پاورپوینت کامل حماسه ساز عاشق (شهادت سید حسین علم الهدی) ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حماسه ساز عاشق (شهادت سید حسین علم الهدی) ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حماسه ساز عاشق (شهادت سید حسین علم الهدی) ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حماسه ساز عاشق (شهادت سید حسین علم الهدی) ۱۱۰ اسلاید در PowerPoint :

هویزه

این جا هویزه است،آغشته به عطر شهیدان و آمیخته با قطره قطره خون آنان. به این سرزمین که قدم می نهی، عشق را با تمام ذرات وجودت لمس می کنی و بوی خوش دل دادگی را به مشام جان می خری. هویزه…، کربلای دیگری از کربلاهای ایران. ..، و حسین…، هویزه را با نام حسین علم الهدی می شناسیم که در اقتدای به جدّش حسین بن علی(ع)تفسیر زیبای تقدیر و تعبیر دل پذیر زندگی را جاودانه کرد. علایق مادّی و لذیذ و شیرین این دنیایی را با هوشمندی تمام، فدای عاشقی کرد و شیفتگی او برای شهادت در راه خدا، زبانزد همگان شد. هویزه را حسین زنده کرد و نامش را برای همیشه تاریخ جاودانه ساخت.

پرواز عاشقانه

حسین جان! روح بلند و عارف منشانه ات، تاب این دنیای فانی را نیاورد. تو آن چنان شیفته جام وصل بودی که با این که اندک زمانی بیش نبود که آمده بودی، اما عاشقانه بال گشودی و بال در بال ملائک، تا خانه دوست پرواز کردی. تو، دنیای فانی را پیشکش دنیاپرستان نمودی و خود با قلبی سوخته، وجودت را به پیشگاه معشوق ازلی و ابدی ات تقدیم کردی. زمین خاکی را رها کردی و همراه با خداپرستان مخلص که قلب هایشان تنها و تنها به عشق تپش داشت، صداقت زیبایی ها را در آینه ملکوت به تماشا نشستی،آن گاه که روح بلند عاشقت به کهکشان ها پر کشید وجمال بی مثال دوست را با لذتی شیرین به تماشا نشستی. درود خدا وملائک بر روح پاکت باد!

تولد

شهید سید حسین علم الهدی در خانواده ای چشم به دنیا گشود که علم و زهد و تقوا از امتیازات وویژگی های بارز آن بود.وی در سال۱۳۳۷ در اهواز به دنیا آمد. وتحت تعلیم وتربیت پدرو مادری قرار گرفت که از شجره مبارک رسالت بودند. حسین از همان ابتدای تولد، در آغوش گرم والدین خود، از پرتو نور علم و تقوا تغذیه شد و در سایه رسالت بزرگی که پدر بزرگ وارش بر عهده داشت، کلام وحی را در ذره ذره جان خویش جای داد تا یاری رسان تشنگان هدایت باشد و هاله ای از روح بلند اسلام و هدف والای آن را بر عاشقان دین مبین اسلام عرضه دارد و آنان را به دلاوران عرصه دلاوری و حماسه سازی تبدیل سازد و صفحات تاریخ را با نام آنان آزین بندد.

تحصیلات

شهید بزرگ وار سیدحسین علم الهدی، دوران تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه جعفری و تحصیلات متوسطه را در دبیرستان های بزرگمهر و شاه پور اهواز گذرانید و همیشه به عنوان یک شاگرد نمونه و بارز مطرح بود. صدای دل نشین او در هنگام تلاوت کلام آسمانی، و صمیمیت و جذبه خاصی که در وجودش جمع بود، او را هم چون قوه مغناطیسی کرده بود که مشتاقان کوی دوست و آنان را که خواهان استشمام عطر ولایت بودند، به دور خویش جمع و دل های شیفته آنان را شیفته تر می کرد. در سال ۱۳۵۶ یک سال پیش از پیروزی انقلاب، در دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد و در رشته تاریخ به تحصیلات خود ادامه داد. او یکی از پرکارترین و تأثیرگذارترین اعضای گروه دانشجویان خط امام رحمه الله به شمار می آمد.

