پاورپوینت کامل شهادتگاه على اکبر و على اصغرعلیهم السلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شهادتگاه على اکبر و على اصغرعلیهم السلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شهادتگاه على اکبر و على اصغرعلیهم السلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شهادتگاه على اکبر و على اصغرعلیهم السلام ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
اشاره
پیامآوران و صاحبان رسالت، در برابر انجام مسئولیت پیامرسانى، مجاز به دریافت مزد و پاداشى نیستند؛ زیرا اجر و پاداش آنان با خداست و دنیا بازار معاملهاى سزاوار آن نیست.[۱]
پیروى از دستورهاى الهى؛[۲] ابراز دوستى و محبت به فرستادگان و نزدیکان آنان، تنها پاداشى است که به فرموده خداى سبحان، از امت خود انتظار دارند.[۳]
جایگاه و خاستگاه واقعى محبت و مودّت، همانا نهانخانه قلب است. محبت قلبى، لازمه مؤدّت و دوستى است؛ ولى کافى از آن نیست. محبت باید در عمل، تجلّى نماید؛ آن هم نه هر عملى؛ بلکه مطابق آنچه در عهدنامه نخستین، میان عاشق و معشوق به امضا رسیده است.
چشمه محبت، آنگاه که مىجوشد، به سخنى در زبان، اشکى در چشم، و آتشفشانى در جان تبدیل مىشود. اینجاست که عاشق از وصف یار مىگوید و در فراق او اشک مىریزد و در راه او جانفشانى مىکند، و در یک سخن، پیروى او را مىطلبد.
اما فراق را درمانى جز وصل نیست. عاشقى که خود را با صبغ الهى آراسته، همواره به شوق دیدار او، رهرو کوى اوست. بهترین آیت خلقت و نعمت خداوند سبحان، همانا وجود شریف خاتم پیامبران، حضرت محمد (ص) و معصومان از اهلبیت او مىباشند. آنان که سیماى حق را مىطلبند و دیدار حق را مىجویند، باید او را در آیین وجود محمدى (ص) تماشا کنند.
پس سخن محمد (ص) سخن خداست؛[۴] اطاعت از او اطاعت از خداست؛[۵] محبت به او محبت به خداست؛[۶] محبت به اهل بیت (علیهما السلام) نیز محبت به خداست[۷] و زیارت محمد و آل محمد (ص) ، زیارت خداست.[۸]
بدیهى است محبت، همواره جذبهاى در قلب شعلهور مىسازد که جز به دیار و زیارت دوست، فرو نمىنشیند.
خاکستر وجود مرا گر دهى به باد از اشتیاق، رو به ره کربلا کند [۹]
در حدیثِ محبت، زنده و مرده، تفاوت نمىکند[۱۰] و دور و نزدیک در آن مفهومى ندارد. در وادى محبت، هر چه به دوست تعلق دارد و هر چه نام دوست بر آن است، عزیز و محترم است. کوى و برزن، در و دیوار، تربت و تسبیح، قبر و ضریح، قدم و قدمگاه، چاه و سقاخانه، رزمگاه و قتلگاه و. . . همه از این قرارند.
در عهد جمال تو نگیرند ز گل، آب عکس تو به هر آب که افتاد، گلاب است
اما محبت، در طبیعت خود، با احساسات و عواطف همراه است. احساسات و عواطف اگر از بند تعقل آزاد باشد و با دستگاه دین تنظیم نشود، انسان را تا بیراههها سوق مىدهد. اسطورهسازى، قهرمانپرورى و خرافاتگرایى از آفاتى است که دامنگیر احساسات شده و انسان را از اهداف متعالى غافل نموده و او را آلت دست ابلیسان، خنّاسان و جاهلان قرار مىدهد.
