پاورپوینت کامل آیینه اسرار ;درگذشت حکیم عارف حاج ملاّهادی سبزواری رحمه الله ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیینه اسرار ;درگذشت حکیم عارف حاج ملاّهادی سبزواری رحمه الله ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیینه اسرار ;درگذشت حکیم عارف حاج ملاّهادی سبزواری رحمه الله ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیینه اسرار ;درگذشت حکیم عارف حاج ملاّهادی سبزواری رحمه الله ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

۲۱۱

شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست

منظر روی تو زیب نظری نیست که نیست

نیست یک مرغ دلی، کِش نفکندی به قفس

تیر بیداد تو تا پر به پری نیست که نیست

نه همین از غم او سینه ما صد چاک است

داغ او لاله صفت بر جگری نیست که نیست

موسیی نیست که دعویّ «انا الحق» شنود

ورنه این زمزمه اندر شجری نیست که نیست

چشم ما دیده خفّاش بُود ورنه تو را

پرتو حُسن به دیوار و دری نیست که نیست

گوش اسرار شنو نیست و گرنه اسرار

بَرَش از عالم معنا خبری نیست که نیست

طلوع زندگی

حاج ملاّهادی سبزواری متخلص به «اسرار» درخشان ترین چهره حکمت متعالیه در قرن
سیزدهم هجری است. او در سال ۱۲۱۲ ق در سبزواردیده به جهان گشود و در همان اوان کودکی،
از نعمت وجود پدر محروم شد. ملاّهادی ابتدا در سبزوار به جمع دانش پژوهان علوم مقدماتی
پیوست و سپس در ده سالگی همراه پسر عمه اش حاج ملاّحسین سبزواری ـ که خود اهل
فضیلت و دانش بود ـ ره سپار مشهد مقدس شد و در آن جا تحصیل خود را در ادبیات، فلسفه،
علوم ریاضی و فقه و اصول پی گرفت و ده سال در جوار بارگاه امام رضا علیه السلام به تحصیل پرداخت.
این دوران آغازین که با شور و شوقِ طلبه جوان به تحصیل و تهذیب نفس همراه بود، در
شکل گیری شخصیت علمی و روحی شیخِ سبزوار تأثیری شگرف داشت.

به دنبال حکمت

اصفهان، به داشتن حوزه هایی پرشکوه و پر رونق، تاریخی درخشان دارد. گوشه گوشه این شهر
کُهن با خاطرات بزرگان بسیار نقش بسته است. حضور ملاّهادی سبزواری در این شهر، از
روزی آغاز شد که وی در راه سفر حج، از اصفهان گذر می کرد. در حوزه آن زمان اصفهانْ استادان
و اندیشمندان بسیاری محفل درس و بحث علمی داشتند. ملاّهادی که هنوز تاموسم حج فرصت
داشت، لحظاتش را مغتنم شمرده و در درس بزرگان آن دیار شرکت جُست. او چند وقتی به درس
آیت اللّه کُوشکی رفت و احساس کرد که این درس چون گمشده ای گران قیمت بوده که اکنون بدان
دست یافته است. بیان شیوا و عمق آگاهی های استاد، وی را هر روز شیفته تر می کرد. از این روی،
تصمیم گرفت سفر حج خود را به سفر در سلوک دانش و معارف تبدیل کند و در اصفهان ماندگار
شود. او در مدت اقامت در اصفهان، خود را به زیور دانش و معارف آراست و به برکت ابرارآن
سامان، در علم و حکمت، افق های جدیدی فرا راهش گشوده شد.

بر مسند تدریس

شیخ سبزوار، پس از اقامتی طولانی در اصفهان، به سال ۱۲۲۴ ق، بار دیگر راهی مشهد مقدس
می شود و به کار تدریس طلاب علوم دینی می پردازد. ملاّهادی سبزواری در خاطرات خود از
تحصیل در اصفهان و ترک آن دیار می گوید: «در بین راه وقتی به اصفهان رسیدم، مدتی اقامت
نموده، روزی در جلسه درس مرحوم آخوند ملاّاسماعیل حاضر شدم. جاذبه معنوی آن
بزرگ وار و رفتار عارفانه آن استاد باشاگردانش، چنان مرا مجذوب نمود که مؤونه سفر حج را به
کتاب و دفتر و لوازم اقامت صرف کرده، قرار را بر حرکت ترجیح دادم و حدود ده سال ازمحضر
آخوند، بهره های بی شمار بردم. در سال ۱۴۲۴ ه . ق که مُرادم برحسب ضرورت، به تهران
تشریف بردند، من هم به خراسان برگشتم و در مدرسه حاج حسن، مشغول مباحثه علوم نقلیه و
علوم عقلیه شدم».

