پاورپوینت کامل تحلیلی بر سبک بازگشت امام سجاد (علیه السلام) به مدینه با محوریت ماندگاری نهضت حسینی ۷۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تحلیلی بر سبک بازگشت امام سجاد (علیه السلام) به مدینه با محوریت ماندگاری نهضت حسینی ۷۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تحلیلی بر سبک بازگشت امام سجاد (علیه السلام) به مدینه با محوریت ماندگاری نهضت حسینی ۷۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل تحلیلی بر سبک بازگشت امام سجاد (علیه السلام) به مدینه با محوریت ماندگاری نهضت حسینی ۷۹ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه

امام زین العابدین علیه السلام پس از واقعه خونین کربلا، با همراهی خاندان حسین بن علی علیه السلام و پس از دوره سخت اسارت و سفر به کوفه و شام و کربلا، سرانجام به دستور یزید راهی مدینه شدند. سبک ورود امام به مدینه النبی با برنامه ریزی مشخص و دقیق حضرت سبب شد تا یاد امام حسین علیه السلام و فروغ نهضت حسینی در سایه شورآفرینی، سوگواری، گریه و عزا، زنده بماند.

حرکت امام سجاد علیه السلام نمایانگر صف بندی حق و باطل در نهضت سالار شهیدان بود و نمایش اظهار پشیمانی یزید را نیز خنثی کرد. امام این نکته را با آغاز ورود به مدینه و بیان مصیبت های جاری بر آل الله به انجام رساند و بر استمرار یاد امام حسین علیه السلام و عزاداری برای او تأکید کرد. امام سجاد علیه السلام همواره بر زنده نگاه داشتن حماسه عاشورا و گسترش آن در قالب ذکر مصیبت و گریه به صورت یک فرهنگ تثبیت شده و مستمر سفارش می کرد. بدیهی است این سنت معصوم برای همگان حجت و سبب ماندگاری قیام عاشورا شد.

این مقاله بر محور گزارش مندرج در کتاب اللهوف علی قتلی الطفوف اثر سیدعلی بن موسی بن جعفر بن طاووس (م. ق. ) تنظیم شده است. هرچند که عالم معاصر او جعفر بن محمد بن جعفر بن نما حلی (م. ق. ) نیز شبیه همین گزارش را در کتاب مُثیرُ الاَحزان و مُنیرُ سُبُلِ الاَشجان نقل کرده است که درباره آن نیز سخن خواهیم گفت.

۱- وضعیت مدینه پس از واقعه کربلا

پس از هجرت امام حسین علیه السلام از مدینه منوره در روزهای پایانی ماه رجب سال ۶۰ و پرهیز از بیعت با یزید، در رمضان همان سال، عمرو بن سعید بن عاص اموی، معروف به اشدق که حاکم مکه بود، فرمانروایی مدینه را نیز عهده دار شد (طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص ۳۴۳)؛ آن سان که او را امیر حجاز می نامیدند (ابن اثیر، ۱۴۱۷، ج۳، ص ۱۴۹). اشدق در واکنش به حرکت امام حسین علیه السلام به سمت کوفه، دستور داد خانه های منسوبان امام و بنی هاشم را در شهر مدینه تخریب کنند و عمرو بن زبیر را مأمور انجام این کار کرد (ابوالفرج اصفهانی، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص ۵۲؛ فاسی، ۱۴۰۶، ج۶، ص۸۱). قاضی نعمان مغربی تصریح می کند که والی مدینه خانه های علی بن ابی طالب علیه السلام، عقیل، رباب بنت امرء القیس، همسر امام حسین علیه السلام و مادر سکینه (س) را ویران ساخت (ابن حیون، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص ۲۶۹).

پیش از بازگشت اسرای اهل بیت از کربلا، مردم مدینه در چند مرحله از شهادت حسین بن علی علیه السلام خبردار شدند:

الف) عبیدالله بن زیاد نامه ای را به عمرو بن سعید اشدق ارسال و او را از شهادت امام حسین علیه السلام، خاندان و یاران وی آگاه کرد و اشدق نیز دستور داد مردم مدینه را نیز باخبر کنند (ابن کثیر، ۱۴۰۸، ج۸، ص ۲۱۳). طبری و شیخ مفید، ضمن اشاره به این ماجرا، از تأثیر عمومی بنی هاشم و نوع واکنش اشدق چنین گزارش می دهند:

