پاورپوینت کامل پرواز عاشقانه (شهادت امام جعفر صادق علیه السلام) ۹۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پرواز عاشقانه (شهادت امام جعفر صادق علیه السلام) ۹۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرواز عاشقانه (شهادت امام جعفر صادق علیه السلام) ۹۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پرواز عاشقانه (شهادت امام جعفر صادق علیه السلام) ۹۲ اسلاید در PowerPoint :
پرواز عاشقانه
ابرها در هم پیچیده اند و آسمان ابرآلود مدینه، نوای گریستن دارد. ستاره ها دیگر چشمک نمی زنند و ماه، نورافشانی نمی کند؛ چرا که برترین آفریده خداوند، مقرب ترین بنده به خدا و پیشوای ششم مسلمین، دنیای پست را به دنیا پرستان دیوصفت وامی نهد و پرواز ابدی عاشقانه اش را به سوی معشوق، آغاز می کند.
واسطه میان خدا و جهانیان، پاسدار امانت الهی، معدن علم و حکمت و دانش و حبیب خدا که صلابت و شوکتش، هفت آسمان را به زانو درمی آورد، امشب، جام وصل را سرمی کشد و عاشقانه با دوست، زمزمه شیدایی سرمی دهد و امام مهربان، مهمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و مادرش فاطمه علیهاالسلام می شود. شهادت بنیان گذار فقه جعفری، امام جعفر صادق علیه السلام بر همه شیعیان تسلیت باد.
ای اعجاز مهربانی
یابن رسول اللّه! تو، شوکت و پیراستگی و اقتدار اسلامی را حیاتی دیگر بخشیدی، مکتب عشق را شور دیگری دمیدی و در معبر سیاه شب، تابش خورشید را هدیه آوردی و دانشگاه صدق و صفا را رنگی تازه بخشیدی.
ای اعجاز مهربانی، ای بی نهایت بودن و ای سراپا مهربانی و محبت! دست هایمان را بگیر تا با تو، بهترین بهارها را تلاوت کنیم و تفسیر عشق را دریابیم.
شاخه ای از شجره مبارکه
بررسی شخصیت امام جعفر صادق علیه السلام، با توجه به محتوای علمی و نقش عقیدتی و تاریخی آن در زندگی مسلمانان، اهمیت به سزایی دارد. صادق آل محمد صلی الله علیه و آله، ستاره درخشان آسمان ولایت، مرحله ای از امامت و رهبری فکری و سیاسی را طی کرد که نقش ویژه و حساس آن، تا امروز ادامه دارد. امام صادق علیه السلام، در همه زمینه های زندگانی سیاسی و اجتماعی و اخلاقی، سرآمد روزگار، پناه فقیهان و سخنوران و مرجع علما و متفکران بود. شناخت وی، در حقیقت شناخت شاخه ای از شجره مبارکه اهل بیت علیهم السلام است.
صادق آل محمد، نیروی فوق العاده
محیط اجتماع بشری، محل حوادث و سوانح است که گاهی به اوج رشد و عزّت ملی می رسد و زمانی در حضیض مذلت و خواری می افتد.
آن گاه که در میان یک امت، اختلاف طبقاتی، از نظر امور مالی و شئون اجتماعی و از جهت اختلاف افکار و اندیشه پدید آمد، به یک قوه فوق العاده نیرومند نیاز است تا با سیاست و تدبیر علمی و قدرت معنوی و کیاست فطری، حوادث را در دریای بردباری تحلیل ببرد و موانع را برطرف سازد و با نیروی توانای خود، اصلاحات اجتماعی را به دست بگیرد، تا بتواند تاریکی های مرگ آسا را از پیش چشم ها بردارد و نور امید را از روزنه های علم و دانش، بر افق اندیشه و افکار ملت بتاباند و آن چه را که به نظر مردم دشوار و ناگوار است، آسان نشان دهد و افکار را به هم نزدیک کند. در حقیقت، امام جعفر صادق علیه السلام همان نیروی فوق العاده، در جامعه آن روز بود.
ولادت
در گلستان ولایت، گلی دیگر شکفت که با عطر حضور خویش، همه آلاله های عاشق را سرمست کرد. پیشوای مذهب جعفری و بزرگ ترین مدرّس مکتب اسلام، آفتاب وجودش که مظهر کامل صداقت و علم بود، از مشرق دامان زنی پاک دامن، به نام «فاطمه» در طلوع فجر صادق ۱۷ ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری، در شهر مدینه النبی،[۱] پرتو افکن شد درهای سعادت علم و دانش را به روی جهانیان گشود. سرزمین وحی، دیگر بار، یکی از برجسته ترین و بزرگ ترین آیات الهی را به جهانیان نشان داد.
