پاورپوینت کامل آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، فقیه جامع و حاضر در پیاده روی اربعین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، فقیه جامع و حاضر در پیاده روی اربعین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، فقیه جامع و حاضر در پیاده روی اربعین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی، فقیه جامع و حاضر در پیاده روی اربعین ۱۰۳ اسلاید در PowerPoint :

تولد و ایام جوانی

آقا مصطفی خمینی، فرزند حاج آقا روح الله خمینی، در سال ۱۳۰۹شمسی در شهر قم دیده به جهان گشود. او ایام کودکی و نوجوانی را در دامن خانواده ای روحانی سپری کرد؛ خانواده ای که در تمام ابعاد زندگی از هر گونه افراط و تفریط دوری می جستند و همواره در صراط مستقیم حرکت می کردند و بر فرزندان سخت گیری نمی کردند. (قادری، ۱۳۹۴، ج ۱، ص ۲۵۹).

مصطفی در دوران کودکی بسیار کم حرف بود و ظاهراً نمی توانست بعضی لغات و کلمات را درست و کامل ادا کند؛ چنان که موجب نگرانی والدین هم شده بود. اما وقتی در شش سالگی به مکتب خانه رفت، هنوز یکی دو هفته نگذشته بود که او سال های پیشین را جبران کرد و مرتب از مادر و دیگران سؤال درسی می پرسید (همانجا).

او در سال۱۳۱۶ شمسی وارد مدرسه موحدی قم شد و تا کلاس سوم دبستان خوب درس می خواند و به حرف مادرش نیز گوش می داد. اما از آن به بعد اغلب به دنبال بازی و بازی گوشی بود و چندان به درس و مشق دل نمی داد؛ چنان که شب ها خسته از بازی روزانه، اندکی نان و پنیر و چای می خورد و می خوابید. (همان، ۱۳۹۴، ج ۱، ص ۲۷۱).

او با همه بازی گوشی هایش در نهایت توانست در سال ۱۳۲۲شمسی تصدیق ششم ابتدایی را بگیرد؛ اما به دلیل شیطنت های دوران نوجوانی به ادامه درس و رفتن به دبیرستان علاقه ای نشان نمی داد. از سوی دیگر به دلیل فضای حاکم آن روز، خانوادهای متدین از فرستادن فرزندان خود به دبیرستان امتناع می کردند و آن را قبیح می دانستند. از این رو پدر توصیه کرد که مصطفی درس طلبگی را شروع کند (همانجا).

چگونگی ورود به حوزه

مصطفی در همین سال به سفارش پدر وارد حوزه شد؛ درابتدا او تمایل چندانی به ادامه تحصیل نداشت؛ اما ناگهان تحولی در وجودش رخ داد و در مدت کوتاهی به پیشرفت های چشم گیری دست یافت؛ به گونه ای که از جانب پدر اجازه یافت در درس های خصوصی فلسفه ایشان نیز حاضر شود. به قول یکی از دوستانش: «آقا مصطفی تلفیقی از موتور دیزلی و جت است: شروع کُندی دارد و باید خیلی هندل بزنی تا روشن شود؛ اما وقتی دور می گیرد، از جت هم تندتر می رود و سرعتش مافوق صوت می شود». (همان، ۱۳۹۴، ج ۱، ص ۳۴۲).

وی در کنار درس و بحث های جدی، شوخی ها و خوش مشربی ها و به عبارت دیگر شیطنت های دوران جوانی را همچنان داشت. آیت الله شیخ علی عراقچی همدانی که از دوستان و هم درسان وی بود، در این باره می گوید:

حاج آقا مصطفی خیلی پر جنب و جوش بود و یک لحظه آرام نداشت. بسیار هم خوش مشرب و شوخ طبع بود. گاهی شوخی های خیلی خوشمزه ای داشت و سر به سر بعضی افراد می گذاشت؛ البته با رعایت کامل موازین شرعی که به حد افراط و اذیت و آزار نمی رسید. ظاهراً در همان ایام نوجوانیِ آقا مصطفی، به حضرت امام گفته بودند که این آقا مصطفای شما خیلی شیطنت می کند. امام فرموده بود: «هنوز به خودم نرسیده است». . . ایامی که هنوز آقا مصطفی عمامه نگذاشته بود، یک پالتوی بلندی می پوشید و حدود شانزده و هفده سالش بود [که] حضرت امام دستش را می گرفت و با هم در نماز ظهر و عصر آقای زنجانی در مدرسه فیضیه شرکت می کردند. امام صف اول می ایستاد و معمولاً آقا مصطفی در صف های عقب و آخر بود. وسط نماز قصد فرادا می کرد و زود تمام می کرد. آقا مصطفی حوصله این کارها را نداشت. می رفت مدرسه فیضیه و دارالشفا را زیر رو می کرد.

