پاورپوینت کامل مزارات فرزانگان شیعه در بغداد ۸۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مزارات فرزانگان شیعه در بغداد ۸۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مزارات فرزانگان شیعه در بغداد ۸۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مزارات فرزانگان شیعه در بغداد ۸۱ اسلاید در PowerPoint :

بغداد شهر شیعیان

شهر بغداد در سال ۱۱ قمرى به دست دومین خلیف عباسى، منصور دوانقى در کنار رودخانه دجله بنا نهاده شد و پایتخت او و دیگر خلفاى عباسى از جمله: مهدى، هادى، هارون، امین و ماْمون قرار گرفت. این شهر با گذشت زمان و با حضور علماى بزرگ و شخصیت‌هاى سرشناس، به شهرى علمى، دینى، فرهنگى و هنرى تبدیل گردید که از اطراف و اکناف براى تحصیل علم به آن‌جا روى مى‌آوردند.

« عثمان بن سعید عمری » ، اولین نایب امام زمان (عج) در این شهر سکونت داشت. او گاهى از بغداد به سامرا مى‌رفت و به حضور امام یازدهم شرفیاب مى‌شد. پس از شهادت امام عسکرى (ع) و آغاز دوران غیبت صغرى، شهر بغداد توسط نایب اول، محل استقرار دستگاه نیابت و سفارت تعیین شد. در سال ۲۲۱ هجرى که معتصم عباسى محل پایتخت را از بغداد به سامراء انتقال داد، شهر بغداد براى نواب اربعه و شیعیان اهمیت بیشترى یافت؛ چرا که آنان در این شهر به دور از چشم حاکمان و در محیطى نسبتاً آرام مى‌توانستند به فعالیت‌هاى خود ادامه دهند و امور دینى و اجتماعى شیعیان را اداره کنند؛ چنان‌که بعد از اتمام دوران غیبت صغرى و آغاز غیبت کبرى نیز شهر بغداد با حضور فقهاى بزرگى چون: شیخ کلینى، شیخ مفید، سید رضى و سید مرتضى به مرکز نشر فرهنگ تشیع و معارف اهل‌بیت تبدیل گردید. از این رو، بغداد را باید شهر شیعیان، محل نشوونماى نواب اربعه و کانون فعالیت فقهاى شیعه در دوران غیبت صغرى و آغاز دوران غیبت کبرى نامید. در این نوشتار به معرفى نواب اربعه و چند تن از فقهاى شیعه در بغداد و محل دفن آنان در این شهر مى‌پردازیم:

نایب اول

« عثمان بن سعید عمری » اولین نایب خاص امام زمان (عج) مکنّى به «ابوعمر» است و چون تبارش به قبیل بنى‌اسد مى‌رسد، به «اسدى» مشهور است و از این‌که به شغل روغن‌فروشى اشتغال داشت، به وى «سَمّان» یا «زَیات» نیز مى‌گفتند و ظاهراً تجارت روغن، پوششى براى کارهاى وکالتى و نیابتى او از جانب امامان معصوم بود.[۱] مشهور است وقتى مردم به او وجوه شرعى مى‌دادند، او آن را در ظرف روغنى مى‌ریخت و به خدمت امام مى‌برد و تحویل آن حضرت مى‌داد تا جاسوسان بنى‌عباس آگاه نشوند.

وى پیش از آغاز دوران غیبت، از اصحاب و یاران امام هادى و امام عسکرى به شمار مى‌آمد و مورد اعتماد آن دو امام همام بود. روزى «احمد بن اسحاق قمى» که از علماى بزرگ شهر قم بود، به حضور امام هادى (ع) رسید و عرض کرد: سرورم! من گاهى سعادت ندارم و نمى‌توانم خودم به حضورتان شرفیاب شوم و مسائل را بپرسم؛ در این هنگام به چه کسى مراجعه کنم و گفتار چه کسى را بپذیرم؟ حضرت فرمود:

هذا ابوعمرو، الثقه الامین، ما قاله لکم فَعَنِّی یقوله و ما اداه الیکم فعنی یُوَدّیه؛[۲] این ابوعمرو (عثمان بن سعید) مورد اعتماد و امین است. هر آن‌چه او به شما گفت، از طرف من گفته است و هر چه به شما رساند، از جانب من رسانده است.

