پاورپوینت کامل زبان ها و فرهنگ ایران باستان در گفت و گو با دکتر محمد تقی راشد محصل ۷۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زبان ها و فرهنگ ایران باستان در گفت و گو با دکتر محمد تقی راشد محصل ۷۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زبان ها و فرهنگ ایران باستان در گفت و گو با دکتر محمد تقی راشد محصل ۷۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زبان ها و فرهنگ ایران باستان در گفت و گو با دکتر محمد تقی راشد محصل ۷۷ اسلاید در PowerPoint :
۴۲
اشاره
دکتر محمد تقی راشد محصل در سال ۱۳۱۸ خورشیدی در بیرجند متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را تا پایان دوره دانش سرای مقدماتی در همین شهر به پایان رسانید. از مهر ماه ۱۳۳۷ تا دی ماه ۱۳۵۱ به عنوان آموزگار و دبیر ادبیات فارسی در بیرجند، مشهد و تهران خدمت کرد. در دیماه ۱۳۵۱ به عنوان عضو هیئت علمی به فرهنگستان زبان ایران انتقال یافت و با همین سمت تا کنون به کار پژوهش و در کنار آن تدریس زبان های ایران باستان ادامه می دهد.
دکتر راشد محصل، تحصیلات دانشگاهی را از سال ۱۳۳۹ در رشته ادبیات فارسی در دانشکده ادبیات دانشگاه فردوسی مشهد آغاز، و دوره های کارشناسی ارشد و دکترای فرهنگ و زبان های باستانی را در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران طی کرد. سپس از پایان نامه دکترای خود در دی ماه ۱۳۵۲ دفاع کرد. در فاصله سال های ۱۳۵۵ تا ۱۳۵۸ یک دوره تکمیلی زبان اوستایی و سنسکریت را نزد پروفسور هلموت هومباخ و ژان کلنز در دانشگاه گوتنبرگ آلمان گذرانید.
تألیفات:
واژه های گویشی د ر نوشته های ابوریحان بیرونی. (با همکاری دکتر صادق کیا).
۱۳۵۳. تهران: انتشارات شورای عالی فرهنگ و هنر.
– درآمدی بر دستور زبان اوستایی. ۱۳۶۳. تهران: انتشارات کاریان.
– گزیده های زادسپرم. ۱۳۶۸. ترجمه متن پهلوی. تهران: انتشارات مؤسسه
مطالعات و تحقیقات فرهنگی تهران. (چاپ دوم این کتاب همراه با واژه نامه،
آوانویسی و یادداشت ها زیرعنوان «وزیدگی های زادسپرم» در سال ۱۳۸۵ به
چاپ رسیده است.)
نجات بخشی در ادیان. ۱۳۶۹. تهران: انتشارات مؤسسه مطالعات و تحقیقات
فرهنگی تهران ( چاپ دوم، ۱۳۸۱، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ).
کتیبه های ایرانی باستان. ۱۳۸۰. تهران: انتشارات دفتر پژوهش های فرهنگی
تهران. (چاپ دوم و سوم، ۱۳۸۰ و ۱۳۸۱).
«اوستا» ستایش نامه پاکی و راستی. ۱۳۸۲. تهران: دفتر پژوهش های فرهنگی
تهران.
زند بهمن یسن.۱۳۷۰. ترجمه متن پهلوی همراه با یادداشت ها. تهران: انتشارات
مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی تهران(چاپ دوم، ۱۳۸۵، پژوهشگاه علوم انسانی و
مطالعات فرهنگی.
سروش یسن (بررسی یسن هفتم). ۱۳۸۲. تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و
مطالعات فرهنگی.
مقاله ها:
از دکتر محمدتقی راشد محصل نزدیک به ۶۰ مقاله به زبان فارسی در نشریه های مختلف منتشر شده است که در زیر به برخی از آنها اشاره می شود:
«پایان جهان بر بنیاد چند متن دینی زردشتی»، مجله چیستا، دی ماه ۱۳۶۴.