همان شیطنت ها و بازی گوشی ها را انجام می داد و امور درسی و بحثی را نیز دنبال می کرد. وقتی هم که نماز آقای زنجانی تمام می شد و حضرت امام می خواستند به منزل برگردند، می دیدند مصطفی نیست. صدا می کردند: «مصطفی، مصطفی» ناگهان آقا مصطفی از حیاط مدرسه دارالشفا پیدایش می شد و می آمد. سپس حضرت امام مانند یک دوست، دست مصطفی را می گرفت و با هم به منزل بازمی گشتند. . . . مرحوم حاج آقا مصطفی از نظر هوش، استعداد واقعاً فوق العاده بود. گاهی می گفت: «پدرم به من می گوید: هر چقدر بازی می خوای، تفریح و شادی بکن، ولی درس و بحث را هم خوب بخوان». خودش به من می گفت: «من از غروب چهارشنبه تا صبح شنبه، طلبه نیستم»؛ یعنی اصلاً کتاب باز نمی کنم (عراقچی، ۱۳۸۹، ص ۱۸۳).

آقا مصطفی بعد از معمم شدن نیز از بازی گوشی ها و کنجکاوی هایش دست بردار نبود. روزی مادرش به حرم حضرت معصومه۳ مشرف می شود که ناگهان متوجه می شود پسرش، مصطفی، روی سقف گلدسته حرم نشسته و از آنجا به ساختمان های اطراف نگاه می کند. او همان شب ماجرا را با حاج آقا روح الله در میان می گذارد. پدر بدون اینکه برخورد منفی و سلبی کند، فقط لبخندی می زند و شاید این را بر کنجکاوی فرزندش حمل می کند. اما والده اش بعداً به صورت خصوصی به وی متذکر می شود که دیگر بزرگ و معمم شده و نباید چنین رفتاری از او سر بزند (قادری، ۱۳۹۴، ج۱، ص ۳۸۷). او بعد ها چگونگی بالا رفتن به روی گلدسته حرم را برای دوستان طلبه اش تعریف می کرد و موجب تعجب آنان می شد (کمیته علمی، ۱۳۷۶، ج۱، ص ۲۴۹؛ رحیمیان، ۱۳۸۲، ص ۱۱۱).

مصطفی به خاطر همین روحیه کنجکاوی به همراه دوستان طلبه، گاهی به روستاهای اطراف قم و شهرهایی مانند کاشان، محلات، اصفهان، شیراز، مشهد، تهران، تبریز، اردبیل، خلخال، ارومیه و. . . می رفت و از مناطق و آثار اسلامی و باستانی آنها دیدن می کرد؛ چنان که در سال ۱۳۳۱ شمسی که به همراه والدینش به شهر همدان رفته بود و روزی هم در باغ پدر آیت الله عراقچی میهمان بودند، به گفته ایشان:

«آقا مصطفی اصلاً آرام و قرار نداشت، خیلی کنجکاو و پرتحرک بود. لحظه ای می آمد می نشست، بعد بلند می شد و می رفت تا همه جای آن اطراف و حوالی را ببیند. چند روزی که در همدان بود، تمام باغ و باغات و در و دیوارهای شهر همدان را وجب می کرد» (عراقچی، ۱۳۸۹، ص ۱۹۳).

بعد از گذشت مدتی از تبعید امام به ترکیه، وقتی آقا مصطفی هم دستگیر شد و به ایشان ملحق گردید، در بدو ورود به اتاق پدر، وی متوجه شد که امام در مدتی که آنجا بوده، حتی پرده اتاقش را کنار نزده است تا بیرون را ببیند. آقا مصطفی فوری پرده ها را کنار می زند. ایشان در آنجا هم مرتب بیرون می رفت و از همه جای منطقه بورسا دیدن می کرد (رسولی محلاتی، ۱۳۸۳، ص۷۳).