در میان زیارتها، زیارت کربلا و قبر حسین شهید (ع) ، از اهمیت بسیارى برخوردار است. سخن معصومان (علیهما السلام) نشان مىدهد که زیارت کربلا از همه زیارتها با فضیلتتر است؛ چنانکه حتى در برابر حجِ واجبِ کعبه هم – که باید در صورت استطاعت انجام پذیرد – بر سنگینى پاداش تأکید شده است.[۱۱]
حائر حسینى (کنار قبر ششگوشه حضرت ابى عبدالله (ع)) محلى است ممتازتر از دیگر زمینها و از بقاع متبرکهاى است که خداوند دعا کردن در آن را دوست مىدارد و وعده استجابتش را مىدهد.[۱۲]
اعمال عبادى انسان، همواره با آفات و آسیبها همراه است. این آفات با گسترش دامن احساسات در محیط عبادت، وسیعتر و عمیقتر مىگردد. زیارت نیز از جمله آنهاست که با توجه به آمیخته شدن آن با احساسات، مصون از آفات نبوده و نخواهد بود. آسیبشناسى، به سالمسازى محیط زیارت انجامیده و به رشد و ارتقاى معنویت و عزادارى صحیح مىانجامد و بساط خرافات را برمىچیند.
ورودِ رفتارهاى دروغآمیز و بیهوده به حریم اعتقادات، رویش خرافات را به دنبال دارد، که باید ریشهکن شود؛ وگرنه چنان رشد نموده و فضاى معنویت را تیره و تار مىکند که تشخیص آن از واقعیات، بسیار دشوار گردیده و مبارزه با آن، اتهاماتى تا کفر والحاد را به دنبال خواهد داشت.
حادثه کربلا واقعیتى است که احساسات شیعیان را بیش از دیگر حوادث جریحهدار کرده و به همان میزان هم در معرض دروغپردازىها و خرافات قرار گرفته است.
گذشته از حائر حسینى، در کربلا زیارتگاههاى دیگرى نیز وجود دارد که از دیرباز شناخته شده و زائران حرم حسینى آنها را هم زیارت مىکنند. مرقد شریف قمر بنىهاشم حضرت ابوالفضل العباس (ع) ، مرقد حبیب بن مظاهر، قبور دیگر شهدا، قتلگاه، خیمهگاه، تل زینبیه و مرقد حرّ بن یزید ریاحى در نزدیکى کربلا از جمل آنهاست. اما اخیراً پدیدار شدن زیارتگاههاى جدیدى به نام محل شهادت حضرت علىاکبر (ع) و محل شهادت حضرت علىاصغر (ع) جاى تأمل بسیار دارد!
نه تنها براى وجود چنین محلى در تاریخ عاشورا سند و نشانى دیده نمىشود، بلکه تخریب چهار بار مرقد شریف امام حسین (ع) و اطراف آن و کشاورزى و آبیارى آن به دستور متوکل عباسى، که به نابودى هم آثار انجامیده، به دروغ بودن یا دستکم نمادین بودن برخى از آثار حکایت دارد؛ مگر مرقد شریف امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) که با متصاعد شدن عطر حیرتآور و پدیدار شدن نشانههایى از الطاف الهى، کشف دوباره آنها میسر گردیده است.
حال آنچه از گذشتههاى دور به صورت نشانههایى در کربلا دیده مىشود، جایگاه خود را دارد، ولى نباید اجازه داد افرادى احساسات پاک مردم را وسیل سودجویى و اغراض دیگر قرار دهند و با مقدسنمایى، اهداف خرافى را دنبال کنند و در نتیجه، زائران در چند روز حضور در کربلا، در مقام زیارت، حائر حسینى را که از درجه و امتیازى چون عرش الهى برخوردار است، فداى خرافات نموده و فرصت به دست آمده را که عمرى در آرزویش بودهاند، با دروغها و بیهودهها بیالایند.
در بررسى تاریخى محلهاى یادشده، به هیچ سندى – حتى تحریف شده و جعلى – نمىتوان دست یافت! به نظر مىرسد که عوامل سودجو و مشکوک، با این روشها قصد ترویج هر چه بیشتر خرافات در مراسم عزادارى را دارند، که اگر با واکنش به موقع عالمان و مراجع ذىربط روبهرو نگردد، این روند شدت گرفته و در نتیجه، زائران را از حائر بىمثال حسینى به این مکانهاى ساختگى منحرف خواهند کرد. توجه دادن به روحانیان کاروانها و مداحانى که همراه کاروانها هستند و زائران را راهنمایى مىکنند، مىتواند در هدایت زائران به زیارتگاههاى معتبر کارساز باشد.