چون ابن زیاد سر مقدس حسین علیه السلام را برای یزید فرستاد، عبدالملک بن ابی الحریث سلمی را طلبید و به او گفت: به مدینه برو و بر عمرو بن سعید بن العاص درآی و او را به کشته شدن حسین مژده بده. عبدالملک گوید: من سوار بر شتر، به سوی مدینه رهسپار شدم، پس مردی از قریش مرا دید و گفت: چه خبر؟ گفتم خبر نزد امیر است و آن را خواهی شنید: گفت {إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ}. به خدا حسین علیه السلام کشته شد و چون بر عمرو بن سعید درآمدم گفت: چه خبر داری؟ گفتم: خبری است که امیر را شاد کند. حسین بن علی کشته شد. گفت: بیرون برو و خبر کشته شدن او را در شهر جار بزن. پس آمدم و جار کشیدم. پس شیون و فریادی هرگز نشنیده بودم مانند شیون زنان بنی هاشم که آن روز از خانه هاشان شنیدم. آن گاه که خبر کشته شدن حسین بن علی را شنیدند، پس نزد عمرو بن سعید درآمدم؛ چون مرا دید خندید. آن گاه به شعر عمرو بن معدی کرب تمثل جست که می گوید:

عَجَّتْ نِسَاءُ بَنِی زِیَادٍ عَجَّه کَعَجِیجِ نِسْوَتِنَا غَدَاهَ الْأَرْنَب

سپس عمرو گفت: این شیون (امروز) در برابر شیون عثمان (که زنان بنی امیه بر او کردند). آن گاه به منبر رفت و مردم را از کشته شدن حسین بن علی علیه السلام آگاه کرد. بر یزید بن معاویه دعا کرد و از منبر به زیر آمد (طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص ۴۶۵؛ مفید، ۱۴۱۲ق، ج۲، ص ۱۲۳).

ابن طاووس تأکید دارد که پس از خطبه اشدق، شیون و فریاد بنی هاشم از شنیدن این خبر برخاست و آنان مجالس عزاداری بر پا کردند (ابن طاووس، ۱۳۴۸ش، ص ۱۶۹).

ب) به گزارش ابن سعد، یزید بن معاویه سر مبارک امام حسین علیه السلام را برای اشدق به مدینه ارسال کرد (ابن سعد، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۸۴). بدیهی است این ماجرا پنهانی انجام نشده است.

۲- بازگشت هدفمند امام سجاد علیه السلام به مدینه

امام سجاد علیه السلام و خاندان بزرگوار او در وضعیتی به مدینه بازگشتند که مردم آن شهر از شهادت حسین بن علی علیه السلام آگاه بودند. امام با یک برنامه مشخص دستور فرمودند تا بیرون شهر خیمه برپا کنند و ضمن استقرار، حضور خود را با شیوه مشخص و استثنایی اعلام کردند. این حرکت حماسی امام سجاد علیه السلام را می توان در راستای این اهداف تحلیل کرد:

الف) امام کوشیدند زمینه شورآفرینی عمومی را در برابر شهادت نواده پیامبر(ص) فراهم سازند؛ زیرا پیش از حضور امام، گزارش های تاریخی از سوگواری بنی هاشم خبر می داد (ابن کثیر، ۱۴۰۸، ج۸، ص ۲۱۳؛ ابن طاووس، ۱۳۴۸ش، ص ۱۶۹).

ب) امام بر عزاداری، سوگواری و گریه بر سالار شهیدان و شهدای کربلا و بیان مصیبت ها و ذکر حماسه ها اصرار داشت.

ج) امام قصد داشتند ضمن زنده نگه داشتن حماسه خونین امام حسین علیه السلام، بر تبیین صف بندی حق و باطل در کربلا تأکید کنند و تمام نگاه حق طلبان را به سمت نفرت از ستم امویان سوق دهند.

د) امام بسیاری از صحابه و تابعین را به سبب همراهی نکردن حسین بن علی علیه السلام به چالش کشاندند؛ زیرا شهر مدینه مهد صحابه و تابعینی بود که در برابر حماسه کربلا سکوت کرده بودند.