او در بازی ها و ورزش های گوناگون همراه دوستان نیز حضور داشت و هرگز کم نمی آورد؛ از جمله در شنا مهارت ویژه داشت. یک سالی در مسابقات شنا در سطح شهر قم شرکت کرد و رتبه اول آورد. در نجف هم وقتی با دوستان کنار شط کوفه می رفت، در شط شنا می کرد و چقدر زیبا و با حرکات ظریف و آرام روی آب می ایستاد و با ما صحبت می کرد (کمیته علمی، ۱۳۷۶، ج ۱، ص ۲۴۹؛ مهدوی کنی، ۱۳۸۵، ص ۱۸۰).

با همه اینها، وقتی آقا مصطفی وارد مسائل علمی و حوزوی می شد یا رخداد های سیاسی و اجتماعی پیش می آمد، بسیار جدی در صحنه حاضر بود و از پس همه نیز به خوبی برمی آمد؛ به طوری که آدم گاهی باورش نمی شد که این همان آقا مصطفی است (عراقچی، ۱۳۸۹، ص۲۶۳).

اساتید و مقام علمی

با توجه به استعداد سرشاری که آقا مصطفی داشت، توانست در مدت پنج یا شش سال، سطوح متوسط و عالی حوزه را در محضر حضرات آیات: شیخ مرتضی حائری، عبدالجواد اصفهانی، مجاهد تبریزی، سلطانی طباطبایی و شهید صدوقی به اتمام برساند و به درس خارج فقه و اصول آیات عظام: سید محمد حجت، بروجردی، محقق داماد، سید کاظم شریعتمداری و والد معظم راه یابد و همچنین فلسفه و عرفان را از محضر حضرات آیات: فکور یزدی، علامه طباطبایی، رفیعی قزوینی و والد معظم، استفاده کند و قبل از سی سالگی جامع منقول و معقول شود و به مراتب اجتهاد نایل گردد (جمعی از پژوهشگران، ۱۳۸۲، ج۲، ص ۷۷۴؛ کمیته علمی، ۱۳۷۶، ج۱، ص ۱۰۷).

آقا مصطفی از مرحوم آیت الله بروجردی به صورت تلویحی و شفاهی اجازه اجتهاد گرفته بود. اما حاج آقا روح الله که به طور کلی در اجازه دادن سختگیر بود، در مورد فرزندش نیز بیشتر این سخت گیری را اعمال می کرد. روزی او مسئله ای را از پدر می پرسد. حاج آقا روح الله در جواب می گوید: «مگر خودت مجتهد نیستی؟ چرا از من می پرسی؟» در این هنگام که مادر مصطفی ناظر بر صحنه بود، خطاب به ایشان می گوید: «اگر مصطفی مجتهد است، پس چرا اجازه اجتهاد به او نمی دهید؟» پدر می فرماید: «اگر اجازه را برای این می خواهد که فردا ادعای مرجعیت کند، که این کار را خودم هم نخواهم کرد». در این هنگام خانم می پرسد: «پس شما مصطفی را مجتهد می دانید؟» ایشان در جواب می فرماید: «او خیلی وقت است که قدرت استنباط احکام را دارد. اما به احترام آیت الله بروجردی، هرگز چیزی برایش نخواهم نوشت» (قادری، ۱۳۹۴، ج۱، ص ۵۲۵).

او در سال ۱۳۴۵ شمسی که همراه والد از ترکیه به عراق تبعید، و در حوزه نجف مستقر شد، در آنجا ضمن تدریس سطوح عالی و خارج، و تعلیم و تربیت شاگردان فاضل، در درس خارج آیات عظام: سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمود شاهرودی، شیخ حسین حلی، میرزاباقر زنجانی و میرزاحسن بجنوردی حضور جدی و تحقیقی پیدا کرد. محل درس وی، مسجد شیخ انصاری بود که پدرش هم در آنجا تدریس داشت (کمیته علمی، ۱۳۷۶، ج۱، ص ۱۳۶). به تعبیر مرحوم آیت الله شیخ مجتبی تهرانی: «او در تدریس مثل عقاب اوج می گرفت و پرواز می کرد و از پدرش هم اوجش بیشتر بود» (همان، ۱۳۷۶، ج۱، ص۲۶۶).

