پاورپوینت کامل وهابیت؛ تاریخچه و نقد اندیشه ها (۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل وهابیت؛ تاریخچه و نقد اندیشه ها (۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل وهابیت؛ تاریخچه و نقد اندیشه ها (۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل وهابیت؛ تاریخچه و نقد اندیشه ها (۱) ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۴۹

اشاره

نواندیشی دینی که امروزه بر سر زبان هاست، پدیده تازه ای نیست. لابه لای تاریخ
فرهنگ اسلامی را که بنگریم، هر از چند گاهی، صدایی از چنین جریاناتی به گوش
می رسد. جریان هایی که با شعار بدعت ستیزی یا تحجّرگریزی سر بر آورده اند و
بیشترشان نیز ضربه های سنگینی بر پیکره اسلام و وحدت امت اسلام زده اند. این
دسته، کسانی هستند که به نام اصلاح، به ترویج برداشت های شخصی خود از اسلام
دست زده اند و مصداق دقیق این آیه مبارکه اند: «آن گاه که به آنان گفته می شود: از
فساد بپرهیزید، می گویند: ما اصلاح گرانیم».

مقاله پیش رو، به یکی از جریان های بدعت گرا به نام «وهابیت» پرداخته است.
اندیشه ای که از حدود قرن هشتم شروع به زیستن کرد، در قرن دوازدهم دوباره احیا
شد و در قرن چهاردهم قدرت یافت و به عنوان کالایی سیاسی از نقطه ای به نقطه
دیگر صادر گردید.

ابن تیمیه؛ پدر وهابیت

ریشه های شکل گیری جریان وهابیت را باید در قرن چهارم هجری جست وجو کرد؛
گروهی از اهل حدیث که خود را سَلَفیّه نامیدند و رفتارها و باورهایشان را برگرفته از
پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله وسلم و اصحاب او می دانستند. این دسته، ادعا می کردند که در تلاشند
تا سیره «سَلَف صالح»؛ یعنی مسلمانان صدر اسلام را زنده کنند و امت اسلام را از
انحراف بازدارند. گرچه آنان خود را پیرو احمد بن حَنْبَل می دانستند، هرگز به
اندیشه های امام حنبلی پای بند نبودند. مخالفت اندیشمندان با این گروه به
اندازه ای بود که خیلی زود از رونق افتادند و گوشه گیر شدند.

قرن هشتم هجری بود که این مکتب، حیاتی دوباره یافت. پایه گذار اصلی سَلَفیّه
که بعدها به وهابیت شهرت یافت، احمد بن تِیْمیّه است که در قرن هشتم به تبلیغ
اندیشه هایی پرداخت که بعدها، اصول اعتقادی وهابیت شد. پدر ابن تیمیه، از
عالمان حنبلی بود و به همین دلیل، او نیز از کودکی فقه حنبلی را آموخته بود و از
عالمان حنبلی به شمار می رفت. اما اندک اندک اندیشه های انحرافی خود را بروز
داد و بر اشتباه هایش پافشاری کرد. دیدگاه های او آن چنان با آموزه های پیامبر
اعظم صلی الله علیه و آله وسلم مخالف است که نه تنها شیعیان، که اندیشمندان اهل سنت و حتی اهل
حنبل نیز در ردّ او کتاب نوشته اند. این اندیشمندان، ابن تیمیه را فردی بدعت گزار،
گمراه و گمراه کننده نامیدند. سیل مخالفت ها آن قدر گسترده بود که قاضیانِ هر چهار
مذهب اهل سنت، حکم دستگیری و زندان وی را صادر کردند. مدتی در زندان به
سر برد و سرانجام در زندان نیز درگذشت. بی شک، ابن تِیْمیّه را باید پدر وهابیت
دانست؛ چرا که اندیشه های وهابیت، همان اندیشه های اوست که پس از سال ها از
خاطره کهنه تاریخ بیرون آمده است.

