پاورپوینت کامل زیارت در آیینه ادب فارسی ۳۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل زیارت در آیینه ادب فارسی ۳۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل زیارت در آیینه ادب فارسی ۳۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل زیارت در آیینه ادب فارسی ۳۱ اسلاید در PowerPoint :

اهل بیت آفتاب[۱]

جواد محدثی

محمّد۹ ساقی بزم وجود است

جهان مست از می غیب و شهود است

ولایت همچو می، در جامِ هستی است

غدیرخم، خم این شور و مستی است

علی عطر و جهان گلخانه اوست

حقیقت، برگی از افسانه اوست

هرآنکس درس عقل و فطرت آموخت

مرام دوستی با عترت آموخت

شما ای عترت مبعوث خاتم

شما ای برترین اولاد آدم

شما از اهل بیت آفتابید

گل جان محمّد را گلابید

جهان جسم و شما جان جهانید

شما هم آشکار و هم نهانید

شما اسرار هستی را امینید

فروغ آسمان، روی زمینید

امیر کشور دل­ها شمایید

شما آیینه های حق نمایید

شما یک نور، در چندین رواقید

شما نور حجازید و عراقید

فروزان مشعل همواره جاوید

شمایید و شمایید و شمایید

دیانت بی شما کامل نگردد

بجز با عشقتان دل، دل نگردد

کدام عاشق در این ره در بلا نیست؟

کدامین دل شما را مبتلا نیست؟

اگر در سوگتان شد دیده نمناک

اگر از عشقتان دل گشت غمناک

گواه عشق ما این دیده و دل

رساند «اشک» و «غم» ما را به منزل

شما راه سعادت را دلیلید

شما مقصود هر ابنُ السّبیلید

شما حقّید و دشمن ها سرابند

کفی پوچند و چون نقشی برآبند

شما تفسیر «نور» و «الضّحی» یید

شما معنای قرآن و دعایید

امامید و شهیدید و گواهید

مصون از هر خطا و اشتباهید

شما راه خدا را باز کردید

شهادت را شما آغاز کردید

فداکردید جان، تا دین بماند

به خون خفتید، تاآئین بماند

شما نور خدا در روی خاکید

صراط مستقیم و راه پاکید

شما شیرازه امّ الکتابید

شما میزان حق، روز حسابید

تولاّی شما فرض خدائی است

قبول و ردّ آن مرز جدائی است

هر آنکس را که در دین رسول است

ولایت، مُهر و امضای قبول است

اگر مولا «ولی» می شد چه می شد؟

خلیفه گر «علی» می شد، چه می شد؟

ولی خاتم دوباره بی نگین شد

عدالت با علی خانه نشین شد

سقیفه ساعد ماتم شد آنروز

نصیب و سهم شیعه، غم شد آنروز

دوباره بولهب آتش برافروخت

در بیت النّبی در شعله اش سوخت

سران توطئه با هم نشستند

دل و پهلوی عصمت را شکستند

هزاران دست بیعتگر کجا رفت؟

وفا با آل پیغمبر کجا رفت؟

اگر پیمان مردم با «ولی» بود

اگر پیوند با «آل علی» بود

نه فرمان نبی ازیاد می رفت

نه رنج و زحمتش بر باد می رفت

نه بر روی زمین می ماند قرآن

نه «قدرت» تکیه می زد جای «برهان»

نه حق، بی یاور و مظلوم می ماند

نه امّت از علی محروم می ماند

نه زهرا کشته می شد در جوانی

نه می شد خسته از این زندگانی

نه از دست ستم می خورد سیلی

نه رویش می شد از بیداد نیلی

نه بازویش کبود از تازیانه

نه دفن او شبانه مخفیانه

نه تیغ کینه در دست جنون بود

نه محراب علی رنگین زخون بود

نه خون دل نصیب مجتبی بود

نه پرپر لاله ها در کربلا بود

نه زینب بذر غم می کاشت در دل

نه می زد سر زغم بر چوب محمل

بقیع ما نه غم افزای جان بود

نه ویران و چنین بی سایبان بود

غدیر خم اگر سایه فکن بود

«ولایت»، اهرمی دشمن شکن بود

صفوف ما جدا از هم نمی شد

شکوه و عزّت ما کم نمی شد

نه بذر فتنه می پاشید دشمن

نه «ما» تقسیم می شد بر «تو» و «من»

نه صدها بار می مُردیم هر روز

نه جام زهر می خوردیم هر روز

کنون مائیم و درد داغداری

کنون مائیم و اشک و سوگواری

هنوز اشک عزا پیوسته جاری است

رواق چشممان آیینه کاری است

غدیر ما محّرم دارد امروز

محّرم، بذر غم می کارد امروز

ولایت، گنج عشقی در دل ماست

محبّت هم سرشته با گِل ماست

شما آلِ رسولِ خاتم استید

که با جود و کرم میثاق بستید

دل و جان جهانی عاشق آباد

فدای نام شیرین شما باد

کریمان، با بَدان هم بد نکردند

کسی را از درِ خود ردّ نکردند

اگر ناقابلیم و شرمساریم

بجز عشق شما چیزی نداریم

شما در ظاهر و باطن امیرید

عنایت کرده، دست ما بگیرید

مدینه ـ غدیر ۱۴۱۱ تیر ۱۳۷۰

کربلا، آیینه عشق

کربلا، آیینه عشق خداست

در نمازِ مِهر، خاکش مُهر ماست

باغسار عشق یزدانی بوَد

هرچه می گوییم و می دانی بوَد

برکه خون است و اقیانوس عشق

چشمه سار جوشش ناموس عشق

خاک خون آلوده، امّا چون شفق

تابناک آیینه گلگون حق

خاک گفتن این مکان را نارواست

این شفق آیینه خون خداست

این چکار حشمت و آزادگی است

قلّه نستوه هر دلدادگی است

برج بیداری است این، گودال نیست

جز به خون عشق، مالا مال نیست

(علی موسوی گرمارودی)

هوای کربلا

نمی رود ز دل برون هوای تو

نهاده ام سرِ ادب به پای تو

تو سرو

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.