درباره این بعد از شخصیت حاج آقا مصطفی به چند نکته ای می توان به شرح زیر اشاره کرد:

۱- وی از همان اوائل حضور در مباحث علمی و حوزوی نوعی جسارت علمی و نبوغ ستودنی از خود بروز داد و ضمن احترام به بزرگان و استوانه های حوزه، هرگز تحت تأثیر افکار و اندیشه ها و مبانی آنان قرار نگرفت و از روح استقلال اجتهادی خویش همواره حراست کرد. حتی مطالب علمی بزرگانی مانند شیخ مرتضی انصاری، میرزای نایینی، آقا ضیا عراقی و آخوند خراسانی را به راحتی نقد می کرد. جالب توجه اینکه مبانی والد معظم را هم در رشته های گوناگون مورد نقد جدی قرار می داد (همان، ۱۳۷۶، ج۱، ص ۱۰۲و ۱۰۹).

۲- آقا مصطفی، بر خلاف اغلب آقا زاده های دیگر، به درس و بحث والد معظم بسنده نمی کرد؛ بلکه در درس های سایر مراجع و بزرگان، چه در قم و چه در نجف، حضور می یافت؛ آن هم نه حضور تشریفاتی و تعارفی؛ بلکه حضور بسیار جدی و به انگیزه به دست آوردن مطلب و نکته جدید. او مطالب این استادان را مورد نقد قرار می داد. کتاب دروس الاعلام و نقد ها که حاوی مجموعه نقد های ایشان به مطالب اصولی و فقهی مراجع نجف است، بهترین شاهد بر این مدعاست.

انگیزه وی در این وادی به قدری قوی بود که بعضی مسائل و مشکلات ریز و درشت و مقطعی هرگز نمی توانست مانع از حضور وی در درس بزرگان نجف و قم شود؛ از جمله با اینکه اغلب نزدیکان و اطرافیان بیت مرحوم آیت الله خویی نظر مثبتی به پدر ایشان نداشتند و بعضی ها به شدت با ایشان مخالف بودند، اما حاج آقا مصطفی بی اعتنا به این امور و فقط برای کسب علم و دانش در درس آن مرجع بزرگ حاضر می شد (یادنامه، ۱۳۷۶، ص ۲۹۸)؛ همچنان که به گفته بعضی از بزرگان، در قم به درس آقای شریعتمداری می رفت و حتی در نماز جماعت ایشان مرتب حاضر می شد.

مرحوم آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی از مراجع مورد احترام و از معمرین نجف به شمار می آمد و بیش از صد سال عمر داشت. شاگردانش نیز در سن هشتاد و نود سالگی بودند. آن مرحوم بیان کندی داشت و اغلب شاگردان تازه وارد نمی توانستند از محضر علمی ایشان بهره مند شوند و درس ایشان در این اواخر حالت تشریفاتی و تبرکی به خود گرفته بود. اما حاج آقا مصطفی مصمم بود مدتی در درس ایشان هم به طور جدی حضور داشته باشد. وقتی بعضی دوستان از علت آن پرسیده بودند، در جواب گفته بود: «گاهی در لابه لای سرفه های آقای شاهرودی یک نکته دقیق و ظریف، نو و جالبی پیدا می شود که برای من بسیار مفید است» (همان، ۱۳۷۶، ص۳۰۰).

۳- آقا مصطفی از نظر نقد مبانی استاد، میان پدر و غیر پدر فرقی نمی گذاشت. او در درس مراجع و اساتید حاضر می شد و مبانی آن بزرگان را در درس والد خود و در مقابل مبانی ایشان مطرح می کرد و از آنها دفاع می نمود و بر مبانی پدر اشکال و ایراد وارد می کرد (قادری، ۱۳۷۶، ج ۱، ص ۴۶۹). این موضوع از پدیده های نادر حوزوی است که شاید بی نظیر یا حداقل کم نظیر باشد. او در درس پدرش بسیار جدی تر از آن بود که بتوان به این راحتی وی را قانع ساخت. آیت الله عراقچی در این باره می گوید:

یکی از مستشکلین رسمی درس امام، مرحوم حاج آقا مصطفی بود. پدر و پسر خیلی بلند با هم جر و بحث می کردند. گاهی حضرت امام او را به توپ و تشر می بستند. حاج آقا مصطفی چون پسرشان بود، گاهی رعایت حال آقا را نمی کرد. ایشان مرد ملایی بود؛ جزو نخبگان از شاگردان امام بود؛ صاحب نظر بود. آن وقت حضرت امام بیشتر به آقا مصطفی می توپیدند. بعضی اوقات چندین بار اشکال و جواب ها رد و بدل می شد [و] در نهایت آقا با یک حالت تندی طلبگی که خیلی هم شیرین و ملیح بود، می گفتند: «اِ اِ اِ، چه خبره؟ بس است دیگه!» (عراقچی، ۱۳۸۹، ص ۱۷۵).

