پاورپوینت کامل شهادت رجایی و باهنر;سروقامتان دیار عشق ۴۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادت رجایی و باهنر;سروقامتان دیار عشق ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت رجایی و باهنر;سروقامتان دیار عشق ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت رجایی و باهنر;سروقامتان دیار عشق ۴۷ اسلاید در PowerPoint :
۷۰
ولادت شهید رجایی
شهید محمد علی رجایی، در سال ۱۳۱۲، در خانواده ای مذهبی در شهر قزوین دیده به جان
گشود. وی در چهار سالگی از نعمت پدری متدیّن و مهربان محروم گردید و از آن به بعد، تحت
سرپرستی و تربیت مادر گران قدر و برادر عزیزش قرار گرفت. شهید رجایی از همان کودکی با
شرکت در جلسات مذهبی، هم چون پدر گران قدرش به نوحه خوانی می پرداخت و بدین وسیله،
شور و حال خاصّی به آن مجالس می بخشید. وی سرانجام پس از گذراندن تحصیلات ابتدایی،
در ۱۳ سالگی به دلایلی به تهران مهاجرت کرد.
فعالیت های رجایی در نیروی هوایی
شهید رجایی به دلیل فقر مالی و عاطفی ناشی از فوت پدر، دوران کودکیِ سختی را گذراند. وی
در ۱۳ سالگی از قزوین به تهران آمد و مدتی را در جنوب تهران به دست فروشی پرداخت. او در
۱۷ سالگی به آموزش گاه گروهبانی نیروی هوایی وارد شد و در طول پنج سال حضورش در
آن جا، با بعضی از گروه ها و احزاب سیاسی، از جمله فدائیان اسلام آشنا شد و با وجود خطرات
فروانی که برای یک ارتشی وجود داشت، به همکاری با آنان پرداخت.
پس از مدتی، فرماندهان نیروی هوایی که از رابطه رجایی با فدائیان اسلام آگاه شده بودند،
وی را به نیروی زمینی تبعید کردند و همین امر، موجب شد که وی از ارتش استعفا بدهد. البته
شهید رجایی در مدت این پنج سال، با پشتکار فراوان و استعداد خوبی که داشت، به ادامه تحصیل
پرداخت و موفق شد در سال ۱۳۳۲ دیپلم بگیرد.
رجایی و آغاز معلمی
شهید رجایی پس از استعفا از ارتش، به مدت یک سال به آموزگاری در شهر بیجار پرداخت و
پس از آنْ با شرکت و قبولی در کنکور سال ۱۳۳۵، وارد دانشسرای عالی شد. او ضمن تحصیل
در آن جا، به همکاری با انجمن های اسلامی دانشجویان پرداخت و مدتی پس از فارع التحصیلی،
در دبیرستان «کمال» مشغول به کار شد و هم زمانْ به فعالیت های سیاسی نیز پرداخت. همین
فعالیت ها، به دستگیری هایِ متعدّد و شکنجه های طولانی مدّت او توسط ساواک انجامید.
رهایی از زندان
شهید رجایی در سال ۱۳۵۷، پس از آزادی از زندان ساواک، به جمعِ مردم مبارز پیوست و در
جریان کمیته استقبال از امام قرار گرفت. او پس از پیروی شکوه مند انقلاب اسلامی، با عضویت
در کمیته بررسی مشکلات آموزش و پرورش، به همکاری با وزارت آموزش و پرورش
پرداخت و پس از مدتی، با اثبات لیاقت و کاردانی خودْ وزیر آموزش و پرورش شد. شهید
رجایی با ارائه خدمات ارزنده به دانش آموزان محروم، گامی استوارتر از قبل در راه خودکفایی و
شکوفایی استعدادهای نهفته این مرز و بوم برداشت. وی در دوران نخست وزیری خویش ـ که
هم زمان با شروع جنگ تحمیلی بود ـ با کارشکنی ها و مشکلات فراوانی از سوی عناصر ضد
انقلاب داخلی و خارجی مواجه شد، ولی با توکّل به خداوند و سعه صدر بسیار، از ادامه
خدمت گزاری به مردم مأیوس نشد و سرانجام پس از عزل بنی صدر از ریاست جمهوری، با
اکثریت آرای مردم، به مسؤولیتی دشوارتر، یعنی ریاست جمهوری رسید.
چه جوابی برای شهدا دارید؟
شهید رجایی، از بندگان مخلص خداوند و شیفته ارزش های والای اسلامی و انقلابی بود. او به
شهیدان عشق می ورزید و به استمرار راه آنان توصیه می کرد. او در مجلسی خطلاب به دوستانش
گفته بود: «شما در مرحله اول به فکر حساب و کتاب خدا نباشید، [به [یک مرحله پایین تر فکر
کنید. ببینید اگر همه شهدا را خداوند در روز قیامت به صف کند و شما از جلوی آن ها رد شوید و
آن ها به شما بگوید با این انقلاب که ما به دست شما دادیم چه کردید، شما چه جوابی به دارید به
آن ها بدهید؟ اگر جواب شهدا را دادید، جواب خدا را هم می توانید بدهید».
