پاورپوینت کامل شهادت آیت اللّه مدرس و روز مجلس ۹۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهادت آیت اللّه مدرس و روز مجلس ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت آیت اللّه مدرس و روز مجلس ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت آیت اللّه مدرس و روز مجلس ۹۱ اسلاید در PowerPoint :

۷۸

چهره درخشان تاریخ تشیع

فقیه مجاهد و عالم پرهیزگار آیت اللّه سیدحسن مدرّس از چهره های درخشان تاریخ تشیع به شمار می رود که
زندگی و رفتار و نیز جهت گیری های وی در عرصه سیاسی و اجتماعی می تواند برای مشتاقان حق و حقیقت و
شیفتگان فضایل، نمونه خوبی باشد. علی رغم جو وحشت و اختناق و خشونت، شهید مدرّس با عزمی راسخ
در مقابل ستمگران عصر به مقابله برخاست. از این رو جنایتکاران وی را به رَبَذه «خواف» تبعید کردند و
سرانجام در کنج عزلت و غریبی به دست دژخیمان به شهادت رسید. یادش گرامی باد.

فقیه برجسته

آیت اللّه شهید سیدحسن مدرّس در سنین جوانی به مقام رفیع اجتهاد رسید و از لحاظ علمی و فقهی شخصیتی
نمونه و برجسته، مجتهدی جامع الشرایط، صاحب فتوا و شایسته تقلید بود. هرچند حاضر به چاپ رساله
عملیه خود نشد، ولی در فقه و اصول و سایر معارف دینی آثاری مفصل و عمیق از خود به یادگار نهاد و فقاهت،
ولایت و سیاست را با هم جمع کرد. آیت اللّه سیدمرتضی پسندیده، برادر بزرگ تر حضرت امام خمینی(ره)، در
خصوص ابعاد فقهی شهید مدرّس، در ضمن مصاحبه ای می گوید: «ایشان مافوق همه بود، از هر جهت امتیاز
داشت. او اصولاً به این فکر نبود که رساله منتشر کند، قابل قیاس با دیگران نبود».

تحمل مشکلات

شهید مدرّس مقام والای علمی را به آسانی کسب نکرد، بلکه با تحمل مشکلات فراوان و صبر در مقابل
مصایب و ناملایمات و پرهیزگاری و همّتی والا، بر فراز قله دانش و پژوهش رسید و از چشمه حکمت
جرعه هایی نوشید. او برای کسب معاش، منّت کسی را نکشید و با کار امکان ادامه تحصیل و تأمین مایحتاج
خویش را فراهم کرد.

نامدارترین استاد

شهید مدرّس از اَوان طلبگی که در تنگدستی و فقر به سر می برد، تا اوج قدرت سیاسی و حتی برخورداری از
آوازه جهانی، از تفقه در معارف دینی دست بر نداشت. زمانی که از نجف بازگشت، تدریس را در رأس همه
اشتغالات خود قرار داد و در مدرسه جدّه کوچک، درس خارج فقه و اصول برگزار کرد و به سبب دقت و عمق
تدریس خود در اندک مدتی نامدارترین استاد حوزه علمیه اصفهان شد و در ردیف باسابقه ترین مجتهد پرنفوذ
آن منطقه یعنی حاج آقا نور اللّه اصفهانی و امثال او قرار گرفت. ایشان فقیهی بود که از جان خویش در راه
تحصیلات علوم دینی مایه گذاشت و در تدریس آن چنان دقیق و ژرف نگر بود که لقب «مدرّس» را به وی دادند؛
لقبی که بیانگر عظمت و شخصیت علمی ایشان است.

زهد و شجاعت مدرّس

شهید مدرّس از ابتدای زندگی تا انتها، قناعت پیشه کرد. وارستگی و زهد وی از عواملی بود که او را در مبارزه
مستمر و وقفه ناپذیرش با استبداد و استعمار موفق ساخت و هرگونه هراس را از دل پاک و مهربانش زدود.
شجاعت مدرّس از قدرت روحی و صفای معنوی او نشأت می گرفت. او مرد خدا بود و با عبادت و دعا و راز و
نیاز، کمالات معنوی را کسب کرده بود و در اوج ساده زیستی آنچه داشت به نیازمندان می بخشید.

شرافت علم از منظر شهید مدرّس

شهید مدرّس در نطق ها و مکتوبات و سخنان خود از جهل و بی سوادی مردم می نالید و برای ارتقای فکری و
تقویت بنیه علمی کشور با جدیت تلاش می کرد و در صدد بود تا با این موضوع به صورت اساسی برخورد شود
و مورد توجه جدی قرار گیرد. وی می گفت: «… اول کلمه ای که می شود نسبت داد به صاحب شریعت ما، علم
است؛ زیرا پس از ذکر نام خدا اولین کلمه یا دستور که به پیامبر نازل شد، کلمه «اقرأ» یعنی بخوان بوده است».

