پاورپوینت کامل تحلیلى درباره شخصیت دینى امیر کبیر ۶۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تحلیلى درباره شخصیت دینى امیر کبیر ۶۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیلى درباره شخصیت دینى امیر کبیر ۶۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تحلیلى درباره شخصیت دینى امیر کبیر ۶۹ اسلاید در PowerPoint :
از مدفونین حرم حسینى
میرزا محمدتقى خان فراهانى، مشهور به «امیرکبیر» ، از رجال خوشنام و مورد احترام تاریخ ایران در دوره قاجار، یکى از ستارگان حرم حسینى است که در جوار آستان امام حسین (ع) به خاک سپرده شده است. خدمات او در عصر سلطنت ناصرالدینشاه بر کسى پوشیده نیست. پیش از صدارت امیرکبیر اوضاع سیاسى، اقتصادى، زیادهخواهىهاى درباریان، ظلم و ستم، دزدى و غارت اموال مردم و رشوهخوارى فراگیر شده بود. وقتى او به صدارت رسید، اصلاحاتى را در سطح گسترده به شرح زیر انجام داد:
۱- اصلاح تشکیلات ادارى کشور؛ ۲- منع خرید و فروش حکومت و ولایات که در آن روزگار مرسوم بود و در میان شاهزادگان و سران قبایل دست به دست مىشد؛ ۳- احیاى حقوق دهقانان و کشاورزان؛ – تغییر اصول مالیاتى و ساماندهى به خزانه کشور؛ – جلوگیرى از زیادهخواهىهاى گسترده شاهزادگان، درباریان و وابستگان به آنها. حتى براى شخص شاه حقوق مشخص و محدود قرار داد؛ – افزایش درآمد دولتى و ایجاد موازنه میان دخل و خرجها و جلوگیرى از حیف و میل بودجه مملکت؛ ۷- تعطیلى آیین بستنشینى که اغلب به خاطر فرار از قانون انجام مىگرفت و اهتمام به حاکمیت و قانون؛ ۸- دفاع از حقوق اقلیتهاى مذهبى و جلوگیرى از اجحاف به آنان؛ ۹- تأسیس اولین بیمارستان دولتى و ایجاد نظام پزشکى و توسعه و تعمیم آبلهکوبى در کشور؛ ۱۰- تأسیس مدرسه دارالفنون، ترجمه کتب علمى اروپایى، توسعه چاپخانه و انتشار روزنامه «وقایع اتفاقیه» ؛ ۱۱- ایجاد کارخانههاى گوناگون صنعتى و پارچهبافى؛ ۱۲- استخراج معادن و تربیت نیروى انسانى معدنشناسى؛ ۱۳- احیا و توسعه کشاورزى و ایجاد چندین سد آبرسانى به تهران و شهرهاى دیگر؛ ۱- حمایت از بازرگانان داخلى و خارجى و ایجاد رقابت و اهتمام به صادرات و جلوگیرى از واردات اجناس غیرضرورى؛ ۱- نظم و انسجام به نیروهاى نظامى و تأسیس کارخانههاى اسلحهسازى و توپریزى؛ ۱- مبارزه با رشوهخوارى، دزدى، تملقگویى، شرابخوارى، عربدهکشى و خرافهگرایى؛ ۱۷- بازسازى و توسعه صنعت شیلات خزر که در آن زمان در انحصار اتباع روسیه بود؛ ۱۸- ایجاد اداره پست و تلگراف جدید (چاپارخانه قدیم) و. . . [۱]
دیانت
بعضى از مورخان و نویسندگان روشنفکرمآب که متأسفانه گرفتار افکار و عقاید فاسد و انحرافى هستند، براى اینکه چهرههاى برجسته تاریخ را با خود همراه کنند، در صدد شخصیتتراشى برآمده و در مورد آنان گرفتار تحریفهاى نابخشودنى شدهاند. از آنجمله تلاش کردند تا از امیرکبیر یک چهره ضددینى یا دستکم بىتفاوت به مسائل دینى و مذهب بسازند. در حالى که واقعیتهاى تاریخى غیر از این بود. شواهد و قرائن تاریخى به طور روشن و صریح نشان مىدهد که امیرکبیر اهل عبادات و قیام و قعود بود و بهویژه به زیارت عاشورا اهتمام داشت.[۲]
او معتقد به روز قیامت و حساب و کتاب بود؛ به همین سبب در اواخر عمر خود ثلث اموالش را براى امور عامالمنفعه و رد مظالم وصیت کرد. مسجد و مدرسه مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالحسین تهرانى واقع در بازار تهران از همین ثلث تأسیس شده است. او خود زمین این دو بنا را خرید و نقشهاش را نیز تهیه کرد، اما فرصت ساختن آنها را نیافت. پس از شهادتش، وصىّ او آیتالله تهرانى، معروف به «شیخالعراقین» اقدام به تأسیس آن دو کرد. ساختمان امامزاده زید در تهران نیز از آثار امیرکبیر به شمار مىآید.[۳]
