پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;ولایت و امامت ۸۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;ولایت و امامت ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;ولایت و امامت ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گلبرگ اندیشه;ولایت و امامت ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

۷۵

ولایت و امامت علی (ع)

مریم رضایی و فریده پیشوایی

ولایت

ولایت، بعد عملی امامت و یکی از شئون امام است. ولایت، پرتو ولایت الهی است.
«اِنّما وَلِیّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الّذینَ آمَنُوا الّذینَ ؛ آن کس را که
خداوند منصب امامت داده، ولایت خلق را بدو سپرده است.»[۱] ولیّ خدا بر خلق قیمومیت
دارد و از آن رو که از سرچشمه وحی مدد می گیرد و به مصالح خلق آگاه و به خصلت علم و
عدل آراسته است، درباره مردم بر خودشان اولویت دارد: «النّبِیّ أَوْلی
بِالْمُؤْمِنینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ».[۲]

بدیهی است که بر اساس کتاب و سنت، حاملان بار امانت الهی در مرحله نخست علی(ع) و
فرزندان او هستند که پذیرش ولایت آنان بر همگان واجب است.

در قرآن کریم، مصداق بارز آنچه با عنوان ولایت الهی، امانت ربوبی، هدایت واقعی طریق
حق، قدم صدق، صراط مستقیم، بندگی و تسلیم، موعظه خداوندی و امثال آن آمده، ولایت
پیشوایان معصوم است و آنچه با عنوان استکبار، کفر، ضلالت، نفاق، انکار، همگامی با
شیطان و مانند اینها ذکر شده، در انکار این ولایت مصداق می یابد.

امامت

مقام امامت و پیشوایی و شایستگی برای هدایت خلق تحت امر الهی، چیزی نیست که برای
هرکس قابل دسترسی باشد. از این رو، هنگامی که بشارت الهی در خصوص امامت ابراهیم بدو
می رسد، از شدت وجد و اشتیاق عرضه می دارد: «آیا از ذریه من نیز کسانی هستند که به
امامت برگزیده شوند؟» و آن گاه پاسخ می شنود که امامت عهد الهی است و ستم کاران
شایستگی تصدی آن را ندارند، هر چند از دودمان تو باشند: «قالَ وَ مِنْ ذُرِّیّتی
قالَ لا یَنالُ عَهْدِی الظّالِمینَ».[۳]

باری، امامت امانت گران سنگ الهی است و حاملان آن کسانی هستند که از شایستگی حمل
این امانت و خلافت خداوندی برخوردار باشند، نه انسان هایی ظلوم و جهول؛ چه آنها
غاصبانی هستند که گستاخانه خود را در معرض چنین امتحانی قرار داده و با قهر و غلبه
و تزویر، به حریم امانت الهی خیانت کرده و آن را به قبضه درآورده اند.

آیه «لاینال عهدی الظالمین»، امامت هر ستمگری را تا روز قیامت مردود شمرد و آن را
به برگزیدگان خالص خدا منحصر ساخت. آن گاه خداوند، ابراهیم را به آن گرامی داشت و
امامت را به کسانی از ذریه او که اهل صفا و اخلاص و تقوا و طهارت بودند، اختصاص
داد.

نقش کلیدی ولایت

در میان شعایر اسلام، از ولایت با عنوان «ستون اصلی دین» یاد شده است. امام باقر(ع)
می فرماید:

اسلام بر پنج چیز بنیان نهاده شد: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و بر هیچ یک از
اینها چون ولایت توصیه نشده است، اما مردم چهار چیز را گرفتند و ولایت را رها
ساختند.[۴]

امام صادق(ع) نیز فرمود:

سنگ های زیرین اسلام سه چیز است: نماز، زکات و ولایت که هیچ یک از اینها بدون دیگری
صحیح نیست.[۵]

نیز آن حضرت در روایت دیگری، از ولایت و محبت اهل بیت (ع) با عنوان اساس و بنیاد
اسلام یاد می کند.[۶]

امام باقر(ع) در بخش دیگری از سخنانش می فرماید:

