پاورپوینت کامل شهادت سرلشکر پاسدار مهدی زین الدین ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهادت سرلشکر پاسدار مهدی زین الدین ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت سرلشکر پاسدار مهدی زین الدین ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت سرلشکر پاسدار مهدی زین الدین ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

۹۲

شنبه

۲۶ آبان ۱۳۸۶

۶ ذیقعده ۱۴۲۸

۱۷.Nov. 2007

اشاره

با اینکه روزگار، گرد کهنگی بر گذشته پاشیده و تاریخ، فاصله ای چندین ساله میان ما انداخته
است، نداهایی می توانند دست وجدانمان را بگیرند و میان خاکریزهای جنگ ببرند؛ گرچه
احتمالاً بسیاری از این حرف ها با گذشت زمان رنگ باخته یا فراموش شده اند. این مقاله،
بخشی کوتاه از زندگی پرنور ستاره ای در آسمان شهادت را قلم زده است. در آن آسمان الهی،
اخترانی درخشان ترند و چشم ها را بیشتر به خود خیره می سازند. زین الدین، از این دسته
است. فرمانده سرافراز لشکر هفده علی بن ابن طالب علیه السلام . زندگی اش آرام است؛ بی تجمل،
بی غرور و خاکی. همیشه خندان و با همه مهربان. قصد داریم لحظاتی را با او نفس بکشیم.

زین الدین در یک نگاه

مهدی زین الدین در هجدهمین روز مهر سال ۱۳۳۸ به دنیا آمده و ۲۵ سال زندگی کرده است.
جاهای مختلفی هم بوده؛ در مدرسه که تا کلاس پنجم یا شاگرد اول بود یا دوم، توی کتاب فروشی
وقتی پاسبان ها آمدند تا پدرش را ببرند، با همسرش در خانه کوچک اجاره ای در اهواز، در خیبر، هور،
سوسنگرد و کردستان، در جاده ای که گروهک منافقین کمین زده بودند، همراه برادرش کنار
جیپ لندکروز با بدن سوراخ سوراخ و سرانجام گلزار شهدای شهر قم، کنار هم رزمان شهیدش و البته
برای همیشه در دل مردم.

در همه این لحظه ها ـ اگر خوب نگاه کنی ـ آدمی عادی را می بینی که سعی می کند در هر لحظه
بهترین کار را بکند، بهترین تصمیم را بگیرد و بهترین باشد. این سعی مدام و طاقت فرسا بود که این
آدم عادی را آدمی کرد شگفت، به شگفتی مهدی زین الدین.

توجه مادر

مادر شهید زین الدین از زمان بارداری، کودک خود را مورد توجه دقیق قرار داده بود؛ هر غذایی را
نمی خورد، در هر مهمانی ای شرکت نمی کرد، مرتب قرآن تلاوت می کرد و ذکر بر لب داشت. پس از
آنکه مهدی به دنیا آمد، هرگز بدون وضو به او شیر نداد و همواره در راه تربیت اسلامی کودک، قدم
برمی داشت. حاصل تربیت دقیق مادر، کودکی بود باهوش، زرنگ و مهربان که مسیر کمال را به
سرعت می پیمود.

پیاده رو

پیش از انقلاب بود و بگیر و ببند ساواک. از هر کس که عکسی، اعلامیه ای یا رساله ای از
امام خمینی رحمه الله پیدا می کردند، بازداشت بود و شکنجه و زندان و هزار جور اذیت و آزار دیگر. ساواک
خیلی سخت گیری می کرد. با این همه فشار، هنوز هم بودند کسانی که اعلامیه پخش کنند، روی
دیوارها شعار بنویسند و عکس و رساله امام را داشته باشند.

یک روز بیست تا پاسبان ریخته بودند دور و بر خانه پدری شهید زین الدین. مهدی که دید
وضعیت خراب است، سریع رفت مغازه و هر چی کتاب و رساله امام بود، جمع کرد توی یک کارتن.
کارتن را هم خیلی عادی گذاشت وسط پیاده رو جلو چشم همه. مأمورها که رسیدند به مغازه، همه جا
را زیر و رو کردند، ولی چیزی گیرشان نیامد. خسته و کوفته رفتند دنبال کارشان. مهدی هم رفت و
کارتن را آورد توی مغازه؛ روز از نو و روزی از نو.

پاریس، نه!

در هر عصری، انسان هایی انگشت شمار وجود دارند که روح بلند و عظمت وجودشان، همگان را
حیران خویش می سازد. مردان غیرتمندی که برای انجام تکلیف، از تمام وابستگی های دنیا دل
می کنند و تا رسیدن به کمال خویش، آرام نمی گیرند.

از چهار دانشگاه فرانسه برای مهدی زین الدین که یکی از بهترین رتبه های کنکور سراسری را به
دست آورده بود، دعوت نامه فرستاده بودند. با اینکه او به درس خواندن بسیار علاقه داشت و با چند
تن از دوستانش هم صحبت کرده بود، دعوت هیچ کدام را نپذیرفت. یکی از دوستانِ از پاریس برگشته
به او گفته بود: در پاریس خدمت حضرت امام خمینی رحمه الله رسیدم. فرمودند که شما برگردید ایران، آنجا
بیشتر به وجودتان نیاز است. با چند نفر از علما هم مشورت کرد و از رفتن منصرف شد. پاریس نرفت
تا در تظاهرات خیابانی، شعارنویسی های در و دیوار و پخش اعلامیه شرکت کند.

اوج ایمان

قلب مؤمن، سرشار از آرامش است و دلهره هرگز در آن راه ندارد. زمانی که دشواری ها فرامی رسند و
انسان در برابر سختی ها قرار می گیرد، این قلب روشن شده به نور ایمان است که به آسودگی و
آرامش فرا می خواند.

جنگ با تمام رعب و وحشتش، برای عده ای، تنها صحنه کوچکی از آزمایش خداوند بود تا
مؤمنان را محک بزند. شهید زین الدین، نمونه برجسته ای از این گونه انسان هاست. دشمن با همه
توان مندی های خویش، در برابر قدرت ایمان چنین مردانی به زانو درآمده بود. ازاین رو، زین الدین با
خیالی آسوده وارد منطقه دشمن می شد. آنجا را شناسایی می کرد و اطلاعات را به دست می آورد.
میدان های مین، کانال ها، سیستم های هشدار دهنده، سلاح های پیشرفته و سنگرهای مستحکم
دشمن، هیچ کدام کوچک ترین تشویشی در او ایجاد نمی کرد. صلابت و آرامش او، همه را متعجب
کرده بود.

مرد بی غرور

غرور، خطرناک ترین آفت در زندگی مردان موفق است. یاد خداوند، توجه به زیردستان و رعایت ادب
و احترام برای اطرافیان، غرور را در دل می میراند و انسان را تا قلّه های کمال بالا می برد.

زین الدین، مردی خاکی و بی غرور بود. همیشه لباس بسیجی به تن داشت، پوتین هایش رنگ و
رو رفته بودند و موهای سرش را مانند سربازان عادی می تراشید. متواضع بود. چیزی که محبت
زین الدین را در دل ها جا می کرد، سادگی اش بود. دنبال تشریفات و در بند پست و مقام نبود. راحت
بود و بی تکلّف. در

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.