پدر بزرگ وار شهید

شهید علم الهدی در دامان پدرو مادری برخوردار از فضایل و کمالات معنوی پرورش یافت. شخصیت هایی که سراسر زندگی شان راکه برای خدا و جلب رضایت او قرار داده بودند. عالم ربانی مرحوم آیت الله سید مرتضی علم الهدی، انسانی متین و آرام، خوش روی و خوش اخلاق، و با مناعت طبعی بسیار بالا بود که با دریافت اجازه اجتهاد از عالمان بزرگ عصر خود، هم چون آیت الله محقق اصفهانی معروف به کمپانی، از نجف اشرف به اهواز کوچ نمود و از هم درسان امام خمینی رحمه الله به شمار می آمد. او سراسر زندگی را در راه مبارزه با کفر و تحقق اسلام ناب محمدی گذاشت و همراه با امام و هم گام با یاران آن پیر فرزانه، برای تحقق و پیروزی انقلاب اسلامی، از هیچ کوششی دریغ نورزید و پس از ۷۶ سال زندگانی پربرکت، در اردیبهشت ۱۳۵۲، پس از اقامه نماز شب، به دیدار دوست شتافت. یادش گرامی باد!

مادر گران قدر شهید

مردان بزرگ تاریخ، همیشه در دامان مادرانی پرورش یافته اند که دارای روحیات عالی و صفات کمالی بودند. زنی که در سایه تعالیم جان بخش اسلام، فضیلت های روحی را به کمال رسانیده و با تلاشی خستگی ناپذیر، برای گسترش اسلام حقیقی و خدمت به هم نوعان خود، می کوشد. چنین مادری، در دامان خود فرزندانی را پرورش می دهد که هر یک، بسان ستاره ای درخشان می گردند. حاجیه خانم، سیده بتول جزایری فرزند عالم بزرگ وار مرحوم آیت الله سید محمد جزایری بود که به صفا وصمیمیت و عاطفه ای کم نظیر شهرت داشت. این بانوی بزرگ وار، مورد احترام و تکریم عالمان بزرگ زمان خویش بود. او هیچ گاه نماز شب و مناجات شبانه اش ترک نشد و جلسات تفسیر ایشان که در شب های شنبه برقرار می گردید، سرشار از یاد خدا و خوف ازگرفتاری های آخرت بود. سرانجام پس از سال ها تلاش و فعالیت در عرصه جهاد و انقلاب، آن بانوی جلیل القدر در شب جمعه ۲۲ مهر ۱۳۶۷، به دیدار دوست شتافت و زنان جامعه را به سوگ این پیرو راستین زینب کبری(س) نشانید. یادش گرامی باد!

ویژگی های اخلاقی شهید روحیه مبارزاتی

سراسر زندگی ۲۲ ساله شهید سید حسین علم الهدی، در راه مبارزه با ظلم و دستگیری از مظلومان گذشت. در دوران کودکی و به ویژه در ایام نوروز که اقوام و آشنایان به دیدار آیت الله علم الهدی می شتافتند، شهیدْ کودکان را به دور خود جمع می کرد و در حین بازی، مسایل سیاسی را به آنان می فهمانید. نقل می کنند در نوزده سالگی ایشان، سیل شدیدی در اهواز آمد و رژیم وقت با تبلیغ های فراوان، سعی داشت که اذهان مردم را به سوی خود جلب کند و وانمود نماید که در کمک به سیل زدگان، از هیچ تلاشی دریغ نکرده است، ولی حسین با جمع کردن کودکان ونوجوانان درقالب هیأت های مختلف، آنان را به نقاط سیل زده می برد و خرابی ها را به آن ها نشان می داد و در عمل، تبلیغات رژیم را باطل می کرد و بغض و کینه از رژیم فاسد پهلوی را در قلوب کودکان و نوجوانان جای می داد.

احترام به بزرگ ترها و محبت به کودکان

مردان بزرگ که عاشقانه و عارفانه در راه وصال دوست می کوشند و تنها آرزوی حقیقی شان وصال دوست است،در زندگی خود افرادی نمونه وبارزی هستند که می توانند اسوه دیگران قرار بگیرند.شهید علم الهدی ازجمله مردان بزرگی بود که سراسر زندگی اش اسوه و نمونه بود.او همیشه و در هر شرایطی، شاداب و سرحال به نظر می رسید و هیچ گاه کوچک ترین ناراحت-ی و مشکلی را به داخل منزل س-رایت نمی داد و حت-ی به دیگران سف-ارش می ک-رد که «خستگی خود را به خانه منتقل نکنید». جدّیت و سخت کوشی وی در انجام مسؤولیت هایی که به وی محول می شد، بسیاربارز و مشخص بود.

