پاورپوینت کامل زیارت در سیره معصومین علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل زیارت در سیره معصومین علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیارت در سیره معصومین علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل زیارت در سیره معصومین علیهم السلام ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
اعتقاد به معاد یکی از مهم ترین ارکان اعتقادی و اصول دین به شمار می رود و قرآن هم روی آن بسیار تأکید کرده و آیات فراوانی را به آن اختصاص داده است. توجه به روز قیامت و یادآوری آن، برای تربیت انسان و حفظ انسان از افتادن در مسیرهای انحرافی، نقش بسیار مهمی دارد.
از این رو، رفتن به زیارت قبور، به ویژه قبور انسان های وارسته، از جایگاه خاصی برخوردار است که ملت های مختلف جهان و به ویژه خداپرستان عالم، آن را کاری پسندیده دانسته، به آن عمل می کنند.
اسلام نیز که کامل ترین ادیان است، آن را تجویز و تأیید کرده است. پیامبر گرامی اسلام صلی الله وعلیه وآله و جانشینان او در سخنان خود، مردم را به رفتن به زیارت قبور اولیای الهی و مؤمنین فرا خوانده اند و احادیث فراوانی درباره تشویق و ترغیب به زیارت قبور، به ویژه قبور ائمه علیهم السلام، در حد تواتر به ما رسیده که در کتاب های حدیثی ثبت شده اند.
پیشوایان دین علاوه بر گفتار فراوانی که در این زمینه دارند، در عمل نیز خود پیشتاز بوده و پیروان خود را به این سیره حسنه و بزرگداشت یاد و خاطره گذشتگان و بهره گیری از روح بلند و ملکوتی آنان و خودسازی، راهنمایی کرده اند که در این جا به مواردی از آنها الگوها اشاره می کنیم:
سیره زیارتی پیامبر صلی الله وعلیه وآله در کتاب های اهل سنت
الف. زیارت بقیع
ابن ماجد در سنن خود این چنین آورده است:
عن عائشه قالت: فقد ته – تعنی النبی صلی الله وعلیه وآله ـ فاذا هو بالبقیع فقال: السلام علیکم دار قوم مؤمنین، انتم لنا فرط و انا بکم لاحقون، اللهم لا تحرمنا اجرهم و لا تفتنا بعدهم؛
عایشه می گوید: پیامبر صلی الله وعلیه وآله را گم کرده بودم ـ و به دنبالش می گشتم ـ آن گاه او را در بقیع یافتم که می فرمود: سلام بر شما باد ای کسانی که در خانه گروه مؤمنان هستید! شما پیش فرستادگان ما هستید و ما هم به زودی به شما ملحق خواهیم شد، ـ سپس چنین دعا کرد ـ خدایا از پاداش آنان ما را محروم مگردان و ما را پس از آنان، مورد آزمایش قرار مده.
ابن شبّه نیز از همسر پیامبر صلی الله وعلیه وآله چنین نقل کرده است:
عن عائشه قالت: خرج رسول الله صلی الله وعلیه وآله من عندی، فظنت انّه خرج إلی بعض نسائه، فتتبعه حتی جاء البقیع فسلّم و دعا ثمّ انصرف، فسألته: أین کنت؟ فقال: انّی اُمرت أن اَتی اَهل البقیع فأدعو لهم و اُصلی علیهم؛[۱]
رسول خدا از پیش من بیرون رفت؛ من خیال کردم پیش یکی از همسران خود رفت. از او سؤال کردم: کجا بودی؟ فرمود: من مأمور شدم به بقیع بروم و برای آنان دعا کنم و بر آنان درود فرستم.
همچنین ابن شبّه از ابی رافع ـ آزاد شده پیامبر صلی الله وعلیه وآله ـ این طور نقل می کند:
عن ابی رافع ـ مولی رسول الله صلی الله وعلیه وآله ـ أنّ رسول الله صلی الله وعلیه وآله أتی البقیع فوقف فدعا و استغفر؛[۲]
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله به بقیع آمد و ایستاد؛ سپس دعا و استغفار کرد.