او پس از شهادت امام هادى چند سالى هم وکیل امام عسکرى (ع) شد و این امر خطیر را از جانب آن حضرت برعهده داشت.[۳] وقتى حضرت مهدى (عج) از مادر متولد شد، عثمان بن سعید از جانب امام عسکرى (ع) مأموریت یافت تا عقیقه‌اى فرآهم آورد و آن را در میان بنى‌هاشم و سایر مردم توزیع کند.[۴]

با شهادت امام عسکرى (ع) و آغاز دوران غیبت صغرا، عثمان بن سعید به عنوان اولین نایب امام دوازدهم به فعالیت خود ادامه داد و دستگاه نیابت و سفارت را به خوبى اداره نمود و به آن سروسامان داد. نیابت وى پیش از شهادت امام عسکرى، به وسیله آن حضرت در حضور چهل تن از فقهاى شیعه اعلام شده بود. او شخصیتى بود که مراسم غسل، کفن و خاک‌سپارى آن حضرت را هم بر عهده داشت.[۵] مدت نیابت عثمان بن سعید حدود پنج سال بود. شیعیان از مناطق مختلف به بغداد مى‌آمدند و به حضور وى شرفیاب مى‌شدند و مشکلات و سؤالات دینى و اجتماعى خود را با وى در میان مى‌گذاشتند. در سال ۲ هجرى دوران پنج‌سال نیابت عثمان بن سعید به پایان رسید. او که از خبر رحلت خود آگاه شده بود، فقها و بزرگان شیعه را به حضور فراخواند و خبر رحلت خود و نیابت فرزندش «محمد بن عثمان» را با آنها در میان گذاشت و گفت: امام زمان (عج) دستور داده است تا از سفارت فرزندم محمد بن عثمان، شما را آگاه کنم. پس از من هر کسى مشکلى و سؤالى داشت به او مراجعه کند.[۶]

پیکر نایب اول به دست فرزندش محمد غسل داده و کفن شد و با حضور بزرگان شیعه و مردم در بغداد به خاک سپرده شد. شیخ طوسى که در سال ۸ هجرى در بغداد بوده و از مزار عثمان بن سعید دیدن کرده، مى‌نویسد:

قبر عثمان بن سعید در سمت غربى شهر بغداد، میدان بازار، اول محل دروازه حبله، در سمت قبل مسجدى واقع است. بین قبر و مسجد دیوارى وجود دارد که قبر را از مسجد جدا مى‌کند و در قسمت محراب درى است که به طرف قبر راه دارد.

به نوشت شیخ طوسى، اولین بار حاکم وقت بغداد «ابومنصور محمد بن فرج» آن دیوار را خراب کرد و مقبر نایب اول را ظاهر نمود و صندوقى هم بر روى آن نهاد. هر کس مى‌خواست وارد مى‌شد و آن را زیارت مى‌کرد. حتى همسایگان و اهالى محله که از پیروان اهل تسنن بودند، به زیارت قبر نایب اول مى‌رفتند و به قبرش تبرک مى‌جستند.[۷] این مکان، در اصل منزل او بوده؛ یعنى نایب اول در منزل خود دفن شده است.

نایب دوم

«محمد بن عثمان» ، همانند پدر از علماى برجست دوران امام عسکرى (ع) به شمار مى‌آمد و در میان بزرگان شیعه شناخته شده و مورد اعتماد آن حضرت نیز بود. در حدیثى آمده است که وقتى شیعیان از نواحى مختلف به حضور امام عسکرى شرفیاب شده بودند، آن حضرت خطاب به آنان از نیابت وى خبر داده و فرموده بود:

اشهدوا على اَنَّ عثمان بن سعید العمرى وکیلى واَنَّ ابنه محمداً وکیل ابنى مهدیکم؛[۸] گواه باشید! به تحقیق عثمان بن سعید عمرى وکیل من است و پسرش محمد نیز وکیل فرزندم مى‌باشد که مهدى شماست.

وقتى نایب اول از دنیا رفت و نیابت به فرزندش محمد محول گردید، توقیع مبارکى از جانب حضرت حجت (عج) به دست وى رسید. امام دوازدهم در این توقیع ضمن تسلیت به او و درخواست اجر و صبر در این مصیبت بزرگ، بر جانشینى محمد به نیابت از پدرش تأکید فرمود و از این‌که فرزندى خلف براى پدرش شده و مسؤولیت نیابت را برگردن گرفته است، او را بشارت داد.