خلق و خوی جذاب و روحیه ورزش کاری

بزرگان در همه جوانب زندگی، سرمشق و الگویی به تمام معنا بودند ودستورات اسلام را در هر زمینه با دقت و وسواسی خاص اجرا می کردند. شهید علم الهدی که پرورش یافته مکتب اسلام ناب محمدی بود، این گونه تربیت شده بود که با رفتار عادلانه و محبت آمیزش، همگان را به سوی خود جذب می کرد. در ضمن مسؤولیت های سنگین، هیچ گاه از توجه به تک تک افراد خانواده غفلت نمی ورزید. محبت وی به گونه ای بود که دیگران را به تعظیم در مقابل این همه مهربانی و صفا و خلوص وا می داشت. برای پیشرفت اسلام، از هر وسیله و راهی که امکان پذیر بود، استفاده می کرد. او حتی با تشکیل گروه هایی از جوانان برای کوهنوردی و نرمش و دیگر ورزش ها، آنان را با مسایل سیاسی روز و مقابله با دشمن آماده می کرد و چهره کثیف و منحوس رژیم را به آنان نشان می داد.

زهد و تقوا

آنان که دعوت شده حق هستند و به مهمانی دوست لبیک می گویند، به یقین به بالاترین درجات معنوی دست یافته اند که حضرت حق آنان را بیش از این در انتظار نگذاشته و به مهمانی خود دعوت می کند. سراسر زندگی این بزرگان، در سایه عبادات الهی، سرشار از آثار و برکات فراوان است. زندگانی ۲۲ ساله شهید علم الهدی، آثاروبرکات حاصل از عبادت و شب زنده داری های آن شهید بزرگ وار را به خوبی نشان می دهد. شب ها بر بام خانه مشغول شب زنده داری و مناجات با خالق خود می شد تا مزاحم استراحت افراد خانواده نشود. معنویت، زهد و تقوا در وجود او موج می زد و از او انسانی عارف ساخته بود.

امتحان الهی

خداوند متعال در هر لحظه از زندگانی، انسان ها را مورد آزمایش قرار می دهد تا میزان صبر و مقاومت آن ها را به خودشان بشناساند. درس آموختگان مکتب الهی، هر لحظه از زندگی، خود را در معرض آزمایش می دانند و همواره در تلاشند تا از این بوته های آزمایش سربلند بیرون آمده و رضایت خدای تعالی را به دست آورند. شهید علم الهدی از آن دسته مردانی بود که لحظه لحظه های زندگی خود را، آزمایش الهی می دانست و از این رو درتمام سال های زندگی کوتاه، اما پر برکت خویش، کوشید تا از این بوته های آزمایش سربلند و پرافتخار بیرون آید. در هر حال خود را در حال امتحان می دید. اوقات خود را بیهوده هدر نمی داد، بلکه می کوشید از لحظه لحظه های آن بهره کافی ببرد.

ساده زیستی و دستگیری از مستمندان

ساده زیستی، قناعت و چشم طمع به مال دنیا نداشتن، از ویژگی های بارز و مشخص مردان خود ساخته است. سید حسین علم الهدی از جمله مردان بزرگی بودکه رفتار متواضعانه و خضوع وخشوعش، زبان زد عام و خاص بود؛ به گونه ای که اگر خود نمی گفت یا دیگران بیان نمی کردند، هیچ کس از مسؤولیت های مهم سیاسی او باخبر نمی شد ونمی فهمید که سیدحسین چه شخصیت مهم و والایی دارد. اودرکنار فرماندهان رده اول جنگ، در جلسات شرکت می کرد و طرح های عالی در زمینه مقابله با دشمن می داد، ولی آن گاه که درمیان بسیجیان قرار می گرفت، آن گونه بود که دیگر بسیجیان ساده بودند. کمک و دستگیری از فقرا و نیازمندان و برطرف کردن نیازهای آن هادر زمینه های مختلف، از دیگر روحیات ایشان بود که در این راه نیز به اجداد طاهرینش، ائمه اطهار(ع) اقتدا کرده بود.

