پاورپوینت کامل ازدواج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیهاالسلام ۳۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ازدواج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیهاالسلام ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ازدواج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیهاالسلام ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل ازدواج پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله با حضرت خدیجه علیهاالسلام ۳۰ اسلاید در PowerPoint :

۹۷

سه شنبه

۲۸ اسفند ۱۳۸۶

۱۰ ربیع الاول ۱۴۲۹

۱۸. mar. 2008

اشاره

این مقاله، از عشق محمد صلی الله علیه و آله با خدیجه می گوید و به یمن آن لحظه های مقدس گرد آمده
است. نقش خدیجه در زندگی پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله از زمانی آغاز می شود که محمد صلی الله علیه و آله تصمیم
می گیرد خانه ابوطالب را ترک کند و خرج زندگی اش را خود به دست آورد. محمد، هفده
سال است که در خانه ابوطالب زندگی می کند و ابوطالب برای گذران زندگی خانواده اش، با
سختی روبه روست. پیشنهاد ابوطالب این است که با خدیجه صحبت کند تا محمد نیز با
کاروان تجاری او به شام برود. شهرت محمد به درست کاری، سبب می شود خدیجه نه تنها
محمد را سرپرست کاروان تجاری خویش کند، بلکه قول می دهد تا دو برابر آنچه به
دیگران می دهد، به محمد بپردازد.

خدیجه

۶۸ سال قبل از هجرت، در خانواده ای اصیل از مکیان، از پدری شریف و ثروتمند به نام خویلد و از
مادری عفیف و نامدار به نام فاطمه، دختری به دنیا آمد که خدیجه نام گرفت. سال ها می گذشت؛
سال هایی که جز جهل و ظلمت، همراه خود نمی آوردند. در اوج جهالت و فساد، خدیجه به طاهره
شهرت یافت. زنی پاک دامن، درست کار و بی اندازه مهربان. هر چه بر سن خدیجه افزون می شد، بر
فضیلت هایش افزوده می گشت. از شریف ترین، ثروتمندترین و زیباترین زنان قریش شده بود، به
گونه ای که او را سیده قریش می خواندند.

شبی در خواب دید که خورشید بالای مکه چرخ خورد، کم کم پایین آمد و سرانجام در خانه او
فرود آمد. خواب خود را برای وَرَقه بن نوفل که از دانایان عرب بود، نقل کرد و او خواب را این چنین
تعبیر نمود: با مرد بزرگی ازدواج خواهی کرد که شهرت او، عالم گیر خواهد شد.

محمد صلی الله علیه و آله ، چاره ای برای خدیجه نمی گذارد

خدیجه، سن و سالی گذرانده و دوبار ازدواج کرده است. او دیگر دوشیزه ای بی تجربه و خام نیست.
سرشناس ترین مردان قریش از او درخواست ازدواج می کنند، ولی خدیجه، همه را رد می کند.

محمد صلی الله علیه و آله از اصیل ترین خاندان قریش است. سینه ای فراخ، موهایی سیاه و چشمانی درشت دارد
و در یک کلام، زیباست و نیز شجاع و نیرومند. اما اصالت، دلیری و نیرومندی را در هر جوان قریشی
می توان سراغ گرفت. جوانان خوش صورت و مردان ثروتمند کم نیستند. خدیجه به هیچ یک از اینها
توجه ندارد. او هم ثروت بسیار دارد و هم اصالت و جمال، فراوان دیده است. خدیجه، محمد صلی الله علیه و آله را
می خواهد. پس به یقین خصلتی در محمد هست که چاره ای برای خدیجه نمی گذارد؛ خصلتی که
هیچ یک از مردان خواهان خدیجه، آن را ندارند. چیزی که محمد را برتری می دهد، هیبت وجودی
است. راستی، سخاوت و صداقت، چیزهایی هستند که محمد را امین مکه و خدیجه را طالب او کرده
است.

خدیجه می گوید: از تمام مردم، بخشنده تر و دست بازتر است؛ از همه جرئت دارتر و راست گوتر
است؛ به پیمان بهتر از همه عمل می کند؛ از همه کس نرم خوتر است و در معاشرت بر همه برتری
دارد. هر کس او را ببیند، از هیبتش می هراسد و چون با او هم نشینی کند، دوستش خواهد داشت.

خواستگاری خدیجه

زمان آن می رسد تا رحمه للعالمین به سوی خدیجه جاری شود. محمد صلی الله علیه و آله درباره خدیجه با عموهای
خویش مشورت می کند و آنان را از درخواست خدیجه آگاه می سازد. ابوطالب، حمزه و عده ای از
بنی هاشم، برای خواستگاری به خانه خدیجه می روند. ابوطالب، کلام را این گونه آغاز می کند: برادر
زاده من، محمد بن عبدالله با هر مردی از قریش مقایسه شود، بر او برتری دارد. او را در میان مردم،
نظیری نیست. اگرچه از هرگونه ثروتی محروم است، ولی ثروت، سایه ای است گذرا. او خدیجه را
می خواهد و خدیجه او را و ما خدیجه را برای او خواهانیم.

سخنان ابوطالب درباره شرافت بنی هاشم و منش نیک و رفتار پسندیده محمد صلی الله علیه و آله پایان
می پذیرد. ورقه بن نوفل که پسر عموی خدیجه و از دانایان عرب است، چنین می گوید: کسی از
قریش، منکر فضل شما نیست. ما از صمیم قلب می خواهیم به ریسمان شرافت شما چنگ بزنیم.
خدیجه لبخند می زند و ستاره ها، خنده بر زمین می پاشند.

جشن عروسی

خدیجه به همسری آسمانی ترین مرد زمین درآمد. جشنی برپا بود. ابوطالب ولیمه می داد. پرداخت
مهریه خدیجه را نیز به گردن گرفته بود، ولی خدیجه اعلام کرد مهریه را از دارایی خویش پرداخت
خواهد کرد. برخی از میهمانان تعجب کردند و گفتند: مهریه را مرد به زن می دهد نه زن به مرد!
ابوطالب خشمگین شد و از جا برخاست. خشم ابوطالب همواره ترسناک بود. او گفت: اگر داماد مثل
برادرزاده من باشد، جای دارد گران ترین مهریه را