مدت نیابت محمد بن عثمان از سال ۲ تا ۳۰ هجرى به طول انجامید. این دوران مصادف با خلافت چهار خلیف عباسى، یعنى: معتمد، معتضد، مکتفى و مقتدر بود. در این روزگار محل حکومت عباسیان شهر سامراء بود و دستگاه نیابت هم‌چنان در بغداد به دور از چشم مستقیم نامحرمان به فعالیت خود ادامه مى‌داد و به هدایت و ادار شیعیان اهتمام داشت.

«محمد بن على اسود قمى» از کارگزاران دستگاه نیابت در قم مى‌گوید:

. . . در عصر نیابت محمد بن عثمان، روزى زنى به من مراجعه کرد و پارچه‌اى را داد تا آن را به محمد بن عثمان برسانم. آن پارچه و امانت‌هاى دیگر را که مردم به من داده بودند تا به دست نایب دوم برسانم، برداشتم و از قم عازم بغداد شدم. پس از ورود به بغداد، به خدمت محمد بن عثمان رسیدم. او دستور داد تا هم اموال و امانت‌ها را به محمد بن عباس قمى (از خدمت‌گزاران دستگاه نیابت) تحویل بدهم. همه را تحویل دادم، به‌جز پارچ آن زن که مفقود شده بود و من متوجه نبودم. اندکى گذشت تا این‌که نایب دوم به من پیغام داد آن پارچه را هم تحویل دهم. در این هنگام به یاد پارچ آن زن افتادم. هر چه تلاش و جست‌وجو کردم پیدا نشد. با نگرانى موضوع را با محمد بن عثمان در میان گذاشتم. او به من دلدارى داد و گفت نگران نباش؛ به‌زودى پیدا خواهد شد. اندکى گذشت و فرمایش وى تحقق یافت و پارچه پیدا شد و من آن را تحویل محمد بن عباس دادم و در تعجب بودم که چطور محمد بن عثمان از موضوع پارچ آن زن آگاه بود و از پیدا شدنش خبر داد.[۹]

«جعفر بن محمد بن مُتَیل» مى‌گوید:

روزى نایب دوم مرا خواست و دو لباس علامت‌دار با کیسه‌اى درهم به من داد و فرمود: لازم است همین الان به سوى منطقه واسط حرکت کنى و این محموله را به اولین فردى که او را در فلان مکان دیدار مى‌کنى، تحویل دهى. جعفر مى‌گوید: مأموریت را پذیرفتم، ولى در دل افسرده خاطر بودم و با خود گفتم: فردى چون مرا حامل این محمول ناچیز قرار داده است. راهى واسط شدم. چون به محل موعود رسیدم، از اولین نفر سراغ حسن بن محمد قطاه صیدلانى ، وکیل موقوفات در واسط را گرفتم. او گفت: خودم هستم! تو کیستى؟ پس از معرفى خود، با همدیگر معانقه کردیم. سلام محمد بن عثمان را به او رساندم و محموله را تحویل دادم. وقتى از موضوع آگاه شد، گفت: خدا را شکر! محمد بن عبدالله حائرى فوت کرده است. اکنون جهت تهیه کفن بیرون آمده‌ام. وقتى محموله را باز کرد هر آن‌چه براى تجهیز میت لازم بود را در آن مشاهده کردیم. سپس جنازه را با هم تشییع و دفن کردیم و من به بغداد بازگشتم.[۱۰]

سرانجام محمد بن عثمان پس از چهل سال تلاش و کوشش در رأس دستگاه نیابت، در بستر بیمارى آرمید و شواهد و قرائن نشان مى‌داد که آماد سفر به ابدیت مى‌شود. در این هنگام علماى سرشناس شیعه همچون: «ابوسهل اسماعیل بن على نوبختى» و چند تن دیگر به عیادت نایب دوم رفتند تا ضمن دیدار، تکلیف خود و شیعیان را هم روشن سازند. در این جلسه از محمد بن عثمان سؤال شد: اگر از دنیا رفتید، چه کسى جانشین شما خواهد شد؟ او به «حسین بن روح نوبختى» اشاره کرد و گفت: او جانشین من و سفیر میان شما و حضرت حجت (عج) و شخصیت امین است. پس از من در امور خود، به وى مراجعه کنید و من به ابلاغ این موضوع مأمور شده بودم و آن را به شما رساندم.[۱۱]