گذشت و بزرگ واری

آن گاه که امیرمؤمنان علی(ع) در بستر شهادت، فرزند بزرگوارش امام حسن(ع) را به حضور طلبید و آخرین صحبت های خود را با او در میان نهاد و فرمود «قاتل را مثله نکنید و همان گونه که او یک ضربت به من زد، یک ضربت به او بزنید» و شیری را که برای حضرت می آوردند به دستور حضرت برای قاتل او نیز می بردند، سید حسین علم الهدی نیز گذشت و بزرگ واری در مقابل خصم را ازمکتب ناب اسلام آموخته بود. او در این راه به اجدادش اقتدا کرده و با دشمنان خود با گذشت و بزرگ واری رفتار می کرد. آن گاه که در پیروزی انقلاب، ساواک منهدم و شکنجه گران آن توسط مردم دستگیر شده و به دادگاه های انقلاب برده شدند، سیدحسین شکنجه گر خویش را که بسیار هم او را آزار داده بود با کمال ایثار و گذشت بخشید و تنها به نصیحت کردن او اکتفا نمود.

مطیع رهبری

شهید سید حسین علم الهدی، از یاران کربلای امام حسین(ع) آموخته بود که مطیع مولا و سرورش باشد و در راه رضایت او، از جان شیرین خود نیز دریغ نورزد. سید حسین با فرمان امام که عدم صلاحیت نمایندگان مجلس وقت را اعلام نمود، تصمیم گرفت فرمان امام مبنی بر باز گرداندن اموال به بیت المال را به اجرا درآورد و با هم کاری و همراهی دوستانش، اعلامیه های امام را تکثیر و پخش کند. فعالیت های انقلابی متعدد او، نشان از این داشت که مطیع محض رهبری و ولایت بوده و از تقدیم جان خود برای برقراری اهداف رهبری هراسی ندارد.

فعالیت های فرهنگی پیش از انقلاب

شهیدسید حسی-ن علم الهدی، تنها یک چهره سیاسی و نظامی نبود،ب-لکه یک نیروی فرهنگی توانا برای جامعه محسوب می شد.او از هر فرصتی برای مطالعه کتاب های مختلف استفاده می کرد ودرزمینه های گوناگون مذهبی،اجتماعی وسیاسی،دارای اطلاعات فراوانی بود.او با ایجاد کانون فکری جوانان که همان جلسات وسخن رانی وقرآن درمسجد بود، درافشای هر چه بیش تر ماهیت دروغین رژیم کوشید وبا تشکیل انجمن اسلامی دانشوران در اهواز که به همّت جوانان متعهد و دل سوز این شهر تشکیل شده بود، فعالیت های فرهنگی خود را رنگی تازه بخشید و در راه تحقق اهداف اسلامی گامی نو برداشت.

فعالیت های فرهنگی پس از انقلاب

شهید علم الهدی که پیش از پیروزی انقلاب و در زمان طاغوت، فعالیت های فرهنگی بی شماری را انجام داده و در راه شناساندن اسلام واقعی به جوانان، تلاش بی وقفه ای می نمود، پس از پیروزی انقلاب نیز به این فعالیت ها ادامه داده و در زمینه فرهنگ اسلامی ایرانی، بسیار کوشش و تلاش نمود. او در اولین کمیته انقلاب که در اهواز تشکیل شد، از مهم ترین افرادی بود که نقش بسیار مهم و حس-اسی داشت. عضو اولین شورای تشک-یل دهن-ده سپاه پاسداران خوزستان بود و در کلاس هایی که در سپاه پاسداران، جهاد سازندگی و دانشگاه اهواز برگزار می شد، به تدریس عقاید وتاریخ اسلام و نهج البلاغه می پرداخت.سخن رانی در مجالس عمومی، نماز جمعه ها وراه پیمایی ها، برگزاری کلاس های مختلف وپرورش شاگردان بسیاردر کلاس های مختلف، به همراه مطالعات و تحقیقاتی که خودش انجام می داد، از دیگر فعالیت های فرهنگی او بود. آن شهید در حالی که تنها ۲۲ سال داشت برنامه ای یک ساعته در مورد غزوات پیامبر صلی الله علیه و آله اجرا می کرد که از رادیو اهواز پخش می شد.