استادان

حاج ملاّهادی سبزواری در سیر کسب دانش، رخت سفر به شهرهای بسیار بست و از خرمن
حکیمان و محضر عالمان بسیار، توشه های معنا گرفت، ولی بدون تردید تاثیرگزارترین استادان
او، چند تن بیش نیستند که ازآن جمله است مرحوم حاج ملاّحسین سبزواری که پسر عمه ایشان
بوده است. حکیم سبزواری از این استاد به عظمت یاد کرده و او را در پرهیز از محرمات و
مکروهات و دقت بر فرایض دینی و مستحبات، الگویی شایسته شمرده است. ملاّهادی در طول
ده سال هم جواری با ملاّحسین سبزواری، ادبیات عرب، فقه و اصول را از محضر او فرا گرفت.
از دیگر استادان ممتاز حکیم سبزوار، می توان از حاج محمد ابراهیم کلباسی، آقاشیخ محمدتقی
که به صاحب هدایهُ المسترشدین معروف بوده، ملاّعلی مازندرانی نوری اصفهانی و ملاّاسماعیل
کُوشکی نام برد.

تألیفات

حکیم سبزواری در طول زندگی با برکت خویش، ده ها تالیف ارزنده از خود به یادگار گذاشت؛
آثاری که اکنون پس از گذشت دو قرن از رحلت آن حکیم بلندپایه، هم چون ستارگانی درخشان،
آسمان علم و دانش را صفا و گرمی بخشیده و در حوزه های حکمت و دین، دست گیر استادان و
دانش پژوهان شده اند. برخی ازآثار مشهور آن اندیشمند فرزانه عبارتند از: حواشی بر اَسفار
ملاّصدرا شیرازی، حواشی بر مبدأ و معاد ملاّصدرا، اَسرارُ الحِکم، شرح اسماء الحسنی (شرح دعای
جوشن کبیر)، شرح فارسی بر برخی از ابیات مشکل مثنوی مولانا، مفتاحُ الفَلاح و مصباح النَجاح
(شرح دعای صباح)، دیوان اشعار، هدایه الطالبین، (در شناخت انبیا و امامان معصوم) و بالاخره
کتاب غُرَرُالفوائِد یا شرح منظومه که مشهورترین کتاب این عالم فرزانه است.

علم آموختگان محضر حکیم

حیکم سبزواری تا واپسین روزهای حیات پربار خویش، به کار تعلیم و تعلّم ره پویان دانش
مشغول بود. در آن زمان، آوازه دانش گسترده او، تا فراسوی مرزهای ایران رفته بود و
دانش جویان بسیار از نقاط دوردستی هم چون کشورهای عربی، قفقاز، آذربایجان و هند، به
محضر آن حکیم عارف می شتافتند. «اِدوارد بِرون» خاورشانس معروف انگلیسی، تعداد
شاگردان حکیم را بیش از هزار نفر شمرده است، ولی بدون تردید از این تعداد، بسیاری
تحصیلات خود را در محضر ایشان به آخر نرسانده اند. ره آورد بیش از چهل سال تدریس
حکیم در حوزه های علمیه مشهد و سبزوار، پرورش شاگردان فرهیخته ای است چون: آخوند
ملاّمحمد (فرزند بزرگ ایشان)، آخوند خراسانی مؤلف کتاب مشهور کفایه الاصول، آیت اللّه حاج
میرزا حسین مجتهد سبزواری، ملاّعلی سمنانی، ملاّمحمد صادق حکیم، وثوق الحکماء
سبزواری، ملاّمحمد صادق صبّاغ کاشانی، فاضل یزدی و میرزا اسداللّه سبزواری.