«زندگی پس از مرگ به روایت زادسپرم»، مجله چیستا، تیرماه ۱۳۶۵.
«سیاوش مرد تدبیر و خرد»، فرهنگ، کتاب هفتم، پاییز ۱۳۶۹.
«مروری بر رستم و اسفندیار»، مجله دانشکده ادبیات مشهد، پاییز و زمستان
۱۳۶۹ .
«پژوهشگران ما چه کم دارند؟»، پژوهشگران، نشریه پژوهشگاه علوم انسانی،
فروردین ۱۳۷۱.
«تأکید بر نظام شورایی در پژوهشگاه»، پژوهشگران، نشریه پژوهشگاه علوم
انسانی، اردیبهشت ۱۳۷۹.
«ادیان آسیایی در عهد باستان» (معرفی و نقد کتاب)، جهان کتاب، آذر ماه
۱۳۷۶.
«درباره داستانی از پنجه تنتره»، فرهنگ، شماره ۱۷، بهار ۱۳۷۵.
«ادبیات ایران باستان» (معرفی کتاب)، جهان کتاب، آذرماه ۱۳۷۶.
«تجلی گویش های فارسی در تفسیرهای قرآن مجید» (یادنامه استاد احمد
احمدی بیرجندی)، به کوشش مرکز خراسان شناسی مشهد، ۱۳۷۷.
«چه ایرانی را آرزومندیم»، مجله هستی، پاییز ۱۳۷۸.
«بقای فرهنگ ایرانی» (معرفی و نقد مجموعه تاریخ و فرهنگ ایران در عصر
انتقال از دوره ساسانی به دوره اسلامی)، جهان کتاب، ۱۳۸۰.
«سرودی در ستایش اپام نپات»، نامه پارسی، سال هفتم، شماره ۱، بهار ۱۳۸۱.
«یسن سی ام، تأکید بر اختیار و اراده»، نامه پارسی، سال نهم، شماره دوم،
تابستان ۱۳۸۲.
پژوهش های زیر چاپ، در دست چاپ و در دست تهیه:
«دینکرد هفتم» (کار پژوهشی پایان یافته زیر چاپ).
«فرهنگ فارسی میانه، فارسی نو» (کار پژوهشی گروهی پایان یافته).
– «راهنمای آموزش زبان سنسکریت» (طرح پژوهشی پایان یافته).
«راهنمای زبان اوستایی» (در دست تهیه).
پایان نامه ها:
– «بحث درباره آثار شش تن از علمای قهستان»، کارشناسی، ۱۳۴۲.
– «بررسی مهر نیایش و ماه نیایش»، کارشناسی ارشد، ۱۳۴۸.
– «بررسی سروش یشت»، دکترا، ۱۳۵۲.
شما پژوهش هایی در زمینه زبان های باستانی ایرانی انجام داده اید؛ پرسش من این است که ویژگی های زبان های باستانی ایرانی از لحاظ ساختار (نحوی و صرفی) نثر ادبی و یا کلام موزون، به چه شکلی بوده است؟ آیا می توان شباهت هایی را به لحاظ ساختاری و شکلی با زبان امروز فارسی، در آن زبان ها دریافت؟
آثار مکتوب و مدون ایران باستان و میانه مجموعه ای ارزشمند و پربار است که گرچه همه آنها برجای نمانده است و در رویدادهای گوناگون بخش مهمی از آنها نابود شده اما همان اندازه که اکنون در دست است نشان می دهد که در ایران باستان به همه زمینه های زبانی، ادبی و علمی توجه شده است. در آثار نویسندگان سده های نخستین دوره اسلامی مطالبی می بینیم که یا به طور مستقیم برگرفته از نوشته های دوره میانه است و یا آن که بر اساس آنها تألیف و تدوین شده است.