فعالیت در دانشگاه

فعالیت های سیاسی و فرهنگی شهید علم الهدی در دانشگاه فردوسی مشهد، که در مدت زمان کوتاه اقامت وی در این شهر مقدس صورت می گرفت، از دیگر جنبه های مثبت زندگی ایشان است. مطالعه و تحقیق کتاب های تاریخی و یادداشت برداری از آن ها، برقرار کردن کنفرانس های متعدد در دانشگاه، بیان اهداف مقدس امام برای دانشجویان،ونیز قاطعیت و صراحت لهجه شهید در بیان مطالب خود و جرأت و شهامت وی در مقابل استادانی که اندیشه های انحرافی داشتند، باعث شد تا شهید علم الهدی در دانشگاه و شهر مشهد مورد توجه عام و خاص قرار گرفته و اتاق کوچک وی، محل رفت و آمد عده کثیری از دانشجویان شود. همگان از اساتید تا دانشجویان، بادیده احترام به این شهید عالی مقام که تنها یک سال و نیم را در مشهد سپری کرده بود، می نگریستند. درهمان روزها که سید حسین دوران دانشجویی خود را سپری می کرد، با حضور در جلسات مقام معظم رهبری و شهید هاشمی نژاد و دیگر بزرگان حوزه، سعی می کرد میان دو قشر دانشجو و روحانی ارتباط خاصی برقرار سازد.

فعالیت های سیاسی پیش از انقلاب

شهید سیدحسین علم الهدی بارها توسط ساواک دستگیر و شکنجه شد. درهر بار که توسط ساواک دستگیر می شد، شکنجه های سختی را تحمل می کرد، ولی دم بر نمی آورد و شکایتی نمی کرد؛ زیرا هدفش بسیار والا بود و او برای رسیدن به آن اهداف الهی، از هیچ گونه فداکاری دریغ نمی کرد. شهید در خاطرات خود می گوید: «آن زمان که در دست ساواک اسیر بوده و مورد شکنجه های مختلف قرار می گرفتم، بر اثر شکنجه به وسیله دستگاه های الکتریکی و شلاق و…، تمام بدنم مجروح می شد و کف پاهایم نیز به حدی تاول داشت که نمی توانستم آن را بر زمین بنهم». البته با وجود این سختی ها، سیدحسین هیچ گاه برای رسیدن به هدف بزرگش که همان برقراری حکومت اسلامی بود، احساس خستگی و شکایت نکرد و عاشقانه سختی ها و مشکلات را به دوش کشید.

مبارز نستوه

شهید سیدحسین علم الهدی، مبارزی نستوه و مقاوم بودکه راز عاشقی را از کربلای حسین( آموخته و دریافته بود که برای رسوایی یزید زمان، حتی از دادن جان خود دریغ نورزد. در سال ۱۳۵۳ که اوج اختناق رژیم و حاکمیت ساواک بود، سید شهید به همراه دیگر یارانش، گروهی دویست نفری از دانش آموزان را جمع کردند و در عاشورای حسینی برضد رژیم فاسد پهلوی دست به تظاهرات زدند و حیرت و تعجب مردمان را برانگیختند و با پشت کردن به مجسمه شاه که در میدان شهر بود، نفرت خود را از شاه ایران به رخ کشیدند. حسین در این تظاهرات توسط ساواک دستگیر شد و به مدت چهار ماه در اسارت این سازمان مخوف پهلوی بود. او با وجود شکنجه های بسیار، هیچ گاه در مقابل آنان سر تسلیم فرود نیاورد و قرآن را لحظه ای از خود جدا نکرد تا آن که بزرگان و رؤسای این سازمان کثیف و مخوف پهلوی، در مقابل این همه عظمت روحی سر تعظیم فرود آورده و او را آزاد کردند.

هم کاری شهید با گروه موحدین

در سال ۱۳۵۷ که اوج درگیری های مردم با رژیم بود و حرکت انقلاب به رهبری پیر فرزانه امام خمینی رحمه الله به اوج خود می رسید، گروه موحدین که حسین علم الهدی نیز با این گروه فعالیت های بی شماری داشت، زمینه داخلی را برای حضور امام آماده می کردند و سعی در پاک سازی سرزمین مقدس ایران از وجود منحوس و زشت طاغوتیان داشتند. در این میان، حسین نقشی برجسته داشت. تخریب کنسولگری عراق به دلیل جسارت به حضرت امام، از فعالیت های این گروه بود که سید حسین نیز در آن، هم کاری لحظه به لحظه داشت. نیز آن گاه که مسجد جامع کرمان توسط ساواک به آتش کشیده شد و قرآن ها را سوزاندند، این فاجعه اسفناک قلوب سوخته مردم ایران را چنان به درد آورد وموجب تحریک بیش تر مردم شد و گروه موحدین با عملیات های قهرمانانه خود، مشتی محکم بر دهان ساواک کوبید و برای انجام عملیات انفجار شهربانی کرمان، سید حسین شب های زیادی را در سرمای کرمان در اط