امیرکبیر به همه چاپخانهها دستور داده بود که کلمات قرآن را روى کاغذهاى باطله چاپ نکنند؛ چون در آن زمان این کاغذها در مغازهها به جاى ظروف اجناس استفاده مىشد و موجب هتک حرمت قرآن بود.[۴]
به دستور امیرکبیر مشروبفروشىها و مراکز بادهگسارى تعطیل شد. عرق دینى و مذهبى امیرکبیر، باعث شد که وى در این مورد قاطعیت بسیار از خود نشان دهد که گاه، این شدت عمل او مورد انتقاد و اعتراض نیز واقع مىشد.[۵]
جالب است که بعضى از اندیشمندان و صاحبنظران، فعالیتها و برنامههاى اصلاحى امیرکبیر را که فهرستى از آن در آغاز مقاله گذشت، ناشى از عرق دینى و تعصب مذهبى او قلمداد مىکنند و مىنویسند:
کسانى که با معارف اسلام آشنایى دارند، اگر در زندگى امیرکبیر و اصلاحات دوران زمامدارى او مطالعه کنند، با یک حساب روشن و دقیق، تصدیق مىکنند که اصلاحات و رفرمهاى امیرکبیر نه تنها ضددینى نیست، بلکه جنب دینى و رنگ اسلامى داشته است. . . اگر یک نفر مجتهد عادل روشنفکر و آشنا به وضع روز، به جاى میرزاتقىخان امیرکبیر، زمامدار کشور ایران مىشد، از نظر رسالت دینى و وظیفه مقدس رهبرى کشور اسلامى، خود را مجبور مىدید که همان اصلاحات و رفرمها را بنماید. مگر مبارزه با نفوذ و سلط کفار بر مسلمین، جدیت براى عظمت و اعتلاى جامع مسلمین و تقویت نیروى دفاعى کشور اسلام در مقابل کفار مهاجم که در رآس برنامههاى اصلاحى امیرکبیر بوده است، عین دستورات قرآن کریم و پیشوایان دین، براى وظایف زمامداران مسلمین نیست؟ مگر مبارزه با رشوه، ارتشاء و فساد و هرج و مرج و جلوگیرى از غارت بیتالمال و حیف و میل اموال مسلمانها و پارتىبازى و خرید وفروش مقامها و سختگیرى در مورد اجراى عدالت و قانون و تقسیم پستها به مقیاس لیاقت و ارزش اشخاص و ترویج صنعت و کشاورزى و کار و استخراج معادن و ذخایر کشور اسلامى و اشاعه علم و فرهنگ و هنر و اقتباس علوم و فنون جدید ملل دیگر و دهها موضوع نظیر اینها، از متن وظایف فردفرد مسلمین، مخصوصاً رؤسا و زمامداران مسلمان نیست؟ . . . همین موضوعات و نظایر اینها برنام اصلاحى امیر را تشکیل مىداده است. پس آنها که امیرکبیر را در صف مقابل مؤمنین معتقد و متعبد مسلمان، قرار مىدهند، یا اطلاع از معارف عالیه اسلامى ندارند و یا مغرض و معاندند.[۶]
ارتباط امیر با روحانیون
برخى که نه شناخت درستى از شخصیت امیرکبیر دارند و نه حوزه و روحانیت را درست درک کردهاند و برخى دیگر نیز از روى بغض و دشمنى، سعى دارند تا وى را ضدروحانیت و حوزه معرفى کنند. از این رو بدون این که اسناد و مدارکى ارائه کنند، نوشتند که امیرکبیر معتقد به تفکیک دیانت از سیاست بود و تلاش مىکرد تا از نفوذ و قدرت روحانیت در حکومت بکاهد؛ در حالى که شواهد و قرائن تاریخى خلاف این ادعا را نشان مىدهد.
یکى از فقهاى سرشناس دوره قاجار مرحوم آیتالله شیخ عبدالحسین تهرانى، معروف به «شیخ العراقین» ارتباط صمیمى و تنگاتنگى با امیرکبیر داشت و مورد احترام و وثوق او بود؛ چنانکه وى بعدها وصىّ امیرکبیر شد.[۷] این فقیه بزرگ پس از اتمام تحصیلاتش در عتبات عالیات به تهران بازگشت. امیرکبیر که از مقام علمى او آگاهى داشت، براى تجلیل و تکریم ایشان به منزل محقر شیخالعراقین وارد شد و با این عالم گرانقدر دیدار کرد. و همواره در بزرگداشت مقام شیخ کوشید و روز به روز روابط این دو قوىتر گردید تا این که شیخ مورد وثوق و اعتماد امیر و طرف مشاوره وى در گرهگشایى از مشکلات اجتماعى و کشورى شد.[۸]
امیرکبیر هیچ مشکلى با بدن حوزه و روحانیت نداشت. او فقط در چند مورد با کسانى برخورد کرد که در واقع لباس روحانیت را وسیله امرار معاش و کسب قرار داده بودند؛ مثل امام جمعه تهران و بعضى شیخالاسلامها که سمتهاى دولتى داشتند و در واقع با دربار قاجار مراوده داشتند.
