پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;توحید مفضّل ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;توحید مفضّل ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;توحید مفضّل ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;توحید مفضّل ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۳۹

اشاره

در چند شماره اخیر گلبرگ جوان، به موضوع مهم و حیاتی توحید و توحید مداری، اهمیت
آن، توحید در نگاه روایات و نیز توحید در دعا پرداختیم. در این آخرین شماره­ای که
در گلبرگ اندیشه با این موضوع درخدمتتان خواهیم بود، به مناسبت شهادت حضرت امام
صادق (ع) به توحید مفضّل می­پردازیم.

پژوهش

توحید مفضّل

مرضیه کوثری

داستان توفیق نایاب

غروب بود. در مسجدالنبی نشسته بودم و داشتم درباره شرافت و فضیلت خدایی پیامبر
می­اندیشیدم. همین طور که در افکارم غرق شده بودم، ناگهان ابن ابی العوجاء وارد
مسجد شد و در جایی نشست که سخن او را می­شنیدم. سپس مردی از دوستانش نیز وارد مسجد
شد و نزدیک او نشست. ابن ابی العوجاء و دوستش به ترتیب درباره پیامبر مطالبی گفتند.

پس از این گفت وگو، سخن از آفریدگار جهان به میان آوردند و حرف به آنجا رسید که
گفتند جهان خالق و مدبری ندارد و همه چیز بدون خالق و مدبر از طبیعت پدید می­آید و
همیشه چنین بوده و چنین خواهد بود!

او این سخنان را بر زبانش می­راند و آتش خشم مرا شعله­ور و شعله­ورتر می­کرد تاجایی
که دیگر طاقت نیاوردم، یک پارچه خشم و بغض شده بودم. مثل توپ منفجر شدم و فریاد
برآوردم: «دشمن خدا! خالق و مدبر خود را که تو را به بهترین صورت آفریده انکار
می کنی؟! جایی دور نرو. اندکی در خود و حیات و زندگی و احساسات و صورت خودت بیندیش
تا آثار و شواهد مخلوق و مصنوع بودن را دریابی».

ابن ابی العوجاء گفت :«ای مرد! اگر تو از متکلمانی، با تو به روش آنان سخن بگوییم.
اگر ما را مجاب کردی، ما از تو پیروی کنیم و اگر از آنان نیستی، سخن گفتن با تو
سودی ندارد. اگر هم از یاران جعفر بن محمد صادق (ع)هستی، او خود، چنین با ما سخن
نمی گوید، و این طور با ما مجادله نمی کند. او گفتار ما را بیش از آنچه تو شنیدی،
بارها شنیده و دشناممان نداده و در پاسخ ما از اندازه بیرون نرفته است. او آرام و
بردبار وخردمند و متین است و هرگز خشم و سفاهت بر او چیره نمی شود و از جا به در
نمی رود. سخنان و دلایل ما را می­شنود. آنچه در خاطر داریم بر زبان می آوریم و گمان
می­کنیم بر او پیروز شده ایم. آن­گاه با کمترین سخن، دلایل ما را باطل می سازد و با
کوتاه­ترین کلام، حجت را بر ما تمام می­کند، چنان­که دیگر نمی توانیم پاسخی دهیم.
اینک تو اگر از اصحاب اویی، چنان­که شایسته اوست با ما سخن بگو».

اندوهناک از مسجد بیرون آمدم و به شبهاتی که این طور بین مسلمانان رخنه کرده،
می­اندیشیدم و نگران بودم. خدمت سرورم امام صادق (ع) رفتم. حضرت وقتی مرا افسرده و
اندوهگین دید، پرسید: چه اتفاقی برای تو افتاده است؟

آنچه را بر من در مسجد گذشته بود، برای امام تعریف کردم، فرمود: «برای تو از حکمت
آفریدگار در آفرینش جهان و حیوانات و درندگان و حشرات و مرغان و هر جانداری از
انسان و چهارپایان و گیاهان و درختان میوه­دار و بی­میوه و گیاهان خوردنی و غیر
خوردنی بیان خواهم کرد، چنان­که عبرت گیرندگان از آن عبرت گیرند و بر معرفت مؤمنان
افزوده شود و ملحدان و کافران در آن حیران بمانند. بامداد فردا نیز نزد ما بیا».

