پاورپوینت کامل مهدی موعود(عج)؛ یوسف زهرا علیهما السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مهدی موعود(عج)؛ یوسف زهرا علیهما السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مهدی موعود(عج)؛ یوسف زهرا علیهما السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مهدی موعود(عج)؛ یوسف زهرا علیهما السلام ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

ضرورت تشبیه[۱]

از آن جا که مسایلی چون اعتقاد به مهدی موعود(عج) و غیبت و ظهور ایشان، به ظاهر پدیده نو و بی سابقه به نظر می آمده و بهانه ای برای انکار آن از سوی برخی افراد می شد، امامان معصوم علیهم السلام در برابر این اندیشه، کوشیده اند با بیان موارد مشابهی که در تاریخ گذشته، به ویژه تاریخ پیامبران الاهی، رخ داده است، مسأله غیبت و دیگر مفاهیم مربوط به آن را برای مسلمانان آن عصر، قابل درک وعادی جلوه دهند.

حضرت یوسف علیه السلام یکی از پیامبرانی است که امام مهدی(عج) در روایات از جهت های گوناگون به ایشان تشبیه شده و در زبان دوستان آن حضرت، لقب یوسف زهرا علیهاالسلامبرای آن بزرگوار بیان شده است.

گفتند خلایق که تویی یوسف ثانی

چون نیک بدیدم، به حقیقت، بِه از آنی

حافظ

غیبت

برجسته ترین همانندی میان امام مهدی(عج) وحضرت یوسف علیه السلام، غیبت آن دو بزرگوار است. امام محمدباقر علیه السلام به محمدبن مسلم، یکی از یاران نزدیک خود فرمود:«ای محمد بن مسلم، قائم آل محمد(عج) با پنج تن از پیامبران شباهت دارد: یونس پسر متی، یوسف پسر یعقوب، موسی، عیسی و محمد صلی الله علیه و آله،… اما شباهت او به یوسف، در غیبت او از خویشاوندان دور و نزدیک و از برادران خود است»[۲]. نکته دیگر این که، امام زمان(عج) نیز همانند حضرت یوسف علیه السلام، از همان کودکی و در حالی که تنها پنج سال داشت، غیبت صغرای خویش را آغاز کرد.

حضور

برادران یوسف برای خرید آذوقه به مصر آمدند و به بارگاه یوسف وارد شدند. حضرت یوسف علیه السلام، در اولین نگاه و گفت و گو، آنان راشناخت، ولی آنان یوسف را نشناختند و بی آن که به هویت یوسف پی برند، با وی گفت و گو کردند و داد و ستد نمودند.[۳]

یوسف زهرا(عج) نیز، در میان مردم حضور دارد، ولی مردم او را نمی شناسند. برخی براین باورند که غیبت امام مهدی(عج) به معنای زندگی ایشان در آسمان یا جهانی دیگر است، ولی این دیدگاه برخطاست. حضرت در میان مردم رفت و آمد می کند و در کوچه و بازارها قدم می گذارد. امام صادق علیه السلام در این باره می فرماید:«چرا مردم منکرند که خداوند عزوجل، با حجت خود، همان کاری را بکند که با یوسف کرد؟ او در بازارهای شان راه می رود و برفرش های آنان گام می نهد، ولی مردم او را نمی شناسند، تا هنگامی که خداوند به او اجازه دهد که خود را معرفی کند، همان گونه که به یوسف اجازه داد».[۴]

زیبایی و بخشندگی

یکی از صفات بارز حضرت یوسف علیه السلام که ضرب المثلی برای زیبا رویان شده، زیبایی ایشان است. هم چنین آن پیامبر بزرگ، در بخشندگی همانندی در روزگار خود نداشتند. یوسف زهرا(عج) نیز همان گونه که حضرت یوسف در زیبایی و بخشندگی شهره آفاق بود، به بالاترین درجه این دو ویژگی آراسته شده است.

