پاورپوینت کامل ستارگان حرم کاظمین ۶۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ستارگان حرم کاظمین ۶۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ستارگان حرم کاظمین ۶۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ستارگان حرم کاظمین ۶۸ اسلاید در PowerPoint :
در دو شمار پیشین، به زندگی چند تن از ستارگان حرم علوی و حسینی پرداختیم. اکنون برآنیم تا شرح حال چند تن از فقها و علمایی را مرور کنیم که در حرم مطهر امام موسی کاظم و امام محمد تقی (علیهماالسلام) در شهر کاظمین مدفونند.
جعفر بن محمد قولویه قمی
در سال ۲۹۰ هجری در شهر قم متولد شد و یکی از محدثان قرن چهارم هجری است. پدرش محمد بن موسی نیز از محدثان بنام آن شهر به شمار میآمد.[۱] جعفر نخست علوم حدیث را از محضر سعد بن عبدالله اشعری قمی آموخت و سپس به شهرهای کوفه و بغداد که در آن عصر مرکز علوم فقه و حدیث و کلام بود، سفر کرد و از محضر علمی محدثان بسیاری، از جمله: شیخ کلینی، احمد بن ادریس قمی و علی بن حسین بن بابویه (پدر شیخ صدوق) بهرههای فراوان برد. آن گاه خود در ردیف استادان فقه و حدیث قرار گرفت و فقهایی مانند: شیخ صدوق، شیخ مفید، هارون بن موسی تلعکبری و ابن غضائری و دیگران را تربیت نمود.[۲]
مقام و منزلت این محدث و فقیه بزرگ در میان اندیشمندان و فقهای شیعه بر کسی پوشیده نیست.[۳] جعفر بن محمد در فقه و حدیث، سرآمد علمای عصر خویش به شمار میرفت و در این دو رشته تألیفاتی هم از خود به یادگار گذاشت که معروف ترین آنها کتاب ارزشمند «کامل الزیارات» است.[۴]
او در این اثر ماندگار، به اهمیت و ثواب و آثار زیارت قبور پیامبران، امامان و اولیای الهی در ۱۰ باب پرداخته است.[۵] این کتاب به همت علامه امینی، «صاحب الغدیر»، در ۳۳۷ صفحه به زیور چاپ مزین شد و در اختیار علاقه مندان قرار گرفت.
در تاریخ معروف است که فرق گمراه قرامطه، در آشوبی به سال ۳۱۷ هجری حجرالاسود را از مکه به سرزمین هجر بردند و به مدت ۲۲ سال در آن جا نگه داشتند و چون در سال ۳۳۹ هجری خواستند تا آن را بازگردانند و در بیت الله الحرام در جای خود نصب کنند، جعفر بن محمد قولویه که بنابر اعتقادات شیعه میدانست نصب حجر الاسود فقط به دست مبارک امام زمان (عج) امکان پذیر است، تصمیم گرفت تا به مکه سفر کند و در این مراسم به زیارت حضرت حجت (عج) مشرف شود. پس به عشق و شوق این دیدار راهی سفر حج شد؛ ولی در میان راه، در شهر بغداد سخت بیمار گشت و نتوانست به راه خود ادامه بدهد. به ناچار فردی به نام ابن هشام را نایب گرفت تا در این مراسم حاضر شود و به نیابت از او با حضرت دیدار کند و در ضمن نامهای نیز نوشت تا به حضرت تقدیم دارد و در آن نامه دو سؤال از امام پرسید: اول این که آیا از این بیماری نجات پیدا میکند، و دوم این که مدت عمر من چند سال خواهد بود. ابن هشام با شتاب خود را به مکه رساند و شاهد نصب حجرالاسود به دست مبارک امام دوازدهم حضرت حجت (عج) شد و نامه را به امام رساند. حضرت بدون این که نامه را بخواند، در جواب فرمود: به ابن قولویه بگو که از ناحی این بیماری نگران مباش و مدت عمر تو از این به بعد سی سال خواهد بود.[۶]
این محدث و فقیه بزرگ، پس از این ماجرا، درست سی سال زندگی کرد و در سال ۳۹ هجری قمری چشم از جهان فرو بست و در پایین پای مرقد نورانی امام هفتم و نهم در رواق شرقی حرم آرام گرفت.[۷]
شیخ مفید
