پاورپوینت کامل قصه «مِریکردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری»;مقایسه روایتِ مولوی باروایاتِ غزالی، نظامی، انوری وداعیِ حَسَنی ۷۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قصه «مِریکردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری»;مقایسه روایتِ مولوی باروایاتِ غزالی، نظامی، انوری وداعیِ حَسَنی ۷۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قصه «مِریکردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری»;مقایسه روایتِ مولوی باروایاتِ غزالی، نظامی، انوری وداعیِ حَسَنی ۷۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قصه «مِریکردن رومیان و چینیان در علم نقاشی و صورتگری»;مقایسه روایتِ مولوی باروایاتِ غزالی، نظامی، انوری وداعیِ حَسَنی ۷۲ اسلاید در PowerPoint :
۱
درآمد
حکایتِ «مِری کردن رومیان و چینیان در علمِ نقاشی و
صورتگری» یکی از دلاویزترین و معروف ترین داستان هایِ تمثیلیِ مولوی است. از
این قصه، روایت های دیگری در آثار سایر نویسندگان و سخن سرایان فارسی آمده
است که از آن جمله اند روایاتِ امام محمد غزّالی، نظامیِ گنجوی، انوریِ ابیوردی
و مرتضی داعی حسنی. (فروزانفر، ۱۳۷۷، ص ۱۳۴)
از آنجا که سخنوران یاد شده، همگی، از نظر زمانی بر مولوی
تقدم دارند، امکان اینکه مضمون این داستان به توارد به ذهن مولوی خطور کرده
باشد. بسیار کم و در مقابل، احتمالِ اقتباس آن زیادتر است.(۱)
در این مقاله، روایت های مذکور، به ترتیبِ تقدّمِ زمانی،
نقل و وجوهِ تشابه و افتراق آنها تحلیل می شود و به پیامِ مشترک آنها اشاره
می شود. در این میان، روایت مولوی، با توجه به اهمیت و شهرتِ آن، به نحوِ
مبسوط تری بررسی می شود.
کلیدواژه:
توارد، تزکیه، علمِ حضوری، علمِ حصولی، بی رنگی،
علم الیقین، نبوتِ به کسب، نبوتِ عطایی، اهلِ صیقل، محو، فقر.
۱. روایتِ امام محمد غزالی (تولد:۴۵۰ ــ وفات: ۵۰۵ ه . ق.)
تا آنجا که آگاهی داریم قدیم ترین روایت از داستانِ مسابقه
رومیان و چینیان در نقاشی، در کتاب «احیاء علوم الدینِ» غزالی (جلد سوم، ربع
مهلکات، کتاب شرح عجایب دل) آمده است. با توجه به مدخلِ داستان که با عبارت «در
حکایت آمده است…» آغاز می شود، می توان احتمال داد که این داستان، مخلوق
غزّالی نبوده و وی آن را از حکایتی که در زمان او در افواه و یا در آثار مکتوب
رایج بوده، اقتباس کرده است.
