پاورپوینت کامل سفیر شرق ; درگذشت اقبال لاهوری ۶۶ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سفیر شرق ; درگذشت اقبال لاهوری ۶۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سفیر شرق ; درگذشت اقبال لاهوری ۶۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سفیر شرق ; درگذشت اقبال لاهوری ۶۶ اسلاید در PowerPoint :
۳۵
ولادت
علامه محمّد اقبال لاهوری، شاعر و متفکر مسلمان شبه قاره هند، در شهر «سیالْکوت» پنجاب به
دنیا آمد. بیشتر کسانی که شرح حال او را نوشته اند، در تاریخ ولادت او اختلاف نظر دارند. اقبال،
خود در شرح حال مختصری که در سال ۱۹۰۷. م به پایان نامه دکتریش ضمیمه کرده، ولادت خود
را در ۳ ذیقعده ۱۲۹۴. ه در شهر سیالکوت پنجاب نوشته است. جاوید اقبال فرزند علامه اقبال،
تاریخ تولد او را ۱۸۷۷. م دانسته است.
پدر و مادر
پدر اقبال «شیخ نورمحمّد» مردی متدین بود که همیشه آرزو داشت پسرش آموزش های دینی را
فرا گیرد. او با این که به کار دوزندگی مشغول بود، بیشتر اوقات خود را در مصاحبت اهل سلوک
می گذراند، و با شعر و ادب عرفانی آشنا بود. او خصوصا به شخصیّت «مُحیِی الدین اِبن عربی»
ارادت تمام داشت و در خانه کتاب هایی مانند فصوص الحکم و فتوحات مکیّه را مطالعه می کرد. آشنایی
اقبال با مقدمات عرفان نظری و الفاظ و اصطلاحات خاص آن، از همین روزگار شروع شد. مادر
اقبال «امام بی بی» نام داشت که به همراه شیخ نور محمّد، پدر اقبال، شخصیّت او را بر اساس
بینشی اسلامی بنا نهادند.
تحصیلات مقدماتی
اقبال لاهوری در سن چهار سالگی فراگیری قرآن را در مکتب خانه، تحت نظر «مولانا غلام
حسن» آغاز کرد و پس از یک سال، به تشویق «سیدمیرحسن» که از دوستان پدر اقبال بود،
یادگیری ادبیات اردو، فارسی و عربی را نزد او شروع کرد. اقبال این زبان ها را در مدارس قدیمه
آن جا و به روش سنتی فرا گرفت و با مقدمات علوم اسلامی و معارف قرآنی آشنا شد. سپس برای
تحصیلات بالاتر به مدرسه مبلغان اسکاتلندی که در سیالْکُوتْ تاسیس کرده بودند، وارد و به
آموختن اصول و مبادی علوم جدید مشغول شد. در این مدرسه نیز استاد و راهنمای او
سیدمیرحسن بود که به تشویق و مساعدت او به این مؤسسه فرهنگی راه یافت. سیدمیرحسن
مردی دانشمند بود که هم از علوم قدیمه و شعر و ادب فارسی و اردو و عربی بهره تمام داشت و
هم با دانش های جدید و افکار سیاسی و اجتماعی زمان به خوبی آشنا بود.
تحصیلات تکمیلی
اقبال پس از گذراندن دوران تحصیلات متوسطه، در سال ۱۸۹۵. م به لاهور رفت و در دانشکده
دولتی آن شهر به ادامه تحصیل مشغول شد. در این دانشکده وی تحصیلات خود را در زبان های
فارسی و عربی، ادبیات انگلیسی و ادبیات جدید کامل کرد و مقدمات فلسفه غرب را فرا گرفت.
اقبال، در دوره فوق لیسانس علاوه بر تحصیل فلسفه، به مطالعه اصول علم اقتصاد و حقوق نیز
اشتغال داشت. استاد او در فلسفه دانشمند شرق شناس مشهور، «سِر توماس آرِنوُلْد» بود که در
طول این دوران، نسبت به شاگرد خود، دلبستگی خاصی یافته بود و راهنمایی ها و تعلیمات او،
در پرورش استعدادهای ذهنی و فکری اقبال تأثیر بسیار داشت.
نبوغ شاعری
اقبال از آغاز جوانی شعر می گفت و در مجالس شعرخوانی شرکت می کرد. او در جوانی اشعارش
را نزد شاعر معروف اردوزبان شهر سیالکوت متخلص به «داغ» می فرستاد. این استاد پس از چند
بار تصحیح اشعار وی، به او نوشت: «اشعار تو نیازی به تصحیح ندارد.» اشعار اقبال در همان
زمان در بعضی مجلات محلی منتشر می شد. مقام معظم رهبری نیز درباره نبوغ شعری اقبال
می فرمایند:
«اقبال با این که در محیط فارسی زندگی نکرده بود و در مهر فارسی هرگز نزیسته بود و با
فارسی زبانان هیچ گاه معاشرت نداشت، ظریف ترین و دقیق ترین و دست نیافتنی ترین مضامین
ذهنی را در قالب اشعار بلند (وبعضی بسیار عالی) درآورده و عرضه کرده، که این به نظر من نبوغ
شعری است.»