مادر
سلام بر دامن های پاکیزه! سلام بر اسطوره های تقوی! سلام بر زنان برگزیده! رحمت خدا بر همه پاکیزه دامنان! فاطمه، دختر قاسم، فرزند محمد بن ابابکر، از یاران امام علی علیه السلامبود که وی را «اُمّ فَروِه» نیز نامیده اند. این بانو، از زنان برگزیده روزگار خود بود و در تقوی و فضیلت، آن چنان گوی سبقت از دیگران ربوده بود که از امام صادق علیه السلام به عنوان «ابنُ المُکرَّمه ـ پسر زنِ باکرامت ـ» نیز یاد می کردند؛ بانویی که همسرش، شکافنده علوم اولین و آخرین بود و فرزندش، منبع و معدن علم و حکمت و دانش.[۲]
نام، لقب و کنیه
نام شریف و مبارک امام صادق علیه السلام، «جعفر» است و جعفر، نام یکی از نهرهای بهشتی است؛ نهر جاری که منفعت بسیاری دارد؛ امام صادق علیه السلام هم برای اسلام، منفعت بسیار داشته است. همان گونه که آب نهر، مدام جریان دارد و به تشنگان فیض می رساند، علم امام صادق علیه السلام نیز تا قیام قیامت جریان دارد و تشنگان آب حیات، از آن بهره مند خواهند شد. مشهورترین لقب حضرت، «صادق» و «کاشف الحقایق، به معنای ظاهر کننده حقیقت ها» است و کنیه مخصوص آن حضرت، «اباعبداللّه » و کنیه دیگرش «ابواسماعیل» می باشد.[۳]
فرزندان
وقتی صدای شاد کودکی در خانه ای می پیچد، معنی آن این است که شجره ازدواج به ثمر نشسته است و خدای تعالی، نعمتی دیگر بر نعمت هایش افزوده است. شیخ مفید رحمه الله، در کتاب «ارشاد» می فرماید: تعداد فرزندان امام علیه السلام ده نفرند؛ هفت پسر و سه دختر. اسماعیل، بزرگ ترین فرزند امام که مورد علاقه امام موسی کاظم (ع) بود، در زمان حیات امام صادق علیه السلام از دنیا رفت و امام برای آن که امامت، مورد اختلاف قرار نگیرد، پیش از دفن، چهره پسرش را به مردم نشان داد و فرمود: «این پاره جگر من است» و آن گاه، او را دفن کرد؛ زیرا بسیاری از مردم معتقد بودند امام پس از امام صادق علیه السلام، اسماعیل است و حتی با وجود این عمل امام صادق علیه السلام، باز گروهی معتقد به امامت وی شده و معتقدند که او نمرده و چون حضرت عیسی مسیح، به آسمان ها رفته، تا زمان خاصی که فقط خدا می داند، ظهور کند؛ نام این فرقه، «اسماعیلیه» است.[۴]
یاران و اصحاب
از میان یاران حضرت که همان شاگردان ۴ هزار نفری مکتب جعفری بوده اند، برخی چنان شکوفا شدند که هر یک از آنها، از شخصیت های بارز علمی جهان اسلام به شمار می رفتند. در میان صحابه و راویان علمی مکتب جعفری، شش نفر از فقها و معتمدین اخبار و روایات، به منزله پیشوای بزرگ علمی آن بودند و زمان گفتار و اخبار آنها، مورد تصدیق همه معاصرین بود؛ این شش نفر عبارتند از: «جَمیل بن دُرّاج»، «عُبیدِ بنِ مُسکان»، «عبداللّه بُکیر»، «حَمّادِبنِ عیسی»، «حَمّادِ بنِ عثمان» و «اَبانِ بن عثمان»، که در فقه جعفری و بیان احکام اسلامی، هر روایتی که از سوی آنها نقل شده باشد، مورد اعتماد و وثوق است.