قناعت و کرامت مدرّس

از بزرگترین ویژگی های شهید مدرّس، ساده زیستی او بود و او از این لحاظ از اسوه های بزرگِ تاریخ ایران به شمار
می آید. او از ابتدا تا انتهای عمر پربرکتش دست از ساده زیستی برنداشت و همین عامل، او را در مبارزه
مستمرش با استبداد و استعمار موفق می ساخت؛ چرا که قید و بندهای مادی مانع وارستگی روح انسان
می شود و آن گاه که روح در محاصره عوامل بازدارنده رشد و تعالی قرار گیرد، وارستگی و آزادگی بی معنا خواهد
شد. خود در این باره می گوید:

اگر من نسبت به بسیاری از اسرار آزادانه اظهار عقیده می کنم و هر حرف را بی پروا می زنم برای آن است که چیزی ندارم و از
کسی هم نمی خواهم. اگر شما هم بار خود را سبک کنید و توقع را کم نمایید، آزاد می شوید… باید جان انسان از هرگونه قید و
بندی آزاد باشد تا مراتب انسانیت و آزادگی خویش را حفظ نماید.»

بی نیازی در کمال فقر

زمانی که مدرّس در اصفهان با نهایت تنگدستی با خانواده خویش در منزل مخروبه ای که به قیمت نازلی خریده
بود زندگی می کرد، یکی از تجّار و مالکان بزرگ شهرضا به وی اصرار می کند که شش حبه از آب و ملکِ مزرعه
مهدی آباد در حوالی دهکده اسفه شهرضا را قبول کند تا به وی واگذار کند. مدرّس به او می گوید: مگر شما
فامیل فقیر نداری، چرا این زراعت را به نام صله ارحام به آنان نمی بخشی؟ این رفتار از روح بزرگ، مناعت طبع
و بی اعتنایی مدرّس به مال دنیا حکایت می کند. این بی نیازی در کمال فقر، به شهید مدرّس آن چنان شجاعت و
قدرت و عزتی داده بود که خواب را از چشمان استبداد و استعمار ربوده بود و آنان از وجودش بیم داشتند و
چون برگ بید به خود می لرزیدند.

کرامات شهید مدرّس

ارتباط خالص مدرّس با خدا، کرامات عجیبی نصیبش کرده بود. سحرخیز و اهل تهجد و نماز شب بود. پس از
نماز صبح یک جزء قرآن را با آهنگ دلنشین تلاوت می کرد. نفسی گرم، ملایم و لحنی دلپذیر داشت. مقید بود
که ظهرها در محل مجلس شورا، اقامه نماز جماعت شود و خود و افراد دیگر به شیخ محمد ملایری ـ که از
مجتهدان مبارز و مردی پارسا بود ـ اقتدا می کردند. مرحوم شیخ حسنعلی اصفهانی ـ عارف مشهور ـ در
خاطراتی که برای عبدالعلی باقی، مؤلف کتاب مدرّس مجاهدی شکست ناپذیر، بیان کرده می گوید:

روزی در نجف طلبه ای به اتاق ما آمد. من و مدرّس هم حجره بودیم. آن طلبه دچار سردرد شدیدی شده بود و مدت یک هفته
تبش قطع نشده بود. مدرّس دست به پیشانی او گذاشت و آیه نور را قرائت کرد. با تمام شدن آن آیه سردرد و تب او قطع
شد. تمام ایامی که من با او بودم، نماز شبش ترک نشد. او اهل نماز و دعا و مطالعه بود.

نظم شهید مدرّس

شهید مدرّس نمونه عالیِ کمال و تقوا و در نظم و برنامه ریزی سرآمد زمان خویش بود. اگر کسی به مدت یک
سال برنامه روزانه ایشان را می دید، شاید در مدت سال دقیقه ای هم تغییر نمی کرد. اول صبح، ساعت هفت،
درس فقه را شروع می کرد. ساعت نه صبح، نیم ساعت به اتاق خود می رفت و از ساعت نه و نیم تا ساعت یازده
درس اصول را شروع می نمود. ساعت یازده تا دوازده به مراجعه کنندگان اختصاص داشت. اوّل ظهر مقیّد بود
که نماز جماعت بخواند؛ اما سعی می کرد خود امام جماعت نباشد و به دیگران اقتدا کند. آن گاه به منزل
می رفت و سر ساعت سه بعدازظهر به مدرسه می آمد. صبح های پنجشنبه هم درس اخلاق و نهج البلاغه
می گفت. بعد از ظهر پنجشنبه و جمعه نیز به امور شخصی و خانوادگی می پرداخت.

