پاورپوینت کامل گزارش سفر تحقیقاتی به چین و روسیه۲۰۰۷ ۲۰۰۴ ۷۶ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گزارش سفر تحقیقاتی به چین و روسیه۲۰۰۷ ۲۰۰۴ ۷۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گزارش سفر تحقیقاتی به چین و روسیه۲۰۰۷ ۲۰۰۴ ۷۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گزارش سفر تحقیقاتی به چین و روسیه۲۰۰۷ ۲۰۰۴ ۷۶ اسلاید در PowerPoint :

۵۶

مقدمه

قبل از پرداختن به گزارش سفر چین و روسیه، لازم است به اختصار انگیزه سفر خویش به این دو کشور را بیان کنم و دامنه فعالیت­های خود را از این سفرها برای خوانندگان محترم شرح دهم.

سفر به دو کشور مورد اشاره، در راستای دعوت دانشگاه­های روسیه و چین از من بین سال­های ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۷ روی داد. مدت حضور من در چین سه سال به طول انجامید که در این مدت در دانشکده­های علوم اجتماعی و زبان­های خارجی دانشگاه­های «هونان» و «هاربین» به تدریس فلسفه، جامعه­شناسی و زبان و ادبیات انگلیسی مشغول شدم. پس از اتمام فعالیتم در چین عازم سیبری در روسیه شدم و در مدت یک­سال و اندی حضور در آنجا، در شهری به نام «چیتا» اقامت گزیدم. جالب است بدانید که این شهر همان تبعیدگاه «دی مبریست­ها» در قرن ۱۹ میلادی است که اندیشمندانی ازجمله نویسنده شهیر روسی، فیودور داستایوفسکی، نیز به این شهر تبعید شده بودند. من در این شهر در دو دانشگاه «دولتی چیتا» و دانشگاه «تربیت مدرس چیتا» مشغول به تدریس شدم. در اولین دانشگاه در دو دانشکده «مطالعات منطقه­ای آمریکا» و دانشکده «مردم­شناسی و تاریخ ادیان» دروس «جامعه­شناسی و مطالعات فرهنگی» و «تاریخ ادیان» را تدریس کردم و پس از آن، یک ترم نیز در دانشگاه تربیت مدرس چیتا به تدریس زبان و ادبیات انگلیسی پرداختم. نگارنده این سطور در این سه سال به اقصی نقاط چین و روسیه نیز سفر کرد و از نزدیک با نوع زندگی مردم و وضعیت این دو کشور به­خصوص با جامعه مسلمانان این دو سرزمین آشنا شد.

در ادامه ­سعی خواهم کرد که مشاهده­ات و استنباط­های خود را از این سفرها به تفضیل برای خوانندگان عزیز بازگو نمایم.

ادیان در چین

در چین قریب به ۵ دین بزرگ اسلام، یهودیت، مسیحیت، بودایی و کنفوسیوسی درکنار مسلک ایدئولوژیک مارکسیست مائوئیست وجود دارد و هریک از این ادیان، محل­های عبادت خاص خود را دارند؛ ازجمله مسجد، کنیسه، کلیسا، معبد و زیارتگاه. البته مردم مناطق شمال شرقی و مغولستان درونی از تیره بوری­یات (Buriyats)، تیره­­ای از اقوام مغولی هستند و دین شامانیسم (Shamanism) دارند. درضمن بوری­یات در سه کشور روسیه (درمناطق سیبری عمدتاً به مرکزیت Agynsk)، مغولستان و چین زندگی می­کنند. زبان این قوم به زبان مغولی نزدیک است.

اسلام در چین معاصر

جامعه مسلمین را می توان براساس قومیت به گروه های ذیل تقسیم نمود:

۱. خویزوها به­طور عمده در استان Qinha ساکن هستندکه پایتخت Xining است.

۲. ایغورها که اکثراً در استان Xinjang ( منطقه جدید در زبان چینی ماندارین) یا ترکستان شرقی ( درادبیات ایرانی) و یا ایغورستان (دربین ترکان ایغوربه پایتختی Urumji) ساکن هستند.