جعفر بن احمد متیل مى‌گوید:

زمان رحلت نایب دوم، بالاى سرش بودم و حسین بن روح در پایین پا نشته بود. وقتى نیابت او بعد از محمد بن عثمان مطرح و قطعى شد و آن را از زبان نایب دوم شنیدم، از بالاى سر او بلند شدم و دست حسین بن روح را گرفتم و در جاى خود نشاندم و خود در پایین پا نشستم.[۱۲] در این روز شخصیت‌هاى بزرگى از اهل بصره مانند علوی صفار و حسین بن احمد بن ادریس به بغداد آمده، در این جلسه حضور داشتند.[۱۳]

در روز آخر جمادى الاولى ۳۰ هجرى، محمد بن عثمان چشم از جهان فروبست.[۱۴] پیکر او با احترام و با حضور انبوه شیعیان و رجال سرشناس شیعى، تشییع و در خانه مسکونى پدرى، کنار مقبر عثمان بن سعید عمرى به خاک سپرده شد. شیخ عباس قمى که در حال حیات از این مکان دیدن کرده است مى‌نویسد:

. . . این مقبره در بارگاه بزرگى، نزدیک درِ سلمان که در میان مردم بغداد به «شیخ خلانى» معروف است، قرار دارد و علاقه‌مندان به زیارتش مى‌روند.[۱۵]

مرحوم حرزالدین مى‌نویسد:

این مکان در خیابانى واقع است که در قدیم به درواز کوفه منتهى مى‌شد و اکنون به آن «محل خَلاّنى» مى‌گویند و یکى از مراکز مهم شیعى در بغداد به‌شمار مى‌آید. این مکان در سال ۱۳۹ قمرى تجدید بنا شد و اشعارى از شاعران بزرگ در مدح و منزلت این دو شخصیت بر دیوارهاى آن نوشته و نقاشى گردید.[۱۶]

امروزه این بارگاه مقدس در خیابان جمهورى واقع شده و حرم مجلّلى دارد. در آستانه آن، مسجد بزرگى داراى صحن وسیع به همراه کتابخانه‌اى جدید تأسیس شده است. این کتابخانه داراى کتب قیمتى و نفیس مى‌باشد و به کتابخانه خَلاّنى معروف است. در اهمیت این مکان همین بس که در مسجد آن، نماز جمعه و جماعت اقامه مى‌شود و در منطقه تجارى شهر بغداد قرار دارد.

نایب سوم

«ابوالقاسم حسین بن روح» ، نایب سوم، از خاندان مشهور و ایرانى‌نژاد «نوبختى» است. از این خاندان شخصیت‌هاى بسیارى در علم کلام، فلسفه، فقه، حدیث، رجال، نجوم، شعر، ادب و هنر تربیت شدند و در طول تاریخ ایران و اسلام تأثیرگذار بودند.[۱۷] بعضى از آنان مانند: ابواسحاق و ابوسهل نوبختى، از اصحاب امام هادى و امام عسکرى بودند و به همین سبب ارتباط نزدیک با دستگاه نیابت داشتند. در این میان نقش و حضور حسین بن روح چشمگیرتر بود. او به هوش، ذکاوت، درایت، عقل و تدبیر بیشتر شهرت داشت و به همین سبب، مفتخر به مقام نیابت امام عصر شد و از سوى محمد بن عثمان به این مسؤولیت مهم منصوب گردید. اندکى بعد از این انتصاب، توقیع مقدسى از ساحت قدسى حضرت مهدى (عج) در تأیید نیابت حسین بن روح به این ترتیب صادر شد:

. . . ما او را مى‌شناسیم. خداوند تمام خوبى‌ها و خوشنودى‌هاى خویش را به وى بشناساند. و او را با عنایت خویش خرسند گرداند. از نام او آگاه شدیم و در مسؤلیت محوله به وى اطمینان داریم. او در نزد ما داراى مقامى است که موجب شادى وى خواهد شد. خداوند احسان خود را نسبت به او مضاعف گرداند. . . [۱۸]

نخستین سال نیابت حسین بن روح، مصادف با یازدهمین سال حکومت مقتدر عباسى بود و این

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.