شهادگاه علىاکبر (ع) در کربلاى امروز
امروزه در فاصله حدود ۲۰۰ مترى حائر حسینى و ۰۰ مترى خیمهگاه، خانهاى را در داخل کوچهاى دراز، تنگ و باریک معین کرده و با تابلوها و آرایههاى مختلفى آن را محل شهادت حضرت علىاکبر نامیدهاند. کاروانهایى که زیارت از آنجا را نیز در برنام خود دارند در حالى که عبور و مرور در آن کوچه به سختى انجام مىپذیرد، خود را به آن محل مىرسانند تا مراسم ذکر مصیبت و عزادارى بهجا آورند! سپس نذوراتى را اهدا و دربانان و خادمان آنجا را اکرام نموده و به سراغ برنامههاى دیگر مىروند. با توجه به مشکوک بودن وجود چنین محلى، ناگزیر از بررسى تاریخى آن هستیم.
شهادتگاه حضرت علىاکبر در متون تاریخى
ساختگى بودن محل شهادت حضرت علىاکبر(ع)، هنگامى آشکار مىشود که تاریخ عاشورا و مقاتل نزدیک به حادثه عاشورا را ورق زده و آنچه را در این باب نوشتهاند، استخراج کنیم تا ببینیم کشف محل شهادت فرزند رشید و دلاور حسین بن على(ع) چقدر با واقعیتها همخوانى دارد. آنچه کتابها در این باره نوشتهاند، چنین است:
دینورى (۲۸۲ ه) مى نویسد:
فکان اول من تقدم منهم، فقاتل على بن الحسین، و هو على الاکبر، فلم یزل یقاتل حتى قتل، طعنه مره بن منقذ العبدى ، فصرعه، وأخذته السیوف فقتل؛[۱۳]نخستین کسى که از بنىهاشم به میدان رفت و جنگید، على بن حسین (علىاکبر) بود. او همواره پیکار مىکرد تا اینکه شهید شد. مره بن منقذ عبدى ، او را با نیزه زد و بر زمین انداخت؛ سپس شمشیرها او را فراگرفت و شهید شد.
طبرى (۳۱۰ ه) معتقد است:
نخستین کس از فرزندان ابوطالب که در آن روز کشته شد، علىاکبر، پسر حسین بود مره بن منقذ راه را بر او گرفت و ضربتى به او زد که بیفتاد. دیگران اطرافش را گرفتند و با شمشیر پارهپارهاش کردند.
حمید بن مسلم ازدى مىگوید:
. . . آنگاه حسین به طرف فرزند خویش رفت و جوانان نیز همراه او آمدند. فرمود: «برادرتان را بردارید.» سپس او را از محل کشته شدنش بردند و در برابر خیمهگاهى که مقابل آن مىجنگید، گذاشتند.[۱۴]
ابن اثیر (۳۰ ه) در تاریخ خود مى نویسد:
نخستین کس از فرزندان ابوطالب که شهید شد، علىاکبر، فرزند حسین بود. مره بن منقد العبدى بر او حمله کرد و نیزهاى زد و او را بر زمین انداخت و مردم [دشمنان] او را با شمشیرها پاره پاره کردند. هنگامى که حسین او را دید،
فرمود: «خداوند بکشد قومى را که تو را کشتند!» سپس امام به سویش شتافت و به جوانان همراه خود فرمود: «برادرتان را بردارید.» پس او را بردند و در خیمهاى که برابر آن مىجنگید بر زمین گذاشتند.
مقاتل و دیگر کتابهایى تاریخى هم که بهطور مستند به ماجراى شهادت حضرت علىاکبر (ع) پرداختهاند، افزون بر آنچه آوردیم، چیزى مطرح نکردهاند.
باید توجه داشت که نه دشت هموار کربلا، داراى نشانههاى طبیعى و ثابتى بود تا محل وقوع برخى از صحنههاى جنگ قابل تشخیص و تخمین باشد، و نه اساساً گزارشگرانى در آن هیاهوى جنگ دنبال چنین کارهاى غیر ضرورى بودهاند.
پس آنچه از گزارشهاى یاد شده برمىآید، این است که محل پیکار و شهادت حضرت علىاکبر (ع) در فاصله نزدیکى از خیمهها بوده و پیکر ایشان، پس از شهادت، به دستور امام
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 