بیهقی در کتاب معروف خود از عایشه چنین نقل کرده است:
کان رسول الله صلی الله وعلیه وآله کلما کان لیلتها من رسول الله صلی الله وعلیه وآله یخرج من آخر اللیل الی البقیع فیقول: السلام علیکم، دار قوم مؤمنین ایانا و ایاکم ما توعدون، فاِنّا ان شاء الله بکم لاحقون، اللهم اغفر لاهل البقیع الغرقد.[۳]
ب. زیارت قبر مادر
حاکم نیشابوری چنین نقل کرده است:
زار النبی صلی الله وعلیه وآله قبر امّه فی الف مقنّع فلم یر باکیاً اکثر من یومئذ؛.[۴]
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله با هزار نفر سوار مسلح ـ در بازگشت از جنگ ـ به زیارت قبر مادرش رفت ـ و بسیار گریست ـ به طوری که هیچ گاه بیشتر از این وقت، گریان نبود.
محمد بن سعد گوید:
مرّ رسول الله صلی الله وعلیه وآله فی عمره الحدیبیه بالابواء قال: إنّ الله قد أذن لمحمد فی زیاره قبر أمّه فأتاه رسول الله صلی الله وعلیه وآله فاصلحه و بکی عنده، و بکی المسلمون لبکاء رسول الله صلی الله وعلیه وآله فقیل له؟ فقال: ادرکتنی رحمتها فبکیت؛ [۵]
پیامبر خدا صلی الله وعلیه وآله در عمره حدیبیه ـ سال ششم هجری ـ به ابواء [۶] که رسید، فرمود: خداوند به محمد اجازه داد که به زیارت مادرش برو؛ پس پیامبر خدا به آن جا آمد و قبر مادرش را بازسازی کرد و کنار قبر مادرش گریست و مسلمانان نیز به خاطر گریه آن بزرگوار، گریستند و بعد آنان به او گفتند: چه شده است؟ فرمود: دلم به یاد مهر و محبت او افتاد و گریه کردم.
مسلم در صحیح خودش و ابن ماجه [۷] با اسناد خودشان از ابی هریره روایت کرده اند که او گفت:
زار النبی صلی الله وعلیه وآلهقبر امه فبکی و ابکی من حوله فقال صلی الله وعلیه وآله: استاذنت ربی فی أن أستغفر لها فم یأذن لی و استأذنته فی أن ازور قبرها فأذن لی، فزروا القبور فأنها تذکر کم الموت قال النودی فی شرح صحیح مسلم: هو حدیث صحیح بلاشک؛
پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله قبر مادرش را زیارت کرد؛ پس آن جا گریست و کسانی را هم که اطراف او بودند، گریاند؛ سپس فرمود: من از خدا خواستم که اجازه دهد برای او استغفار کنم؛ ولی به من اجازه نداد؛ ولی از خدا اجازه خواستم که قبر مطهر او را زیارت کنم؛ پس اجازه داد. بنابراین، شما هم قبرها را زیارت کنید؛ زیرا زیارت قبور، مرگ را یادآوری می کند.
نووی در شرح صحیح مسلم گفته است: این حدیث، بدون شک صحیح است.
علت این که آنان مسئله اجازه گرفتن پیامبر را در مورد قبر مادرش مطرح کرده اند، این است که مادر پیامبر صلی الله وعلیه وآله، مشرک بوده است؛ ولی مسلم و ثابت است که مادر پیامبر صلی الله وعلیه وآله، همانند پدران و اجداد پیامبر، مؤمن و موحد بوده است و این توجیه و تفسیر، مخالف با اصول و عقاید اسلامی است و آنان با این تفسیر و تحلیل می خواهند مشرک بودن پدران و اجداد خلفا را بدون اشکال جلوه دهند؛ زیرا شیعه معتقد است که امام جامعه، علاوه بر این که خود باید موحد باشد، پدر و اجداد وی هم باید موحد باشند.
ج.زیارت عثمان بن مظعون
مؤلف کتاب شذرات الذهب می گوید: «ابن عماد حنیلی در ضمن بیان حوادث سال دوم هجرت چنین آورده است:
و فیما توفّی عثمان بن مظعون القرشی الجمحی و هو اول من المهاجرین بالمدینه بعد رجوعه من بدر، و قبلّه النبی صلی الله وعلیه وآله و هو میت، و کان یزوره؛ [۸]
در سال دوم هجری، عثمان بن مظعون وفات کرد و او نخستین مهاجر به مدینه بود که پس از بازگشت از جنگ بدر، از دنیا رفت و پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله او را که مرده بود، بوسید و مرتب او را زیارت می کرد.
