پاورپوینت کامل شخصیّت حسین علیه السلام در نگاه دشمنان ۴۷ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شخصیّت حسین علیه السلام در نگاه دشمنان ۴۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شخصیّت حسین علیه السلام در نگاه دشمنان ۴۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شخصیّت حسین علیه السلام در نگاه دشمنان ۴۷ اسلاید در PowerPoint :

۱

معاویه بن ابی سفیان

معاویه به فرزندش یزید سفارش می کند: «فرزندم، مبادا خدا را در حالی ملاقات کنی که خون حسین بر گردن تو
باشد».

نقل شده است وقتی هنگام مرگ معاویه شد، چنین گفت: «خون و گوشت حسین از خون و گوشت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم
است».

یزید بن معاویه

یزید می گوید: «این که حسین می گوید: مادر من از مادر یزید برتر است به جان خودم سوگند راست می گوید. و این که
حسین گفته است جدّم از جدّ یزید برتر است این سخن او درست است؛ چون هرکسی که ایمان به خدا و روز قیامت
دارد زبان حالش و حرف دلش این است که جد حسین از جدّ یزید گرامی تر است».

عمر بن سعد

در حادثه کربلا عمر سعد خطاب به شمر بن ذی الجوشن می گوید: «به خدا سوگند، حسین با یزید بیعت نخواهد کرد؛
چون روح پدرش علی علیه السلام بر وجود او حکم فرماست».

شمر بن ذی الجوشن

وقتی شمر در صدد توصیف امام حسین علیه السلام بر می آید چنین می گوید: «فَلَعُمری لَهُوَ کُفوٌ کریمٌ؛ به جان خودم سوگند،
حسین بن علی هم آورد آزادمنش و کریمی است». هم چنین نقل می کنند وقتی شمر شروع به بریدن سر امام
حسین علیه السلام نمود، چنین می گفت: «به خدا سوگند، من در حالی سرت را از تنت جدا می کنم که می دانم تو آقایی عظیم
الشأن و فرزند رسول خدایی و از نظر پدر و مادر بهترین مردم به شمار می آیی».

شبث بن ربعی

شَبث بن رِبْعی، فرماندهِ نیروهای پیاده عمر سعد در کربلا، از جمله کسانی بود که برای آمدن امام حسین علیه السلام به کوفه
نامه نوشته بود. امّا چون وضع را به نفع یزید دید دست از امام حسین علیه السلام برداشت و در جنگ علیه آن حضرت شرکت
کرد و حتی پس از جریان عاشورا مسجدی را به شکرانه کشته شدن امام حسین علیه السلام تجدید بنا کرد. نقل شده است که
روزی گفت: «خدا به اهل این شهر (کوفه) هرگز خیر ندهد و آنها را از رشد و استقامت محروم سازد! آیا تعجب آور
نیست که ما با علی بن ابی طالب و بعد از او با پسرش حسن برای یاری آل ابی سفیان پنج سال نبرد کردیم، و پس از آن
در کنار آل معاویه و ابن زیاد با پسر علی ـ که بهترینِ روی زمین بود ـ جنگ کردیم؟»

مرجانه مادر عبیدالله بن زیاد پس از ماجرای عاشورا به پسر خود گفت: «ای خبیث! پسر رسول خدا را کشتی؛ به خدا
قسم، هرگز بهشت را نخواهی دید».

ولید بن عتبه

فرماندار مدینه امام حسین علیه السلام را به مجلس خود دعوت کرد و مسئله بیعت خواهی یزید را مطرح نمود. امام حسین علیه السلام
از بیعت خودداری کرد و خواست از مجلس خارج شود. مروان بن حکم که در آن جا حاضر بود، به ولید گفت: بدون
بیعت نگذار از مجلس خارج شود» و حتی پیشنهاد قتل آن حضرت را به ولید داد. ولید در جواب او گفت: «وای بر تو!
آیا به من می گویی دین و دنیای خود را از دست بدهم؟ به خدا سوگند دوست ندارم که مالک تمام دنیا باشم در حالی
که حسین را کشته باشم. سبحان اللّه، آیا حسین را به دلیل این که می گوید بیعت نمی کنم به قتل برسانم؟! سوگند به خدا
کسی که خدا را در حالی که خون امام حسین علیه السلام به گردن اوست ملاقات کند، خدا به او نظر نمی کند و او را دچار
عذاب دردناک می نماید».