بلندای قله هر چیز و کلید و در ورود به اشیا و خشنودی خداوند، در اطاعت امام، بعد
از شناخت و معرفت اوست. خدای متعال می فرماید: آن کس که پیامبر را اطاعت کند، خدا
را اطاعت کرده و آن که روی برتابد، ما تو را نگهبان او نساخته ایم. اگر مردی شب را
به قیام و روز را به صیام بگذراند و همه دارایی خود را انفاق کند و در تمام عمر حج
به جای آورد، ولی ولایت ولّی خدا را نشناسد و تسلیم آن نباشد و اعمال خود را به
رهنمود وی انجام ندهد، از خدای بزرگ حق مطالبه پاداشی ندارد و اصولاً از اهل ایمان
نیست.[۷]

بنابراین، هیچ یک از اعمال و فریضه ها، بدون ولایت، روح و مفهوم ندارد و در پیشگاه
خداوند پذیرفته نیست و انسان ها را به کعبه مقصود نمی رساند. ولایت، راز قبولی
عبادت و بندگی و والی، هادی و راهبر و دلیل این راه است. پس هر عملی که فاقد این
رهبری باشد، حرکتی است کور و بی هدف و بسا انحرافی و گمراه کننده.

داستان

داستان غدیر

سیده راضیه حسینی

فرشته وحی فرود آمد: «من هیچ پیغمبری از پیغمبرانم را قبض روح نکردم، مگر بعد از
کامل کردن دینم» و مردمان همه چیز را آموخته بودند، غیر از دو فریضه: اول حج و دوم
ولایت و خلافت پس از پیامبر.

«ای مردم مدینه! ای اعراب بادیه نشین! رسول خدا می خواهد به حج برود و اعمال آن را
به شما بیاموزد. هرکس استطاعت دارد، همراه او شود».

مراسم حج به پایان رسید و مسلمانان اعمال حج را آموختند. در راه مدینه بودند. به
غدیر رسیدند؛ چهار راهی که حاجیان از هم جدا می شدند و به کشورهایشان می رفتند.
فرشته وحی ظاهر شد: «خداوند به تو سلام می رساند و می فرماید: ای رسول! آنچه را از
طرف پروردگارت به تو نازل شده، به مردم برسان. اگر چنین نکنی، رسالت او را به پایان
نرسانده ای.» پیامبر دستور توقف داد. صبر کردند تا مردمی که عقب بودند برسند.

ـ برگردید! برگردید!

دهانش را باز گذاشته بود تا بتواند نفس بکشد، عرق های پیشانی آفتاب سوخته اش دیگر
به صورت قطره نبود، بلکه یکسره خیس شده بود. لباسش به تنش چسبیده بود. برگشتند. روی
زمین نشست. پاهایش را دراز کرد. قدری آب به او دادند. چند نفس عمیق کشید و گفت:
«رسول الله! رسول الله فرمان داده برگردید».

به هم نگاه کردند و بعد به مرد. مرد آب دهانش را به زور قورت داد. با دست به عقب
اشاره کرد و گفت: «به غدیر برگردید».

جمعیت زیادی جمع شدند؛ حدود صد هزار نفر. ظهر بود و آفتاب مستقیم می تابید. ریگ های
کف بیابان داغ داغ بود. برخی این پا و آن پا می شدند. بعضی قسمتی از ردایشان را روی
سر و قسمتی را زیر پا گذاشته بودند. یکی دستمالی خیس کرده بود و خود را با آن باد
می زد. دیگری لباسش را تند تند تکان می داد. همه چشم هایشان را کوچک کرده و
دست هایشان را سایبان قرار داده بودند و به پیامبر نگاه می کردند. با جهازهای شتر
منبری درست کرده بودند. رسول خدا(ص) بالای منبر بود: ای مردم! نزدیک است که من دعوت
حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. آیا من وظیفه خود را در برابر شما انجام
داده ام؟

برخی با گوشه آستین اشک هایشان را پاک کردند و بلند فریاد زدند: بله، خداوند به تو
پاداش خیر دهد!

پیامبر ادامه داد: من دو چیز گران بها در میان شما می گذارم: یکی کتاب خدا و دیگری
عترت و اهل بیتم. این دو هرگز از هم جدا نخواهند شد.