ابن ابی الحدید به نقل از واقدی چنین آورده است:
مرّ رسول الله صلی الله و علیه وآله علی قبر مصعب بن عمر، فوقف علیه و دعا و قرأ: (من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدو الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلاً) ثم قال: ان هولاء شهداء عند الله یوم القیامه، فائتوهم فزروهم و سلّموا علیهم، و الذی نفسی بیده لا یسلّم علیهم احد الی یوم القیامه الاّ ردّوا علیه؛ [۹]
وقتی رسول خدا صلی الله وعلیه وآله در حال عبور به قبر مصعب بن عمیر رسید، ایستاد و دعا کرد؛ سپس آیه «مِنَ المؤمِنینَ الرِّجال…» را خواند و سپس فرمود: «اینها روز قیامت پیش خدا جزء شهدا هستند؛ پس کنار این شهدا بیایید و آنان را زیارت کنید و بر آنان سلام کنید؛ سپس اضافه کرد: قسم به کسی که جانم در دست اوست، هر کسی تا روز قیامت بر آنان سلام کند، آنان جواب سلام او را می دهند.
د. زیارت شهدای احد
عباد بن ابی صالح می گوید:
ان رسول الله صلی الله وعلیه وآله کان یأتی قبور الشهدا بأحد علی رأس کل حول فیقول: السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار. [۱۰] قال و جاءها ابوبکر ثم عمر ثم عثمان.[۱۱]
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله هر سال به زیارت قبور شهدای احد می آمد و چنین می فرمود: «سلام و درود بر شما به واسطه صبر و تحمّلی که از خود نشان دادید! سرای آخرت چه سرای نیکویی است؛ سپس افزود: ابوبکر و عمر و عثمان نیز برای زیارت قبور شهدا می آمدند.
عبد الاعلی بن عبدالله بن الی مروه از پدرش چنین نقل می کند:
انّ النبی صلی الله وعلیه وآله زار قبور الشهداء باُحُد فقال: اللهم انّ عبدک و نبیک یشهد انّ هؤلاء شهداء، و انّه من زارهم و سلم علیهم الی یوم القیامه ردّوا علیه»؛[۱۲]
پیامبر عظیم الشأن، قبور شهدای احد را زیارت می کرد و در زیارتش خطاب به آنان چنین می فرمود: خدایا! بنده ات و پیامبرت، شهادت می دهد که اینها شهیدند و هر کس آنان را تا روز قیامت زیارت کند، آنان جواب سلام او را می دهند.
ابی داوود از طلحه بن عبیدالله چنین آورده است:
خرجنا مع الرسول صلی الله وعلیه وآله یرید قبور الشهداء حتی اذ اشرفنا علی حرّه و اقم فلمّا تولّینا منها و اذا قبور بمنحنیه قال قلنا: یا رسول الله اقبور اخواننا هذه؟ قال: اصحابنا فلمّا جئنا قبور الشهداء قال: هذه قبور اخواننا؛[۱۳]
ما همراه رسول خدا صلی الله وعلیه وآله که عازم زیارت قبور شهدا بود، از شهر بیرون رفتیم؛ تا این که مشرف به حره واقم [۱۴] شدیم. هنگامی نزدیک آن جا رسیدیم، آن جا قبوری در بلندی واقع شده بودند. در این هنگام به رسول خدا صلی الله وعلیه وآله گفتیم: ای رسول خدا! آیا اینها قبور برادران ماست؟ فرمود: اینها قبور اصحاب ماست. هنگامی که نزدیک قبور شهدا آمدیم، فرمود: اینها قبور برادران ماست.
هـ. زیارت قبور با پای پیاده
طبرانی با اسناد خود از ابن عمر نقل کرده است که روش پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله در زیارت چنین بود:
کان رسول الله صلی الله وعلیه وآله یذهب الی الجبّان ماشیاً و یرجع ماشیاً»؛[۱۵]
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله برای زیارت قبور، با پای پیاده می رفت و پیاده هم بر می گشت.
