پاورپوینت کامل گلبرگ ایام ; شهادت امام رضا(ع) ۱۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گلبرگ ایام ; شهادت امام رضا(ع) ۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گلبرگ ایام ; شهادت امام رضا(ع) ۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گلبرگ ایام ; شهادت امام رضا(ع) ۱۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۰۹

پژوهش

غروب آفتاب هشتم

شیرین احمدی

آفتاب هشتم غروب می کند

امام رضا(ع) به سناباد طوس رسید. داخل قبه ای شد که قبر هارون در آنجا بود. در پیش قبر او خطی کشید و فرمود: «این تربت من است. حق تعالی این مکان را محل ورود شیعیان و دوستان من خواهد گردانید. به خدا سوگند! هر که از ایشان مرا در این مکان زیارت کند، البته خداوند رحمت خود را به شفاعت ما اهل بیت برای او واجب گرداند.» پس رو به قبله کرد و چند رکعت نماز خواند.[۱]

حضرت چون وارد مرو شد، مأمون را ملاقات کرد. وی به ظاهر آن حضرت را تعظیم و تکریم بسیار نمود و گفت: ای پسر پیامبر! من علم و عبادت تو را دانستم و تو را از خود به خلافت سزاوارتر یافتم. حضرت فرمود: «من به بندگی خدا فخر می کنم و به زهد دنیا امید نجات از شرور آن دارم.» مأمون گفت: اراده کرده ام خود را از خلافت عزل کنم و امامت را به تو گذارم و با تو بیعت کنم. حضرت فرمود: «اگر خلافت را خدا برای تو قرار داده است، جایز نیست آن را به دیگری بخشی و اگر از آن تو نیست، پس به دیگری واگذار».[۲]

حضرت پس از آنکه ولایت عهدی مأمون را به اجبار دست به سوی آسمان برداشت و فرمود: «خداوندا! می دانی که من به ضرورت ولایت عهدی را پذیرفتم. پس مرا مؤاخذه نکن؛ چنان که دو بنده خود، حضرت یوسف و دانیال را مؤاخذه نکردی هنگامی که ولایت را از جانب پادشاه زمان خود پذیرفتند. خداوندا! مرا توفیق ده که دین تو را برپا دارم و سنت پیامبرت را زنده کنم».[۳]

مأمون قاصدی را روانه خانه امام نمود. حضرت دانستند که لحظه موعود فرا رسیده است. پس ردای خود را بر دوش افکند و راهی مجلس مأمون گردید. امام چون داخل مجلس شد، مأمون برخاست و به استقبال ایشان آمد و دست در گردن امام نمود. مأمون دستور داد یکی از غلامان انگور و انار بیاورد. امام همچنان آرام در کنار مامون نشسته بودند. مأمون با اصرار به امام انگور تعارف کرده و گفت: از این انگور بهتر ندیده ام، از این انگور تناول نما.

حضرت فرمود: مرا از خوردن این انگور معاف دار. آن ملعون مبالغه بسیار کرد و خود چند دانه از آن انگورها را خورد و مقداری هم به امام داد. حال امام دگرگون شد و باقی خوشه را بر زمین اف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.