شرح منظومه

بی شک، مهم ترین تألیف حاج ملاّهادی سبزواری، اثر گران سنگ شرح منظومه است. این اثر
نفیس، حاصل تلاش پی گیر بیش از بیست سال ازعمر با برکت حکیم در سنین جوانی است.
حکیم سبزواری با انگیزه تلخیص و تنظیم یک دوره موضوعات منطقی، عرفانی و فلسفی در
قالب شعر و نظم، در سال ۱۲۴۰ ق سرودن اشعار خود را آغاز و در سال ۱۲۶۱ ق به پایان رسانید و
باچیره دستی و مهارتی خاص، به انجام این امر موفق شد. شرح منظومه، حاوی دو علم منطق و
حکمت است. حکیم در بخش حکمت که نام آن را «غُررالفوائد» گذاشته، با طبع روان خود، بیش
از هزار بیت شعرسروده و در آن، به بررسی مسایل مهم فلسفه پرداخته است. بعد به این دلیل که
این بخش، دارای مفاهیم بسیار بلند فلسفه بوده، پس ازفراغت از نظم آن، خود به شرحش
پرداخته است. حکیم در بخش دوم کتاب، با سرودن بیش از سیصد بیت، دقیق ترین مباحث منطق
رابه نظم درآورده و با زبان فصیح عرب، معضلات این علم را بیان کرده است.

یادگار ماندگار

مجموعه مباحث منطق و فلسفه که امروزه به نام شرح منظومه سبزواری کانون باصفای حوزه های
علمیه را گرم نگه داشته، افزون بر این که وسعت بی کران دانش حاج ملاّهادی سبزواری را در
عرصه حکمت، منطق و فلسفه بازگو می کند، توان مندی حکیم را در ادبیات عرب و سرودن شعر
در این زبان نیزنشان می دهد. شرح منظومه که اکنون چون ستاره ای پر فروغ در محافل علمی و
فکری می درخشد، از زمان تألیف تاکنون، یکی از بهترین متون درسی در حکمت متعالیه به شمار
آمده است و بسیاری از عالمان بزرگ و استادان فلسفه و عرفان، به شرح و تدریس آن پرداخته اند.
حیکم سبزواری در این کتاب، مباحث صدرالمتألهین را به شیواترین وجه توضیح داده و شرح او
در مباحث پیچیده فلسفی، روشن کننده بسیاری از مشکلات است.

دیوان اسرار

حکیم ملاّهادی سبزواری، افزون بر همه مراتب علمی و اخلاقی، طبعی شاعرانه و ذوقی عارفانه
داشته و مضامین بلند حکمت و فلسفه و عرفان را به گونه ای دل پسند به رشته نظم درآورده است.
حکیم سبزوار دیوانی دارد شامل ۱۸۹ غزل، یک ترجیع بند، ۱۵ رباعی، یک ساقی نامه و پنج
مثنوی کوتاه دیگر، که مجموع همه این ابیات به حدود ۱۵۰۰ بیت می رسد. در این میانْ غزلیات
حکیم، حجم اصلی دیوان را به خود اختصاص داده و تأثیرات عمیق اشعار خواجه شیراز در
همین بخش به روشنی نمایان است.

حکیم، در اشعارش به «اسرار» تخلص می کرد، چنان چه خود می گوید:

دلم اسرار جام جم نهان داشت

از آنم از اَزل اسرار کردند

سبک شاعری حکیم

حیکم سبزواری شاعری غزل سرا است و پاره ای از غزل های او گذشته از بهره مندی از مبانی
حکمت و عرفان، به جهت ویژگی های ادبی نیز با بهترین اشعار فارسی پهلو می زند. به طور کلی
اگرچه اشعار حکیم از جنبه ادبی به پایه اشعار شاعران بزرگی چون لسان الغیب خواجه شیرازی
و شیخ اجل سعدی نمی رسد، ولی با چاشنی عرفانی که دارد، چنان شورانگیز و دل پذیر افتاده که
هیچ یک از شاعران معاصر وی را در شعر عرفانی، به پایه این عارف فرزانه نتوان دید. در دیوان
حکیم سبزواری مطلقا از نازک خیالی های افراطی سبک اصفهانی اثری نمی بینیم و تشبیهات و
استعارات دور از ذهن در سراسر این دیوان به چشم نمی خورد. سبک غزل او، شباهتی تمام با
آثار شاعران قرن هفتم و هشتم دارد و شاعر در هیچ جا نتوانسته تأثیر خود را از خواجه شیراز
پوشیده دارد. مضامین عاشقانه ای که در دیوان حکیم دیده می شود، چونان مضامین حافظ، رنگی
الهی و آسمانی دارد.