سیره زیارتی پیامبر صلی الله وعلیه وآله در کتاب های شیعه
۱. امام صادق علیه السلام فرمود:
لاتدع اتیان المشاهد کلّها مسجد قبا فإنّه المسجد الذی اسس علی التقوی من اوّل یوم و مشربه امّ ابراهیم و مسجد فضیغ و قبور الشهداء و مسجد الاحزاب و هو مسجد الفتح، قال: و بلغنا انّ النبی صلی الله وعلیه وآله کان اذا اتی قبور الشهداء قال: السلام علیکم بما صبرتم فنعم عقبی الدار…؛[۱۶]
زیارت همه مشاهد مشرفه را همانند مسجد قبا که از روز اول بر پایه تقوا بنا نهاده شد و مشربه ام ابراهیم و مسجد فضیغ و قبور شهدا و مسجد احزاب را که همان مسجد فتح است، رها نکن؛ سپس فرمود: به ما چنین رسیده است که پیامبر صلی الله وعلیه وآله هنگامی که به زیارت قبور شهدا می آمد، چنین می فرمود: سلام بر شما به خاطر صبر و بردباری که ورزیدید و سرای آخرت، چه سرای نیکویی است.
۲. امام باقر علیه السلام فرمود:
کان رسول الله صلی الله وعلیه وآله اذا مرّ بقبور قوم مؤمنین قال: السلام علیکم من دیار قوم مؤمنین، و إنّا ان شاءالله بکم لاحقون»؛[۱۷]
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله هنگامی که از کنار قبور مؤمنان می گذشت، چنین می فرمود: از دیار مؤمنان بر شما سلام باد و اگر خدا بخواهد، ما به شما ملحق خواهیم شد.
۳. مرحوم شیخ مفید می نویسد:
پیامبر عظیم الشأن در زمان حیاتش دستور می داد که به زیارت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام بروید و خودش نیز به زیارت شهدا می رفت و حضرت فاطمهسلام الله علیهانیز پس از رحلت پیامبر صلی الله وعلیه وآله، مرتب به زیارت قبر حضرت حمزه می رفت و مسلمانان نیز به زیارت او رفته، ملازم قبر او می شدند.[۱۸]
۴. دیلمی می گوید:
رسول خدا صلی الله وعلیه وآله هنگامی که به قبرستان وارد می شد، خطاب به مردگان چنین می فرمود:
سلام بر شما ای جسمان فانی شده و استخوان های پوسیده شده و از دنیا خارج شده.
سپس می فرمود:
خدایا بر آنان آسایش و راحتی عنایت فرما و سلامی از ما و خودت که ارحم الراحمین هستی، به آنان برسان.[۱۹]
سیره زیارتی امیر المؤمنین علیه السلام
ذیال بن حرمله می گوید:
کان علی بن ابیطالب علیه السلام یقدو و یروح علی قبر رسول الله صلی الله وعلیه وآله بعد وفاته و یبکی تفجیعا ثم یقول: یا رسول الله ما احسن الصبر الاّ عنک و اقبح البکاء الا علیک.
ما غاض دمعی عند نازله***الا جعلتک للبکاء مسبباً
و اذ ذکرتک میتاً سفحت ***منی الجقون ففا فی وانسکبا***ثم یمرغ وجهه فی التراب و یبکی و یندب و یذکر ما حلّ به بعده و یقول بعد ذلک:
ماذا علی من شمّ تربته احمد***الاّ یشمّ مدی الزمان غوالیا
صبّت علی مصائب لو اَنَّها***صبّت علی الایام عون لیالیا [۲۰]
علی بن ابی طالب علیه السلام پس از رحلت پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله، مرتب نزد قبر آن بزرگوار می رفت و می گریست و سپس می فرمود: بردباری زیباست؛ مگر در مصیبت تو و گریه ناپسند است؛ مگر بر تو و سپس می فرمود: هرگز اشکم در مشکل و مصیبتی کم نشد؛ مگر آن که تو را سبب گریه قرار دادم. چون از تو یاد می کنم، اشک چشمانم سخاوتمندانه سرازیر می شود.
بعد امام علیه السلام صورتش را بر خاک می گذاشت و گریه و زاری می کرد و از آن چه بعد از پیامبر به او رسیده، یاد می کرد و می فرمود: آن کس که خاک تربت احمد را می بوید، او را چه زیان اگر در طول روزگار، بوی عطری را استشمام نکند.
مصیبت هایی بر من فرود آمدند که اگر بر روزها فرود می آمدند، به شب تبدیل می شدند».