یکی از یاران امام باقر علیه السلام از آن حضرت چنین نقل کرده است: «صاحب این امر (حضرت مهدی(عج))، با چهار پیامبر شباهت هایی دارد،… که شباهت او با یوسف، در زیبایی و بخشندگی است».[۵]

بیم از دشمن

حضرت یوسف علیه السلام در عالم خواب دید که یازده ستاره و خورشید و ماه در برابرش سجده می کنند، ولی به سفارش پدرْ از ترس مکر برادران، رؤیای خویش را نهان کرد.[۶] یوسف زهرا(عج) نیز همین گونه است؛ یعنی به دلیل هراس از دشمنان، نام مبارکش پنهان شد. ابوخالد کابلی، از یاران امام باقر علیه السلام می گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم: نام مبارک او (حضرت مهدی(عج)) را بگویید تا او را به نام بشناسم. حضرت فرمودند: ای اباخالد، به خدا سوگند پرسش زحمت انگیزی از من پرسیدی و درباره مسأله ای سؤال کردی که اگر گفتنی بود، به یقین به تو می گفتم».[۷]

ستم بدخواهان

دلیل غیبت و دوری یوسف علیه السلام، ستم برادران در حق او بود که از روی حسادت، به چاهش افکندند.[۸]

یکی از حکمت های غیبت یوسف زهرا(عج) نیز، ستم حاکمان و طاغوت های خون آشام در حق آن حضرت است. زُراره می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: قائم (عج) پیش از قیامش، غیبتی دارد. عرض کردم: فدایت شوم، چرا؟ امام با اشاره به شکم و گردن مبارکشان فرمودند: برای حفظ از کشته شدن.[۹]

طاغوتیان عصر ما نیز در شمار و قدرت نظامی و نیز جنایت پیشگی، کم تر از طاغوتیان عصر ائمه علیه السلام نیستند. از این رو، باید به انتظار روزی نشست که یاوران کارآمدی برای مهدی موعود(عج) پرورش یابند که سپر بلای حضرت گردند و ایشان را از گزند حوادث زمان، محافظت کنند.

ریزش یاران

برادران یوسف علیه السلام، با حسادتی که از او در دل داشتند و کینه فراوان حاصل از آن، خوبی های او را نمی دیدند و او را به چاه افکندند.

برخی از به ظاهر مسلمانان نیز، به هنگام رویارویی با یوسف زهرا(عج)، به روی حضرت شمشیر می کشند، زیرا سینه هاشان آکنده از کینه است، یا خود را از آن حضرت بیش تر دوست می دارند و یا این که خودشان را زمامدار امور خویش می پندارند و در برابر حضرت موضع می گیرند.

امام صادق علیه السلام در این باره فرمودند: «قائم(عج)، در پیکار خود با چنان چیزی رو به رو خواهد شد که رسول خدا صلی الله علیه و آله با آن روبه رو نگردید؛ رسول خدا صلی الله علیه و آله در حالی به سوی مردم آمد که آنان، بت های سنگی و چوب های تراشیده را می پرستیدند، ولی قائم(عج) چنان است که بر او می شورند و کتاب خدا را بر ضد او تأویل می کنند. آن گاه به استناد همان تأویل (نادرست)، با او به جنگ بر می خیزند».[۱۰]

رویش یاران

اگر چه حضرت یوسف علیه السلاماز سوی برادران خود رنج ها کشید، ولی در مقابل، عده ای با دیدن او شاد گشتند و از سوی دیگران مورد پذیرایی واقع شد.[۱۱]

یوسف زهرا(عج) نیز، در مقابل مسلمانان نادان و خوارج زمان، با گروهی غیرمسلمان که از فطرتی پاک برخوردارند روبه رو می شود که از دیدن ایشان مسرور گشته و آماده جان فشانی می گردند. امام صادق علیه السلام در این زمینه می فرماید: «چون قائم(عج) به پا خیزد، کسی که خود را اهل این امر می پنداشته، از این امر بیرون می رود و در مقابل، افرادی [که قبلاً یگانه پرست نبودند] مانند خورشیدپرستان و ماه پرستان به او می پیوندند».[۱۲]