محمد بن محمد بن نعمان، معروف به «شیخ مفید» در یازدهم ذیقعده ۳۳ هجری در عکبرای بغداد دیده به جهان گشود.[۸] کلام را نزد ابن جنید اسکافی، ابو یاسر و علی بن عیسی رمانی (عالم سنی) فرا گرفت و فقه و حدیث را از محضر ابن قولویه و ابن حمزه و شیخ صدوق آموخت و در مباحثهای که میان او و استادش علی بن عیسی رمانی رخ داد و بر استاد چیره گشت، از سوی استاد ملقب به «شیخ مفید» شد. در نهایت به کرسی تعلیم و تربیت و تحقیق تکیه زد و مرجعیت دینی شیعیان را نیز عهده دار شد.[۹]
شبی شیخ مفید در خواب دید که حضرت فاطمه (س) دخت پیامبر (ص) دست امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) را گرفته و خطاب به او فرمود: ای شیخ! به این دو درس فقه بیاموز! شیخ از خواب بیدار شد و حیرت سراپای وجودش را فرا گرفته بود و عجله میکرد تا از تعبیر آن آگاه شود. همان روز هنگامی که در درس حاضر شد، مادر سید مرتضی و سید رضی را دید که به همراه دو فرزندش به حضور شیخ آمدند. مادر از شیخ درخواست کرد تا تعلیم و تربیت پسرانش را بر عهده بگیرد، و شیخ نیز با کمال اشتیاق این مسئولیت را پذیرفت. این دو سید نوجوان در حوز درس شیخ مفید تربیت شدند و در ردیف فقهای عصر خویش قرار گرفتند.[۱۰]
روزی شیخ مفید در جواب سؤال فردی، فتوایی صادر کرد که پس از چند روز دریافت این فتوا اشتباه بوده است و فهمید که اشتباه وی طی پیغامی از سوی حضرت ولی عصر (عج) به آن فرد سؤال کننده، جبران شده است؛ ولی تصمیم گرفت تا دیگر فتوایی ندهد. در این هنگام حضرت در نامهای خطاب به شیخ نوشت: «بر شماست که فتوا بدهید و بر ماست که شما را یاری کنیم و از خطا حراست نماییم»[۱۱]
علاوه بر سید مرتضی و سید رضی، شیخ طوسی، نجاشی و سلار دیلمی از شاگردان وی به شمار میآیند. شیخ مفید در فقه، اصول، کلام، حدیث، اخلاق و تاریخ، تالیفات گران سنگی دارد. نجاشی در کتاب خود، برای استادش دویست اثر برمی شمارد.[۱۲]
شیخ مفید پس از سال ها تلاش و کوشش در ۷ سالگی چشم از جهان فرو بست و شاگردش سید شریف مرتضی بر پیکرش نماز خواند و در خانهاش واقع در محله «درب الریاح» دفن گردید؛ اما پس از مدتی به کاظمین انتقال یافت و در جوار حرم امام جواد (ع) کنار مرقد استادش ابن قولویه به خاک سپرده شد.[۱۳]
خواجه نصیرالدین طوسی
در هنگام طلوع آفتاب یازدهم جمادی الاولی ۹۷ هجری در شهر توس به دنیا آمد. قرائت قرآن و آموزش زبان عربی و فارسی را نزد پدر آموخت. در خدمت دائیاش نورالدین علی بن محمد شیعی و کمال الدین محمد جاسب، حکمت، منطق و ریاضیات فرا گرفت و در نزد دائی پدرش، نصیرالدین عبدالله بن حمزه، رجال، درایه و حدیث آموخت. آن گاه عازم حوزه نیشابور شد و در فقه و اصول، از سراج الدین قمری و در اشارات ابن سینا از فریدالدین داماد نیشابوری بهره برد. سپس به قم و اصفهان رفت و مدتی از محضر استادان آن دو مرکز علمی هم بهره برد. در نهایت به عراق هجرت نمود و در آن جا از محضر علامه حلی بهرههای فراوان برد و به درجات عالی علوم اسلام نایل گردید.[۱۴]
بخش مهمی از زندگی خواجه نصیر، مصادف با حمله مغولان به ایران و قتل و غارت مردم شهرهای مختلف بود که با تدبیر و درایت خواجه، جلوی بسیاری از قتلها، غارتها و آتش زدن کتابخانهها و دستگیری و حبس دانشمندان گرفته شد و به خصوص شهرهای نجف و کربلا و کاظمین و سامرا از هجوم و تجاوز آنان در امان ماند. بر اثر رفتار و کردار حکیمانه خواجه نصیر، سرداران مغول که بسیار خون خوار و خشن و وحشی بودند، به اسلام روی آوردند و مسلمانانی معتدل و منطقی شدند.[۱۵]
از خدمات علمی – فرهنگی خواجه نصیر تأسیس رصدخانه مراغه و تألیف کتابهای ارزشمندی مانند: «اخلاق ناصری»، «اوصاف الاشراف»، «زیج ایلخانی» و «تحریر اقلیدس» میباشد.