سیر تحوّل مضامین اشعار اقبال
ابتدای شاعری اقبال با سکب قدیمی غزل بود. امّا از آن جا که در نخستین سال های سده ۲۰. م در
شبه قاره هند، جریان های فکری و حرکت های آزادی خواهی و استقلال طلبی شدت تمام داشت
و طبعا طیف جوان و روشنفکر را به سوی خود می کشید؛ شعر اقبال نیز که در این دوران، نخست
رنگ صوفیانه و عشق عرفانی داشت با درگیر شدن در کوشش های مسلمانان برای تجدید حیات
ملی و حفظ حقوق خود در مقابل اکثریت هندو مذهب، به تدریج رنگ سیاسی ـ اجتماعی
گرفت. منظومه های «تصویردرد» و «ناله یتیم» در حقیقت تصویر اوضاع دردناک مسلمانان هند و
منظومه «فریاد به حضور سرور کائنات» فریاد دادخواهی و تظلم آنان به پیشگاه رسول اکرم صلی الله علیه و آله
بود.
شکل و قالب اشعار اقبال
عصر اقبال، عصر قصیده سرایی نبوده، از این رو اقبال لاهوری در اشعارش در بیشتر قالب های
شعر فارسی به استثنای قصیده کار کرده و برای هر موضوعی قالب مناسبی برگزیده است. او در
مثنوی از لحاظ شکل و قالب بیشتر به سبک و شیوه مولانا جلال الدین بلخی توجه داشته، و در
غزل سرایی بیشتر به حافظ شیرازی و غزل های جاودانیش نظر داشته است. اگر خواسته باشیم
سبک اقبال را که سبکی مخصوص به اوست به یکی از سبک های متداول نزدیک و شبیه گردانیم،
می توان آ را به سبک عراقی نزدیک تر دانست؛ زیرا وی از جنبه های صوری بیشتر به حافظ و از
نظر محتوا به مولوی نزدیک است.
شهرت شاعری
زمانی که اقبال در دانشگاه لاهور پاکستان تحصیل می کرد، زبان اردو جانشین زبان فارسی شده و
برای ترویج آن چندین محفل تأسیس شده بود. در همان روزها در شهر لاهور انجمنی ادبی
تشکیل شد که عدّه ای از شخصیّت های ادبی مشهور عضویت آن را پذیرفتند. اقبال، منظومه
معروف خود (به زبان اردو) درباره «هیمالیا» را در یکی از جلسات این انجمن خواند. این منظومه
در یکی از نشریات اردو زبان به نام «مخزن» منتشر گردید، و همین امر موجب آن شد که اقبال در
سراسر محافل ادبی کشور شناخته شود. در آغاز، انتشار اشعار اقبال منحصر به نشریه «مخزن»
بود ولی بعدها با دیگر نشریات نیز همکاری کرد و این باعث شهرت شاعری او شد.
سفر به اروپا
سِرتوماس آرِنُولد انگلیسی که استاد اقبال لاهوری در دانشگاه لاهور بود، نبوغ و استعداد اقبال را
شناخت و او را برای ادامه تحصیل در انگلستان تشویق کرد. اقبال به توصیه این استاد در سال
۱۹۰۵. م برای کسب تحصیلات عالی به اروپا رفت. او در اروپا با افق های جدیدی مواجه شد و
در قلمروهای گسترده ای گام برداشت. اقامت او در اروپا سه سال به طول انجامید. این مدّت در
توسعه و تکامل فکر او نقش بزرگی ایفا کرد. اقبال در دانشگاه «کَمْبِریج» به عنوان دانشجوی
نمونه در رشته فلسفه پذیرفته شد. او در آن جا برای اخذ درجه دکترا، رساله ای به نام «توسعه و
تکامل ماوراءالطبیعه در ایران» تهیه و تقدیم کرد، سپس در سال ۱۹۰۷. م به آلمان رفت تا در
دانشگاه مونیخ به ادامه تحصیل بپردازد. او در ۴ نوامبر ۱۹۰۷. م توانست از آن دانشگاه نیز مدرک
دکترا بگیرد.
غرب ستیزی
اقبال لاهوری از اندیشمندان بزرگ مسلمانی است که با فرهنگ مخرب غربی به مقابله
برخاست. مسأله غرب ستیزی، در نوشته ها و سروده های اقبال به فراوانی مشاهده می شود. به
طوری که صرف نظر از نامه ها و نوشته های وی، حدود دو سوم کلام منظوم اردو و فارسی او به
غرب ستیزی ارتباط دارد؛ از این رو غرب ستیزی در اقبال شناسی، موضوع بسیار گسترده و
مفصلی است. بزرگ ترین اثر غرب ستیزی او به فارسی، مثنوی «پس چه باید کردای اقوام شرق»
است. اقبال، بر خلاف برخی مصلحان، فقط به غرب معاصر نمی تازد، بلکه غرب را حتی از عصر
افلاطون و ارسطو نقد می کند.
