پاورپوینت کامل ابن قولویه قمی و تألیف کامل الزیارات ۴۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ابن قولویه قمی و تألیف کامل الزیارات ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ابن قولویه قمی و تألیف کامل الزیارات ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ابن قولویه قمی و تألیف کامل الزیارات ۴۹ اسلاید در PowerPoint :
زندگی ابن قولویه
درباره عظمت شخصیت علمی و اخلاقی این بزرگمرد، کافی است بدانیم عالم فرهیخته ای چون شیخ مفید (رحمه الله) که از شالوده های استوار فقه و حافظان توانمند شریعت است، در مکتب او پرورش یافته است.[i]
پدر و برادر ابن قولویه
پدر و برادر ابن قولویه
بیشتر احادیثی که ابن قولویه در کتاب ماندگار خود «کامل الزیارات» نقل کرده، یا از پدربزرگوارش و یا از برادرش بوده است. نام پدرش محمد و کنیه اش ابوجعفر یا ابوالقاسم است. از محدثین و فقهای بنام شیعه و از عالمان مؤثق به شمار می رود. وی از شاگردان و راویان خاص سعد بن عبدالله اشعری قمی بود؛ واپسین دانشمند نامدار اواخر قرن سوم هجری که در خاندان بزرگ اشعری دیده به جهان گشود و سال ها در پی آموختن تعالیم اهل بیت (علیهما السلام) عالمان و دانشوران شیعه و سنی را درک کرد و سرانجام به دیدار امام حسن عسکری (ع) موفق شد. چندین کتاب فقهی و اعتقادی و تربیت شاگردانی همچون ابن قولویه و علی بن بابویه، حاصل زندگی این مرد بزرگ بود.[ii] سفرهای بسیاری برای جمع آوری احادیث اهل بیت (علیهما السلام) و زانو زدن در مقابل بزرگان علمی آن روزگار، محمد بن قولویه را به مرتبه ای رساند که خود عهده دار تربیت شاگردانی همچون محمد بن عمرو بن عبدالعزیز کشی (صاحب رجال کشی) و فرزند خود یعنی جعفر بن محمد قولویه شد و روز و شب خود را به تعلیم و ترویج احادیث خاندان پیامبر (ص) اختصاص داد. شهری که وجود بابرکت این محدث عظیم القدر را پذیرا شد، شهر قم بود. وی تا واپسین روزهای عمر خویش در این شهر زندگی کرد و در سال ۲۹۹ یا ۳۰۱ هجری در همین شهر به دیار باقی شتافت. ۱مدفن او در بیرون مقبره شیخان قم، معروف است.
اما برادرش، ابوالحسن علی بن محمد بن جعفر بن موسی بن قولویه که در «کامل الزیارات» احادیث فراوانی به نقل از او آورده شده، چندان عمر نکرد و در جوانی یا میان سالی از دنیا رفت؛ از این رو جز برادرش، دیگران احادیث بسیاری از او نشنیدند. با این همه می توان حدس زد که وی از عالمان و مطّلعان به روایات بوده و شخصیتی موجّه و قابل اعتمادی داشته است؛ به ویژه که بدانیم وی از کسانی همچون: سعد بن عبدالله اشعری، علی بن ابراهیم محمد بن یحیی عطار، حسن بن متویه بن سندی و احمد بن ادریس روایت کرده است و برادری چون ابن قولویه از او نقل روایت کرده است.
اساتید
یکی از ویژگی های ابن قولویه آن است که از محضر اساتید و از بزرگانی بهره های علمی و معنوی برده که کمتر فقیه و محدثی توانسته از آنها برخوردار گردد. هرکدام از ایشان که نام خواهیم برد، از ارکان فقه و حدیث در عالم اسلام به شمار می روند. از میان این اساتید، تعدادی در قم و بعضی در بغداد سکونت داشته اند:
۱. پدر بزرگوارش، محمدبن قولویه؛
۲. برادرش، علی بن محمد بن قولویه؛
۳. ابوعلی احمد بن ادریس بن احمد اشعری قمی؛
. ابوالحسین احمد بن عبدالله بن علی ناقد؛
. حسن بن زبرقان طبری؛
. حکمین بن داود بن حکیم؛
۷. ابوعیسی عبیدالله بن فضل بن محمد بن هلال طائی؛
۸. ابوالحسن علی بن حسین سعدآبادی قمی؛
۹. علی بن محمد بن یعقوب بن اسحاق بن عمار صیرفی؛
۱۰. قاسم بن محمد بن علی بن ابراهیم همدانی؛
۱۱. ابوالفضل محمد بن احمد بن ابراهیم بن سلیمان جعفی؛
شاگردان
سفرهای علمی بسیارِ ابن قولویه به شهرها و کشورهای مختلف، این فرصت را برای مشتاقان احادیث اهل بیت (علیهما السلام) فراهم آورد که محضر این مرد فقه و حدیث را درک کنند و از او ناگفته ها و ناشنیده های بسیار بشنوند و بیاموزند. اما اقامت سی ساله وی در جوار تربت مقدس امامین شریفین موسی بن جعفر الکاظم و محمد بن علی الجواد (علیهما السلام) منشأ برکات و افاضات علمی ویژه و گسترده تری شد. ثمره تمام تلاش های علمی ایشان در این مدت، تربیت شاگردان منحصر به فردی همچون شیخ مفید بود که بر تارک آسمان علوم اهل بیت می درخشد.