از دیگر برجستگان مکتب جعفری، می توان به «هِشام بن حَکم»، «هِشام بنِ سالم»، «اَبان بنِ تَغْلَب»، «مُفَضَّلِ بنِ عُمَر» و «جابِر بنِ حَیان» اشاره کرد.[۵]
مناظرات امام
در باب مناظرات امام علیه السلام با علما، فقها و دانشمندان دیگر علوم و ادیان، روایات مختلف و بسیاری وارد شده است؛ از جمله این که در مجلس منصور دوانیقی، یک پزشک هندی، کتاب هایی از هند، درباره طب با خود آورده و برای منصور می خواند، حضرت امام صادق علیه السلام، علت روئیدن موی سر، وجود خطوط در پیشانی، آفرینش ابرو و بینی و چشم و سوراخ بینی، لب و رویش دندان های جلو، دندان های آسیا، کف دست، ناخن، موی روی دست و پا و قلب را از او پرسید؛ طبیب هندی از پاسخ عاجز ماند. حضرت، خود، با فصاحت تمام، پاسخ پرسش ها را داده و دلیل قاطعانه و محکم هر یک از آنها را بیان فرمود. پزشک پس از شنیدن بیانات امام، گفت: «حقّا که راست می گویی» و آن گاه، مسلمان شد.[۶]
چرا صادق؟
در نام گذاری امام جعفر (ع) به عنوان صادق، رازی است که امام سجاد علیه السلام از آن پرده برمی دارد. شیخ صدوق روایت می کند که از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: امام بعد از شما چه کسی است؟ فرمود: «محمّد باقر علیه السلام» که علم را می شکافد و آن را برای همگان تبیین می کند. پرسیدند: بعد از آن حضرت، چه کسی امام و پیشوا است؟ فرمود: جعفر، که نام او نزد اهل آسمان ها، «صادق» است. سؤال شد: چرا فقط آن حضرت را صادق می نامند، در صورتی که همه شما راستگو و صادق هستید؟ فرمود: پدرم از پدر بزرگوارش، از قول پیامبر اسلام صلی الله علیه و آلهنقل کرد که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «موقعی که فرزند من جعفر، متولد شد، او را صادق بگویید؛ زیرا پنجمین فرزند او که جعفر نام دارد، به دروغ و افترا، ادعای امامت خواهد کرد. او نزد خدا کذّاب و افترا زننده به خداست»[۷] و جعفر، فرزند امام هادی علیه السلام، بعد از شهادت امام حسن عسگری علیه السلام، چنین ادعایی کرد.
سیرت امام صادق علیه السلام
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام دارای سیرت نیکو و ضمیر روشن به نور الهی بود ملاقات های مردم و علمای یهود و نّصاری با امام علیه السلام و دیدار خلفا و علمای مذاهب گوناگون با ایشان و بررسی سخنان آنها، گواه صدق این مطلب است. امام علیه السلام قرآن ناطق و دریای متلاطم و اقیانوس مواج علم و هنر بود. صورتش، چون سیرتش، نورانی و پرتوافشان و اندیشه آمیخته با علم الهی اش، هدایت کننده مردم بود. نفس قدسی و قدرت اجتهاد و استنباط و تفسیر روشن و جامع و کامل از قرآن، او را سرآمد روزگار ساخته و اصلاح گر اخلاق مسلمانان نموده بود.[۸]
بردباری
بردباری و شکیبایی امام صادق علیه السلام بسیار ستودنی بود. با آن که در زندگانی سیاسی، از بیگانگان و گاه حتی از دوستان، رنج های بسیاری دید، اما همه این رنج ها را با بردباری، پشت سر می نهاد و می فرمود: «حوادث و انقلابات زندگی، سنگ امتحان است تا مقدار توانایی مرد معلوم شود» یا «در سوانح و بلایا، سرایر انسان روشن می شود».[۹]
اگر حوادث تلخ و سختی را که بر امام وارد شده، بررسی کنیم، شخصیت بزرگ امام و برخورد صبورانه اش را با دیگران، بهتر در می یابیم؛ تا آن جا که هرچه به او شماتت و دشنام می دادند یا درصدد آزار و اذیتش برمی آمدند، صبر و شکیبایی او بیشتر می شد.