کلام موزون هم در آنها بسیار بوده است. بخش کهن اوستای موجود که گاهان (اوستایی: گاثه) نامیده می شود، هنوز هم صورت شعری خود را نگه داشته است. گاثه که نام این بخش است، خود به معنی «سرود» و «آهنگ» است. وجود شعر در کتیبه های فارسی باستان قطعی نیست اما به گمان برخی از دانشمندان بخش های آغازین برخی از کتیبه ها و چند سطر در کتیبه بیستون شعر هجایی است. چنین به نظر می رسد که شعر دوره باستان بر اساس شماره هجاها بوده است. اما برخلاف شعر عروضی، کوتاهی و بلندی هجاها در وزن تأثیری نداشته است.
در دوره میانه نیز چگونگی شعر چنان که باید روشن نیست اما وجود شعر قطعی است به ویژه مانویان به منظوم بودن کلام توجه خاص داشته اند. درباره وزن شعر در آثار مانوی پژوهش های خوبی انجام شده است. در فارسی میانه نیز برخی کتاب ها به شعر بوده است از جمله «درخت آسوریک» و «یادگارزریران»، در اندرزنامه ها نیز بخش های منظوم بسیاری وجود دارد. شعر دوره میانه نیز اساساً نظمی هجایی داشته است و حتی در نوشته های متأخر به نوعی قافیه نیز در این آثار برمی خوریم. ادامه سنت شعری فارسی میانه را در برخی از نوشته های سده های نخستین اسلامی می توان دید. ادامه سنت شعری ایرانی میانه در ترانه های محلی، جمله ها و عبارت هایی که زیر عنوان فهلویات نام برده شده اند نیز وجود دارد. در متن های فارسی سده های آغازین به شعرهایی برمی خوریم که اشعار عروضی نیستند اما ترکیب شعری دارند؛ این گونه شعرها را باید اشعاری دانست که به سبک و سیاق شعرهای دوره میانه ساخته شده و ویژگی های کهن را حفظ کرده اند.
ما از کلیتی به نام زبان فارسی حرف می زنیم. این زبان در طول تاریخ، تطور و دگرگونی بسیاری را طی کرده است (فارسی باستان، میانه و نو). واژگان و ساختار دستوری این زبان چه تغییراتی کرده است؟ آیا هنوز از نظام واژگانی مشترکی استفاده می کنیم؟ در این میان دستور تاریخی چه نقشی را به عهده دارد؟ آیا این تغییرات به قدری بوده است که تفاوت های قابل ملاحظه ای میان انواع زبان فارسی ایجاد شود که نتوانیم ریشه های مشترک بیابیم یا این ریشه ها اندک اند؟
زبان های دوره باستان یعنی فارسی باستان و اوستایی مانند همه زبان های هم عرض و هم خانواده خود از دید صرفی و نحوی ویژگی هایی داشته اند که آنها را از زبان های دوره میانه متمایز می کند. این ویژگی بیشتر به ساختار صرفی آنها مربوط می شود اما از نظر واژه ها و معانی، ادامه بسیاری از آنها را در دوره میانه و حتی فارسی نو نیز مشاهده می کنیم. صرف، در زبان های میانه و نو به نسبت زبان های باستان ساده تر شده و قواعد آن نقصان پذیرفته است اما مقوله های صرفی در جای خود وجود دارند. به عنوان مثال مبحث ضمیر، فعل، اسم، صفت و فعل در دوره های باستان، گسترشی بیش از فارسی میانه و نو دارند. صرف های متعدد و تغییرات ناشی از اختلاف ریشه ها و ماده ها، در دوره میانه و نو به حداقل رسیده است و از این رو میان مثلاً فارسی باستان و فارسی میانه تفاوت های آشکاری وجود دارد اما از جهت واژه ها و معانی، ارتباط میان صورت های مختلف زبانی بیشتر است، ادامه تحول یافته واژه های باستانی را در دوره های بعد آشکارا می توان دید هرچند در طول زمان هم فارسی میانه و هم فارسی نو از زبان های دیگر نیز وام واژه هایی پذیرفته اند که در دوره باستان پیشینه ای ندارند. زبان فارسی نو از جهت ساختار کلی از طریق فارسی میانه با فارسی باستان ارتباط صرفی دارد و با به کاربستن اصول زبان شناسی تطبیقی می توان بسیاری از واژه هایی را که در کتیبه ها نیامده اند نیز بازسازی کرد و صورت باستانی آنها را شناخت.
