پاورپوینت کامل یادگار یار(درگذشت حاج سیداحمد خمینی رحمه الله) ۴۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
3 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل یادگار یار(درگذشت حاج سیداحمد خمینی رحمه الله) ۴۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل یادگار یار(درگذشت حاج سیداحمد خمینی رحمه الله) ۴۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل یادگار یار(درگذشت حاج سیداحمد خمینی رحمه الله) ۴۱ اسلاید در PowerPoint :

۹۴

ولادت

در آخرین روزهای زمستان، یعنی روز بیست و چهارم اسفند ۱۳۲۴ هجری شمسی، در شهر
مقدس قم، در خانه فقیهی وارسته و مجاهدی نستوه و مخلص به نام حاج آقا روح اللّه که
بعدها به نام مقدس امام خمینی رحمه الله معروف شد ـ نوزادی دیده به جهان گشود که او را احمد نام
نهادند. احمد، درد دین را از گرما و حرارت جانسوز نوای اذان و اقامه خمینی کبیر به ارث
برد. مادرش، با شیره جان خویش، صبر و استقامت را به دانه دانه سلول های روحش تزریق
کرد. سیره عملی پدر هم، اخلاق اسلامی را به احمد آموخت. بدین سان، شخصیت احمد در
کانونی اخلاقی و عرفانی بزرگ و کامل می شد.

دوران تحصیل

سیداحمد خمینی رحمه الله دوره ابتدایی را پشت سر گذاشت و سپس در علوم جدید ادامه تحصیل
داد و در رشته طبیعی از دبیرستان حکیم نظامی قم دیپلم گرفت. پس از دیپلم، چهار بار به
عراق مسافرت کرد و در یکی از سفرها، در نجف اشرف دروس حوزوی خود را شروع نمود
و همانجا ملبّس به لباس مقدس روحانیت گردید و بعد از آن، در قم ادامه تحصیل داد. ایشان
دروس سطح را در محضر آقایان ابطحی، صادقی، محمدفاضل و سلطانی به پایان برد و
دروس خارج را نزد حضرات آیات موسی زنجانی و حائری در قم و در نجف هم نزد امام و
برادر بزرگوارش مرحوم آقا مصطفی خمینی ادامه داد. احمدآقا همچنین در درس های شهید
مرتضی مطهری در قم شرکت می کرد.

علاقه به تحصیل

سیداحمد خمینی رحمه الله سال های متمادی در پی کسب علم و دانش بود، ولی هنوز روح تشنه
احمد، از کوثر زلال علم و دانش سیراب نگردید که او در برابر مسئله مهم تری قرار گرفت؛
اوج گیری جریانات سیاسی و مسئله انقلاب. ایشان، امام و انقلاب را به همه چیز ترجیح
می داد؛ بنابراین، وارد جریانات سیاسی شد. ایشان خود چنین می گوید:«با آنکه از لحظه ها
استفاده می کنم تا در مواقعی که از کارهای سیاسی و اجتماعی فارغ می شوم، به مطالعه و بحث
و تفکر در علوم مورد علاقه ام بپردازم، ولی بیشتر اوقاتم صرف کارهای سیاسی و اجتماعی
می شود… . ترجیح می دهم لحظات عمرم را در خدمت به امام عزیز، چون خدمتگزاری
صادق و حلقه به گوش باشم و درد جانسوز دوری از مطالعه را به جان خریدار».

نامه یک جانباز

یکی از نزدیکان یادگار امام نقل می کند: «روزی خدمتشان رسیده و پس از طرح موضوعاتی،
نامه جانبازی را که همراهم بود به ایشان تقدیم کردم. ایشان نامه را گرفته و مطالعه کردند. بعد
از چند لحظه، در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود فرمودند: «این آقایان روز قیامت
سند و مدرک دارند که به محضر حق ارائه بدهند، ولی ما چه کردیم برای اسلام و ما چه داریم
که ارائه بدهیم؟ سپس ایشان نامه را بوسیده و داخل پاک گذاشتند و پیش خود نگه داشتند».