۳. مسلمان تبتی (Tibetan Muslims). که دراستان Tibet به مرکزیت Lahasa زندگی می کنند.

۴. مسلمانان چین (Han Muslims)برخلاف باورعامه، در بین قوم Han هم مسلمان وجود دارد ولی تعداد آنها زیاد نیست یا حداقل هم­اکنون آماردقیقی ازآنها در دست نیست.

۵. مسلمانان مهاجر که اکثراً از کشورهای عربی ( لبنان، مصر، سوریه، یمن و …). اروپای شرقی (بوسنی، آلبانی و …)، آفریقا و آسیا (هند، پاکستان، بنگلادش و …) و نیز تعداد اندکی از مردم ایران و ترکیه که با چینیان وصلت کرده اند، در چین ساکن­اند.

«خویزوها» و«ایغورها»

به لحاظ اینکه بخشی از تحقیقات نگارنده درباره دو گروه خویزوها و ایغوره بوده و به تحقیق درباره آنان بیش از دیگر مسلمانان چین علاقه داشته، سعی شده است در این نوشتار درباره فرهنگ، زبان، مذهب، تاریخ و جغرافیای جمعیت این دو گروه، شرح کوتاهی ذکر شود.

۱. خویزوها

از نظر تاریخی دیدگاه­های مختلفی در مورد پیشینه این قوم وجود دارد اما دیدگاه برتر این است که آنان ایرانیانی بودند که پیش و پس از اسلام از طریق آسیای میانه به چین رفته و در آنجا ساکن شده­اند. این قوم پیش از اسلام، ادیان مانوی و زرتشتی را باخود به چین برده و به یکی از زبان­های ایرانی سخن می گفته اند ولی امروز زبان «Mandarin » یا همان زبان هانِ چینی در بین آنها رایج است و اثری از آن زبان ایرانی نیست.

از نظر مذهبی خویزوها حنفی مسلک و صوفی مسلک­اند. از نظر جغرافیای جمعیت، بیش تر درغرب و استان­های مرکزی چین ساکن­اند ولی به­طور پراکنده درهمه جای چین خود و مساجدشان به چشم می­خورند. از نظر ظاهری شباهت زیادی به تیرهHan دارند ولی کلاه­های سفید مردانشان و روسری زنانشان آنها را از چینی­ها متمایز می­کند. این مردم، نام های غیرچینی مانند جمعه، حسن( برای مردان)، زلیخا، لطیفه و فاطمه ( برای زنان) بر خود می­گذارند.

برای آفریدگار از لفظ «خدا» و برای روحانی مسلمان از لفظ «آخوند» و برای صوم واژه «آروزا» یا همان روزه را به­کار می برند برخی از افراد این قوم به منظور تحصیل علوم دینی به ایران و قم سفر کرده­اند ولی در کل اطلاعات مذهبی زیادی ندارند و از اختلافات و یا تشابهات بین دو مذهب شیعه و سنی نیز آگاهی جامعی ندارند.

۲. ایغورها

بیشتر ساکنان منطقه­ای را که امروز به ایغورستان یا Xinjiang معروف است ترکان ایغور تشکیل می­دهند. محمودکاشغرلی فرزند حسین یکی از دانشمندان مهم ایغور است که در سده یازدهم میلادی می­زیسته و صاحب دیوان لغت تورک (تألیف ۱۰۷۲) بوده است. البته دراین منطقه مسلمانان دیگری از اقوام تاجیک، تاتار، قرقیز، قزاق خویزو و حتی روس ( مسلمان و غیرمسلمان) هم ساکن­اند ولی اکثر ساکنان این منطقه را تورکان ایغور تشکیل می­دهند که از نظر تاریخی سُنّی مذهب­اند ولی از نهضت­های شیعی بدخشان تأثیر پذیرفته و تا حدود زیادی پیرو مسلک تصوف از فرقه نقشبندیه که مؤسس اَن بهاءالدین نقشبندی بخاری در قرن ۱۴ میلادی است هستند. البته این تأثیرپذیری از فرهنگ شیعی ایرانی در نام­هایی که ایغوران بر فرزندان خود می­گذارند به خوبی هویدا است. علاوه بر اینها یک اقلیت شیعی هم در ایغورستان وجود دارد که بیشتر در جنوب غربی این منطقه زندگی می­کنند. این شیعیان از تیره تاجیک­اند و به­زبان پارسی سخن می­گویند.