اظهار حق و نفی باطل

زمانی که زبان ها بسته و گلوها فشرده شده بود، شهید مدرس از اظهار حق و نفی باطل دست بر نداشت. در
روزگاری که حق حیات از ملت مظلوم ایران سلب شده بود و میدان تاخت و تاز قلدری هتاک در سطح کشور باز
و دست مزدوران پلیدش در تمامی نقاط ایران تا مِرفَق به خون علمای شیعه و مردم مظلوم مسلمان آغشته بود،
آن عالم کم نظیر یکّه و تنها با جسمی نحیف و روحی بزرگ و شاداب از ایمان و صفا و حقیقت و زبانی چون
شمشیر حیدرکرار، رویاروی آن ستم کیشان و حق کشان ایستاد و فریاد کشید و حق را بیان کرد و با این کار عرصه
را بر رضاخان تنگ و روزگارش را سیاه کرد. آنان وقتی مشاهده کردند فریاد حق طلبی مدرّس خاموش شدنی
نیست، تصمیم گرفتند فریاد آن وارسته مرد را با ترور خاموش سازند. ننگ و نفرین ابدی بر آن جانیان باد.

بازسازی مزار مدرّس

با طلوع سپیده صبح انقلاب شکوهمند اسلامی به رهبری امام خمینی(ره) و هزیمت شدن سپاه ظلمت و
گسسته شدن رشته ستمشاهی، نام و یاد شهید مدرس که با بانگ حق طلبی قرین است، زنده شد؛ کنگره ها و
یادواره های متعددی برای آن شهید گرانقدر ترتیب داده شد و در جراید و مجلاّت، مقالات بسیاری در تجلیل
ایشان از سوی پژوهشگران نوشته آمد. از جمله کارهای مهمی که پس از پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفت
دستور حضرت امام(ره) مبنی بر بازسازی مزار شهید مدرس بود که فرمودند تا بارگاهی شکوهمند و در خور
شأن آن اسوه ستم ستیز ساخته شود. اکنون ما به برکت آن فرمان مبارک، شاهد گنبد و بارگاهی با جلال و عظمت
بر مدفن آن مدرّس دیانت و سیاستیم. حضرت امام(ره) در قسمتی از فرمان خویش مبنی بر بازسازی مزار
مدرس فرمودند:

در واقع شهید بزرگ ما مرحوم مدرّس که القاب برای او کوتاه و کوچک است، ستاره درخشانی بود بر تارک کشوری که از ظلم و
جور رضاشاهی تاریک می نمود و تا کسی آن زمان را درک نکرده باشد ارزش این شخصیت عالی مقام را نمی تواند درک کند.
ملت ما مرهون خدمات و فداکاری های اوست و اینک که با سربلندی از بین ما رفته بر ماست که ابعاد روحی و بینش
سیاسی ـ اعتقادی او را هرچه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و دورافتاده او را تعمیر و احیا
نماییم.

مدرّس از منظر امام خمینی(ره)

در میان فقها، علما و مجتهدانی که حضرت امام خمینی(ره) به تعظیم و تکریم آنان پرداخته است، شاید هیچ
کس مانند شهید مدرس تجلیل نشده باشد. آری امام اولین فردی است که آن گونه که باید آن شهید را شناخته
است. ایشان درباره شهید مدرس چنین می گویند:

اسلام می خواهد انسان درست کند، می خواهد آدم درست کند. یک آدم اگر موافق تعلیم قرآن درست شود، یک وقت می بیند
که یک مدرّس از کار در می آید که یک مدرس مثل یک گروه است که جلوِ قدرت رضاخان می ایستد. با پیرمردیِ خودش
می ایستد [و] جلویش را می گیرد و جلوِ شوروی [را] که می خواستند به ایران حمله کنند می گیرد.

شهید مدرّس در نگاه مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری حضرت آیت اللّه خامنه ای، مدظله العالی، شهید مدرس را افتخار روحانیت و نمونه ای از
مقاومت آن در همه زمان ها دانسته، می فرمایند:

مدرّس به عنوان یک روحانی که از چشمه فیّاضِ دینِ رهایی بخش و انسان سازِ اسلام سیراب بود در انجام تکلیف الهی و
شرعی خویش ـ که مبارزه با ظلم و فساد و اختناق را سرلوحه احکام خویش دارد ـ تنها بودن را بهانه سکوت قرار نداد و چه
بسا که در بسیاری از جریانات سیاسی کشور تنها یک فریاد بود که پرده خفقان حاکمه را می درید و آن، فریاد و خروشِ
دشمن شکنِ مدرّس بود…. مدرس به حقّ افتخار جامعه روحانیت به خصوص در قرن حاضر و نمونه ای از مقاومت جامعه
روحانیت در همه زمان هاست…. پرچم مبارزه ای که شهید مدرس برافراشت هیچ گاه بر زمین نیفتاد. مبارزه بی امان مدرس
علیه هرآنچه غیرخدایی است هنوز در جامعه ما ادامه دارد.