فضیلت های اخلاقی
در میان قبایل بشری، پدر و پسری نمی توان یافت که از نظر فکر و اندیشه و علم و دانش و راه رسیدن به کمال مطلوب، از جهت فضیلت های اخلاقی، مانند هم بوده و وحدت فکری و وحدت سلیقه ای داشته باشند، جز خاندان مقدس و مطهر رسول اللّه صلی الله علیه و آله. این خاندان، در یک خط سیر، به سوی یک هدف و با یک سلیقه و روش، هر کدام قدم در جای دیگری نهادند و وظیفه آسمانی خود را به انجام می رسانیدند. این منصب الهی بود که به این طبقه خاص و عالی مقام افاضه شده بود و آنها نیز با کمال خوش رویی و خوش خلقی، این وظیفه را انجام دادند.[۱۰]
الگوی تمام عیار
در میان چهار هزار شاگرد امام علیه السلام که در مکتب حضرت درس می خواندند، هرگز کسی دیده نشد که از حضرت انتقاد کند. ایشان همواره با اصحابش، همان گونه رفتار می کرد که با اولاد و فرزندان خود رفتار می نمود. با یارانش چنان عمل می کرد که با خواص خویشان خود عمل می کرد. دارای بردباری، متانت، علم، هوش و حافظه سرشار بود. در غذا خوردن، ادب را رعایت می کرد و با کمال خوش رویی، آغاز و انجام تناول غذا با دوستانش را مراعات می کرد. در خوردن و خوابیدن و راه رفتن و گفتن و آداب و سنت های زندگی اجتماعی، سرمشق همه مسلمین بود.[۱۱] امام صادق علیه السلام بخشنده ترین، مهربان ترین، صادق ترین و برگزیده الهی بود. محدث قمی در «منتهی الامال» می فرماید: «سفیان ثوری روایت می کند که یک روز به خدمت امام رسیدم و آن بزرگوار را متغیر و دگرگون مشاهده کردم؛ علت را پرسیدم. فرمود: من اهل منزل را از رفتن به بام خانه نهی کرده بودم. کنیزی به بالای بام رفته بود، در حالی که کودک مرا در آغوش داشت. مرا که دید، ترسان شد؛ کودک از دستش افتاد و از دنیا رفت. ناراحتی من به خاطر از دنیا رفتن کودکم نیست، بلکه ناراحتی من به خاطر این است که آن کنیز از من ترسان شد. امام علیه السلام، آن کنیز را در راه خدا آزاد کرد».[۱۲]
زهد و پارسایی امام علیه السلام
امام جعفر صادق علیه السلام، نمونه بارز زهد و پرهیزگاری بود. در خانه، لباس کرباس می پوشید و خوراک محدود داشت و همواره به عبادت می پرداخت و در خارج از خانه، به اقتضای زمان، لباس پاکیزه می پوشید. در بسط و گسترش عدالت می کوشید و از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی کرد. در سال های پیری، زیر آفتاب سوزان صحرای عربستان، زراعت می کرد تا از دسترنج خود تغذیه کند و بر جامعه تحمیل نشود.[۱۳]
مناقب امام علیه السلام
در آسمان دانش و کمال، امام صادق علیه السلام، ستاره درخشانی است که مکارم ذاتی و محاسن صفاتی او، در گوش و جان عالمیان طنین انداز است. حضرت، مهر سپهر امامت بود و چون ابر باران خیز، دانش را ترویج، و زمین های تشنه دل مردم را با بارش باران معرفت خویش سیراب می کرد. دوازده هزار شاگرد تربیت کرد که هر یک از آنها، سرآمد علم و عمل بودند. همان گونه که مشرکین عرب و منافقین قریش، پیامبر (ص) را امین می دانستند و امانت خود را به او می سپردند، امام جعفر صادق علیه السلام را نیز داناترین، پارساترین و صادق ترین فرد روزگار می دانستند و او را منبع اصلی دانش و سرچشمه فیوضات می دانستند.[۱۴]
حلقه های متصل امامت
با استفاده از روایاتی که به دست ما رسیده است، علوم اسلامی و احکام شریعت اسلام، سینه به سینه، از پدران به پسران در میان ائمّه منتقل شده است و در حقیقت، حلقه هایی از این زنجیر، از خاندان نبوت به هم پیوسته اند؛ لذا می توانیم با اعتقاد کامل نسبت به آن چه از امامان، در حدیث و فقه و تفسیر و فلسفه صادر شده، استفاده کنیم، همچنان که این حقیقت، در کلام امام صادق علیه السلام آمده؛ انجا که فرمود: «سخن ما سخن رسول اللّه صلی الله علیه و آله است». زندگی ائمه، تجربه زنده ای است که اسلام در آن به خوبی به نمایش گذاشته می شود و احکام آن، به درستی اجرا شده و اصول آن حفظ می شود.[۱۵]
مبارزه با ستم، با سلاح علم
هیچ یک از شخصیت های هم عصر امام صادق علیه السلام جایگاه رفیع و مقام شامخ امام را نداشت. امام علیه السلام دارای موقعیتی ویژه و مقامی ممتاز و بی همتا بود. همه مسلمانان و حتی غیر مسلمانان، ایشان را سمبل مبارزه با ستم و سرکشی امویان و عباسیان می دانستند و دوستی و پیروی او را بر همه واجب می دانستند.
اهل علم، در سیمای حضرت، امامی عالم و مرشدی وارسته و پرهیزگار را می دیدند. مردان سیاست و حکومت، به ویژه در ابتدای حکومت عباسی و ا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 