پاورپوینت کامل چرا قهر می کنیم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل چرا قهر می کنیم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل چرا قهر می کنیم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل چرا قهر می کنیم؟ ۳۱ اسلاید در PowerPoint :
وقتی قهر می کنی، هدفی داری. در واقع با قطع ارتباط، می خواهی مطلب و حرف مورد نظرت را برای دیگران بیان کنی. از این راه می توانی ناراحتی و هیجان منفی ات را به اطرافیانت ابراز کنی. در این مواقع، قصدت از قهر کردن این است که به شخص مورد نظرت اولتیماتوم بدهی که اگر می خواهد بار دیگر روی خوش تو را ببیند، باید رفتارش را تغییر دهد. در هر حال، قهر کردن هایت که به صورت یک مکانیزم درآمده است، در مواقع ناراحتی، به صورت یک برنامه تعریف شده و اتوماتیک ذهنی، در تو عمل می کند. قهر کردن را یک روش تخلیه روانی می دانی و اگر پس از آشتی از تو بپرسند چرا قهر کرده بودی، می گویی: «چه کار کنم؟ دست خودم نبود، به من برخورد».
درحقیقت به این روش عادت کرده ای. شاید هم از کودکی، از رفتار اطرافیانت الگو گرفته ای و ناخودآگاه قهر کردن را آموخته ای اما بعضی ها مثل من، از قهر کردن خوششان نمی آید. قهر من با والدینم، نقطه ضعفم به شمار می رود. هرگاه با آنها قهر می کنم، آن قدر عذاب وجدان می گیرم و در تشویش هایم دست و پا می زنم که معمولاً دوران قهر را برای مدت زمان بسیار کوتاهی تجربه می کنم. اما نتیجه نهایی در تشویش ها و قهر و آشتی هایم این جمله تکراری است: «تو که نمی توانی پس چرا قهر می کنی؟»
من و پدرم
اگر از دریچه چشمان من نگاه کنی، می بینی که تقصیر توست پدر! تو آن لحظه در برابر چشمان من عقب گرد کردی و رفتی و اجازه ندادی با حرف زدن مشکلم را بیان کنم. من هم چاره ای جز ناراحت شدن و قهر کردن نداشتم. و اگر من از دریچه چشمان تو به ماجرا بنگرم، درمی یابم که تقصیر من بود. من در آن لحظه، باز هم بدون آنکه علت مخالفت را بپرسم، جبهه گرفتم و مدعی شدم که تو ذاتاً با من مخالفی. اما آن لحظه که از هم دلخور شدیم، هر دو در سکوت مان با خود می گفتیم: «ای وای عجب کاری کردم! از من رنجید؟!» از همان لحظه هر دوی ما در انتظار یک بهانه برای آشتی بودیم.
از زاویه دید تو: «پدر نباید از حرفش کوتاه بیاید، تا فرزند بداند که حرف پدر یک قانون تأییدشده و فراتر از همه قانون هاست».
از زاویه دید من: «برای فرزند، بهترین موقعیت، برای اینکه به والدینش ثابت کند وجود دارد و نظرهایش آن قدر مهم است که همه باید به آن توجه کنند، با قهر کردن به دست می آید». چیزی از درون، هر دوی ما را از آشتی بازمی داشت. رابطه ما از همان لحظه سرد می شد. آن سردی که از برودت زمستان بیشتر است. هوا سرد است، اما دلم از پدر نمی گیرد. رابطه ما گرچه مثل سرمای زمستان سرد شود، هم من و هم تو خوب می دانیم که انتهای این سرما، یک آغوش گرم است.
غرور جوانی
«ما هر دویمان مَردیم، قهر کردن برای ما خوبیت ندارد! مَرد که قهر نمی کند» اینها حرف های دل پدرم است که همه آنها را از صورتش می توان خواند. به عقیده من هم، دو تا مرد نباید با قهر از هم جدا بشوند. خدا خودش می داند که نه پدر به من ستم کرده و نه من ستم کشیده ام. آخر من که دیگر خوب می دانم هر دویمان چقدر دلمان برای هم پر می کشد. هم تو می خواهی راهی برای آشتی پیدا کنی، هم من می خواهم این قهر زودتر به پایان برسد. این موقع ها با دوستم حمید خیلی حرف می زنم. او هم مثل من است، آرزوی هر دو ما این است که با پدرهایمان یک فکر و یکدل باشیم. وقتی در قهر هستیم، با حمید تلفنی صحبت می کنم یا سراغ اینترنت می روم، پیام های بیهوده می زنم و دغدغه های جدید در زندگی ام وارد می شود. خلاصه آنکه در تنهایی حاصل از قهر، هر کاری می کنم تا وقتم پر شود.
از بالا که نگاه می کنم، خودم را چون موشکی می بینم که از کانون خانواده در حال دور شدن است. غرور کاذبم قهرهایم را طولانی می کند و انتظار پدر برای آگاه شدن من، باعث تکرار و طولانی شدن این قهرها می شود. واقعاً چقدر قهر قهر قهر و آشتی، آشتی، آشتی مانده تا من هم با پدر هم سن و همفکر شوم.
مادر چرا با تو قهر کردم؟
هرچه فکر می کنم یادم نمی آید؛ اصلاً دلیل خوبی برای قهرم پیدا نمی کنم. من با مادرم مشکلی نداشتم، اما یک لحظه با او لج کردم، مثل بچگی هایم که با گریه هایم ریاست می کردم. ما بچه های جوان؛ جوان هایی که کودکی هایمان در ذهنمان جاودانه است، جوانی کردن را دوست داریم، مثل بچگی کردن های دوران گذشته! مادر! چقدر بزرگواری که در هر دوره از زندگی من، امکان ابراز وجود را به من می دهی، من که تاب نمی آورم لحظه ای تو را از خود دور ببینم، تو نیز پکری، با اینکه می دانی باز هم باید به من فرصت بدهی، فرصت تجربه یک قهر تلخ.
قلبم می تپد. در این لحظه ها که قهر کردن های سمّی ام پادزهری ندارد، لبخند تو جای همه پادزهرهای دنیا را می گیرد. چه تلخ است که باز هم فرصت تجربه کردن را به من می دهی. حالا می فهمم که چقدر دوست داشتنی هستی. وقتی که با تو قهرم تو را از آنِ دیگر خواهر و ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 