در این هنگام دست علی بن ابی طالب را گرفت. آن قدر دستش را بالا برد که همه ببینند.
مانند خورشید و ماه بودند و مردم مثل پرتوهای طلایی رنگ آن دو، مانند دو نهر جاری
که برای خنک شدن باید به آن دو وصل شد. پیامبر سه بار فرمودند: «من کُنتُ مولاه
فهذا علی مولاه».

فرشته وحی نازل شد: «امروز دین شما را کامل و نعمت را بر شما تمام کردم». (مائده:
۳)

صدای تکبیر پیامبر بلند شد. از بالای منبر پایین آمد. حضرت علی (ع) به دستور پیامبر
زیر خیمه ای نشست. مردم می آمدند و با او بیعت می کردند و تبریک می گفتند: مبارک
باشد! مبارک باشد!

تو مولای من و مولای هر مرد و زن باایمانی هستی.

برداشتی آزاد از:

۱. مهدی حائری تهرانی، پرتوی از غدیر، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۴، چاپ اول.

۲. گروه معارف و تحقیقات اسلامی، حدیث غدیر، سند گویای ولایت، قم، انتشارات مدرسه
امام علی بن ابی طالب(ع)، جلد چهار، ۱۳۸۱.

۳. جعفر سبحانی، فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام، نشر مشعر، ۱۳۷۵، چاپ ششم.

پژوهش

دلایل امامت حضرت علی (ع)

مریم رضایی و فریده پیشوایی

آیات

آیات قرآن، بیانگر خطوط کلی معارف اسلام و نیازمندی های گوناگون بشر در زمینه
راهیابی به سعادت مطلوب و همه جانبه است، ولی بی شک، فهمیدن تفاصیل این خطوط کلی از
معانی آیات قرآن، نیاز به مراجعه تعلیم و تبیینی دارد که پیامبر اعظم(ص) بیان کرده
است.[۸]

بر این اساس، قرآن در زمینه امامت، از هیچ فردی نام نبرده و شاید این شیوه بدان جهت
باشد که این کتاب سترگ از دستبرد تحریف مصون بماند، ولی کلیاتی که به صورت های
گوناگون در آیات متعدد قرآن درباره امامت علی(ع) آمده، از سوی پیامبر تبیین و به
طور صریح تفسیر شده است.

الف) آیه ولایت

طبق احادیث متعددی که از سوی محدثان اهل سنت و شیعه نقل شده، آیه ولایت درباره امام
علی(ع) نازل شده است که در حال نماز، انگشتر خویش را به مستمند بخشید.

إِنّما وَلِیّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الّذینَ آمَنُوا الّذینَ یُقیمُونَ
الصّلاهَ وَ یُؤْتُونَ الزّکاهَ وَ هُمْ راکِعُونَ. (مائده: ۵۵)

ولی شما، تنها خدا و پیامبر اوست و کسانی که ایمان آورده اند؛ همان کسانی که نماز
برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.

بی شک، ولایت خدا و رسول تنها به معنای دوستی یا نصرت نیست، بلکه معنای آن،
اختیارداری و اولویت در تصرف و زعامت و وجوب اطاعت در کل شئون مربوط به ولایت
تشریعی خداست. این نوع ولایت، با توجه به مفاد واژه «انّما»، منحصر به خدا و رسول و
علی است. ترتیب آمده نیز نشان دهنده آن است که ولایت علی(ع)، شعاعی از ولایت
محمد(ص) و ولایت رسول، شعاعی از ولایت الله است. پس، هر نوع ولایتی که از شعاع این
سه مرحله خارج باشد و به آن بازنگردد، مردود و نامشروع است.

ب) آیه تبلیغ

اکمال رسالت به ابلاغ ولایت امام است که در این آیه بنا بر احادیث بسیار از پیامبر
اعظم(ص) در مورد علی(ع) بیان شده است.

یا أَیّهَا الرّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ إِنْ لَمْ
تَفْعَلْ فَما بَلّغْتَ رِسالَتَهُ. (مائده: ۶۷)

ای پیامبر! آنچه را از طرف پروردگارت به سوی تو نازل شده، ابلاغ کن. اگر نکنی،
پیامش را نرسانده ای. خدا تو را از (گزند) مردم نگاه می دارد. آری، خدا گروه کافران
را هدایت نمی کند.