پیامِ موردِ نظرِ غزالی از نقل این داستان، در توضیحاتی که
قبل و بعد از شرح آن آمده، بیان شده است. در مقدمه داستان در این خصوص چنین
می خوانیم:
پس فرقِ بین علم هایِ انبیا و اولیا و میانِ علم هایِ حکما
و علما آن است که علمِ انبیا و اولیا از درونِ دل آید، از دری که سویِ عالمِ
ملکوت گشاده است؛ و علمِ حکما و علما از درِ حس ها، که سویِ عالمِ مُلک باز شده
است … عملِ علما آن است که نفسِ علم ها کسب کنند و آن را به دل رسانند؛ و
عملِ اولیایِ صوفیه آنکه [تنها] دل را روشن و پاک و صافی و مصقول گردانند.(۲)
و امّا شرحِ داستان به روایتِ غزالی:
… در حکایت آمده است که اهل چین و اهل روم در خدمتِ یکی
از پادشاهان به کمال استادی و وفورِ حَذْق در صناعتِ نقاشی مفاخرت کردند. پس،
رأیِ پادشاه بر آن قرار گرفت که هر دو فریق صُفّه ای را نقش کنند، یک جانب اهل
چین و یک جانب اهل روم، و پرده ای میان ایشان آویخته شود تا بر کارِ یکدیگر
اطلاع نیابند و اهلِ روم از رنگ های غریب چندان جمع کردند که در شمار نیاید و
اهل چین بی رنگ در رفتند، و به روشن کردن و زدودنِ جانب خود مشغول شدند. و چون
اهل روم از نقاشی فارغ آمدند، اهل چین دعوی کردند که ما نیز بپرداختیم. پادشاه
تعجب فرمود که بی رنگ چگونه بپرداختند. و چون این سخن با چینیان تقریر کردند
ایشان گفتند که شما را بر کار اِحاطَتی نیست، پرده بر باید داشت تا صحّتِ دعوی
ما روشن شود. چون پرده برداشتند عجایبِ دستکاری رومیان با زیادتِ روشنی و
دَرَفشانی در جانبِ چینیان ظاهر شد زیرا که از بسیاریِ زدودن، چون آینه روشن
گشته بود؛ پس جانب ایشان به سببِ مزید صفا خوب تر نمود. (غزّالی، ۱۳۶۸، جلد
سوم، ص ۴۶)
غزّالی، سپس، به نتیجه گیری از داستان می پردازد و تلاش اولیاء را در مقام
تزکیه نفس و تصفیه دل به کارِ چینیان تشبیه می کند که با صیقلی دادن صفه خود
موجب شدند که نقش های زیبای صفّه رومیان، عینا و بلکه به گونه ای شفاف تر، بر
سطح صاف و زدوده صفه آنها منعکس شود.
…پس، همچنین عنایتِ اولیاء در تطهیر و تزکیت و جلا و
تصفیتِ دل باشد تا حقِ صریح با نهایت روشنی در آن بِدَرَفشد؛ چنانچه چینیان
کردند و عنایتِ علما و حکما در آنکه نقشِ علم ها در دل حاصل کنند. (همان مأخذ)
۲. روایت اوحدالدین انوری (تولد؟ ــ وفات:احتمالاً ۵۸۳ ه .
ق.)
انوری، ضمن قطعه ای کوتاه تحت عنوان «فی الحکمه و الموعظه»
داستان مزبور را با اندک تفاوتی ارائه کرده است: به موجب روایت وی، مسابقه
نگارگری بین رومیان و چینیان به وقوع نمی پیوندد بلکه بین دو استاد نقّاشِ چینی
در می گیرد.
صفه ای را نقش می کردند نقّاشان چین
بشنو این معنی کزین بهتر حدیثی نشنوی
اوستادی نیمه ای را کرد همچون آینه
اوستادی نیمه ای را کرد نقشِ مانوی
تا هر آن نقشی که حاصل باشد اندر نیمه ای بینی اندر نیمه ای دیگر چو اندر
وی روی
(دیوان انوری، ۱۳۳۷، ص ۷۴۳)
انوری، پس از این شرحِ مختصر و مفید، بلافاصله به تشبیه و
استنتاج می پردازد و آدمیان را مخاطب می سازد تا یکی از دو شیوه مذکور را
برگزینند.
ای برادر خویشتن را صفه ای دان هم چنان
هم به سقفی نیک عالی، هم به بنیادی قوی
باری اَر آن نیمه پرنقش نتوانی شدن
جهد آن کن تا مگر آن نیمه دیگر شوی
۳. روایتِ نظامی گنجوی (تولد حدود ۵۳۰ ـ وفات ه . ق. ۶۱۴)
نظامی در اثرِ معروف خود «شرفنامه» (= بخشی از اسکندرنامه)
که در قالب مثنوی سروده شده حکایت مزبور را به شیوه ای بس دلنشین و با عبارات و
تعابیری به غایت بلیغ و فصیح منظوم ساخته و همانند غزّالی، صورتگری را به
رومیان و آینه کاری را به چینیان نسبت داده است. در این روایت، در قیاس با
روایات قبلی، تغییرات و اضافات قابل ملاحظه ای مشاهده می شود. شایان توجه است
که نظامی در این منظومه نسبتا مفصل فقط به داستان سرایی اکتفا کرده و از هر
گونه تشبیه و نتیجه گیری خودداری کرده است.
