پاورپوینت کامل حضور و نقش آفرینی زنان در قیام امام حسین (علیه السلام) ۹۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حضور و نقش آفرینی زنان در قیام امام حسین (علیه السلام) ۹۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حضور و نقش آفرینی زنان در قیام امام حسین (علیه السلام) ۹۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل حضور و نقش آفرینی زنان در قیام امام حسین (علیه السلام) ۹۰ اسلاید در PowerPoint :

بیان مسئله

درباره اینکه چرا امام حسین علیه السلام خانواده اش را همراه خود به کربلا برد علت های گوناگونی مطرح شده است؛ مثل اینکه همراه کردن خانواده در سفرهای طولانی یکی از مرسومات آن دوره بوده است و زندگی عادی مانند حضر، در متن سفرها نیز جریان داشته و در حقیقت سفر در آن روزگار با حضر تفاوتی نداشته است. این علت می تواند عرف پسند باشد.

علت دیگر می تواند این باشد که امر نهضت و شهادت جز با اسارت و به بند کشیده شدن به مقصدش نمی رسید؛ زیرا عوامل دشمن می توانستند قیام کربلا را منکر شوند؛ همان طور که عده ای غدیر را با اینکه مقابل چشمان ده ها هزار نفر واقع شد، منکر شدند. در این قضیه نیز ممکن بود اصل واقعه عاشورا را منکر شوند یا آن را تأویل و توجیه کنند و با این کار، تأثیر قیام امام حسین علیه السلام را کم رنگ نمایند. ولی اسیر کردن خانواده امام حسین علیه السلام و چرخاندن آنها شهر به شهر و منزل به منزل و در بدترین حالات و سخت ترین شرایط و هتک حرمت حرم رسول خدا (ص) دیگر فرصت انکار را از بنی امیه می گرفت. با وجود این ابن تیمیه و همفکرانش دخالت یزید در واقعه کربلا را رد کرده، ابن زیاد را همه کاره معرفی می کنند. این نشان می دهد که اگر اسارت خانواده امام نبود، اصل واقعه کربلا را هم منکر می شدند. علت دیگر هم رسوا کردن بنی امیه و ایجاد نفرت عمومی از آنها بود.

نقش اول زنان را در کربلا زینب کبرا (س) ایفا کرد. نقش آفرینی زنان را می توان به سه دوره تقسیم کرد:

۱- نقش زنان قبل از عاشورا

ام سلمه؛ رازدار و امانت دار اهل بیت

ام سلمه، همسر گرامی پیامبر اکرم (ص) از طریق رسول خدا (ص) از جریان کربلا آگاه بود. پیامبر مقداری از خاک کربلا را که جبرئیل آورده بود به ایشان سپرد و فرمود: «هر وقت این خاک به خون تبدیل شد، بدان که فرزندم حسین را به قتل رسانده اند».

امام حسین علیه السلام نیز پیش از عزیمت به عراق، علاوه بر ودائع امامت و سفارش برای دادن آنها به امام سجاد علیه السلام، مقداری از خاک کربلا را به ام سلمه داده و فرمود: «آن را کنار خاکی بگذار که پیامبر (ص) داده است و هر وقت این دو خاک به خون تبدیل شد، بدان که من کشته شده ام» (صفار قمی، ۱۴۰۴ق، ص۱۶۲؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۴، ص۳۳۱).

لیلی بنت ابی مُرّه؛ تربیت شیرمردان کربلا

لیلی بنت ابی مُرّه، مادر علی اکبر علیه السلام که نام اصلی این بانو، آمنه، و کنیه اش ام لیلی بوده است و با اینکه از طرف مادرش، میمونه، به ابوسفیان می رسد، در جبهه اهل بیت: است و به دلیل همین انتساب بود که کوفی ها از رو به رو شدن و جنگیدن با علی اکبر علیه السلام هراس داشتند (ابن جوزی، ۱۳۸۳ق، ص۲۵۴؛ ابوالفرج اصفهانی، ۱۴۱۴ق، ص۸۶).

اینکه او در کربلا بوده یا نه مهم نیست. مهم این است که توانسته جوانی مانند علی اکبر علیه السلام را برای چنین روزی تربیت کند.

فاطمه کلابیه بنت حازم (ام البنین)

بعد از شهادت حضرت فاطمه زهرا (س)، امیر مؤمنان، علی علیه السلام به برادرش عقیل، که نسب شناس بود، فرمود: «زنی پیدا کن که از خاندان بزرگ ترین پهلوانان عرب باشد تا برای من هم فرزندانی پهلوان به دنیا آورد». عقیل نیز بلافاصله عرض کرد: «با فاطمه کلابیه، بنت حازم ازدواج کن که در عرب شجاع تر و جنگاورتر از پدران او سراغ ندارم».

ام البنین برای حضرت چهار پسر آورد به نام عباس علیه السلام، عثمان، عبدالله و جعفر که همگی در کربلا در رکاب امام حسین علیه السلام به شهادت رسیدند.