با نزول این آیه، پیامبر اعظم(ص) در بازگشت از حجه الوداع، مسلمانان را در محلی به
نام «غدیر خم» گرد آورد و با وجود گرمای سوزان صحرا، علی(ع) را با عنوان ولّی امر،
با این بیان معرفی فرمود: آیا من در مورد شما از خود شما اولی به تصرف و اختیار دار
نیستم؟ مسلمانان حاضر، یک صدا گفتند: آری. سپس پیامبر فرمود:

هر کس را که من ولّی و صاحب اختیارم، این علی نیز او را چنین است. خداوندا! آن کسی
را که ولایت علی را برعهده می گیرد، نصرت فرما و آن کس را که علی را دشمن می دارد،
دشمن بدان.[۹]

ج) آیه مباهله

در آیه مباهله، خداوند از علی(ع) به نفس پیامبر تعبیر نموده و او را جان پیامبر(ص)
خوانده است:

فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ
أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللّهِ عَلَی
الْکاذِبینَ. (آل عمران: ۶۱)

بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان، و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما
خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم، و لعنت خدا را بر دروغ گویان
قرار دهیم.

مفسران و محدثان اسلام، اتفاق نظر دارند که این آیه در مورد جریان مباهله پیامبر با
بزرگان نجران که برای تحقیق درباره اسلام به مدینه آمده بودند، نازل شده است. در
این جریان، پیامبر اعظم (ص) خاندان خود، یعنی علی، فاطمه و حسن و حسین را برای
مباهله دعوت کرد و مراد از «ابنائنا» حسن و حسین(ع)، «نسائنا» فاطمه (س) و
«انفسنا»، علی(ع) بودند.

بنابراین، وقتی علی(ع) جان محمد(ص) معرفی می شود، به معنای آن است که او چون پیامبر
است، با این تفاوت که پیامبر، رسول و صاحب وحی و شریعت است و علی، تابع رسول و حافظ
و مبلّغ و امام شریعت.

روایات

پیامبر اعظم(ص) با توجه به نگرانی عمیق و عنایت خاصی که به سرنوشت رسالت خود و امت
داشت، در مناسبت های گوناگون، گاه به صورت کلی و گاه به صراحت در زمینه امامت
علی(ع) بعد از خود سخن گفته است که اکنون به بعضی از این موارد می پردازیم.

الف) حدیث ثقلین

رسول اکرم(ص) بارها، به ویژه در اواخر عمر خود فرمود:

من در میان شما دو میراث بزرگ و گران بها می گذارم: یکی کتاب خداوند و دیگری عترت و
اهل بیت من است که شما تا به این دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و آن دو
هیچ گاه از یکدیگر جدا نمی شوند تا در قیامت به من برسند.[۱۰]

بر اساس مفاد این حدیث، قرآن و عترت، از خطا و لغزش مصونند و امت اسلامی برای همیشه
موظفند از این دو میراث و امانت گران بهای پیامبر پیروی نمایند و این دو یادگار
رسالت، هرگز از یکدیگر جدا شدنی نیستند.

ب) حدیث منزلت

بیشتر محدثان از پیامبر اعظم(ص) نقل کرده اند که خطاب به علی(ع) فرمود:

تو برای من، همانند هارون برای موسی هستی، جز اینکه پس از من پیامبری نیست.[۱۱]

مفاد این حدیث بسیار روشن است؛ زیرا موقعیت هارون در رسالت موسی در قرآن به تفصیل
بیان و او با عنوان وزیر،[۱۲] بازو،[۱۳] وصی و جانشین[۱۴] موسی و نیز رسولی از
رسولان بنی اسرائیل[۱۵] معرفی شده است و همه این مناصب، طبق این حدیث، جز مورد اخیر
برای علی (ع) اثبات شده است.

ج) حدیث سفینه

کشتی، به عنوان نماد نجات در غرقاب ها و در برابر امواج خروشان دریاها، در ادبیات
زبان عرب و نیز در فرهنگ و ادب اسلامی به کار رفته است. در قرآن کریم نیز واژه
«فلک» بارها تکرار شده و به مفهوم نمادین آن مورد استفاده قرار گرفته است. پیامبر
اعظم(ص) با استفاده از این واژه فرم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.