۳- اعزام یک شاعر

امام سجاد علیه السلام پیش از ورود به مدینه، از بشیر بن جذلم خواست که راهی شهر شود و با شعر خود، شهادت حسین بن علی علیه السلام و بازگشت خاندان عترت را به مردم خبر دهد. بشیر که امام را از شام به مدینه، همراهی می کرد، چنین گزارش می دهد:

چون به مدینه نزدیک شدیم، علی بن الحسین علیه السلام همراه بار و بنه و زنان و فرزندان فرود آمد و چادر به پا کرد و فرمود: ای بشیر! خدا پدرت را رحمت کند. او مردی شاعر بود. آیا تو هم چیزی از شعر می دانی؟ گفتم: بلی ای فرزند رسول خدا! من نیز شاعرم. فرمود: به مدینه برو و مردم را از شهادت اباعبدالله علیه السلام باخبر کن.

بشیر گوید: من بر اسبم سوار شدم و با شتاب رفتم تا وارد مدینه شدم. چون به مسجد النبی رسیدم، صدایم را به گریه بلند کردم و چنین سرودم:

یَا أَهْلَ یَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَکُمْ بِهَا قُتِلَ الْحُسَیْنُ فَأَدْمُعِی مِدْرَارٌ

الْجِسْمُ مِنْهُ بِکَرْبَلَاءَ مُضَرَّجٌ وَ الرَّأْسُ مِنْهُ عَلَی الْقَنَاهِ یُدَارُ

ای مردم مدینه! دیگر این شهر جای ماندن نیست؛ زیرا حسین علیه السلام کشته شده است و باید فراوان اشک ببارید؛ پیکر او در کربلا آغشته به خون شد؛ و سرش را بر نیزه کردند و گرداندند.

سپس گفتم: این، علی بن الحسین است، با عمه ها و خواهرانش که در اطراف و حومه شهر شما فرود آمده اند و من، فرستاده او به سوی شما هستم تا جایش را به شما بشناسانم (ابن طاووس، ۱۳۴۸ش، ص ۱۹۷ و ۱۹۸؛ ابن نما، ۱۴۰۶، ص ۱۱۲).

۴- شورآفرینی و عزای دوباره

هرچند مردم مدینه پیشتر از شهادت حسین بن علی علیه السلام آگاه و گروهی از آنها متأثر شده بودند؛ اما امام به قصد شورآفرینی و سوگواری مجدد همه مردم، بر مرثیه سرایی بشیر اصرار داشت.

باز این چه شورش است که در خلق عالم است

باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین

بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

گویا بشیر بن جذلم، نخستین شاعری است که به دستور امام سجاد علیه السلام مرثیه سرود و مرثیه سرایی او شوری در مردم مدینه ایجاد کرد. آنگونه که خود چنین از واکنش مردم یاد می کند:

فَمَا بَقِیَتْ فِی الْمَدِینَهِ مُخَدَّرَهٌ وَ لَا مُحَجَّبَهٌ إِلَّا بَرَزْنَ مِنْ خُدُورِهِنَّ مَکْشُوفَهً شُعُورُهُنَّ مُخَمَّشَهً وُجُوهُهُنَّ ضَارِبَاتٍ خُدُودَهُنَّ یَدْعُونَ بِالْوَیْلِ وَ الثُّبُورِ فَلَمْ أَرَ بَاکِیاً أَکْثَرَ مِنْ ذَلِکَ الْیَوْمِ وَ لَا یَوْماً أَمَرَّ عَلَی الْمُسْلِمِینَ مِنْه (ابن طاووس، ۱۳۴۸ش، ص۱۹۷ و ۱۹۸؛ ابن نما، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۲؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۴۷).

هیچ زن پرده نشین و محجبه ای در مدینه باقی نمانْد، جز آنکه از پسِ پرده ها، سرْ باز و صورتْ خراشیده و بر سر و صورتْ زنان، بیرون آمد. آنان، با صدای بلند می گریستند و زاری می کردند و هیچ گاه به اندازه آن روز، مرد و زن گریان، و روزی تلخ تر از آن، بر مسلمانان ندیده بودم.