روایت شده که امیر مؤمنان علی علیه السلام هر هفته قبر پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله و حضرت فاطمهسلام الله علیها را زیارت می کرد و این اشعار را می خواند:
الی الله اشکو لا الی الناس اننی ***أری الحلق تبقی و الأخلاّ تذهب
اخلای لو غیر الحمام أصابکم ***عتبت و لکن ما علی الموت معتب [۲۱]
من به خدا شکایت می کنم؛ نه به مردم که من می بینم زمین باقی است و دوستان می روند. دوستان من! اگر غیر مرگ به سراغ شما می آمد، او را سرزنش می کردم؛ ولی بر مرگ ملامتی نیست.
۳. قاضی نعمان می گوید:
عن علی علیه السلام انّه کان اذا مرّ بالقبور قال: السلام علیکم یا اهل الدار فإنّا بکم لاحقون ثلاث مرّات؛[۲۲]
علی علیه السلام هنگامی که به قبور می رسید، سه بار می فرمود: سلام بر شما ای اهل خانه! پس ما هم به شما ملحق خواهیم شد.
۴. متقی هندی به نقل از حارث می گوید:
کان علی علیه السلام اذا أتی القبور قال: السلام علیکم علی الدیار من المؤمنین و المسلمین؛[۲۳]
علی علیه السلام وقتی به زیارت قبور می آمد، می فرمود: سلام بر شما ای اهل خانه مؤمنان و مسلمانان!
۵. ابن صباغ مالکی می گوید:
و روی جعفر بن محمد علیه السلام قال: لما ماتت فاطمهسلام الله علیها کان علی یزور قبرها فی کل یوم؛[۲۴]
امام صادق علیه السلام چنین روایت کرده است: زمانی که حضرت فاطمهسلام الله علیها رحلت کرد، علی بن ابی طالب علیه السلام هر روز قبر آن حضرت را زیارت می کرد.
سیره زیارتی فاطمه زهراسلام الله علیها
ابن صباغ مالکی می گوید: از علی علیه السلام نقل شده که فرمود:
ان فاطمه بنت رسول الله علیهماالسلام جاءت الی قبر ابیها بعد موته صلی الله وعلیه وآله فوقفت علیه و بکت ثم اخذت قبضه من تراب القبر فجعلتها علی عینها و وجهها و انشأت تقول:
ماذا علی من شمّ تربه احمد
ان لا یشمّ مدی الزمان غوالیا
صبّت علی مصائب لو انّها
صبّت علی الایام عون لیالیا [۲۵]
فاطمه دختر رسول خدا صلی الله وعلیه وآله پس از رحلت پدر بزرگوارش، کنار قبرش آمد و گریست؛ سپس مشتی از خاک قبر برداشت و روی صورت و چشم مبارک خود قرار داد ]و اشعار فوق را خواند[».
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود:
دخلت فاطمه الی المسجد و طافت بقبر ابیها علیه و آله السلام و هی تبکی؛[۲۶]
فاطمه زهراسلام الله علیها، وارد مسجد شد و قبر پدر بزرگوارش را در حال گریه زیارت کرد.
واقدی گفته است:
و کانت فاطمه بنت رسول الله صلی الله وعلیه وآله تأتیهم ]یعنی شهداء احد [بین الیومین و الثلاثه فتبکی عندهم و تدعو»؛ [۲۷] فاطمه دختر رسول خدا علیهماالسلام، دو یا سه روز در میان، کنار قبر شهدای اُحد می آمد و می گریست و دعا می کرد.
از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود:
کانت فاطمهسلام الله علیها نزور قبر حمزه و تقوم علیه و کانت فی کلّ سنه [۲۸] تأتی قبور شهداء مع نسوه معما فیدعون و یستغفرن؛ [۲۹]
فاطمه که درود خدا بر او باد، قبر حضرت حمزه را زیارت می کرد و کنار آن می ایستاد و هر ساله (یا شنبه ها) با جمعی از زنان، کنار قبور شهدا می آمدند و دعا و اسغفار می کردند.
از امام حسین علیه السلام نقل شده است که فرمود:
اِنَّ فاطمه بنت النبی علیهماالسلام کانت تزور قبر عمّها حمزه کل جمعه فتصلّی و تبکی عنده»؛[۳۰]
فاطمه دختر گرامی پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله قبر عمویش حمزه را هر جمعه ـ یا هر هفته ـ زیارت می کرد و کنار قبرش نماز می خواند و گریه می کرد.
