پاورپوینت کامل شهادت سردار مهدی باکری ۳۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل شهادت سردار مهدی باکری ۳۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادت سردار مهدی باکری ۳۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادت سردار مهدی باکری ۳۴ اسلاید در PowerPoint :

مروارید دجله

تولد و تحصیلات

شهید مهندس مهدی باکری، در ۳۰ فروردین ۱۳۳۳، در خانواده ای مذهبی، در شهر میاندوآب دیده به جهان گشود. مهدی، دوره دبستان و دبیرستان را در ارومیه به پایان رسانید. در سال آخر دبیرستان، هم زمان با شهادت برادرش، علی به دست ساواک، وارد جریان های سیاسی شد.[۱]

پس از پذیرش در رشته مکانیک دانشگاه تبریز، مرحله جدیدی از زندگی علمی و سیاسی او آغاز گردید. باکری در دانشگاه، دانشجوی موفقی بود، ولی هرگز تحصیل، موجب دور شدن او از فعالیت های سیاسی و مبارزات انقلابی اش برضد رژیم پهلوی نشد.

فعالیت های سیاسی پیش از انقلاب

مهدی باکری با ورود به دانشگاه، مبارزه مستقیم برضد رژیم پهلوی را به طور جدی در پیش گرفت.[۲] مطالعه کتاب ولایت فقیه امام خمینی رحمه الله نیز نقش مهمی در شکل گیری شخصیت وی داشت.[۳] فعالیت های انقلابی او در دوران دانشجویی، زمانی شکل گرفت که اگرچه دانشجویان متعهد و مسلمان کم نبودند، ولی جوّ حاکم بر جامعه آن روز، مانع از انجام تعهدات اسلامی بسیاری از دانشجویان از جمله باکری بود. مبارزه با گروه های سیاسی منحرف و هماهنگی و آموزش نیروی مردمی و انقلابی از کارهایی بود که جوانان پرشور و انقلابی آن دوره به شکل مخفیانه بر عهده داشتند.

فعالیت در گروه های انقلابی ضدرژیم

مهدی باکری پس از گرفتن مدرک مهندسی، از ادامه تحصیل صرف نظر کرد. او فهمیده بود که برای ادامه مبارزه بر ضد رژیم پهلوی، باید از محیط دانشگاه خارج شود. وی با درک درست وضعیت جامعه خود می کوشید روح آماده جوانان را از راه رشد افکار اسلامی و بالا بردن ارزش های معنوی و باورهای دینی زنده کند. او همچنین در تجهیز نیروهای مردمی بسیار تلاش می کرد. به همین منظور، برادر کوچکش، حمید را که بعدها به خیل شهیدان گران قدر جنگ تحمیلی پیوست، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور فرستاد. البته تحصیل در آلمان، در واقع برای دیدن دوره آموزش نظامی و تهیه سلاح و مهمات و رساندن به مرزهای ایران صورت می گرفت. این دو برادر، فعالیت های مخفیانه گسترده ای انجام دادند که از آن جمله می توان به برپایی تظاهرات ضدپهلوی در پانزدهم خرداد ۱۳۵۴ و ۱۳۵۵ شهر تبریز اشاره کرد. پس از آن، مهدی باکری بارها دستگیر و به اداره امنیت برده شد. البته هر بار چون مدرکی بر ضد او نداشتند، تحت نظر آزاد می شد.[۴]

پیروزی انقلاب اسلامی

هم زمان با پیروزی انقلاب اسلامی، مهدی باکری خود را یکسره وقف تثبیت نظام جمهوی اسلامی کرد. او در سازمان دهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نقش فعالی داشت.[۵] او همچنین در جهاد سازندگی فعالیت می کرد و مدتی نیز در دادستانی دادگاه انقلاب ارومیه به انجام وظیفه پرداخت. جالب این است که او برای هیچ کدام از این شغل ها حقوق نمی گرفت. او با داشتن مسئولیت های دولتی، لحظه ای از آرمان های انقلابی اش دور نشد و اسلحه به دست در دل کوهستان های کردستان، به مقابله با توطئه گران ضدانقلاب شتافت. شهید باکری پس از آغاز جنگ تحمیلی نیز شهر و دیار خود را ترک کرد و در عملیات های مختلف، نقش فعال و اساسی ایفا کرد.

حماسه های ماندگار

باکری از جمله افرادی بود که پست و مقام، مانع انجام تعهدات مذهبی شان نمی شود. پس از آغاز جنگ تحمیلی، مسیر اصلی او مشخص گردید. ابتدا به منطقه عملیاتی غرب کشور رفت و فرماندهی عملیات سپاه را برعهده گرفت و در پاک سازی آن منطقه از مزدوران ضدانقلاب، کوشش بسیار کرد. پس از آن نیز در عملیات های گوناگون، مانند فتح المبین، رمضان، مسلم بن عقیل، والفجر مقدماتی، والفجر یک، چهار و عملیات حماسی خیبر و چند عملیات دیگر از خود رشادت های بسیار نشان داد.[۶]

زخمی عشق

مهدی باکری، غیورمرد صحنه های آتش و خون بود. او در میدان نبرد بر ضد دشمن تا دندان مسلح، به شوق شهادت چنان می جنگید که زخم های وارد به بدنش، لحظه ای او را از اندیشه پیروزی حق بر باطل جدا نمی کرد. شهید باکری با آنکه چندین بار در عملیات های گوناگون، از ناحیه چشم، کمر و کتف آسیب دیده بود، ولی هربار پس از استراحت کوتاهی، دوباره به دنیای روشن و پر از مهر هم سنگرانش قدم می نهاد؛ جایی که هرچه بود، خدا بود و عشق در راه وصال او.

شهادت حمید باکری

در عملیات حماسی خیبر، حمید باکری، غریبانه در جزیره مجنون به شهادت رسید. مهدی در نامه ای به خانواده، شهادت حمید را نتیجه عنایت خداوندی دانست. با شهادت حمید باکری، رزمندگان در پی این بودند که پیکر پاک او را به پشت خط مقدم بیاورند. وقتی این موضوع را به مهدی گفتند، در پاسخ گفت: «اگر می توانید شهدای دیگر را هم به عقب برگردانید، حمید را هم بیاورید، وگرنه هیچ فرقی بین حمید و دیگران نیست. اگر شهدا را نمی شود به عقب بیاورید، پس حمید هم کنار دوستان شهیدش باشد، بهتر است».[۷]

فروتنی

شهید گران قدر، مهندس مهدی باکری همیشه خود را بسیجی می دانست. او واقعاً هم بسیجی بود و به اندازه بسیجیان حقوق می گرفت. با آنکه فرمانده لشکر بود، می ترسید مبادا در تعریف کردن و گفتن این مراتب، غرور آنی تمام اجرهایش را از بین ببرد. حتی نزدیک ترین افراد لشکر هم نمی دانستند او مهندس است.[۸] شهید بزرگوار سپهبد صیاد شیرازی درباره او چنین می گفت: «من تا سال ها ن

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.