عظمت شأن و ایمان و اعتقاد او به اهل بیت وصف ناشدنی است. او در مدینه پیگیر اخبار امام حسین علیه السلام بود و وقتی خبر شهادت فرزندانش را برایش آوردند، گفت: «از اباعبدالله الحسین چه خبر؟ فرزندان من و هر آنچه در زیر این آسمان است، فدای اباعبدالله» و این نشان دهنده عمق اعتقاد ایشان به امامت و ولایت حضرت حسین علیه السلام و اهل بیت: است.

مؤلف می گوید: بین عرب مرسوم است زنی را که ده پسر داشته باشد یا یک پسر داشته باشد که به اندازه ده پسر قدرتمند باشد، ام البنین می نامند و حضرت عباس علیه السلام خود به جای ده تن بود (قزوینی، ۱۴۳۷ق، ج۳، ص۹۳).

طوعه؛ پناه دهنده به مسلم

طوعه (فاطمه هاشمیه) کسی بود که در اوج خطر در کوفه به مسلم بن عقیل پناه داد و فردای آن شب، مسلم به شهادت رسید. بعد از طلوع فجر طوعه برای جناب مسلم آب آورد تا وضو بگیرد و به ایشان عرض کرد: «مولای من، دیشب نخوابیدید». مسلم بن عقیل فرمود: «کمی به خواب رفتم که عمویم امیر مؤمنان علیه السلام را در خواب دیدم که می فرمود: زودتر، زودتر، و به گمانم این روزها آخرین روزهای زندگی ام باشد». همسرش، اسید حضرمی و فرزندش، بلال، مکان مسلم را به اطلاع مأموران ابن زیاد رساندند و باعث دستگیری مسلم شدند.

ماریه دختر سعد از طایفه عبدالقیس

خانه ماریه پایگاه شیعیان در بصره بود و از آن تجمع مبارک، بزرگانی مانند ابن نبیط و دو پسرش به کربلا رفتند و به شهادت رسیدند.

همسر حبیب بن مظاهر؛ مشوق همسر در یاری امام

وقتی حبیب نامه امام حسین علیه السلام را به همسرش نشان داد و گفت: «چگونه بروم، درحالی که از یتیم شدن فرزندانم می ترسم»، همسرش گفت:

فراموش کرده ای که پیامبر فرمود: «این دو فرزند من سید جوانان اهل بهشت اند»؟ فرزند رسول خدا از تو کمک خواسته و تو مرددی یا می خواهی مرا امتحان کنی؟ نگران من و فرزندانت مباش. در یاری حسین علیه السلام کوتاهی مکن و هنگامی که به محضرش شرفیاب شدی سلام مرا نیز به او برسان.

دُلهَم بنت عمر؛ ترغیبگر همسر به همراهی با امام

ابومخنف می گوید: زهیر در بازگشت از مکه با حضرت حسین علیه السلام هم مسیر شد؛ ولی دوست نداشت با ایشان هم منزل شود. هر منزلی که حسین علیه السلام به آن می رسید، او از آنجا می رفت تا اینکه در منزلی ناگزیر به هم رسیدند و هر یک در گوشه ای اتراق کردند. امام علیه السلام سفیری برای زهیر فرستاد که بیا با تو کاری داریم. زهیر اعتنایی نکرد تا اینکه همسرش، دلهم به او گفت: «فرزند رسول خدا (ص) به دنبالت فرستاده است، آن وقت تو نمی روی! سبحان الله! حداقل برو و سخنش را بشنو و برگرد».

زهیر با اکراه رفت. چیزی نگذشت که با چهره ای خندان برگشت و به اطرافیانش دستور داد خیمه ها را جمع کنند و کنار خیمه امام حسین علیه السلام اردو بزنند. سپس به همسرش گفت: «تو را طلاق می دهم. نزد خانواده ات برگرد. دوست ندارم به خاطر من در سختی بیفتی. من تصمیم گرفته ام که همراه حسین علیه السلام باشم تا جانم را فدای او کنم». سپس هر آنچه داشت به همسرش داد و به پسرعموهایش سپرد تا او را به خانواده اش بسپارند. اما دلهم به گریه افتاد و شوهرش را دعا کرد و گفت: «خدا برایت خیر رقم زده است. از تو درخواست دارم که مرا در قیامت نزد جد حسین علیه السلام یاد کنی». در برخی نقل ها آمده است که دلهم گفت: «تو می خواهی به خدمت حسین بروی پس من هم می خواهم به خدمت خواهرش زینب کبرا دربیایم» (طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۶).

خدمات جناب زهیر در عاشورا مانند خطبه قرّایی که در دفاع از اهل بیت: ایراد کرد و فرماندهی جناح راست سپاه امام علیه السلام و سپر قرار دادن خود برای حضرت به هنگام اقامه نماز و به درک واصل کردن ۱۲۰ نفر از یزیدیان، همه به برکت هدایتی بود که آن را وام دار همسرش، دلهم است.