دستور تاریخی زبان فارسی در حقیقت بررسی کننده، همین گونه ارتباط ها است و وضعیت زبان فارسی را در طول تاریخ دیرپای آن بررسی می کند، و تدوین اصول صرفی، نحوی و واژگانی را در هریک از دوره های باستان، میانه و نو پی می گیرد، ویژگی ها را قاعده مند می کند، ارتباط زبان را با زبان های دیگر و تأثیر پذیری های مستقیم و غیرمستقیم آن را نشان می دهد و سرانجام همانندی ها و تفاوت های پیکره زبان را در دوره های تاریخی با یکدیگر می سنجد. به این نکته نیز باید توجه داشت که دوره های مختلف تاریخ زبان با دوره های تاریخی منطبق نیستند. درزبان وقتی دوره ای تمام و دوره دیگر آغاز می شود که ویژگی های زبان تغییرپذیرد به گونه ای که صورت های زبانی دو دوره، قابل تفکیک از یکدیگر باشند. تعیین ریشه زبان ها و خویشاوندی آنها نتیجه ملموسی است که از این بررسی ها حاصل می شود.
یکی از مسایلی که در زمینه زبان های باستانی مورد توجه زبان شناسان قرار می گیرد، تصحیح متون باستانی و کهن است که معمولاً کتیبه ها را شامل می شود. تحقیقات شما در این باره در کتابی به نام کتیبه های ایران گردآوری شده است خوانش و بررسی این کتیبه ها و متون کهن چگونه در دریافت و فهم، از زبان های باستانی یاری می رساند و دیگر این که این کتیبه ها در مطالعات تاریخی و فرهنگی و باستان شناسانه چه نقشی دارند؛ تا کنون چه میزان از کتیبه های باستانی ایران خوانده شده است، آیا این ها در اختیار دانشجویان قرار می گیرد؟
کتیبه های فارسی باستان صرف نظر از ارزش تاریخی که دارد، از جهت زبانی نیز دارای اهمیت است. باید توجه داشت که فارسی باستان، نیای فارسی نو است و از این رو مطالعه تاریخ زبان فارسی اقتضا می کند که کتیبه های فارسی باستان با دقت خوانده و تجزیه و تحلیل شود. در مورد کتیبه ها تصحیح، بدان گونه که در آثار مکتوب دیگر مطرح است، امکان ندارد. در برخی از کتیبه های پایانی دوره هخامنشیان خطاهای دستوری دیده می شود که نشان می دهد در آن دوره خاص زبان فارسی باستان کاربرد عام نداشته است. کتیبه ها نوشته هایی نیستند که در دوره های بعد از آنها نسخه هایی تهیه شده باشد و خطایی رخ داده باشد که مستلزم تغییر یا تصحیح باشد . طبیعی است که بر روی مطالب این نوشته ها تحلیل هایی متفاوت صورت گیرد و برداشت ها و نظرهای مختلف اظهار شود. به هرحال این اسناد نوشته هایی هستندکه بی تغییر و تحریف از گذشته تا حال به جامانده اند و معرّف تاریخ، اخلاق و ویژگی های اجتماعی نیاکان ما هستند. تحقیقات باستان شناسی و استنباط هایی که از نقش ها و پیکره های کنده شده بر دیواره کاخ ها و دل کوه ها در خصوص روحیات و پندارها، فرهنگ و اخلاق ایرانیان گذشته شده است، دایره شناخت ما درباره ایران باستان را افزایش داده و آگاهی پژوهندگان و دانشجویان را ارتقای آشکار بخشیده است و حاصل کار باستان شناسان، بسیاری از ابهام ها را از چهره فرهنگ ایران باستان زدوده است.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 