پاورپوینت کامل سالروز وفات حضرت خدیجه علیها السلام ۱۰ رمضان ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سالروز وفات حضرت خدیجه علیها السلام ۱۰ رمضان ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سالروز وفات حضرت خدیجه علیها السلام ۱۰ رمضان ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سالروز وفات حضرت خدیجه علیها السلام ۱۰ رمضان ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
عشق به محمد صلی الله علیه و آله
در گوشه انزوای آن درّه غم گرفته، روزهای در کنار محمد بودن را مرور می کند.
زنی که روزی در اوج ثروت و فخر و شکوه بود و کنیزکان بی شماری صف در صف به دورش می چرخیدند.
خدیجه، آری خدیجه! دختر خویلد؛ زنی از ثروتمندان قریش و بازرگانان ایشان، که مردانی را اجیر می کرد و آنها را با مال خویش به تجارت می فرستاد.۱
این روزها در شعب، همه چیز در کنار هم بیداد می کند؛ قحطی و سوزش عطش، اشک های کودکان بی تاب، پیرمردان بی رمق و چشمان بیمار ابوطالب.
به افق خیره می ماند. سکوت می کند؛ سکوتی که حتی از گوهر صبر هم گران بهاتر است؛ از جنس خالص عشق است. او حالا ثروتمندترین زن روی زمین است؛ چرا که گوهری چون محمد دارد. همه مال و مکنتش، شکوه و شهرتش، در برابر وسعت عشق محمد، آن قدر حقیر است که برای از دست دادنشان حتی خم به ابرو نمی آورد.
این پیامبر خدا آن قدر فراتر از دوست داشتن است که عشق همسری را راحت می شود پیش پایش خرج کرد؛ مردی در نهایت فقر و در ملکوت عرش.
۱. برگرفته از: ترجمه کتاب آفرینش و تاریخ، ترجمه و تصحیح: محمدرضا شفیعی کدکنی، ج ۲، ص ۶۴۶.
همسری از جنس صبر
سمانه انیسی قطره)
خدیجه در ذهن، گذشته هایش را مرور می کند: او به تجارت رفت؛ با سرمایه خدیجه. وقتی به مکه بازگشت و بارها را فروخت. سود دوچندانی حاصل کرد. گویند خدیجه از برکت حضرت، و میزان امانت و راست گویی و وفای او آگاه، و خواستار ازدواج با او شد. نفیسه، کنیز خود را نزد محمد فرستاد تا از وی بپرسد که چرا همسر اختیار نمی کند؟
حضرت فرمود: من هیچ چیز ندارم تا ازدواج کنم.
نفیسه گفت: اگر از این باب کفایت شوی، آیا موافق خواهی بود؟
حضرت گفت: این زن کیست؟
نفیسه گفت: خدیجه!۱
دف می زنند و کل می کشند. صدای هلهله شادی زنان بلند است، بوی عطر و عنبر در فضا پیچیده. ترانه سرایان و رجزخوانان قریش می خوانند. «ای خدیجه، درباره محمد زهد به خرج مده، او دلاوری است که چون ستاره فرقد می درخشد».۲
بزرگ ترین فرزند پیامبر از خدیجه، قاسم است. کنیه ابوالقاسم را برای پیامبر، از همین برگرفته اند. پسر چند سالی بیشتر زنده نمی ماند. وقتی غم از دست دادن عبدالله، دومین پسرش را بر جان می خرید، هنوز او را از شیر نگرفته بود، داغ او چنان بر سینه اش سنگینی می کند که خطاب به محمد می گوید: «کاش زنده می ماند تا او را از شیر می گرفتم، و محمد پاسخ می دهد: آرام باش خدیجه «فاِنَّ فَطامَهُ فی الجنه؛ از شیر گرفتن او در بهشت خواهد بود».۳
۱. همان.
۲. ابوبکر احمد بن حسین بیهقی، محمود مهدوی دامغانی، ترجمه دلائل النبوه، ج ۱، ص ۸۱.
۳. برگرفته از: ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۳۹۰.
طراوت اسلام
سمانه انیسی قطره
به او تهمت می زنند؛ به همه هستی خدیجه! کلمه ای زیر لب زمزمه می شود، آهسته می پیچد، دهان به دهان تکرار می شود: دیوانه. دیوانه! همه فریاد می کشند و ریسه می روند!
صدای نفس گیر حراء، تمام وجودش را گرفته، نگاه ها درهم گره می خورد، به سجده می رود، شکنبه و سرگین شتر روی سرش می ریزند. چقدر دلش می خواهد او هم سجده کند. او که از نخستین ایمان آورندگان است.۱
شعب! بوی ناله و قحطی می آید. شکم ها بر پشت چسبیده؛ سنگ های داغ، آفتاب، لَه لَه تشنگی و سرگیجه کشنده سراب. زنان، پوست شتری را لای دوسنگ آرد می کنند؛ برای خوردن.
بغضش را فرومی دهد، مبادا محمد اشکش را ببیند. چند بار بغض فرو می دهد؟ نمی داند نمی داند! این روزها، ضعف و بیماری همه وجودش را آتش زده. چند بار راه عوض می کند تا سایه ایی بیابد. خوب می داند. غم او هم بر شانه های محمد سنگینی می کند. «عَزیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتّمْ»۲ غم خوار سختی هایش. رسول صلی الله علیه و آله با همه بنی هاشم و بنی مطلب سه سال در شعب ماندند تا آنکه ابوطالب و خدیجه تمام دارایی خود را از دست دادند و به سختی و ناداری گرفتاری آمدند.۳
صدای جویده شدن کاغذ در دهان موریانه در شعب می پیچد، جبرئیل از محمد مژدگانی می خواهد، موریانه صحیفه قریش را، تمام بی مهری ها و ستمگری های آن را جویده و جز نام خدا چیزی از آن باقی نگذاشته.۴ سختی روزهای کشنده شعب به پایان می رسد… اما!
۱. برگرفته شده از: ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۳۷۹.
۲. نک: توبه: ۱۲۸.
۳. ترجمه تاریخ یعقوبی، ج ۱، ص ۳۸۹.
۴. همان.
لحظه های فراق
صدای بسته شدن درها می آید؛ درهایی که یکی یکی بسته می شوند و زنانی که ازلای درز پنجره ها، دزدانه فاطمه را می پایند. خدیجه ۶۵ ساله، سه سال قبل از هجرت، در ماه رمضان
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 