عاشورا و امام حسین در شعر فارسی

شرمنده توست

ای تشنه لبی، که آب شرمنده توست

تا صبح جزا سحاب شرمنده توست

در اوج عطش گذشتی از آب فرات

و اللّه که انتخاب شرمنده توست

حسن احمدزاده

اللّه اللّه

آب و عطش آن اراده را نرم نکرد

جز یاد خدا دل تو را گرم نکرد

دستی که نشست در کمین دستت

اللّه اللّه از خدا شرم نکرد

محمدجواد محبّت

داغ هفتاد و دو گل تشنگی…

آخر ای مردم! ما هم عتباتی داریم

کربلایی داریم، آب فراتی داریم

ما پر از بوی خوش سیب، پر از چاووشیم

وز چمن های مجاور، نفحاتی داریم

داغ هفتادودو گُل تشنگی از ماست اگر

دست و رو در تپش رشته قناتی داریم

آن سبک بال ترانیم که بر محمل موج

ساحل امنی و کشتیّ نجاتی داریم

در تماشای جمال از جبروتی سُرخیم

که شگفت آینه جلوه ذاتی داریم

در همین روضه سربسته، خدا می داند

دست در شرح چه اسماء و صفاتی داریم

زیر این خیمه که از ذکر شهیدان سبز است

کس نداند که چه احساس حیاتی داریم

همه هستی ما عینِ زیارت نامه است

گو از این گونه سلام و صلواتی داریم

زکریااخلاق

یا حسین علیه السلام

ای حضور آسمان در جان خاک

یا حسین بن علی روحی فداک

موج ها هرچه تلاطم می کنند

پیش پایت خویش را گم می کنند

ای نماز عشق را تکبیر سرخ

آیت تطهیر را تفسیر سرخ

ای شکوه آفرینش، ای یقین

آبروی مکتب، ای سالار دین

ای امام لاله های نینوا

آفتابِ غرقِ خون در کربلا

ای جلال هر چه غیرت، هرچه مرد

قوّت بازوی قرآن در نبرد

قوس محرابم، خم ابروی توست

خط «انعمت علیهم» کوی توست

آب ها وقتی که توفان می کنند

یاد آن لب های عطشان می کنند

حسین اسرافیلی

عاشور

آن روز ز دشت کربلا خون بارید

از ابر سیاه نینوا خون بارید

آن لحظه که شد شهید فرزند رسول

از زخم دل ستاره ها خون بارید

هادی وحیدی

سلطنت جاوید

گفت ای گروه هرکه ندارد هوای ما

سر گیرد و برون رود از کربلای ما

ناداده تن به خواری و ناکرده ترک سر

نتوان نهاد پا به خلوت سرای ما

تا دست و رو نشست به خون، می نیافت کس

راه طواف بر حرم کبریای ما

هم راز بزم ما نبود طالبان جاه

بیگانه باید از دو جهان آشنای ما

برگردد آن که با هوسِ کشور آمده

سرناورد به افسر شاهی گدای ما

ما را هوای سلطنت مُلْکِ دیگر است

کاین عرصه نیست در خور فرِّهُمای ما

یزدانِ ذوالجلال، به خلوت سرای قدس

آراسته است بزم ضیافت برای ما

حجت الاسلام نیّر تبریزی

آیینه

آیینه شدی تا که خدا در تو درخشید

خورشیدترین حادثه ها در تو درخشید

بر دوست همان روز که با حنجره خون

گفتی تو «بلی» کرب و بلا در تو درخشید

شد کرب و بلا کعبه تو، حجّ تو مقبول

گفتی تو چو لبیّک، بلا در تو درخشید

ای معجزه سرخ، به ایثار تو سوگند

تو خون خدایی، که خدا در تو درخشید

رضا اسماعیلی

پشت حصار حرم

دل، پشتِ حصار حَرَمت خسته ترین است

در سایه دیوار تو بنشسته ترین است

بگشا گِره از بال فرو بسته پرواز

کاین خیل کبوتر به تو دل بسته ترین است

سازی است شکسته، دلِ آیینه تباران

بنواخته ای آنچه که بشکسته ترین است

زنجیر غلامان تو تا نوحه گری کرد

چشمان به خون تر شده سر دسته ترین است

عمری است که در دیده ما شور فُرات است

تا دیده به تاریخ تو پیوسته ترین است

پیشانی عُشّاق تو را مِهر تو مُهر است

این نقش جبینی است که برجسته ترین است

نذرت چه کُنم؟ غیر نَفَس های بریده

تا هست در اندوه تو بگسسته ترین است

مجتبی طهمورثی

نماز

شمعی است که سوز و ساز را ترک نکرد

راه خطر حجاز را ترک نکرد

این عشق چه عشقی است که در جنگ، حسین

سرداد ولی نماز را ترک نکرد؟

سیّد محمد عباسیّه

قرآن می خواند

آن جانِ ز جسمْ رسته، قرآن می خواند

با نایِ ز هم گسسته، قرآن می خواند

در طشت طلا به بزم شب اندیشان

خورشیدِ به خون نشسته قرآن می خواند

عباس براتی پور

خط خون

… خط با خون تو آغاز می شود

از آن زمان که تو ایستادی

دین راه افتاد

چون فرو افتادی

حق برخواست

تو شکستی

و راستی درست شد

و از روانه خون تو

بنیان ستم سست شد

ای قتیل

بعد از تو خوبی سرخ است

رد خونت

راهی که راست به خانه خدا می رود

ای باغ بینش

ستم، دشمنی زیباتر از تو ندارد

و مظلوم، یاوری آشناتر از تو

تو کلاس فشرده تاریخی….

علی موسوی گرمارودی

خدا جدا نکند…

خدا جدا نکند، از دلم، ولای تو را

ز سینه ام نَبَرد شور نینوای تو را

به دردهای دل من امید درمان نیست

خدا نصیب کند تربت شفای تو را

هراسِ روز قیامت کجا به دل دارد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.