حفظ بیت المال
شهید رجایی درباره حفظ بیت المال حساسیت ویژه ای داشت و از کسانی که به این مسأله
بی تفاوت بودند، به شدّت ناراحت می شد. درباره ایشان گفته اند: «در زمان نخست وزیری، به
علّت نداشتن کولر در منزلشان، همانند سایر مردم با مراجعه به تعاونی محل، طبقِ نوبت
درخواستِ یک کولر کرده بود. عدّه ای از محافظانشان با علاقه شخصی و به منظور فراهم آوردن
وسایل رفاه برای خانواده ایشان، خودسرانه کولری از دفتر نخست وزیری به منزلشان ایشان
می آورند. هنگامی که ایشان از موضوع مذکور آگاه شد، با ناراحتی خطاب به آنان گفته بود: زود
[این] کولر را به نخست وزیری برگردانید. این کولر مال بیت المال است. هر وقت نوبتِ من در
تعاونی رسید، کولرم را می دهند و نصب می کنم».
منش کاری شهید رجایی
شهید رجایی در تمام مراحل مختلف شغلی، هنگامی که مسؤول انجام کاری می شد، ضمن
پی گیری جدّی آن، در عین رفتاری برادرانه و دوستانه با همکاران، اجازه سوء استفاده به کسی
نمی داد و به شدّت از اسراف بیت المال پرهیز می کرد. تواضع ایشان به قدری بود که با این که در
اواخر زندگی، مسؤولیت های مهمّی را با عناوین والا بر عهده داشت، ولی هیچ گاه عنوانی جز
عنوان معلّم را برای خود نمی پسندید و همه کسانی را که در زمان وزارت در خدمتش بودند،
همکار می دانست و همیشه خود را به عنوان یک مسؤول امضا معرفی می کرد، نه یک وزیر.
حفظ حرمت افراد
شهید رجایی به عنوان یک مسلمان آگاه و یک مسؤول عالی رتبه حکومت اسلامی، می کوشید به
افراد حرمت نهد. او بارها می گفت: «هر کس در این مملکت شأنی دارد که باید حرمت آن را نگه
داریم. اگر ما در این مملکت کار و تلاش می کنیم، برای این است که انسانْ ساخته شود. اگر قرار
باشد انسان ها فدای کار شوند یا حرمت یک انسان مورد اهانت و تجاوز قرار گیرد، به هدفمان
نرسیده ایم».
تهذیب نفس
شهید رجایی انسانی والا و خودساخته بود که هیچ گاه ظواهر دنیا او را نفریفت. حتی زمانی که به
مقام نخست وزیری و سپس به ریاست جمهوری رسید، خود را مانند سابقْ یک معلم دانست. و
این مقام ها و عناوین را آزمایشی از طرف خداوند می دانست. او برای سربلند بیرون آمدن از این
امتحان الهی، آشکارا به دوستان نزدیکش توصیه می کرد که مراقب اعمال و رفتار وی باشند تا اگر
کوتاهی یا رفتار غیرمنطقی و غیراخلاقی از وی دیدند، به او تذکر دهند و او را مهار کنند.
سادگی و قناعت
آن چه در دوران نخست وزیری و رئیس جمهوری شهید رجایی باعث حیرت مردم می شد،
سادگی و بی پیرایگیِ زندگی ایشان بود. شهید رجایی به حدّی متواضع و فروتن بود که تا قبل از
توصیه امام خمینی رحمه الله به حفظ جانش، بدون هیچ مراقب و نگهبانی در خیابان رفت و آمد می کرد
و همین امر، سبب می شد که حتّی عدّه ای تصور کنند که این فردی که می بینند، رئیس جمهور
نیست؛ بلکه فری شبیه وی است. شگفت آور این که به گفته زن فقیری که به خانه آن ها آمده بود،
وضع زندگی وی، از زندگی آقای رجاییِ رئیس جهمور، بهتر بود.
عشق به شهادت
روح بلند و ملکوتی شهید رجایی، در کالبد مادّی نمی گنجید و همواره مشتاق عروج و رسیدن به
مقام قرب الهی و شهادت بود. ایشان با این که در هنگام حضور رزمندگان اسلام در جبهه های حق
علیه باطل، در مسؤولیتی خطیر و بزرگ به حمایت از آنان می پرداخت، هم چنان شوق پیوستن به
آن ها و رسیدن به شهادت را در دل می پروراند، چنان چه خطاب به رزمندگان اسلام فرموده بود:
«من به شما غبطه می خورم و کیست که خود را در برابر عظمت روح شما و در برابر ایثاری که در
برابر خدا دارید، احساس کوچکی نکند؟ شما می دانید که روح و جان من در جبهه و در سنگر [با[
شماست و ای کاش تکلیف دیگری نبود و منْ با همه وجودِ خویش، دوشادوش شما با دشمن
کافر می جنگیدم».
توصیه شهید رجایی به
راهنمای خرید:
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 