بنیان گذار وهابیت در دامان آل سعود

محمد بن عبدالوهاب از عالمان نَجْد بود که فرقه وهابیت را به طور رسمی بنیان
گذاشت. نام این مکتب، از نام پدرش، عبدالوهاب گرفته شده است و پیش از او
مسلکی به نام وهابیت وجود نداشت. در دورانِ تحصیل علوم دینی، گه گاه مطالبی
بر زبانش جاری می شد که از اندیشه های خاص او حکایت داشتند؛ چندان که
استادان او درباره آینده اش نگران بودند. عقیده های او با آموزه های اسلامی،
اختلاف زیادی داشت و همین امر سبب شد تا میان او و پدرش که از عالمان حنبلی
بود، بحث های شدیدی در گیرد. پدر، اندیشه های فرزند را بسیار سرزنش می کرد و
مردم را از اطاعتش بازمی داشت. پس از درگذشت پدر بود که محمد، پرده از افکار
خود برداشت و به تبلیغ آن پرداخت. جالب اینکه نخستین و سرسخت ترین
مخالفان وی، پدر و برادرش بودند. نخستین کتابی که در ردّ وهابی گری نگاشته شد،
به قلم برادرش، سلمان است. پس از سلمان نیز بسیاری از شخصیت های بزرگ اهل
سنت او را نقد کرده اند.

محمد در چند شهر به تبلیغ مکتب خویش پرداخت، ولی هر بار، خشم عالمان
و مردمان را بر می آشفت و ناچار به ترک آن شهر می شد. سرانجام به دَرْعیّه رفت و با
محمد بن سعود آشنا شد. آن دو با یکدیگر پیمان بستند حکومت سعودی از
وهابی گری حمایت کند و مکتب وهابیت از حکومت سعود. این پیوند شوم، سبب
قدرت هر دو شد و جنگ ها و کشتارهای بسیاری را سبب گشت. این رابطه آن چنان
نزدیک بود که محمد بن عبدالوهاب، دختر خود را به ازدواج محمد بن سعود در
آورد.

گرچه محمد بن عبدالوهاب در ۹۸ سالگی در گذشت و حکومت آل سعود نیز
دست به دست میان خاندان سعودی گشت، ولی پیوند این دو تا امروز همچنان
باقی است. وهابی گری در سایه امن شمشیر آل سعود ادامه حیات داد و امروز،
مذهب رسمی مردم عربستان است و فتواهای علمای وهابی، از طرف دولت، اجرا
می شود.

دوستی جاسوس انگلیسی با محمد بن عبدالوهاب

دوران زندگی محمد بن عبدالوهاب، سال هایی است که استعمار بریتانیا، تلاش
فراوانی می کند تا بر کشورهای اسلامی سلطه یابد. آنان وحدت اسلامی را مهم ترین
مانع برای دست یابی به اهداف خود می دانستند و برای همین، در پی یافتن
راه هایی برای از بین بردن وحدت اسلامی بودند. یکی از راه کارهای آنان، پرورش
جاسوسانی بود که وظیفه داشتند به کشورهای اسلامی مسافرت کنند و با رفت و
آمد در میان مسلمانان، گزارش های لازم را به دولت انگلیس بفرستند.

یکی از این جاسوسان در گزارش خویش می نویسد: بعد از رسیدن به بصره،
مدتی در مسجدی اقامت گزیدم و سپس به دنبال مکان مناسب و کار بودم. با نجاری
قرار گذاشتم که در دکان او کار کنم. نجار، ایرانی بود و من از فرصت استفاده کردم و
زبان فارسی را از او آموختم. شیعیان ایرانی مقیم بصره، هر روز در دکان او جمع
می شدند و درباره امور اقتصادی و سیاسی سخن می گفتند. در میان افرادی که در
جلسه حضور پیدا می کردند، جوانی بود که بلندپرواز و عصبانی به نظر می رسید و با
حکومت عثمانی سخت مخالف بود. رابطه نجار با جوان به دلیل مخالفت هر دو
آنان با حکومت عثمانی بود. آن جوان، آزادی خواه بود و تعصبی در سنی گری و
شیعه گری نداشت و به مذاهب چهارگانه اهل سنت هم چندان پای بند نبود و
می گفت: این مذاهب را خدا نازل نکرده است. این اندیشه ها، بزرگ ترین نقطه های
ضعف او بود که می توانست مورد سوء استفاده ما قرار بگیرد و این امکان را به
وجود می آورد که به وسیله او، مأموریت خود را در میان مسلمانان عملی کنیم. تا
آنجا که می توانستم، رابطه ام را با این جوان که محمد بن عبدالوهاب نام داشت،
بیشتر و همواره به او تلقین کردم که اگر در زمان پیامبر بودی، بدون گمان به
جانشینی او برگزیده می شد. همواره به او گوشزد می کردم که آرزوی حیات دوباره
اسلام را به دست تو داریم و تو تنها نجات بخشی هستی که می توانی اسلام را از
سرنگونی و انحراف نجات دهی.

وهابیت به چه می اندیشد؟

وهابیت، مکتبی نیست که گسترش و ثبات خویش را وام دار اندیشه ها و تفکرات
عمیق خاص خود باشد.

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.