اینک متنِ روایتِ نظامی:
مناظره رومیان با چینیان در نقاشی
یکی روز، خرّم تر از نوبهار
گزیده ترین روزی از روزگار
به مهمانِ شه بود خاقانِ چین
دو خورشید با یکدگر هم نشین
ز روم و ز ایران و از چین و زنگ
سماطینِ صِف ها برآورده تنگ
به می چهره مجلس آراستهز روی جهان گرد برخاسته
در آن خرّمی های با ناز و نوشرسیده ز لب موج گوهر به
گوش
سخن می شد از کار کارآگهانکه زیرک تران کیستند از جهان؟
زمین خیز هر کشور از دهر چیست؟به هر کشور از پیشه ها
بَهر چیست؟
یکی گفت نیرنگ و افسونگریز هندوستان خیزد اَر بنگری
یکی گفت بر مردمِ شوربختز بابل رسد جادوی های سخت
… یکی گفت نشنیدی ای نقش بینکه افسانه شد در جهان
نقشِ چین
ز رومی و چینی در آن داوریخِلافی برآمد به فخرآوری
نمودند هر یک به گفتار خویشنموداری از نقشِ پرگار خویش
برآن شد سرانجامِ کار اتفاقکه سازند طاقی چو ابرو به
طاق
میان دو ابرویِ طاق بلندحجابی فرود آورد نقش بند
بر این گوشه رومی کند دستکاربر آن گوشه چینی نگارد نگار
نبینند پیرایشِ یکدگرمگر مدّتِ دعوی آید به سر
چو زان کار گردند پرداختهحجاب از میان گردد انداخته
ببینند کز هر دو پیکر کدامنو آیین تر آید چو گردد تمام
نشستند صورتگران در نهفتدر آن جُفته طاق چون طاق جفت
به کم مدتاز کار پرداختندمیان بُر ز پیکر برانداختند
یکی بود پیکر دو ارژنگ رتفاوت نه هم نقش و هم رنگ را
عجب ماند از آن کار نظّارگیبه عبرت فرو ماند یکبارگی
که چون کرده اند این دو صورت نگاردو اَرتَنگ را بر یکی سان گزار؟
میان دو پیکار بنشست شاهدر این و در آن کرد نیکو نگاه
نه بشناخت از یکدگر بازشاننه پی برد بر پرده رازشان
بسی راز از آن در نظر باز جستنشد صورت حال بر وی درست
بلی در میانه یکی فرق بودکه این می پذیرفت و آن می نمود
چو فرزانه دید آن دو بتخانه ربدیع آمد آن نقش فرزانه را
درستی طلب کرد و چندان شتافتکز آن نقش سررشته ای باز
یافت
پادشاه فرمان داد که دیگر بار، پرده ای را بین دو صفّه حایل
کنند:
بفرمود تا در میان تاختند
حجابی دگر در میان ساختند
چو آمد حجابی میان دو کاخ
یکی تنگدل شد یکی رو فراخ
رقم های رومی نشد ز آب و رنگبر آیینه چینی افتاد زنگ
چو شد صفه چینیان بی نگارشگفتی فرو ماند از آن شهریار
پادشاه که از مشاهده محو شدن نقش ها در صفّه چینیان شگفت زده شده بود، پرده
حائل را کنار زد و در نتیجه، نقش ها دوباره ظاهر شدند:
دگر ره حجاب از میان برکشید
همان پیکرِ اوّل آمد پدید
بدانست کان طاق افروخته
به صیقل رقم دارد اندوخته
و بدین ترتیب، راز معما و چگونگی کارِ دو گروه بر وی آشکار شد:
در آن وقت کان شغل می ساختند
میانه حجابی برافراختند
به صورتگری بود رومی به پای مصقل همی کرد چینی سرای
هر آن نقش کان صفه گیرنده شدبه افروزش این سو پذیرنده
شد
بر آن رفت فتوی در آن داوریکه هست از بصر هر دو را یاوری
نداند چو رومی کسی نقش بستگه صَقل چینی بود چیره دست
(نظامی، شرفنامه، ۱۳۸۰، ص ۱۸۶ ـ ۱۸۸)
۴. روایتِ مولفِ «تبصره العوام……»
در کتاب «تبصره العوام فی معرفه مقالات الانام»(۳) منسوب به
سید مرتضی بن داعیِ حَسَنیِ رازی نیز، حکایت مزبور با بیانی بس شیوا و روشن نقل
شده است، با این تفاوت، که برخلافِ روایت های غزّالی و نظامی، صورتگری به
چینیان و آینه کاری به رومیان نسبت داده شده است.