بهای اندک

کاروانیانی که یوسف را یافتند، او را به بهای اندکی فروختند؛ زیرا از ارزش آن دُرّ یگانه آگاهی نداشتند.[۱۳] برخی از مسلمانان نیز، به دلیل ناآگاهی از مقام و منزلت حضرت مهدی(عج) و از سر هواپرستی و دنیاخواهی، افتخار محبت و خدمت به آستان او را، به بهای اندکی فروخته و رشته پیوند خود را گسسته اند. تاریخ، نمونه های فراوانی از این مردمان به یاد دارد که برای نمونه، می توان از ابوطاهر محمد بن علی بن بلال نام برد که به طمع اموالی که از حضرت مهدی(عج) نزد او بود، آن را به دومین نائب امام نسپرد و مدعی شد که خود وکیل حضرت است. حضرت مهدی(عج) نیز با ارسال نوشته ای، او را نفرین کرد.[۱۴]

بردباری

نخستین واکنش حضرت یعقوب علیه السلام به هنگام غیبت یوسف علیه السلام، در پیش گرفتن صبر نیکو و یاری جستن از پروردگار بود؛ شیوه ای که بر دوست داران و منتظران یوسف زهرا(عج) نیز پیشنهاد شده است. امام رضا علیه السلام در این باره فرمود:«به خدا سوگند، آن چه چشمانتان را به سویش می دارید و منتظرش هستید، رخ نخواهد داد تا این که پاک سازی و جداسازی شوید، و از شماجز اندکی (صابر و شکیبا و منتظر ظهور) باقی نخواهد ماند».[۱۵]

یکی از یاران امام صادق علیه السلام نیز می گوید: به امام عرض کردم: فدایت شوم! این امر (قیام قائم(عج)) چه زمانی رخ خواهد داد و آیا به درازا کشیده است؟ حضرت فرمود: «آرزومندان خطا کردند، شتاب جویان هلاک شدند و آنان که تسلیم اند، نجات یافتند و به سوی ما باز خواهند گشت».[۱۶]

امید و ناامیدی

چون خورشید یوسف در پس ابرهای غیبت فرو رفت، یعقوب هرگز امید خود را از دست نداد و از رحمت الاهی و بازگشت یوسف ناامید نشد و از خداوند درخواست می کرد که به زودی یوسف را ببیند.[۱۷] اما در مقابل، برادران یوسف، با آن که او را به امید یافتن وی از سوی قافله ای در چاه انداخته بودند و احتمال زنده بودنش را می دادند، یوسف را از یاد بردند و چون یعقوب از یوسف یاد می کرد، پدر را سرزنش می کردند.[۱۸] در مسأله غیبت حضرت مهدی(عج) نیز، برخی که از هدایت الاهی برخوردارند، پیوسته ظهور او را انتظار می کشند و هرگز از رحمت حق، ناامید نمی شوند و زبان حالی چنین دارند: «(خدایا،) یاد او، انتظار او، ایمان به او، باور شدید به ظهور او، دعا برای او و توجه به او را در ما به فراموشی نسپار».[۱۹] در مقابل، گروهی محروم ازدرک حقایق، به آمدنش امید ندارند و حتی گاه وجودش را انکار می کنند.

دسیسه ها

یوسف علیه السلام با توطئه های گوناگونی چون به چاه افکندن، به بردگی رفتن، تهمت ناپاکی شنیدن و زندان روبه رو شد، ولی با این حال، خواست خداوند برآن بود که تمام نقشه ها، ناکام بماند. دشمنان، برای یوسف زهرا(عج) نیز توطئه های فراوان و نقشه های شومی برنامه ریزی کرده بودند، ولی اراده الاهی بر رهایی او از همه فتنه ها تعلق گرفت.

امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: «بنی امیه و بنی عباس چون دریافتند که گردن کشان آنان، به دست مهدی ما از میان می روند، با ما بنای دشمنی نهادند. آنان برای کشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله و نابودی نسل او، شمشیرهای خود را از نیام در آوردند تا مهدی(عج) را بکشند، ولی خداوند امر او را از ستمکاران پنهان کرد و نورش را گستراند، هر چند که مشرکان از آن بیزار بودند».[۲۰]

هدایت گری

یوسف، به هنگام غیبت و آن گاه که در زندان بود نیز از رسالتی که در برابر مردم برعهده داشت، غافل نشد. هنگامی که دو یار زندانی یوسف، خواب خود را برای او بیان کرد