در یک مورد فردى به نام «شیخ عبدالرحیم بروجردى» که مسئولیت قضاوت را بر عهده داشت، در نزاعى که یک طرف آن، نوکر مخصوص امیر بود و محکوم هم شده بود، وى حکم را به خاطر امیر صادر و اجرا نمىکرد و به امیر پیغام داد که حاضر است در این مورد با وى کنار بیاید؛ اما امیر از این کار او برآشفت و از وى متنفر شد و او را از قضاوت عزل کرد و به جاى وى، فقیه بزرگ شیخ عبدالحسین تهرانى را منصوب نمود.[۹]
او به طور کلى امر قضاوت را به علماى اسلام و فقهاى بزرگ واگذار کرد و به توصیههاى علما احترام مىگذاشت و عمل مىکرد. در برخى گزارشها آمده است که روزى شخصى خدمت امیر آمد و علیه کسى مدعى شد که هزارتومان از وى طلب دارد و سندى نیز ارائه کرد. امیرکبیر طرف مقابل را ملزم به پرداخت آن مبلغ نمود. پس از چندى شخص محکوم به خانه یکى از علما پناه برد و از نادرستى این حکم شکایت برد. آن عالم در نامهاى خطاب به امیرکبیر نوشت که این تنخواه به ناحق از این شخص گرفته شده است. امیر در جواب گفت: حکم همان است؛ اما چون آقا مرقوم داشتهاند، هزار تومان از جیب خودم مىدهم.[۱۰]
مبارزه با تملق و چاپلوسى و بدعت بستنشینى
یکى از ویژگىهاى امیرکبیر که از تربیت اسلامى او نشأت مىگرفت، داشتن روحیه مبارزه با تملق و چاپلوسى است. روزى میرزا حبیبالله شیرازى، متخلص به «قاآنى» ، شاعر معروف عصر قاجارى، که به زبان فرانسوى نیز مسلط بود و به «حِسان العجم» شهرت داشت، قصیدهاى بلند با ۳ بیت در مدح امیرکبیر سرود و در یک بیت آن اینگونه به توبیخ حاج میرزاآقاسى پرداخت:
«به جاى ظالمى شقى، نشسته عادلى تقى، که مؤمنان متقى کنند افتخارها» .
وقتى امیر این قصیده را شنید، برآشفت و گفت: تو که تا دیروز در مدح او مىگفتى، امروز که او عزل شده، ظالمش مىخوانى و مرا مدح مىکنى؟ ! پس فردا که من نیز برکنار شوم، به توبیخ و سرزنش من هم خواهى پرداخت. بعد دستور داد حقوق او را قطع کردند. قاآنى پیشتر، حاج میرزا آقاسى را «قلب گیتى» ، «انسان کامل» و «خواجه دوعالم» خوانده بود. چند روز گذشت و بعضىها وساطت کردند و امیر او را بخشید، اما به شرطى که کتابى را در مورد کشاورزى از زبان فرانسه به فارسى ترجمه کند.[۱۱]
جالب است که وقتى امیرکبیر مورد غضب شاه قرار گرفت و برکنار شد، قاآنى شعر دیگرى سرود و او را «خصم خانگى» و «اهرمنخو» و «بدگوهر» نامید.
یکى دیگر از کارهاى مهم امیر، جمع کردن بساط بستنشینى بود که البته این حرکت اصلاحى، موجب نارضایتى اندکى از آخوندهاى دربارى گشت. از سالهاى بسیار دور برخى از امامزادهها و اماکن مذهبى، خانه مجتهدان بزرگ، مسجد شاه تهران، حتى اصطبلهاى شاهى و در این اواخر برخى از سفارتخانههاى خارجى در تهران پناهگاه ستمدیدگان و مظلومانى به شمار مىآمد که براى گریز از بىقانونى و بىعدالتى به این مکانها پناه مىبردند تا حق و حقوق خود را از ظالمان بستانند و از ظلم و جور آنها در امان باشند؛ اما به تدریج همین آیین بستنشینى، وسیلهاى براى بعضى بىعدالتىها و سوءاستفادهها شده بود؛ چنانکه افراد فاسد و ظالم براى فرار از قانون و رهایى از اجراى عدالت و تطهیر جنایات خود، بست مىنشستند و این هرگز با اهداف و آرمانهاى امیر سازگارى نداشت.[۱۲]
البته او این اقدام تاریخى را با هماهنگى برخى روحانیون پرنفوذ انجام داد تا بتواند در مقابل مخالفت برخى دیگر مقاومت نماید. وقتى مقدمات کار آماده شد، سال ۱۲ قمرى فرمان شکستن بستها و پایان د
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 