۴- حاج آقا مصطفی با مکتب ها و مشرب های حوزه های نجف، سامرا، قم و اصفهان آشنایی کامل داشت و می توان گفت که به همه آنها اشراف لازم را هم داشت؛ چون ایشان در درس آیت الله بروجردی شرکت می کرد و همچنین از طریق آیت الله شیخ مرتضی حائری با مشرب مؤسس حوزه، مرحوم آیت الله شیخ عبدالکریم حائری بیگانه نبود. هر دوی این بزرگواران (آیات عظام بروجردی و مؤسس) از شاگردان مرحوم میرزای شیرازی در سامرا بودند و مشرب سامرایی داشتند؛ چنان که قبل آن، آقای بروجردی در حوزه اصفهان هم مدتی محضر بزرگان آن حوزه را درک کرده بودند و مشرب حوزه اصفهان را هم به همراه داشتند.

از سوی دیگر حاج آقا مصطفی به دلیل حضور در درس مراجع نجف با مکتب اساتین این حوزه، مانند میرزای نایینی، آقا ضیاء عراقی، کمپانی اصفهانی و آخوند خراسانی هم آشنا شده بود؛ زیرا مراجع آن زمان همه از شاگردان این بزرگان به شمار می آمدند. قبل از همه آنها مشرب حوزه قم را هم در آستین خود داشت واز پدر بهره برده بود (کمیته علمی، ۱۳۷۶، ج۱، ص ۲۶۷).

همین اشراف و توانایی، سبب شد که آقا مصطفی گاهی در جلسات درسی و گعده هایی که در بیوت آقایان در نجف مرسوم بود، همه این مشرب ها را با نقد جدی به چالش می کشید؛ چنان که بسیاری از بزرگان از نقد های او بهره های فراوان می بردند. حتی مرحوم آیت الله آقا میرزا حسن بجنوردی، صاحب القواعد الفقهیه به این حقیقت تصریح کرده بود که «من از ایشان استفاده می کنم» (همان، ج۲، ص ۱۲۳).

ارتباط با افراد متفاوت

در جامع الاطراف بودن حاج آقا مصطفی، همین بس که وی علاوه بر داشتن اساتید با مشرب ها و گرایش های متفاوت در درس و بحث های حوزوی، در فعالیت های سیاسی و اجتماعی نیز با افراد و اشخاص گوناگون و دارای افکار و اندیشه های متفاوت و گاهی متضاد، ارتباط نزدیک و ناگسستنی داشت و از ظرفیت های علمی، سیاسی و اجتماعی هر کدام از آنان به نفع اسلام و انقلاب بهره می برد.

نگارنده بارها از حضرت آیت الله شیخ محمد ابراهیم جناتی شنیده است که نقل می کرد:

ایامی که آیت الله خمینی در نجف حضور داشتند، بعضی از علمای ایران گاهی به ایشان نامه ای می نوشتند و استفتائاتی مطرح می کردند. اما در میان راه، ساواک این نامه ها را پاره، یا توقیف و بایگانی می کرد و مانع از رسیدن آنها به مقصد می شد. یک روز حاج آقا مصطفی به من پیشنهاد کرد که اگر قبول کنم، به دوستانشان در ایران سفارش کنند که نامه ها و استفتائات به نام من پست، و به نجف ارسال شود؛ چون من انقلابی نبودم و ساواک آن حساسیت را به من نداشت. با موافقت من، این کارها مدت ها ادامه داشت و نامه ها به آدرس منزل بنده می آمد و من جواب استفتائات را از ایشان می گرفتم و به آدرس صاحبان نامه ها می فرستادم.

حاج آقا مصطفی از سویی با شخصیت های بارز اخلاقی، مانند مرحوم آیت الله بهاءالدینی، یا شخصیت های عرفانی،

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.