پاورپوینت کامل آیت الله سید على قاضى طباطبائى ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیت الله سید على قاضى طباطبائى ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت الله سید على قاضى طباطبائى ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت الله سید على قاضى طباطبائى ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

خاندان

آیت‌الله سید على قاضى طباطبائى از عالمانى بود که براى زیارت مضجع شریف امیر مؤمنان و سالار شهیدان و ماه تابان هاشمیان – علیهم صلوات الرحمن – سر از پا نمى‌شناخت و سرانجام سر بر آستان‌هاى بلند آنان سایید و رحل اقامت در سایه‌سار ولایت افکند و در برکه برکت گستر غدیر غوطه زد و از زلال معارف علوى جام‌هاى جاودانى گرفت.

وى از سلسله سادات طباطبائى است که جلوه‌اى از کرامات کوثر و مصداق بارز گسترش نسل پیامبر (ص) از زهراى اطهر (س) است؛[۱] و این برترین و ماندگارترین نسل بوده است. شمار سادات و بزرگان علم و ادب و فرهنگ که از جارى این کوثر کرامت برآمده‌اند و بالیده‌اند، خود کرامت و معجزه‌اى است و مؤید این واقعیت که پیامبر (ص) ، ابتر نیست؛ بلکه دشمنان او ابترند.

نگاهى گذرا به کتاب‌هایى که درباره سلسله سادات نگاشته شده، این حقیقت را آشکار مى‌کند که به رغم دشمنى و خصومت دیرینه امویان و عباسیان با این سلسله بزرگ و تلاش فراوان براى از میان بردن آنان، این نسل همچنان پرشمارترین و گسترده‌ترین نسل‌ها بوده است.

سلسله طباطبائى از نسل امام حسن مجتبى (ع) و از طریق دو تن از فرزندانش به نام‌هاى «زید» و «حسن مثنى» گسترش و استمرار یافته است. حسن مثنى در رکاب سالار شهیدان در کربلا مردانه جنگید و جانباز شد و با فاطمه دختر امام حسین (ع) پیوند زناشویى بست. وى پس از حادثه کربلا در مدینه قیام کرد.[۲]

در حدیث دیگران

خوش‌تر آن باشد که سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران

درباره مرحوم قاضى, این زائر عارف به حق اهل بیت عصمت وطهارت (علیهما السلام) عنان قلم را به دست عالم برجسته و مرزبان بصیر میراث فرهنگى شیعه، «شیخ آقا بزرگ تهرانى» مى‌سپاریم که سال‌ها با او معاشرت و دوستى داشته است. ایشان درباره مرحوم قاضى چنین گفته است:

او سید میرزا على، پسر میرزا حسین، پسر میرزا احمد، پسر میرزا رحیم طباطبائى تبریزى قاضى است. وى عالمى است مجتهد، باتقوا، پارسا، اخلاقى و فاضل. در ۱۳ ذى‌حجه سال ۱۲۸۲ هجرى[۳] در تبریز به دنیا آمد و در خاندان علم و شرف، تربیت شد. دانش‌هاى اولیه (مثل صرف و نحو و علم بلاغت) را از برخى فضلا آموخت و نزد پدر خود و میرزا موسى تبریزى، صاحب «حاشیه رسائل» ، و سید محمدعلى قره‌جه‌داغى، صاحب «حاشیه شرح لمعه» شاگردى نمود. به سال ۱۳۰۸ هجرى [۴] به نجف اشرف هجرت کرد و در درس ملاّ محمد فاضل شربیانى، شیخ محمدحسن مامقانى و میرزا حسین خلیلى حاضر شد و از شاگردان برجسته و فاضل میرزا حسین خلیلى به شمار مى‌آمد. وى در فقه و اصول و حدیث و تفسیر و دیگر علوم، زبردست و استاد شد. او از شخصیت‌هاى اخلاقى بود و در محضر میرزا حسین خلیلى و دیگران به تهذیب نفس پرداخته و در مراکز علمى به همین ویژگى شناخته شده بود و در همین زمینه به تدریس پرداخت و داراى حلقه درس و شاگردان و مریدان بود.

آشنایى من با او به گذشته‌اى دور و به زمانى بازمى‌گردد که در یک سال به نجف اشرف هجرت کردیم و از همان روزگار ارتباط ما با یکدیگر پدید آمد و مودّت و مصاحبت میان ما ده‌ها سال برقرار بود. در این مدت او را در سیرتش مستقیم، و در خلقش کریم، و در شخصیتش شریف یافتم. اهل علم و استقامت و اعتدال، همواره به نکوداشت و تکریم او مى‌پرداختند. . . تا آن‌که در شب چهارشنبه ششم ربیع‌الأول سال ۱۳ هجرى به جوار رحمت خداى متعال منتقل گردید و در وادى‌السلام نجف، نزدیک مقام حضرت مهدى – عج‌الله تعالى فرجه الشریف – دفن شد.[۵]