بشیر بن جذلم با زنی سوگمند روبه رو شد که این شعر را در سوگ امام حسین علیه السلام می سرود:

نَعَی سَیِّدِی نَاعٍ نَعَاهُ فَأَوْجَعَا وَ أَمْرَضَنِی نَاعٍ نَعَاهُ فَأَفْجَعَا

فَعَیْنَیَّ جُودَا بِالدُّمُوعِ وَ اسْکُبَا وَ جُودَا بِدَمْعٍ بَعْدَ دَمْعِکُمَا مَعاً

عَلَی مَنْ دَهَی عَرْشَ الْجَلِیلِ فَزَعْزَعَا فَأَصْبَحَ هَذَا الْمَجْدُ وَ الدِّینُ أَجْدَعَا

عَلَی ابْنِ نَبِیِّ اللهِ وَ ابْنِ وَصِیِّهِ وَ إِنْ کَانَ عَنَّا شَاحِطَ الدَّارِ أَشْسَعَا

پیک مرگ، خبر مصیبت آقایم را داد؛ چه دردناک بود.

ای دیدگان من! در ریختن اشک بخشنده باشید؛ و پس از اشک هایتان دوباره اشک بریزید؛

بر آن کسی که مصیبتش عرش جلیل را تکان داد؛ و به مجد دین ضربه وارد آمد؛

و بر پسر پیغمبر خدا و پسر وصی او؛ هرچند که منزل او از ما بسیار دور است.

سپس این زن رو به بشیر کرد و گفت: «أَیُّهَا النَّاعِی جَدَّدْتَ حُزْنَنَا بِأَبِی عَبْدِ اللهِ علیه السلام وَ خَدَشْتَ مِنَّا قُرُوحاً لَمَّا تَنْدَمِلْ فَمَنْ أَنْتَ رَحِمَکَ اللهُ؛ ای پیک مرگ! اندوه ما را در ماتم اباعبدالله تازه کردی و زخم هایی را که هنوز بهبود نیافته بود خراشیدی. تو کی هستی خدایت رحمت کند».

بشیر خود را معرفی کرد و گفت: مولایم علی بن الحسین علیه السلام که اینک همراه خانواده اباعبدالله در بیرون شهر فرود آمده، مرا فرستاده است (ابن طاووس، ۱۳۴۸ش، ص ۱۹۷ و ۱۹۸).

هنر امام در انتخاب یک شاعر برجسته را می توان در اثربخش بودن کار تبلیغی بشیر دنبال کرد. او چنان بر مردم مدینه تأثیر گذاشت که اوضاع شهر دگرگون شد. همگان دوباره در ماتم حسین بن علی علیه السلام گریستند و مردم شهر از زن و مرد و کوچک و بزرگ به استقبال اهل بیت پیامبر۹ رفتند و زمینه ورود شکوهمند بازماندگان حماسه کربلا به شهر مدینه فراهم شد (امینی، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص ۳۹۷).

۵- اشک امام و مردم

جمعیت انبوهی از مردم مدینه راهی محل استقرار امام سجاد علیه السلام و همراهان ایشان در بیرون شهر شدند؛ بشیر بن جذلم در توصیف استقبال بی سابقه مردم چنین می گوید:

مردم مرا به جای خودم رها کردند و با شتاب به بیرون شهر رفتند. من اسبم را هی زدم و چون به آنان رسیدم، دیدم که جایگاه ها و راه ها پر از جمعیت است. از اسبم فرود آمدم و به سختی از لابه لای مردم، حتی با پایمال کردن آنان، خودم را به خیمه امام نزدیک کردم. علی بن الحسین علیه السلام داخل خیمه بود و درحالی که با پارچه ای اشک هایش را پاک می کرد، بیرون آمد. پشت سرِ امام علیه السلام، خادمی صندلی در دستش بود و آن را برای ایشان گذاشت. امام بر روی آن نشست، ولی نمی توانست جلوی اشکش را بگیرد. صدای گریه مردم به ویژه زنان بلند شد. مردم از هر سو، امام زین العابدین علیه السلام را تسلی می دادند: «فَضَجَّت تِلکَ البُقعَهُ ضَجَّهً شَدیدَهً؛ و آن مکان، یکپارچه آه و فغان شد» (ابن طاووس، ۱۳۴۸ش، ص ۲۰۰).

۶- بیان مصیبت ها

فزونی جمیعت استقبال کننده و تأثر شدید آنان، زمینه مناسبی برای بیان مصیبت های وارده از سوی خلیفه اموی بر خاندان رسالت بود؛ امام سجاد علیه السلام با دست اشاره کرد و از مردم خواست سکوت کنند. همه ساکت شدند و حضرت پس از حمد و ثنای الهی، فرمود:

نَحْمَدُهُ عَلَی عَظَائِمِ ال

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.