پاورپوینت کامل سالروز بازگشت آزادگان ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سالروز بازگشت آزادگان ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سالروز بازگشت آزادگان ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سالروز بازگشت آزادگان ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
۳۱
رایحه آزادی
خورشید آرام آرام، از پس کوه ها بیرون آمد و بر سقف آسمان پدیدار شد و پرتوهای طلایی اش را بر زمین پراکند. رادیو بغداد در صبح روز ۲۴ مرداد ماه، خبر ارسال نامه ای را از سوی صدام و خطاب به رهبر و ریاست جمهوری، اعلام کرد. وی در خلال نامه به تمام خواست های مشروع ایران جواب مثبت داد. پس از شنیدن این خبر موج شادی در به پا خاست. همگان دست به سوی آسمان بردند و جبین بر خاک ساییدند و سجده شکر به جای آوردند.
در انتظار مسافران کربلا
یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور
آخرین روز اسارت فرا رسید و اسرا یکدیگر را در آغوش می کشیدند. از یکدیگر حلالیت می طلبیدند و قرآن را بر سر همدیگر می گرفتند و یکدیگر را به آیه های ملکوتی می سپردند. در مرز خسروی بانگِ «به کنعان رسیدگان» طنین انداز بود. اتوبوس های آن سوی مرز عراق بمنزله فرشتگان نجات در انتظار مسافران کربلا بود. همگان خاک پاک وطن را توتیای چشم کردند. با مشاهده هر ایرانی رگ حیات در اندام تکیده هر آزاده ای جان می گرفت.
مزار امام، پذیرای آزادمردان
به یاد آن روز که به قصد جبهه های نبرد، به جماران رفتیم، تا دعای پر مهر پیر جماران را بدرقه راه خود کنیم و موعظه های عرفانی اش را در جای جای قلبمان بگنجانیم. دریغا! دریغا! که هنگام رجعت مرکب آهنی ما را نه به سوی جماران، بلکه به سوی بهشت زهرا هدایت کرد. پس سینه زنان و گریه کنان خود را بر مزار او ـ که در پشت انبوهی خاک خفته بود ـ رساندیم و اندوه تنهایی را با اشک سرودیم.
آزاده ی شهید
به یاد آنان که در ایام اسارت بر اثر شکنجه های دژخیمان شراب عشق نوشیدند. پروردگارا، تو خود می دانی که شرم دارم از دیدار مادر آزاده شهیدی که به دیدارم بیاید، در حالی که قاب عکس فرزندش را با دستان لرزان در برابر دیدگانم نگه دارد و با چشمانی منتظر مژه بر هم نزند و در نگاهم چشم بدوزد. شرم دارم از دیدار همسر آزاده شهیدی که به دیدارم می آید در حالی که فرزندش گوشه چادر مادر را در دستان کوچکش جمع می کند و آهسته و بی صدا می گرید…
گناه بی گناهی
پرندگان را به جرم خوشخوانی است که در قفس می اندازند. گل ها را به بهانه عطر و زیبایی است که از شاخه می چینند و یوسف را به گناه بی گناهی است که زندانی می کنند. اما چه باک؟ مرغان باغ ملکوت که نمی توانند نخوانند. گل های محمدی که نمی شود عطر نپراکنند و یوسف ها که روا نیست از بیم زندان تن به گناه بیالایند. پس این سرنوشت محتوم همه پرندگان باغ محمدی است که یوسف وار پاس عصمت خویش بدارند و حتی به قیمت شکنجه و زندان دست از دوست نشویند، و چنین کردند یاوران دلاور خمینی در زندان های دشمن بعثی.
اسوه های مقاومت و پایداری
اسیران، با ایمان راسخ خود در برابر همه فشارهای جسمی و روحی دشمنان ایستادند و روابط اجتماعی جامعه کوچک اردوگاهی خود را بر پایه «اخلاق حسنه» بنا نهادند و همیشه یار انقلاب و اسلام بودند؛ تا جایی که یکی از فرماندهان عراقی در مقابل اسرای ایرانی اعتراف کرد که «شما در این جا یک حکومت اسلامی کوچک تشکیل داده اید».
به خانه ات خوش آمدی
در ۲۶ مرداد سال ۶۹، پس از رنج های فراوانی که از هجر یاران بر دل عشاق سنگینی می کرد، سرانجام طلایه داران سپاه عشق پای به خاک میهن اسلامی گذاشتند. به راستی که قلب ملت خانه آنهاست و آنان قدم بر قلب ملت نهادند و آمدند و خوش آمدند.
کجاست بیرق گلرنگ آسمانی عشق
که بر بلندای فریادها بر افرازیم
خمینی روحت شاد
خمینی عزیز، این روزها و این سال ها چقدر جای تو خالی است! فرزندان آزاده ات وقتی قدم بر خاک میهن می گذارند قبل از هر چیز سراغ تو را می گیرند: «بابای ما کو؟» رنج اسارت نه، غم محرومیت دیدار تو پشت آنها را خم کرده است و این غبار اندوه، از هجر توست که روی همه شادی های آنها نشسته است و پس سال ها هنوز رنگ رخشان پریده و کمرشان خمیده است. خمینی، روحت شاد.
سخنی با شهید
آری برادر شهیدم، من نیز چون تو رجعت کردم؛ اما به حال تو غبطه می خورم؛ زیرا دوست داشتم رجعتم چون تو با این پیام خدا استقبال شود که یا ایتها النفس المطمئنه… دوست داشتم هنگام رجعت، ملائک به استقبالم بیایند؛ دوست داشتم اولیای خدا به من خوشآمد بگویند؛ دوست داشتم چون تو قطرات خونم زایل کننده گناهانم باشد؛ تو به محبوب رسیدی و م
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 