عشق به زیارت

از ویژگى‌هاى برجسته عالم ربانى وعارف صمدانى، آیت‌الله سید على قاضى طباطبائى تبریزى, عشق شدید او به اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهما السلام) و اشتیاق شدید او به زیارت بود. او به ولایت و مودّت به خاندان خاتم پیامبران (ص) از منظرى بسیار بلند مى‌نگریست. «سید محمدحسن قاضى» دربار سفر پدر خود به نجف اشرف، نکات نغزى در مصاحبه خود ذکر کرده است. وى مى‌گوید:

آقا سیدعلى خیلى دلش مى‌خواست به عتبات برود و این اشتیاق، در اشعارى که از او بر جاى مانده، نمودار است؛ اما جرأت نمى‌کرد که با پدر خود در میان بگذارد؛ زیرا پدر ایشان مریض و در منزل بسترى بوده است و ایشان به جاى پدر، در مسجد مقبره – که در تبریز معروف است – به منبر مى‌رفت. براى آن‌که اسباب سفر به نجف فراهم گردد، هر زمان فرصت مى‌یافت، دو رکعت نماز با شرایط و اذکار خاص مى‌خواند و متوسل مى‌شد.

روزى پدرشان پیغام فرستاد که نزد ایشان برود. وقتى مى‌رود، پدرشان مى‌گوید: قافله‌اى مى‌خواهد به نجف برود و خواسته‌اند شما هم به عنوان روحانى کاروان با آنان بروى. آقا سیدعلى بسیار خوشحال مى‌شود و با خانم و بچه‌ها – که در آن هنگام سه دختر داشت – عازم نجف شد.

در نجف با یکى از آقایان رابطه گرم و صمیمى پیدا مى‌کند و از او مى‌خواهد که واسطه شود و نامه‌اى به پدر ایشان بنویسد و از او بخواهد که اجازه دهد وى در نجف بماند. چندى بعد آن آقا پیام داد که نزد او برود. وقتى مى‌رود، مى‌گوید: خبر فوت پدرت رسیده است. آقا سیدعلى از سویى از مرگ پدر اندوهگین مى‌شود، ولى ازسوى دیگر چون تکلیف خود را در ماندن در نجف مى‌داند، خوشحال مى‌گردد.[۶]

فرزند دیگر آقاى قاضى، «سید محمدعلى قاضى‌نیا» نکات دیگرى درباره این سفر مطرح کرده است؛ از جمله این‌که پدر آقاى قاضى این سفر را مشروط به انجام یک کار علمى مى‌کند و مرحوم قاضى بر کتاب «ارشاد» شیخ مفید، تعلیقاتى مى‌نویسد و پدر اجازه مى‌دهد؛ اما در مرز عراق ممانعت مى‌کنند و نمى‌گذارند از مرز بگذرد. قاضى قصیده‌اى به عربى مى‌سراید و از آنان مى‌خواهد که اجازه عبور بدهند. این اشعار آنها را تحت تأثیر قرار مى‌دهد و اجازه عبور مى‌دهند.[۷]

آن‌چه از مطالعه این بخش از زندگى ایشان – که دوره جوانى ایشان بوده – برمى‌آید، اینهاست:

۱. ایشان اشتیاق فراوان به تکمیل تحصیلات خود در حوزه پررونق آن روزگار نجف داشته؛

۲. براى زیارت بارگاه ملکوتى امیرالمؤمنین على (ع) سر از پا نمى‌شناخت و به ورد و ذکر و توسل روى مى‌آورد و نتیجه مى‌گرفت؛

۳. تسلیم محض او در برابر پدر، با آن‌که خود صاحب زن و فرزند بود؛

. داشتن قدرت علمى و پژوهشى بالا، تا آن‌جا که به تعلیقه‌نگارى بر کتاب «الإرشاد» اثر شیخ مفید مى‌پردازد.

در سایه‌سار ولایت

سیدعلى هنگامى که هنوز بیش از بیست و شش بهار از عمرش نگذشته بود، با سینه‌اى مالامال از عشق به امیر کاروان ایمان و عشق و عرفان، على (ع) به نجف هجرت کرد و در سایه‌سار ولایت منزل گزید و دامن از آن‌چه غیر حق است، برچید و در گلستان ولایت، دامن‌دامن آلاله‌هاى علم و معرفت و معنویت چید و هنوز سه دهه از عمر او نمى‌گذشت که به دریافت درجه اجتهاد موفق گردید.