شاگردان ابن قولویه و کسانی که از او روایت نقل کرده اند، بنابر آنچه در کتب رجال آمده، از این قرار است:
۱. احمد بن عبدون؛ ۱
۲. احمد بن محمد بن عیاش؛ ۲
۳. حسین بن احمد بن مغیره؛ ۳
. حسین بن عبیدالله غضائری؛
. حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی؛
. ابوالحسن علی بن بلال مهلبی؛
۷. محمد بن محمد بن نعمان مفید؛ ۷
۸. ابن عزور؛ ۸
۹. محمد بن سلیم صابونی. ۹
آثار
بی شک جناب نجاشی و شیخ طوسی در صدد شمارش تمام کتاب های ابن قولویه نبوده و تنها خواسته اند نمونه هایی از تألیفات او را برشمرند. خود شیخ می گوید: «ابن قولویه تألیفات فراوان دارد و ما در فهرست خود، نام بعضی از آنها را آورده ایم»[iii]
کرامتی از شیخ
جناب قطب راوندی در کتاب «الخرائج والجرائح» کرامتی را از ابن قولویه نقل کرده و گفته است:
از جمله معجزات امام صاحب الزمان (عج) قضیه ای است که از ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولویه روایت شده است. وی گوید: در سال ۳۳۹ که قرامطه، حجرالاسود را به جای خود برگرداندند، آهنگ خانه خدا کردم. چون وارد بغداد شدم، تمام همت من این بود که خود را به مکه برسانم و کسی را که حجرالاسود را نصب می کند، ببینم؛ زیرا در آن ایام شنیده بودم که قرامطه حجرالاسود را ربوده اند و پیش تر خوانده بودم که تنها حجت زمان، آن را در جایگاهش قرار می دهد. همچنان که در زمان حجّاج، امام زین العابدین (ع) آن را به جای خود بازگرداند.
در این میان به بیماری ای سخت مبتلا شدم و نتوانستم به مقصود خود برسم. از این رو، شخصی به نام ابن هشام را مأمور کردم و نامه ای مُهر شده به او دادم و رهسپارش نمودم. در آن نامه مدت عمر خود را سؤال کرده بودم که آیا با همین بیماری از دنیا می روم، یا نه؟ به ابن هشام گفتم که باید این نامه را به کسی برسانی که حجرالاسود را در جایگاهش قرار می دهد و جوابش را برایم بیاوری.
ابن هشام گوید: چون به مکه رسیدم، پولی به خادمان خانه خدا دادم تا مرا در جایگاهی قرار دهند که بتوانم به خوبی و از نزدیکی صحنه قرار گرفتن حجرالاسود را ببینم و این که در ازدحام جمعیت، مردم را از من دور کنند. لحظه موعود فرا رسید. هر کسی به حجرالاسود نزدیک می شد و می خواست آن را در جایش بگذارد، موفق نمی شد و سنگ قرار نمی گرفت. در این هنگام، جوانی گندم گون و خوش سیما پیش آمد و سنگ را در دست گرفت و آن را در جای خود نشاند. چندان که گویا هرگز از جای خود بیرون نیامده بود. صدای شادی و خوشحالی مردم به هوا برخاست. آن جوان از مسجد بیرون رفت و من به دنبالش به راه افتادم. مردم را با تندی کنار می زدم و بی آن که چشم از آن جوان بردارم، به سرعت حرکت می کردم.
با این که آرام قدم برمی داشت و من به سرعت در پی اش می دویدم، اما هیچ به او نمی رسیدم. تا به جایی رسید که جز من و او کس دیگری نبود. درنگی کرد و به من فرمود: «آنچه با خود داری، به من ده.» نامه را تقدیم کردم. بی آن که آن را بخواند، فرمود: «به او بگو که در این بیماری هیچ ترسی برایش نیست. مرگ او پس از سی سال فرا خواهد رسید.» آن گاه در حالی که به شدت می لرزیدم و بی حرکت ایستاده بودم، مرا به حال خود رها کرد و رفت.
ابوالقاسم بن قولویه گوید: ابن هشام همین جمله را از امام زمان (عج) به من خبر داد.
ابن قولویه در سال ۳۹ هجری بیمار شد و می دانست در این سال رحلت خواهد کرد؛ پس شروع به تجهیز و فراهم نمودن مقدمات خاکسپاری خویش کرد و وصیت خود را نوشت. به او گفتند: این همه ترس از مرگ چیست؟ امیدواریم که خداوند تفضل فرماید و سلامتت را بازگرداند. نگران مباش. پاسخ داد: «این همان سالی است که دلواپسش بودم.» و در همان سال از دنیا رفت. ۱سال درگذشت ابن قولویه را هم ۳۸ گفته اند و هم ۳۹ که با توجه به ن
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 