حیکم سبزوار و حافظ شیراز

هزاران آفرین بر جان حافظ

همه غرقیم در احسان حافظ

ز هفتم آسمان غیب آمد

لسان الغیب اندر شأن حافظ

پیمبر نیست لیکن نسخ کرده

اساطیر همه دیوان حافظ

اسرار

در بیش تر اشعار شورانگیز، دل پذیر و پرمعنای حکیم ملاّهادی سبزواری، رنگ و بوی
اشعار حافظ را می توان دید. حکیم، با الهام از افکار حافظ، به استقبال ابیات او رفته است. برای
مثال این بیت او:

شورش عشق تو در هیچ سری نیست که نیست

منظر روی تو، زیب نظری نیست که نیست

استقبال این بیت مشهور حافظ است که می گوید:

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست

منّت خاک درت بر بصری نیست که نیست

یا این بیت حافظ را که :

ساقی به نور باده برافروز جام ما

مطرب بزن که عیش جهان شد به کام ما

این گونه استقبال کرده است:

ساقی بیا که گشت دلارام رام ما

آخر بداد دلبر خوش کام کام ما

شاعری عارف و عارفی شاعر

دیوان اشعار حکیم سبزوار، سرشار از اشعاری با مضامین بلند عرفانی و اخلاقی است تا آن جا که
گاه حیرت صاحبان ذوق و اندیشه را برانگیخته است، به گونه ای که این اشعار را هم ردیف
غزل های حافظ دانسته اند. ولی باید توجه کرد که سبزواری، حیکم و عارف بزرگی بوده است که
شعر سروده، یعنی حرفه اصلی او، تدریس و تألیف و استادی تمام وقت فلسفه بوده است و
پیداست که حکیم سبزواری، فقط از سر تفنّن و به رسم فرار از اشتغالات فکری، و در مقام پناه
جستن به عوالم احساس، عاطفه، جذبه عشق، مکاشفه و اشراق شعر گفته است. سخن آنر این که
سبزواری، عارفی شاعر است، ولی حافظ، شاعری عارف. حافظ با استعداد خدادای و با تمرکز بر
خلاقیت ادبی، به کمال رسیده؛ در صورتی که سبزواری، در مقام مُدرّس تمام وقت فلسفه و
مؤلّف و مُصنّفی پرکار، وقت زیادی برای سرودن شعر نداشته است.

افلاطون عصر

عالم وارسته مرحوم آیت اللّه حاج آقا بزرگ تهرانی در کتاب گران سنگ الذَریعه ـ که در آن، آثار
عالمان شیعه را جمع آوری کرده است ـ عظمت علمی و روحی حکیم سبزواری را در سخنانی
بلند، این چنین آورده است: «حاج ملاّهادی سبزواری، حکیمی است متفقّه و فیلسوفی است
متأله. عالمی است عامل وعارفی است کامل. از بزرگان فلاسفه و حکمای اسلامی ایران در اواخر
قرن سیزدهم هجری، که پیشوای متألهین اسلام است و مقتدای متبحّرین حکمت و کلام در این
عصر. وی را در احاطه حکمت الهی بی بدیل دانسته اند و در کشف اسرارو دقایق فلسفه بی عدیل.
چنان چه گفته اند اگر افلاطون عصرش بخوانند، روا باشد و اگر ارسطوی دهرش بدانند به جا…».