گفتار میرزای شیرازی درباره شهید مدرس

آیت اللّه میرزا محمدحسن شیرازی ـ که صادرکننده فتوای معروف تنباکوست و این حرکت او آغازی برای
نهضت های صدساله اخیر ایران بود ـ در نجف با شهید مدرّس ملاقات داشت و آن شهید والامقام از حوزه
درسی میرزا بهره برد. ایشان درباره شهید مدرس چنین فرمودند:

این اولاد رسول اللّهْ پاکدامنیِ اجدادش را داراست و در هوش و فراست گاهی مرا به تعجب می افکند. در مدتی بسیار کوتاه از
هم درسی هایش جلو افتاد و در منطق، فقه و اصول سرآمد همه یارانش می باشد.

دیدگاه علامه سیدمحسن امین درباره شهید مدرس

علامه سیدمحسن امین، دانشمند عالَم تشیع در کتاب ارزشمند اعیان الشیعه، شهید مدرس را این گونه معرفی
می کند:

او مردی دانشمند، فاضل، با شهامت، نترس و پیشتاز بود…. مدرس در آن عصر از با شهامت ترین مردان در مجلس و
پایدارترینِ ایشان در پیمان خویش بود. او در مجلس حاضر می شد و با بحث و جدل و دست وپنجه نرم کردن، از حقوق امت
اسلام و شرع مقدس دفاع می نمود. استواری و پایداری و عدم تمکین او باعث شد که کسانی مأمور ترور وی شوند، اما بدو
آسیبی نرسید. سپس او را توقیف و تبعید نمودند و دیگر کسی او را ندید.

مدرّس از نظر دکتر میلسیو

دکتر «میلسیو» مستشار مالیه و رئیس خزانه داری، که در سال ۱۳۵۱ ق در استخدام دولت ایران بود، در کتاب
مأموریت آمریکایی ها در ایران مدرس را این طور معرفی می کند:

مشخص ترین چهره و رهبر روحانیون در مجلس مدرّس می باشد. شهرت مدرس بیشتر در این است که برای پول اصلاً
ارزشی قائل نیست. او در خانه ای ساده زندگی می کند، لباس روحانیان را می پوشد و مردی فاضل شمرده می شود. در ملاقات
با او محال است که کسی تحت تأثیر ساده زیستی، هوش و قدرت رهبری او قرار نگیرد. در فعالیت هایِ روزانهْ مردی
ثابت قدم و پرجرأت است.

شهید راه آزادی و استقلال

همواره در زمان های مختلف کسانی بوده اند که برای آسایش و رفاه خلق و آزادی و استقلال وطن خود با هر
سختی که بوده با اهریمن استعمار و استبداد پنجه درافکنده اند و اگر پیروز نشده اند دست کم فریاد مظلومیِ
ملت را به گوش جهانیان رسانیده و در تاریخ ثبت کرده اند. شهید مدرس از جمله این افراد است. او تا لحظه ای
که مأموران دیکتاتوری با پنجه های دیوآسای خود گلویش را می فشردند، و تا آخرین دقایق عمرِ پربرکت
خویش، تسلیم زور و خودسری نشد. مردانه ایستاد تا شربت شهادت نوشید و با دامنی پاک تر از فرشتگان و
قلبی خونین تر از برگ های گل در آغوش مام وطن غُنود و سر به خاک تیره فرو برد.

مسیح ملت

بدون شک از درخت استبداد، آن هم استبدادی که دست نشانده بیگانه باشد، جز مرگ و خون ثمر دیگری نباید
انتظار داشت. از آن جایی که شهید مدرس دشمن سرسخت استبداد و استعمار بود و همواره صدای رعدآسای
او برای دفاع از حق و حقیقت در فضای مجلس شورای ملی طنین انداز بود، عوامل استبداد تصمیم گرفتند تا او
را از میان بردارند. آری، آن دیو صفتان سرانجام چنین کردند و مدرّس را از میان مردمی که برای آنان حاضر به
فدا شدن بود ربودند تا دیگر نه دنیا صدای او را بشنود و نه ملت ایران، حامی و پشتیبانی چون او داشته باشد و
نه اهالی تهران ببینند که هر صبحگاه او با لباسی ساده، عصازنان برای درسْ گفتن به مسجد سپهسالار می

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.