از این روایت و بعضی از احادیث گذشته استفاده می شود که دعا، استغفار و نماز خواندن و گریه کردن کنار قبور، جایز است.
سمهودی از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود:
انّ فاطمه بنت رسول الله صلی الله وعلیه وآله کانت تزور قبر حمزه رضی الله تعالی عنه، ترمّه و تصلحه و قد تعلمته بحجر؛.[۳۱]
حضرت فاطمهسلام الله علیها دختر رسول خدا صلی الله وعلیه وآله قبر حضرت حمزه را زیارت می کرد و آن را مرمت و بازسازی می کرد و گاهی با سنگ علامت گذاری می کرد.
مرحوم کلینی از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود:
عاشت فاطمهسلام الله علیها بعد رسول الله صلی الله وعلیه وآله خمسه و سبعین یوماً لم تُرَ کاشره و لا ضاحکه تأتی قبور الشهداء فی کل جمعه مرتّین الاثنین و الخمیس فتقول:ها هنا کان رسول الله صلی الله وعلیه وآله وها هنا کان المشرکون».
و فی روایه اُخری: ]عن[ ابان، عمّن اخبره، عن ابی عبدالله علیه السلام اِنّها کان تصلی هناک و تدعو حتّی ماتت؛[۳۲]
حضرت فاطمهسلام الله علیها بعد از رحلت پیامبر صلی الله وعلیه وآله هفتاد و پنج روز زندگی کرد و هیچ وقت در این دوران، شاد و خندان دیده نشد؛ هر هفته دو بار، یعنی روزهای دوشنبه و پنجشنبه، کنار قبر شهدا می آمد ]و پس از زیارت [می فرمود: این جا، رسول خدا صلی الله وعلیه وآله بود و این جا، مشرکین بودند.
در روایت دیگری از امام صادق علیه السلام نقل شده که حضرت فاطمهسلام الله علیها تا زنده بود، آن جا نماز می خواند و دعا می کرد.
شیخ طوسی از امام صادق علیه السلام چنین نقل کرده است:
انَّ فاطمهسلام الله علیها کانت تأتی قبور الشهداء فی کل غداه سبت فتأتی قبر حمزه و تترحّم علیه و تستغفر له؛
حضرت فاطمه سلام الله علیها هر صبح روز شنبه، سر قبر حضرت حمزه می آمد و برای او رحمت می فرستاد و استغفار می کرد.
سیره زیارتی امام حسن مجتبی علیه السلام
نه تنها ائمه معصوم علیهم السلام در زمان حیات خود قبر پیامبر اکرم صلی الله وعلیه وآله، شهدا و صالحان را زیارت می کردند، بلکه آن طور که از احادیث برمی آید، حتی وصیت و سفارش می کردند که پس از شهادتشان نیز ـ همان طور که امروز هم بین مسلمانان موسوم است ـ جنازه آنان را برای تجدید عهد با اولیای الهی، کنار قبور آنان ببرند؛ تا با آنان تجدید عهد شود.
۱. مرحوم کلینی از امام باقر علیه السلام چنین آورده است:
عن محمد بن مسلم قال سمعت ابا جعفر علیه السلام یقول: لما احتضر الحسن بن علی علیهماالسلام قال للحسین: یا اخی انّی اوصیک بوصیته فاحفظها، فاذا انامت فهیئن، ثم وجّهنی الی رسول الله صلی الله وعلیه وآله لاحدث به عهداً، ثم اصرفنی الی امی فاطمهسلام الله علیها ثم ردّنی فادفنی بالبقیع…[۳۳]
محمد بن مسلم می گوید از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمود:
هنگامی که امام حسن علیه السلام در حال احتضار به سر می برد، به امام حسین علیه السلام فرمود: ای برادرم! وصیتی به تو می کنم؛ پس آن را محافظت کن و عمل کن؛ زمانی که من از دنیا رفتم، مرا مهیا کن (کارهای غسل و حنوط و غاز را انجام بده) سپس مرا به سوی قبر رسول خدا صلی الله وعلیه وآله ببر؛ تا با او تجدید عهد کنم و پس از آن مرا به سوی قبر مادرم فاطمه سلام الله علیها برده، سپس برگردان و در بقیع دفن کن».
