پاورپوینت کامل پیامهایی به مناسبت شهادت امام هادی(ع) ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پیامهایی به مناسبت شهادت امام هادی(ع) ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پیامهایی به مناسبت شهادت امام هادی(ع) ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پیامهایی به مناسبت شهادت امام هادی(ع) ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

۷۶

طلیعه وصال

الهه شب پرده سرخ گون غروب غمگین را آهسته کنار می زند، در حالی که «شقایق» و «شب بو» پژمردند، غنچه
بُغض کرد و روح یاس به پرواز در آمد. کاروان آماده سفر شد و امام هادی(ع) همسفر کاروان. معجون زهر سراسر
بدنش را تسخیر کرده بود. امام هادی(ع) خود را رو به قبله کشاند و زیر لب زمزمه های قدسی را نجوا کرد. او
می دانست که مرگ در راه است، پس خود را برای ملاقات با معبود آماده کرد. او مَست باده عشق، آخرین نفس را بر
کشید و به دیدار حضرت دوست شتافت.

گریه فلک

سکوت شب بر هم خورد و همهمه ای وصف ناپذیر از دل خانه ها به گوش می رسید. ابو محمد، حسن
عسکری(ع) پس از شنیدن خبر فوت پدر بزرگوارش، سیمین نگاهش را به آسمان گِرِه زد و آه عمیقی سر داد.
ناله های جمع شده از آه و اشک پرواز کرد و بر سراسر گیتی سروده شد. مروارید گریه بر شب ریخت و عشق را
جاری کرد. ای فلک! گریه کن و آهنگ اشک را ساز کن، گریه کن. عرش مشکی پوش شد. باری دیگر شمعی از
خاندان مصطفی خاموش گشت.

وداع با مولا

عشق امام هادی(ع) بر قلوب مردم نشسته بود. آوای گرمش همه دردها را تسکین می داد. تنها مأمن از تبار نور
بود. از غم فقدانش سامرا به تاریکی گرایید و سپهر در پس ابر پنهان شد. جامه سیاه بر تن کردند و اشک فراق
گونه هایشان را غرق نمود. یاران پُر مهر ابو محمد حسن عسکری(ع) را یاری کردند تا مراسم تدفین حضرت را
برگزار کند. ابو محمد پیکر مطهر پدر بزرگوارش را غسل داد و هنگامی که بندهای کفن را می بست آخرین وداع را
ناله کرد و با شبنم اشک کفن را نمین ساخت.

و در سومین روز از ماه رجب سال ۲۵۴ هجری قمری تبعیدگاه و خانه امام هادی(ع) به منزلگاه ابدی ایشان
مبدل شد.

توطئه دشمنان و هجران مدینه

مأمون امام رضا(ع) و پسرش امام جواد(ع) را به دربار خود دعوت کرد تا از این طریق روابط آن ها با پیروانشان
محدود شود. همین سیاست را متوکل در مورد امام هادی(ع) به کار برد. وی در سال ۲۳۳ قمری به توصیه عبدالله
بن محمود، حاکم مدینه که خطر حضور امام هادی(ع) را در مدینه هشدار داده بود و در اثنای آن عبد الله بن
محمدهاشمی ضمن نامه ای به متوکل نوشت: «اگر نیازی به حرمین داری علی بن محمد را از آن طرد کن؛ زیرا
جمعیت زیادی به دعوت وی پاسخ مثبت داده اند.» به دنبال همین گزارش ها متوکل امام هادی(ع) را از مدینه به
سامرا فرا خواند.

اشک خاموش

به دستور متوکل و به همراه تعدادی سوار مأموریت یافتم تا امام هادی(ع) را از مدینه به سامرا ببرم. به دروازه
شهر رسیدیم، اضطرابی مشهود، حاکم بود. تبسّم بر لب ها پژمرده بود و خشم در تلألؤ نگاهشان فریاد می زد.

به ناچار به سوی بهار مهربانی ها، امام هادی(ع) شتافتم. ایشان را در خلوتی شفاف و مکالمه ای نجواآمیز به
درگاه ربوبی یافتم. از ایشان خواستم تا بار سفر ببندد. برای آرام ساختن فضای موّاج مدینه ناچار شدم به مردم
اطمینان دهم که «من هیچ گونه دستوری مبنی بر رفتار خشونت آمیز با امام هادی(ع) نداده ام و هیچ خطری ایشان را
تهدید نمی کند.»

نغمه های قدسی

متوکل برای آزار و اذیت امام هادی(ع) ایشان را به بهانه ای به قصر خویش می خواند و مجلس بزم و عیش به راه
می انداخت. بیدلان نگون بخت باده های شراب را از دست یکدیگر می ربودند و جرعه جرعه می نوشیدند و
خنده های مستانه سر می دادند. متوکل از امام خواست تا شعری برایش بخواند و او را به نشاط آورد. امام فرمود:
کمتر شعر می خوانم. اما متوکل اصرار ورزید و امام هادی(ع) این اشعار را سُرایید:…«عمرهای دراز خوردند و
آشامیدند و اکنون پس از آن همه عیش و نوش، خود خوراک کرم ها شده اند»

«پس از آنکه در قبرهای خود قرار گرفتند، فریادزنی بر آن ها بانک زد: کجا رفت آن بازوبندها و کو آن تاج ها، و
کجاست آن زر و زیورها؟» حاضران تحت تأثیر قرار گرفتند و متوکل هم به گریه افتاد و بساط شراب را برچیدند.

ترب پاک

بر هر خاک پاکی تسبیح و سجده جایز است اما کدام خاک به میزان تربت پاک حسین(ع) پیام سبز را به تاریخ
انتقال می دهد و رسالتِ عالم خاکی و عالم ربوبی را بر عهده دارد؟ متوکل لجوجانه امام هادی(ع) را تحت نظر
قرار داد و از یاری رساندن اصحاب به ایشان ممانعت کرد. امام(ع) گاه بیمار می شد. در چنین حالتی به مولای
شهیدان، امام حسین(ع) توسل می جست و گروهی را به حائر حسینی می فرستاد. هنگامی که محمد بن حمزه به
عیادت امام هادی(ع) رفت سؤال کرد که «شما خود امام هستید اما ما را به حائر حسینی می فرستید و متوسل
می شوید؟» امام فرمود: «چنین نیست خداوند مکان هایی دارد که باید مورد پرستش قرار گیرد و حائر حسینی یکی
از آن جاهاست»

کردار ملکوتی

آنکه از درونش عشق وطلبی باشد همچو دریا، کف زنان و همچو موج، سجده کنان به استقبال نور می روند. من
مرد فقیر و بی چیزی بودم اما به دلیل پرجرأت بودنم اهالی اصفهان مرا نماینده خود برگزیدند و به همراه گروهی نزد
متوکل فرستادند تا دادخواهی کنیم. بیرون از خانه متوکل ایستاده بودم که دستور احضار علی بن محمد بن رضا از
سوی متوکل صادر شد. از یکی از حاضران پرسیدم: این مرد کیست؟ گفت: مردی علوی است و رافضیان او را امام
می دانند. ممکن است خلیفه دستور قتل او را داده باشد. پس از لحظه ای امام هادی(ع) سوار بر اسب ظاهر شد.
نگاهش

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.