او در هجدهم ذیحجه سال ۷۳ هجری در شهر کاظمین چشم از جهان فرو بست. هنگام وفات به وی پیشنهاد کردند تا وصیت کند جنازه او را به نجف منتقل کنند، ولی خواجه در جواب با احترام گفت: من از ساحت قدسی امام موسی بن جعفر (علیه السلام) شرم میکنم که وصیت کنم تا جنازهام را از کاظمین بیرون ببرند.[۱۶] پس پیکرش در رواق غربی حرم به خاک سپرده شد.
سید اسماعیل صدر
او در اصل از جبل عامل لبنان بود. جدش سید صالح بر اثر ظلم و ستم کارگزاران دولت عثمانی، از لبنان به عراق هجرت کرد. بعد به ایران آمد و در اصفهان ساکن شد. پدرش سید محمد صدرالدین عاملی، از علمای بزرگ اصفهان و نجف است. سید اسماعیل در چنین خانوادهای، در سال ۱۲۸ هجری قمری در شهر اصفهان متولد شد. در شش سالگی پدر را از دست داد و مقدمات علوم اسلامی را نزد برادرش سید محمد علی، معروف به «آقا مجتهد» و پسر خاله اش سید محمد باقر اصفهانی فرا گرفت.[۱۷]
در سال ۱۲۸۱ هجری به نجف رفت و در درس شیخ راضی بن شیخ محمد و شیخ مهدی آل کاشف الغطا و میرزا محمد حسن شیرازی حاضر شد. بعد به همراه استادش میرزای شیرازی به سامرا هجرت کرد. پس از رحلت استاد، به کربلا رفت و سالهای طولانی در این شهر به تدریس و تعلیم و تربیت شاگردان پرداخت و مرجعیت شیعیان را بر عهده گرفت.[۱۸]
سید اسماعیل صدر به وحدت میان شیعه و سنی در مقابل دشمنان اسلام و تشیع تاکید داشت. در ایامی که غرب میخواست میان دولت عثمانی و ایران اختلاف ایجاد کرده و زمینه نابودی هر دو کشور را فراهم آورد، او به همراه آخوند خراسانی، شیخ الشریعه اصفهانی، شیخ عبدالله مازندرانی و حاج آقا نورالله اصفهانی، بیانیهای صادر کردند و در آن با تمسک به آیه شریفه «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» دول اسلامی را در برابر بیگانگان، به صلح و دوستی فراخواندند.[۱۹]
او در اواخر عمر شریفش به شهر کاظمین آمد و در جوار حرم امام موسی کاظم و امام محمد تقی (علیهماالسلام) مسکن گزید و سرانجام در روز سه شنبه ۱۲ جمادی الاولی ۱۳۳۸ قمری چشم از جهان فرو بست و در اتاقی در رواق شرقی حرم مطهر آن دو امام همام به خاک سپرده شد. این حجره هم اکنون به «مقبر خاندان صدر» معروف است.
سید حیدر صدر و سید محمد جواد صدر و سید محمد مهدی صدر و سید صدرالدین صدر، از مراجع نجف و قم از فرزندان سید اسماعیل صدر هستند. امام موسی صدر و شهید سید محمد باقر صدر نیز از نوادگان وی محسوب میشوند.[۲۰]
سید مهدی حیدری
او به خاندان بزرگ شیعی عراق به نام «آل حیدری» منسوب است. این خاندان در شهر کاظمین سکونت داشتند. پدرش سید احمد و جدش سید حیدر از علما و مجتهدان سرشناس کاظمین به شمار میآیند. سید مهدی در سال ۱۲۰ قمری در این شهر متولد شد. مقدمات را نزد پدر آموخت و سپس به درس شیخ محمد حسین آل یاسین رفت. در نجف و سامرا در محضر شیخ انصاری و میرزا حبیب الله رشتی و میرزای شیرازی به درج اجتهاد رسید و رهبری شهر کاظمین و حومه را عهده دار شد.[۲۱]
در جنگ جهانی اول که سرزمین عراق از سمت فاو و بصره مورد تهاجم قوای انگلیسی قرار گرفت، او در تلگرافی به علمای نجف و کربلا خواستار صدور فتوای جهاد بر ضد قوای اشغالگر شد. این مجتهد مجاهد، چهار فتوای جهاد (یک فتوای انفرادی و سه فتوای مشترک با مراجع نجف) صادر کرد و در آنها از عموم مسلمانان خواست تا به هر نحو ممکن در مقابل دشمن بایستند و مردم عراق را در سرکوب متجاوزان یاری نمایند. او در حرم کاظمین حاضر شد و با سخنرانی حماسی، مردم را به حضور در جبههها دعوت کرد و اعلام نمود که خود نیز در خط مقدم حاضر خواهد شد. مرجع شهر کاظمین که حدود هشتاد و پنج سال داشت، روز سه شنبه ۱۲ محرم ۱۳۳ هجری در پیشاپیش جهادگران راهی جبهه های نبرد گردید. مردم کاظمین با شور و حالی کم نظیر، وی را تا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 