زبان ایغورها همان­طور که اشاره شد تورکی است و خط آنان برخلاف ترکان ترکیه و جمهوری­های آران (آذربایجان)، قزاقستان، ترکمنستان و …، کوفی و مملو از واژه­های پارسی و عربی است. به­عنوان مثال، هنگامی­که آنان می­خواهند بگویند: ان شاءالله، می­گویند: خداییم بویورسون؛ یعنی خدا اذن بدهد. آنها سال نو را مانند دیگر اقوام ایرانی در ۲۱ ماه می یا اول فروردین جشن می­گیرند و آن روز را «نوروز بایرام» یا «عید نوروز» می نامند.

دیگر اینکه برای ادای احترام لفظ «جان» را به کار می برند که معادل واژه «آقا» در فارسی است. به­عنوان مثال، می­گویند: مُطلب جان یا جوادجان. جالب است بدانیم لفظ «آقا» که در بین ایرانیان و عراقی های امروز مصطلح است، از واژه مغولی «خاقان» گرفته شده، در حالی که لفظ «جان» که در بین ترکان مصطلح است از پارسی اقتباس شده است. این خود نمونه­ای از داد و ستد فرهنگی بین اقوام مختلف گیتی می­باشد.

ایغورها از نظر جغرافیای جمعیت بیشتر در شمال غربی چین ساکن هستند ولی در نقاط دیگر چین هم می توان آنها را یافت. آنان از نظر ظاهری، شباهت بسیاری به ایرانیان دارند ولی در بین­شان افرادی وجود داردکه بیشتر شبیه ترکمن های خودمان­اند. شهرهای بزرگ ایغورستان عبارت است از Kashghar , Urumji و ختن، کورلا، تورپان (یا همان مرکز مانویان). البته در بین ایغورها کسانی هم هستند که آشنایی کامل به ادبیات پارسی دارند. شاید گفتن این خاطره خالی از لطف نباشد و دلیلی دیگر بر ارتباط تنگاتنگ بین ایران سیاسی امروز و ایران فرهنگی دیروز باشد؛ در ۴۰۰ کیلومتری Urumji قصبه کوچکی به نام «تویوق کند» قرار دارد. در آنجا غاری است که زیارتگاه اهل دل می­باشد. این غار در دل کوهی در میانه منطقه کویرمانندی در نزدیکی Turpan واقع است. در گفتگو با متولیان این زیارتگاه، آنها دریافتند که ملیّت من ایرانی است. از این رو گلستان سعدی را به من هدیه دادند و خواستند که چندبیتی از اشعار این کتاب را برایشان بخوانم. و بعد به ترکی ترجمه کنم. سپس پیرو بزرگ ایشان هم اشعار چندی از گلستان سعدی را قرائت و به ترکی ترجمه و تفسیر کرد. منظومه مذکور در سال ۱۹۱۰ در تهران چاپ شده بود. قبل از اینکه چین ایغورستان را در سال ۱۹۴۵ اشغال کند و افغانستان، تاجیکستان و…، از ایران جدا شود، ارتباط عمیقی بین مردمان این سرزمین­ها و ایرانی­ها اعم از سیاسی و فرهنگی وجود داشت و هنوز هم به صورت خفته وجود دارد. این وظیفه اندیشمندان این مرز و بوم است که این رابطه را از نو حیاتی دگر بخشند.