استعمار و غرب ستیزی اقبال
شرایط اجتماعی و سیاسی مسلمانان در دورانی که اقبال در آن می زیسته، حکایت از تسلط
سرمایه داران غربی بر ملل مسلمان دارد. چنین شرایطی در شکل گیری اندیشه های اقبال به
خصوص، غرب ستیزی او مؤثر بوده است. با مطالعه اطلس جغرافیایی کشورهای اسلامی، با
رنج درونی اقبال به خوبی آشنا می شویم. در آن دوران افغانستان با سربازان مهاجم انگلیس
مشغول مبارزه بود. الجزایر و سوریه در اشغال فرانسه، اندونزی در اشغال هلند، قسمت شمال
ایران زیر نفوذ روس و قسمت جنوبی آن تحت سلطه انگلیسی، کشور عراق اسما تحت
حکومت عثمانی و رسما در اشغال نیروهای انگلیسی بود. و بسیاری از دیگر کشورهای مسلمان
نیز در اشغال استعمارگران بود. اقبال، یکی از علت های استعمار مسلمانان را، استعمارگری
غربیان می دانست، و از این رو پیوسته با این اندیشه به مبارزه برمی خاست.
روی گردانی غرب از دین
اقبال با سفر به اروپا از نزدیک با زندگی و فرهنگ اروپایی آشنا شد. در نظر او فرهنگ غرب با
جداسازی و تفکیک دو حوزه زندگی انسان یعنی زندگی مادی و زندگی روحانی، از جنبه
روحانی آن چشم بسته و تنها به جنبه مادی آن پرداخته و در دنیاپرستی و مادیات غوطه ور شده
است. اقبال که با آیین و راه و رسم زندگی اسلامی آشنا بود، راه رسیدن به کمالات را در صفای
روح و باطن می دانست. او معتقد بود که غربیان با پیشرفت تکنولوژی نه تنها به کمالات انسانی
نایل نیامده اند بلکه خود و جهان خویش را از لحاظ فرهنگ، اجتماع و سیاست به نابودی و
هلاکت کشانده اند. از این روست که می گوید:
دانش افرنگیان، تیغی به دوش
در هلاکْ نوع انسان سخت کوش
آه از افرنگ و از آیین او
آه از اندیشه لادین او
علم حق را ساحری آموختند
ساحری نی کافری آموختند
فقدان معنویت غرب
اقبال با اشاره به مفاسد گوناگون غربیان در کشورهای اسلامی، آن را ناشی از فقدان معنویت در
میان آنان می داند. رفتار خشن و بی رحمانه غرب با مسلمانان و کشورهای زیرسلطه آنان، مانند:
ویران کردن خانه ها و مساجد، کشتارهای دسته جمعی، جلوگیری از تحصیل مسلمانان، غارت
منابع طبیعی، و بی حرمتی نسبت به اعتقادات مسلمانان، اقبال را می رنجاند. او تعجب می کرد که
چرا در جهان اسلام باز هم عده ای از روشنفکران از روی غفلت و بی ایمانی، جذب فرهنگ
غرب می شوند.
غرب ستیزی اقبال از دیدگاه شهید مطهری
استاد شهید، مرتضی مطهری درباره غرب ستیزی اقبال می گوید: «از جمله مزایای اقبال این است
که فرهنگ غرب را می شناخته و با اندیشه های فلسفی و اجتماعی غرب، آشنایی عمیق داشته، تا
آن جا که در خود غرب به عنوان متفکر و فیلسوف به شمار آمده است. [او [با همه آشنایی و
شناسایی فرهنگ غرب، آن را فاقد یک ایدئولوژی جامع انسانی می دانسته است، برعکس معتقد
بوده که مسلمانان تنها مردمی هستند که از چنین ایدئولوژی برخوردار بوده و بهره دارند؛ [از
این رو] اقبال در عین دعوت به فراگیری علوم و سرمایه غربی، از هرگونه غرب گرایی و شیفتگی
نسبت به «ایسم»های غربی مسلمانان را بر حذر می داشت.
مذمت فرهنگ غرب نه علوم غرب
اقبال لاهوری کسی نبوده که تنها با دیدن شبحی از اروپا به انتقاد بپردازد. او اروپا را از نزدیک
دیده و شناخته است و به علوم جدید بسیار علاقمند بوده و جوانان مسلمان را به فراگیری علوم
غربی تشویق می کرده است. او علوم غرب را مخرب نمی دانست بلکه فرهنگ و تمدن اروپایی
«یعن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 