حکیم سبزواری در کلام رهبر انقلاب

مقام معظم رهبری ـ دام ظله العالی ـ در قسمتی از پیام خود به مناسبت کنگره بزرگ داشت حکیم
ملاّهادی سبزواری، چنین فرموده اند: «… دنیای پا در گِل و گرفتار امروز، به شناخت انسان هایی
چون او آزاده و سر در بلندای ملکوت، بسی نیازمند است. مدح چنان خورشید سیرتانی، جز از
صاحبان چشم های روشن و بصیرت های نافذ، نمی شاید که توانسته باشند حجاب پر زرق و برق
علمِ بی عمل و فلسفه بی روح و ماده بی معنا را دیده، و ترکیب بدیع اندیشه ای بلند و روانِ روشن و
دلِ خاشع و ذوقِ لب ریز و تن خاک سار را در کسانی چون حکیم فرزانه قرن سیزدهم، یعنی
حاجی ملاّهادی سبزواری را تماشا کنند… . هر که برگی چند از سرگذشت آن بزرگْ خوانده
باشد، نیک می داند که در زمره کسانی چون او عرشْ سیر و خاک نشین، کم تر کسانی در دوران
زندگی شناخته شده اند. او را در زندگی اش، خَلق بی شماری شناخته و بدو دل سپرده و پرواز
شکوه مندش را از منفذ تنگ چشم مادّی دیده اند».

شخصیت حکیم در فراسوی مرزها

حکیم ملاّهادی سبزواری با بینشی ژرف و مطالعات گسترده ای که در عرفان و حکمت ارایه کرد
و با آثار ماندگاری که به یادگار گذاشت، نام درخشان خود را تا دوردست ها برد. از زمان او تا به
امروز، هزاران صفحه درباره او، فلسفه و کتاب هایش قلم زده شده است و دانشمندان بسیاری، از
اندیشه شگرف او سخن رانده اند. شعاع فکر و عظمت علمی حیکم سبزوار، بسیار زود
سرزمین های بسیار دور را در نوردید و آرا و عقاید او در حکمت، در میان دانشمندان جهان
مطرح شد و از سوی آنان، مورد توجه قرار گرفت، تا به آن جا که امروز کم تر دانشگاهی پیدا
می شود که علوم عقلی و فلسفی شرق در آن مورد توجه قرارگیرد و از ملاّهادی سبزواری در آن
یاد نشود.

حیکم سبزواری در سفرنامه اِدوارد بِرون

اِدوارد بِرون خاورشناس معروف انگلیسی، در کتاب خود با عنوان یک سال در میان ایرانیان از
زبان «میرزا اسداللّه سبزواری» ـ که خود از شاگردان حیکم سبزواری بوده است ـ نقل می کند:
«حاجی ملاّهادی سبزواری، مدّت هفت سال در اصفهان ماند و در این مدت، به قدری برای
تحصیل و بالاخص فلسفه می کوشید که در شبانه روز بیش از چهار ساعت نمی خوابید. حاجی
ملاّهادی سبزواری برای این که با نفس خود جهاد کند، هنگام اقامت در اصهفان نیز خیلی به
قناعت ندگی می کرد و در اتاق خالی از فرش سکونت داشت و روی زمینِ بدون تشک
می خوابید. این محصّل قانع و زحمت کش، از درآمد املاک موروثی خود در سبزوار زندگی
می کرد و چون عایدی وی خیلی بیش از هزینه اش بود، دقت داشت که ببیند در طلاب مدرسه،
کدام محتاج ترند و همین که می فهمید که نیازمند می باشند، در غیاب آن ها، چند تومان و گاهی ده
تومان در اتاق آنان می گذاشت، بدون این که بعد خود را معرفی کند و بگوید آن وجه را در اتاق
گذاشته است».

حکیم سبزوار در کلام اقبال لاهوری

اقبال لاهوری، بزرگ اندیشمند مسلمان شبه قاره هند، درباره تأثیر ملاّهادی سبزواری برفلسفه
اسلامی می نویسد: «پس از ملاّصدرا، فلسفه ایرانی با ترک آیین نوافلاطونی، به فلسفه اصیل
افلاطون روی آورد. نماینده بزرگ این گرایش جدید، ملاّهادی سبزواری بود. او بزرگ ترین
متفکر عصر اخیر ایران است؛ بنابراین، بررسی فلسفه او برای شناخت نحوه تفکر اخیر ایران
لازم است. فلسفه سبزواری مانند فلسفه های گذشتگان او، سخت با دینْ آمیخته است. سبزواری
جهان بینی ایستای افلاطون را دگرگون کرد و به پیروی از ارسطو، حق را مبدأ ثابت و موضوع
همه حرکات

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.