از این توفیق نایاب بسیار شاد شدم و به خانه آمدم و در انتظار این وعده جان­بخش، شب
بر من دراز شد. چون صبح شد، به خدمت امام شتافتم و با اجازه ایشان نشستم. سپس امام
به طرف اتاقی که افراد خصوصی را در آنجا می­پذیرفت، حرکت کرد. من هم با اشاره ایشان
از پشت­سر راه افتادم. آن­گاه امام فرمود: «مفضل! گمان می­کنم دیشب خوابت نبرده
باشد و همه­اش انتظار کشیده باشی کی صبح بشود که بیایی اینجا».

ـ بلی همین­طور است که می­فرمایید.

ـ ای مفضّل! خداوند تقدم دارد بر همه موجودات، اول و آخر موجودات اوست.

ـ یابن رسول الله! اجازه می­دهید هرچه می­فرمایید بنویسم، کاغذ و قلم حاضر است.

ـ چه مانعی دارد، بنویس.

چهار روز متوالی، در چهار جلسه طولانی که دست کم از صبح تا ظهر بود، امام به مفضّل
درس توحید القا کرد و مفضّل آن درس ها را نوشت. این نوشته­ها به صورت رساله­ای کامل
و جامع در آمد. کتابی که اکنون به نام توحید مفضّل در دست است و از جامع­ترین
بیان­ها در حکمت آفرینش است، محصول این جریان و این چهار جلسه طولانی است.[۱]

شاید بتوان برای جلسه هر روز عنوانی کلی را برشمرد:

مجلس اول: درباره شگفتی­های آفرینش انسان

مجلس دوم: درباره شگفتی­های آفرینش حیوان

مجلس سوم: درباره شگفتی­های آفرینش طبیعت

مجلس چهارم: درباره ناملایمات و گرفتاری­ها

این کتاب، از مهم­ترین و از ارزشمندترین کتاب­ها درباره توحید است، به طوری که سید
بن طاووس، از دانشمندان بزرگ تشیع، به فرزند خود توصیه می­کند این کتاب را مطالعه
نماید.[۲] ایشان در جای دیگر نیز می­فرماید: کسی که به سفر می­رود، از کتاب­هایی که
باید همراه داشته باشد، توحید مفضّل است.[۳]

شخصیت مفضّل بن عمر جعفی

الف) در سایه شاخسار امامت

روایاتی که از محدثان بزرگ نقل شده، جایگاه والای مفضّل را نزد امام صادق (ع) و نیز
شدت علاقه امام به وی را نشان می­دهد.

هشام بن احمد می­گوید: خدمت امام صادق (ع) رفتم تا نظرش را درباره مفضل بپرسم.
امام در مزرعه­اش مشغول کار بود. آن روز، هوا بسیار گرم بود و عرق از صورت مبارک
حضرت به سینه­اش می­ریخت. وقتی آنجا رسیدم، پیش از آنکه لب به سخن گشایم، امام بدون
مقدمه فرمود: «آری، به خدایی که جز او آفریدگاری نیست، مفضل بن عمر جعفی، بعد از
پدرم امام باقر (ع)، برایم پدر است.» حضرت این جمله را چندین بار تکرار فرمود.

عبدالله بن فضل هاشمی می­گوید: در محفل حضرت صادق (ع) حضور داشتم که مفضل بن عمر
وارد شد. حضرت، در حالی که از دیدن او خوشحال به نظر می­رسید، فرمود: «مفضل! بیا
کنارم بنشین. به خدا سوگند، تو را دوست دارم و به هر که تو را دوست بدارد نیز مهر
می­ورزم. ای مفضل! اگر همه اصحابم آنچه تو می­دانی، می دانستند، هیچ کس با دیگری
اختلاف پیدا نمی­کرد.» مفضّل گفت: یابن رسول الله! گمان می­کنم مرا بیش از آنچه
هستم، می­ستایید. امام فرمود: «نه، من تو را، به اندازه­ای که خداوند برایت قرار
داده، ستودم».

محمد بن سنان می­گوید: خدمت امام کاظم (ع) شرفیاب شدم. فرزند بزرگوارش علی بن
موسی (ع) نیز نزد حضرت بود. پیشوای هفتم به من فرمود: «محمد! عرض کردم: بله،
بفرمایید. فرمود: محمد! مفضل، انیس و همدم و راحتی­بخش من بود و تو نیز همدم و سبب
راحتی امام رضا (ع) و امام جواد (ع) هستی».

در عظمت مفضل همین بس، که تنها او برای نوشتن کتاب توحید برگزیده شده است.

بار توحید هر کسی نکشد

طعم توحید هر خسی نچشد

بی تردید اگر کسی در آخرین بخش­های توح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.