۲. شیخ مفید از زید مخارقی چنین نقل کرده است:
لما حضرت الحسن علیه السلام الوقاه استدعی الحسین علیه السلام و قال یا اخی، انّی مفارقک و لاحق بربّی… فاذا قضیت فغمّضنی و غسلنی و کفّنی و احملنی علی سریری الی قبر جدّی رسول الله صلی الله وعلیه وآله لأجدّد به عهداً ثمّ ردّنی الی قبر جدّتی فاطمه بن اسدسلام الله علیها فادفنی هناک…؛ [۳۴] آن گاه که امام حسن علیه السلام در آستانه شهادت بود، امام حسین علیه السلام را پیش خود خواند و گفت: برادرم! تو را ترک می کنم و به پروردگارم می پیوندم… منتظر باش؛ پس وقتی که از دنیا رفتم، چشم هایم را ببند؛ غسلم ده؛ کفنم کن و جسدم را بر روی تختی گذاشته، به سوی قبر جدم رسول خدا صلی الله وعلیه وآله ببر؛ تا با او عهدی تازه کنم؛ سپس مرا به سوی قبر مادربزرگم، فاطمه بنت اسدسلام الله علیها برگردان و آن جا دفنم کن…».
به طور قطع، کسی که چنین وصیت هایی را به خاندانش می کند، در زمان حیات خود هم به زیارت قبر پیامبر گرامی اسلام صلی الله وعلیه وآله و شهدا ـ که به تعبیر قرآن مثل پیامبر زنده اند و نزد خدا روزی می خورند ـ می رفته است؛ امّا با توجه به مظلومیت و محدودیتی که امام مجتبی علیه السلام در زمان خود دچارش شد. تاریخ حوادث و وقایع زندگی او را به طور دقیق برای ما نقل نشده است و طبیعی است که این قسمت از زندگی او هم برای ما نقل نشده باشد.
سیره زیارتی امام حسین علیه السلام
حمیری از امام صادق علیه السلام و او از پدرش امام باقر علیه السلام چنین آورده است:
اِنَّ الحسین بن علی کان یزور قبر الحسن علیه السلام کل عشیه جمعه»؛[۳۵]
امام حسین علیه السلام شام هر شب جمعه، قبر امام حسن علیه السلام را زیارت می کرد.
۲. مرحوم شیخ صدوق و مرحوم مجلسی می گویند:
زمانی که امام حسین علیه السلام خواست از سرزمین حجاز (مدینه) به عراق برود، به زیارت قبر پیامبر صلی الله وعلیه وآله رفت و وداع کرد.[۳۶]
۳. در جریان کربلا از امام حسین علیه السلام چنین نقل شده است:
روی انّه اشتری النواحی الّتی فیها قبره من اهل نینوی و الغاضریه بستین الف درهم و تصدّق بها علیهم و شرط علیهم ان یرشدوا الی قبره و یضیفوا من زاره ثلاثه ایام»؛[۳۷]
روایت شده که امام حسین علیه السلام، زمین را که قبر او در آن واقع شده است، از مردم نینوا و غاضریه به شصت هزار درهم، خریداری کرد و آن را به ایشان صدقه داد و شرط کرد تا ]مردم را[ به قبرش، راهنمایی کنند و تا سه روز از زائرانش پذیرایی کنند.
از این حدیث به خوبی استفاده می شود که در آن زمان، زیارت قبور و به ویژه قبور معصومین علیهم السلام، بین مردم موسوم بوده که امام حسین علیه السلام علاوه بر این که خود به زیارت قبر جدش و پدرش و برادرش و دیگران می رفته، به مردم نینوا و غاضریه (کربلا) در زمان حیات خودش نیز سفارش می کند که مردمی را که به زیارت قبر مبارک او خواهند آمد، راهنمایی کنند و از آنان پذیرایی کنند و زمین های محل قبر و اطراف آن را که طبق روایت منقول از امام صادق علیه السلام، حدود هشت کیلومتر در هشت کیلومتر بوده است،[۳۸] خریداری و وقف می کند؛ تا زائرین قبرش با خیال آسوده به زیارتش بیایند و در آسایش باشند.
سیره زیارتی امام سجاد علیه السلام
ص
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 