ادبیات معاصر ایغورها، با ادبیات کلاسیک آنان که متأثر از فرهنگ و الگوهای ایرانی است، ارتباط تنگاتنگی دارد؛ به عنوان مثال، به واژه Story در زبان ترکی ایغور، «داستان» گفته می­شود. همچنین در قرن پانزدهم میلادی شاعر و فیلسوف ایغوری میرعلی شیرنوایی هراوی نظام الدین (۱۵۱۰ ۱۴۴۱) می­زیست. این فیلسوف، معاصر و دوست جامی بود و از این رو دست به تألیف داستان­های عشقی عرفانی لیلی و مجنون و فرهاد و شیرین زد که امروز هم خوانندگان بسیاری در ایغورستان و ازبکستان دارد. البته او به زبان فارسی و حتی هندی هم آثاری دارد. او علاوه بر ادبیات، معمار برجسته ای نیز بود. ساخت مقبره فریدالدین عطار نیشابوری از آثار برجسته او است. وی نمونه­ای کامل از نفوذ معنوی ایران در این خطه و باعث رونق ادبیات کلاسیک در بین ترکان است و هم او حلقه­ای بین ایران درونی و ایران بیرونی است. این حلقه ارتباط چنان عمیق است که جداسازی اقوام را بر اساس مدل شرق­شناسان بیهوده جلوه می­دهد چرا که ترکان ایغور جزئی از ایران بزرگ فرهنگی هستند که به واسطه اسلام جزئی از امت اسلامی نیز به شمار می­آیند.

وجود غزل و قصیده­هایی با تم های عشقی و عرفانی در ادبیات این قوم مانند « محبت نامه و محنت نامه» هیرکیت، «گل و بلبل» شاه یاری، « محبت نامه» ملّا عبدالرئیم و…، همچنین موسیقی ایغوری که متأثر از نظریه­های موسیقی فارابی به­صورت مُقام است، همه بر قرابت ایغورها و ملت ایران در قالب امت اسلامی گواهی می­دهد. که این امر جای تحقیق و پژوهش بیشتری دارد.

نمونه­ای از اشعار نوایی

دئدیم: چیننی توتوپ، ساقوگینگینی اُپَی

I said: holding by your chin your Cheeks I kiss

کُوز قاشینقا سورتوبون قابوقینگنی اُپَی

Licking your eyes with eyelids your brows I kiss

گولدک یوزینگ ایسلابون دوداکسینگنی اُپَی

Smelling your eyes your rosy cheeks your lips I kiss

یوق، یوق،یوق، دسنگ اگر آیوقینگنی اُپَی

If you say: No, No, No, your foot I kiss

و برخی از اشعارش که به انگلیسی همه ترجمه شده است از قرار زیر است:

Know: all humankind: The greatest Curse is enmity: the greatest blessing amity.

Mind, ye People of the earth, Enmity is an evil state.

Live in friendship, one and all, Man can have no kinder Fate.

ادیان در فدراسیون روسیه معاصر

در روسیه امروزی پیروان ۵ دین به چشم می­خورند؛ اسلام، یهودیت، مسیحیت، بودایی، و شامانیسم که البته دین شامانیسم بیشتر در قسمت شرق و شمال فدراسیون روسیه، معروف به سیبری، حضور دارد. پیروان شامانیسم معمولاً بوریات، اسکیموها(چوکچی ها)، کیتان و تونگوزها هستند. بین کتیان و اسکیموهای کانادا و آلاسکا، هم قرابت زبانی وجود دارد و هم شباهت فیزیولوژی. لازم به ذکر است که زبان این اقوام از جمله قوم بوریات، شاخه­ای از زبان­های ترکی مغولی است و تیره معروف به­تونگوز، در اصل­ همان­کیتان ها هستندکه به­ علل تاریخی سیاسی ازهم جدا شده­اند، ازاین­روکیتان ها، به­تونگوز (که در ترکی­ به­معنای خوک است) نامیده شده اند.

دین بودا در سیبری شاخه ای از Tibetan Buddhism هس

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.