پاورپوینت کامل سال روز شهادت سرلشگر عباس بابایی ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سال روز شهادت سرلشگر عباس بابایی ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سال روز شهادت سرلشگر عباس بابایی ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل سال روز شهادت سرلشگر عباس بابایی ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

۴۰

ولادت و تحصیلات

شهید عباس بابایی، در روز چهاردهم آذرماه سال ۱۳۲۹، در شهر قزوین و در خانواده ای
مذهبی به دنیا آمد. از همان کودکیْ به خاطر هوش فراوانش، مورد توجه خانواده و مردم قرار
گرفت. او تا پایان دوره متوسطه، در زادگاهش به تحصیل پرداخت و پس از موفقیت در کنکور
سراسری، در حالی که در رشته پزشکی پذیرفته شده بود، به دلیل علاقه به خلبانی، داوطلب
تحصیل در دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد. پس از گذراندن دوره آموزش مقدماتیْ در سال
۱۳۴۹، برای تکمیل تحصیلات به آمریکا رفت. البته آمریکا با تمام زرق و برقش نتوانست
عباس را که در خانواده ای مذهبی رشد کرده بود، جذب خود کند و او با موفقیتْ دوره آموزش
خلبانی هواپیمای شکاری را به اتمام رسانید و پس از بازگشت، در پایگاه هوایی دزفول مشغول
خدمت شد.

مبارزات قبل از انقلاب

با ورود هواپیماهای اف ـ ۱۴ به ایران، شهید بابایی که یکی از خلبانان ماهر و تیزهوش بود، به
همراه چند نفر دیگر به اصفهان منتقل و در آن جا مشغول خدمت شد. در همین دوره، مبارزات
مردم بر ضد رژیم ستم شاهی روز به روز بیشتر می شد و شهید بابایی نیز به فعالیت هایی در پایگاه
هوایی اصفهان دست زد. او بارها به خاطر سرسختی در مبارزه و پای بندی به اصول دین اسلام و
فعالیت های سیاسی اش، مورد بازجوییِ فرماندهان ارشد رژیم قرار گرفت. شهید بابایی با
اوج گیری مبارزات مردم، آشکارا به مبارزه برخاست و در براندازی رژیم، حضوری مؤثر از
خود نشان داد.

کارنامه درخشان

با شروع جنگ تحمیلی، شهید بابایی آماده خدمت و جانبازی برای اسلام و میهن شد. اودر
طول خدمت، به خاطر کاردانی و فعالیت شبانه روزی اش، در نهم مردادماه ۱۳۶۰ ضمن ارتقا به
درجه سرهنگ دومی، به عنوان فرمانده پایگاه هوایی اصفهان منصوب شد. عباس ضمن
فرماندهی پایگاه هوایی اصفهان، دست از خلبانی و پرواز نکشید و در بیشتر عملیات های
برون مرزی شرکت داشت و با بیش از سه هزار پرواز، کارنامه درخشانی برای خود و میهنش به
جا گذاشت.

بابایی از زبان همسر

خانم صدیقه حکمت همسر شهید بابایی، درباره اوصاف اخلاقی شوهرش چنین می گوید:
«بابایی یک شیعه واقعی بود و در امور مذهبی، حتی از «مکروهات» نیز دوری می کرد. در ایام ماه
مبارک رمضان که گاهی روزانه ۸ ـ ۹ ساعت پرواز می کرد، حتی دستورات کتبی و شفاهی
فرماندهانش نیز نمی توانست او را وادار کند که روزه نگیرد. به نماز اول وقت فوق العاده اهمیت
می داد و غالبا در موقع نماز و در هنگام راز و نیاز با خداوندْ عاشقانه می گریست. به مظاهر مادی
دنیا ابدا دل بستگی نداشت و برای حفظ این خصلت، جدا ریاضت می کشید و به زندگی مجلل و
خانه بزرگ و وسایل لوکس و مدرنْ هرگز بها نمی داد. در مورد اموال بیت المال خیلی احتیاط و
هرگز از وسایل و امکانات اداری، در امور شخصی استفاده نمی کرد».

من نمی توانم پرواز کنم

شهید بابایی با وجود این که در سال های آخری که به شهادتش انجامید، در سمت های
فرماندهی خدمت می کرد و از پرواز معاف بود، ولی بیشترین ساعات پرواز و خطرناک ترین
مأموریت های جنگی را به خود اختصاص می داد. هنگامی که مسؤولان و فرماندهان بالاتر وی،
که وجود او را برای حفظ و برتری نیروی هوایی و تقویت جبهه های جنگ ضروری می دیدند،
از او می خواستند که از پرواز خودداری کند، بابایی که در مقابل انقلاب و خانواده های شهیدان و
مردم ایثارگرکشورش، بیش از این ها احساس وظیفه می کرد، در برابر این توصیه ها می گفت: «من
نمی توانم پرواز نکنم و باید پرواز کنم.» او همیشه با دلایل گوناگون، فرماندهان و مسؤولان
رده های بالاتر را برای شرکت در مأموریت های جنگی قانع می کرد.

گریستن در سحرگاهان

سرهنگ خلیل صراف، یکی از هم رزمان شهید بابایی، در ضمن بیان خاطراتی از ایشان
می گوید: «بنده به عنوان مسؤول حفاظت قرارگاهْ رعدْ به نگهبانان دستور داده بودم تا شب ها پس
از خاموشی، برای ورود و خروج به قرارگاه ایست شبانه بدهند. یکی از شب ها نگهبانی
سراسیمه مرا از خواب بیدار کرد و گفت: در ضلع جنوبی قرارگاه، شخصی هست که فکر می کنم
برایش مشکلی پیش آمده. پرسیدم: مگر چه کار می کند؟ گفت: او خودش را روی خاک ها انداخته
و پیوسته گریه می کند. من بی درنگ لباس پوشیدم و به همراه آن سرباز به طرف محلی که نشان
داده بود، رفتیم. صدا به نظر آشنا بود. نزدیک تر که رفتم، او را شناختم؛ تیمسار بابایی فرمانده
قرارگاه بود. آری، او در دلِ شبْ آن چنان غرق در مناجات و راز و نیاز به درگاه خداوند بود که
هیچ توجهی به اطراف خویش نداشت».

فلسفه لباس ساده

یکی از هم رزمان شهید بابایی می گوید: «از زمان دانشجویی، نوع لباس پوشیدن عباس بابایی
که همیشه ساده و بی پیرایه بود، برای من شگفتی داشت و همواره در جست و جوی پاسخی
مناسب برای آن بودم. سرانجام روزی در این باره از او سؤال کردم. او پس از مکثی کوتاه گفت:
انسان باید غرور و خودپسندی های خود را از میان بردارد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.