شد آن ها که به قصد کشتن او آمده بودند، با وی به عنوان نماینده هیأت دولت
به مذاکره بپردازند. پس از آن، عبارت «عمامه من، کفن من است» دهان به دهان پیچید و بر نفوذ و
اقتدار شهید ردّانی پور افزود. کشت خشخاش هم قدری کنترل و فعالیت اشرار نیز بسیار محدود
گشت.
کردستان
مدت زیادی از بازگشت شهید مصطفی ردّانی پور از یاسوج به قم نگذشته بود که حرکت های
ضدانقلاب در کردستان و برخی از مناطق کشور شروع شد. شهید ردّانی پور که از آگاهی و
شناخت بالایی برخوردار بود، نمی توانست زمزمه های شوم تجزیه طلبیِ مزدوران استکبار
جهانی و جنایات آنان را در به شهادت رساندن رزمندگان اسلام تحمل کند. از این رو، به رغم
پیشرفت های چشم گیری که در درس های حوزوی داشت، به منظور مقابله با جنایات منحرفان و
هم چنین آگاهی بخشی به مردم و بازگرداندن امنیت و ثبات کردستان، به سوی این خطّه شتافت.
در کردستان بمان
جاده های پیچ در پیچ و کوه های سربه فلک کشیده، دامنه ها، درّه ها، تنگه ها و کوره راه ها، همه و
همه باگام های مردانه شهید مصطفی ردّانی پور آشنا بودند. مدت ها بود که آن جا می جنگید. تا
چشم کار می کرد، افق باز بود برای جهاد و جان فشانی و مبارزه و تلاش در راه خدا. ناگهان به یاد
حوزه و درس هایش افتاد. مانده بود هم چنان بماند یا برود؟ جواب این سؤال را حضرت امام رحمه الله
در جلسه ای به او داد. امام رحمه الله به شهید ردّانی پور امر فرمودند: «شما باید به کردستان بروید و کار
کنید». خوشحال از این کسب تکلیف، برای اطاعت از امر ولی فقیه، دوباره به کردستان شتافت.
حالا دیگر باز هم کردستان بود و دنیایی از گام های استوار و مردانه مجاهد شهید مصطفی
ردّانی پور.
نقش فرهنگی در کردستان
روحانی شهید مصطفی ردّانی پور، به این نتیجه رسیده بود که کردستان، نیاز مبرمی به کار
فرهنگی دارد و باید بیش ترین سرمایه گذاری را در این مسیر انجام داد. او با تشکیل جلسه های فرهنگی
و اعتقادی و برپایی نماز جماعت و ایراد سخنرانی، کار فرهنگی سترگی را در میان رزمندگان و
جان برکفان بومیِ آن جا آغاز کرد. عقیده به کار فرهنگی، در یکی از نامه های این شهید بزرگوار چنین
نمود پیدا کرده است: «اسلام به کمیت کار بها نمی دهد؛ بلکه به کیفیت کار می نگرد و ملاک امتیاز افراد را
در تقوا و علم با عمل قرار داده است؛ البته همه کارها در سایه تقوا مورد قبول است».
نبرد جنوب
با شروع جنگ تحمیلی، شهید ردّانی پور به همراه عده ای از هم رزمان خود، از کردستان وارد
جبهه های جنوب گردید. ایشان مدت ها با رزمندگان اسلام در خطی که به «خط شیر» معروف
بود، برضد دشمن بعثی به مبارزه پرداخت. از مهم ترین علت های شش ماه مقاومت نیروها در این
خط، وجود این روحانی عزی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 