وى قصیده‌اى غرّا و قدسى و سرشار از مضامین ملکوتى درباره اهل‌بیت (علیهما السلام) دارد. او فانى در ولایت بود و همواره به دامن این خاندان خدایى چنگ مى‌زد و در برابر آنان، خاضع و مطیع و منقاد بود. همین اندیشه، او را از زادگاهش تبریز – به رغم دشوارى‌هاى فراوان – به نجف کشاند و نجف با همه مشکلات و مصائب و محدودیت‌ها و محرومیت‌ها، دارالقرار او گردید. از جوانى در نجف رحل اقامت افکند و چشم از کتاب و دفتر برنداشت و در جوانى، به جایگاهى بلند در شعر و ادب دست یافت و این لطافت در چکامه او به تازى، در قصیده «غدیریه» او نمایان است.[۸]

عرفان از دیدگاه اسوه عارفان

مرحوم قاضى، عرفان را صورت والایى از زندگى انسان‌هاى صحیح الاسلام مى‌دانست و همواره توصیه مى کرد: «آن‌چه از نیکى مى‌دانى، درست عمل کن و بدان که تو عارف خواهى بود.» شاید شاگرد بلند آوازه او مرحوم آیت‌الله العظمى بهجت که در برابر درخواست دستورالعمل سلوک طالبان معرفت و معنویت, بر انجام آنچه خوب بودن آنها از واضحات است و نیز پرهیز از معصیت خداى متعال تأکید مى‌فرمود, از این آموزه مرحوم قاضى اثر پذیرفته باشد.

شرط ورود به عرفان ناب اسلامى از دیدگاه قاضى

از دیدگاه آیت‌الله سید على قاضى که از بزرگ‌ترین رجال الهى در عرصه توحید است, شرط ورود به عرفان ناب اسلامى و دژ توحید، ولایت است و برخوردارى از آموزه‌هاى الهى و عرفانى خاتم پیامبران (ص) در گرو پذیرش و سرسپردن به این حقیقت است؛ زیرا ولایت، باطن و گوهر نبوت و رسالت است و پیامبران و رسولان الهى، پیش از آن‌که نبى و رسول باشند، «ولى» بوده‌اند. ولایت از ریشه «ولى» به معناى قرب است و تا کسى به برترین مراتب قرب، نرسد، به نبوت و رسالت نمى‌رسد. به عبارت دیگر، نبوت و رسالت، فرع بر ولایت عرفانى است. از ولایت عرفانى به «نبوت تعریفى» ، در برابر «نبوت تشریعى» هم تعبیر مى‌شود. ولایت عرفانى، مراتب و درجات بسیارى دارد که بحث درباره آنها در این مقاله نمى‌گنجد.[۹]

ازین‌رو, یکى از عناصر اساسى و محورى در مکتب فکرى مرحوم قاضى، اندیشه تحول‌آفرین و سازنده ولایت ائمه هدى و خلفاى به حق رسول خدا (ص) است. به نظر ایشان، وصول به مقام توحید و سیر صحیح الى‌الله و شناخت حضرت حق، بدون ولایت امامان شیعه و خلفاى به‌حق، یعنى على‌بن ابى‌طالب و فرزندانش و حضرت زهرا (علیهما السلام) محال است[۱۰] و عرفان بدون ولایت اهل بیت عصمت و طهارت (علیهما السلام) عرفان اسلامى و حقیقى نیست. برخى از مدعیان، این واژه زیبا و پرجاذبه را به کار مى‌برند و آموزه‌ها و اعمالى را عرفان مى‌نامند که چیزى جز هواپرستى و سراب نیست و متأسفانه بسیارى از تشنگان معرفت را بدین وسیله مى‌فریبند و در دام شیطان و هوا و هوس گرفتار مى‌سازند و در برهوت بیگانگى از حقیقت مطلق رها مى‌کنند. آنان همه به سراب، دل‌خوش مى‌کنند و به تلاشى نافرجام دست مى‌زنند. اینان مصداق بارز این آیه شریفه قرآنند که مى‌فرماید:

الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیُهُمْ فِى الْحَیاهِ الدُّنْیا وَهُمْ یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعًا؛[۱۱] (آنان) کسانى‌اند که سعى‌شان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مى‌پندارند که کار خوب انجام مى‌دهند.

شیوه سیر و سلوک قاضى وتفاوت آن با دیگر شیوه‌ها

۱. جمع میان ظاهر وباطن

استاد سید محمدحسن قاضى, فرزند ارشد مرحوم قاضى درباره سلوک عرفانى ایشان مى‌گوید:

سلوک ایشان خیلى معمولى، آسان و روان بود. از نظر ایشان این سخن که باید «تن» را رها کرد و بدان نپرداخت، درست نبود. ایشان اعتقاد داشت که باید به تن رسید تا بتوان از آن کار کشید. سبب ترقى و تعالى انسان، به نظر ایشان از رهگذر همین «بدن» فراهم مى‌شود. تن را مرکب روح مى‌دانست و به همین دلیل همیشه در تابستان لباس سفید و تمیز مى‌پوشید و در زمستان پارچه برک مایل به سفید مى‌پوشید. مخصوصاً به کفش خیلى اهمیت مى‌داد و عطر هم زیاد مى‌زد. یک عطر خاصى به نام عطر کاهو برایش از هند مى‌آوردند و غالباً از آن استفاده مى‌کرد.

۲. عبادت عاشقانه خدا و خدمت خالصاه به خلق

شیوه ایشان، عبودیت مخلصانه و نیکى به مردم بود. اعتقادى به ریاضت‌هاى غیر شرعى و سخت نداشت؛ اما اهل مراقبه و تفکر بود و ساعت‌ها در وادى‌السلام نجف به تفکر مى‌پرداخت. ف

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.