«متن روایت»
… در حکایتی معروف آمده است که نقاشان چین و روم با
یکدیگر مفاخرت کردند نزد سلطانی از سلاطین؛ هر قومی گفتند نقشِ ما بهتر از نقش
ایشان است. سلطان بفرمود بَهرِ هر دو قوم صفه ایست، پرده در میان ببندید و نقش
کنید تا مُمیّزان فرق کنند و دعوی شما به ظهور آید که کدام نقش بهتر کرده اید.
پس، پرده ای در میان صفه بستند و هریکی به کار خویش مشغول شدند چنانکه بر کار
یکدیگر هیچ اطلاعی نداشتند. پس، اهلِ چین نقاشی و قلم کاری کردند در غایتِ خوبی
و کمال که کس مثل آن ندیده بود و اهل روم این طرفِ خویش را صیقل کردند به مثلِ
آینه. چون چینیان از نقش فارغ شدند، پرده از میانه برگرفتند به حضورِ سلطان و
امرایِ دولت. نقش اهل چین عکس انداخت. چون این طرف صیقلی بود و لطافت داشت عکسِ
آن طرف در طرفِ رومیان خوب تر نمود و پسندیده تر افتاد؛ سبب آنکه هر چه در
مقابله آینه بداری، آن صورت در آینه خوش تر نماید و صافی تر.
(مرتضی داعی حسنی، ۱۳۱۳، ص
۱۲۸)
در موخره داستان، مؤلف کتاب، با صراحت، به منظور و هدف خود
از ذکر داستان اشاره کرده است:
… و مقصود از این حکایت آن است که هر که ترکِ علایق دنیا
کرد و به تفکر و ریاضت مشغول شد، صفای اندرون حاصل نمود و مستعدِ قبولِ علومِ
غیبیّه شد و این نبوت بُوَد و گویند آن کس که نبوت به کسب حاصل کرده باشد
فاضل تر باشد از آن که نبوت او عطایی بود…
(همان مأخذ، ص ۱۲۹)
۵. روایت مولانا جلال الدین محمّد مولوی (تولد: ۶۰۴ ه . ق.
ـ وفات ۶۷۲)
در میان روایت هایی که از داستان مسابقه نقاشی بین چینیان و
رومیان نقل شده، روایت مولوی از همه مشهورتر است. چنانکه پیش از این گفتیم در
دو روایت قدیمی تر این داستان (روایات غزّالی و نظامی) این چینیان هستند که سطح
دیوارها را صیقلی می کنند تا تصویرهای نقاشی شده هنرمندان رومی بر آن تجلی
یافته، منعکس شود ولی در روایت مولوی ـ همانند روایتِ مؤلفِ تبصره العوام ـ جای
این دو عوض شده است. این دخل و تصرّف، متناسب با مقاصدی است که مولانا در نقلِ
حکایات در مدِّ نظر دارد.(۴)
مولوی، در نقلِ این روایت، چنانکه شیوه معمول او است، تمثیل
و داستان سرایی را بهانه و وسیله ای برای بیان و تفهیم اندیشه های خود قرار
داده است. برای اینکه پیام مورد نظر وی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 