آینده نگری

احداث بیمارستان بقیه اللّه (عج) جماران، از خدمات حاج احمدآقا خمینی رحمه الله بود که بدون
اطلاع حضرت امام رحمه الله بنا شد، چون اگر امام متوجه می شد که احمدآقا می خواهد در پشت
دیوار اتاقش بیمارستان بسازد، هرگز نمی پذیرفت؛ بنابراین، احمدآقا از امام خواست که
برای تأسیس بیمارستان کمک کند و ایشان هم می پذیرد. چندی پس از افتتاح بیمارستان و
راه اندازی بخش سی سی یو در آن و تأمین کادر پزشکی متخصص آن توسط احمدآقا، ناگهان
حال امام به هم خورد و ایشان را به بیمارستان بردند. هنگامی که امام بهبودی نسبی یافت،
پرسید که اینجا کجاست؟ و وقتی به ایشان گفتند که این بیمارستان تا منزل چند متری بیشتر
فاصله ندارد، بسیار متعجب شدند. اقدام هوشیارانه احمدآقا، باعث نجات جان امام شد.

احمد وقف انقلاب

سیداحمد خمینی رحمه الله خود را وقف انقلاب و امام کرده بود. در تأئید این ادعا همین جمله از امام
راحل کافی است که ایشان به احمدآقا فرمودند: «تو شب و روزت را وقف کرده ای و برای
اسلام و انقلاب کار می کنی». به گفته شاهدان عینی، تراکم کارها و فعالیت های احمدآقا در
نوفل لوشاتو به حدی بود که چندین بار به بستر بیماری افتاد. البته خود احمدآقا کارهای
خویش را خیلی کوچک می شمرد و خود را کوچک ترین فرد احساس می کرد، در حالی
که در تلاش برای حفظ سلامت امام و مداوای بیماری آن قلب نازنین، گاه آن چنان خود
را فراموش می کرد که نقل کرده اند حضرت امام در بستر بیماری، خطاب به پزشکان که به
بالینش آمده بودند فرموده بود: اول احمد را دریابید که او به مراقبت نیازمندتر از
من است.

مشاور امام رحمه الله

حضرت امام خمینی رحمه الله با آن تیزبیی و شمّ سیاسی قوی، باید با کسی مشورت کند که دارای
لیاقت وافری باشد و ویژگی های منحصربه فردی داشته باشد که بتواند طرف مشاوره و
نظرخواهی امام قرار گیرد. به تصدیق بزرگان، نزدیکان و سیاستمداران انقلابی، آن شخص
کسی نبود جز یادگار خود امام، مرحوم حاج سیداحمدآقا و به حق هم مشاوری خبره و در
عین حال امین بود. او، دیدگاه های بسیار پخته و حساب شده ای ارائه می کرد و آن پیرفرزانه و
مغز متفکر و بزرگ معمار انقلاب نیز بر آن پیشهادهای سنجیده واثرگذار، مهر صحت و تأئید
می زد و به مرحله اجرا می رسید و انقلاب و اسلام، از برکات آن دیدگاه های درست بهره مند
می گردید.

دو پیشنهاد مهم

پپیشنهاد سفر حضرت امام راحل رحمه الله از عراق به پاریس، از سوی احمدآقا مطرح شد و باعث
گردید صدای مظلومیت ایران و امام، در دل اروپا طنین انداز و انقلاب ایران به اروپا صادر
شود. بازگشت امام از پاریس به تهران، آن هم در آن ایام سرنوشت ساز دهه فجر و آن
موقعیت حساس، پیشنهاد سازنده و سرنوشت ساز احمد آقا بود که خطاب به امام فرمود:
«بایدبه ایران برویم و الان وقت ماندن در پاریس نیست» و آن سفر تاریخی، نقطه عطفی در
دوران انقلاب و ایام پیروزی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران گردید.

احمد در آغوش یار

یکی از پزشکان مرحوم امام تعریف می کند آخرین بار که حضرت امام خمینی رحمه الله برای عمل
جراحی معده در بیمارستان بقیه اللّه جماران بستری شدند، حاج احمدآقا در مدخل ورودی
بیمارستان ایستاده و کلیه پرسنل بیمارستان اعم از دکتر و پرستار در دو طرف مسیر حرکت
امام ایستاده بودند و نظاره گر چهره دلربای خورشید تابان انقلاب بودند. کسی حرفی نمی زد
و فقط تماشا می کردند تااینکه حضرت امام در مدخل بیمارستان به حاج احمدآقا رسیدند. به
یک باره همه دیدند حضرت امام دستان خودشان را باز کردند و حاج احمدآقا را در آغوش
پرمهر و محبت خویش گرفتند. صحنه بسیار

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.