۲- حضور و نقش زنان در واقعه عاشورا

سکینه؛ وداع با پدر

وقتی چشم حضرت حسین علیه السلام به پیکر های چاک چاک ۷۲ نفر اصحاب باوفایش افتاد، نگاهی به طرف خیمه ها انداخت و فرمود: «ای سکینه، ای فاطمه، ای زینب و ای ام کلثوم، خداحافظ». اینجا بود که سکینه عرض کرد: «پدر جان، تسلیم مرگ شدید؟» امام فرمود: «چطور تسلیم مرگ نشود، کسی که یار و یاوری ندارد؟» سکینه عرض کرد: «پدرجان، ما را به مدینه، حرم جدمان برگردانید». امام علیه السلام فرمود: «هیهات. اگر مرغ را در آشیانش به حال خودش می گذاشتند، همان جا می آرمید» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۴۳).

همسر علی بن مظاهر؛ درخواست حضور در کاروان

امام حسین علیه السلام شب عاشورا فرمود: «هرکسی که خانواده اش همراهش هست امشب او را به محل مناسبی برساند». علی بن مظاهر، برادر حبیب بن مظاهر، به خیمه خود رفت و فرمایش امام علیه السلام را به سمع همسرش رسانید. او گریه کرد و گفت: «ای علی، درباره من انصاف نداری. تو خودت می خواهی وارد بهشت شوی و من از آن محروم بمانم».

علی بن مظاهر به خدمت امام علیه السلام برگشت و سخن همسرش را به عرض امام رسانید. در همین حین همسرش بر امام وارد شد و عرض کرد: «آیا ما لیاقت خدمت به دختران و خواهران شما را نداریم؟»

این جمله سبب شد که امام حسین علیه السلام اجازه دهند زنانی که خودشان می خواهند در غم خاندان اهل بیت شریک باشند، در کاروان بمانند (امین، ۱۴۰۳ق، ج۳، ص۴۸۲).

همسر جناده؛ حضور در میدان

همسر جناده بن کعب انصاری بعد از به شهادت رسیدن شوهر و فرزندش، خود نیز روانه میدان شد و این گونه رجز خواند: «من پیرزنی ضعیف و ناتوانم؛ اما با ضربتی سخت، شما را می کوبم و از حریم فرزند فاطمه (س) دفاع می کنم» و دو نفر را هم به قتل رسانید. امام علیه السلام او را دعا کرد و به خیمه برگردانید (ابن شهر آشوب، بی تا، ج۴، ص۱۰۴؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۲۸).

ام وهب؛ شهید کربلا

عبدالله بن عمیر کلبی با همسرش، ام وهب، هشتم محرم به کربلا رسیدند. قبل از شهادت همسرش برایش رجز می خواند که «حمله کن، پدر و مادرم فدایت و از خاندان پاک پیامبر دفاع کن». ام وهب خودش نیز ستون خیمه را برداشت تا حمله کند که امام حسین علیه السلام او را به خیمه برگردانید.

او بعد از شهادت همسرش خود را به بالین او رسانید و نوازشش می کرد که رستم، غلام شمر، به دستور اربابش گرزی بر سر او کوبید و ام وهب را به وصال معشوقش رساند.

ام وهبِ دیگری نیز در کربلا حاضر بود که مادر وهب بن وهب بود؛ مسیحی ای که با عنایت امام حسین علیه السلام مسلمان شد. وهب با ستون خیمه هشت تن از سپاه دشمن را به هلاکت رسانید تا اینکه اسیر شد و او را نزد عمر سعد بردند. عمر دستور داد گردنش را زدند و سرش را به سوی سپاه امام علیه السلام و برای مادرش انداختند.

مادرش شمشیری برداشت تا به میدان برود که امام علیه السلام او را به خیمه برگردانید و دعایش فرمود (شیخ صدوق، ۱۴۱۷ق، ص۲۲۵). در صحنه ای او نیز به دست رستم، غلام شمر، با ضربه گرز به شهادت رسید (خوارزمی، بی تا، ج۲، ص۱۲).

بحریه بنت مسعود خزرجی؛ مادر عمرو بن جناده

عمرو یازده ساله بود که پدرش به شهادت رسید و مادرش به او دستور داد که به میدان برود و به او گفت: «فرزندم برو و حسین علیه السلام را کمک کن و برای فرزند رسول خدا (ص) بجنگ».

بعد از شهادت فرزند، سر او را برای مادرش انداختند. مادر سر را برداشت و خطاب به سر گفت: «آفرین فرزندم». سپس آن را به سوی سپاه دشمن پرتاب کرد که به کسی اصابت کرد و او را از پا درآورد. این مادر شجاع، سپس ستون خیمه را برداشت و به سوی سپاه دشمن حمله کرد و رجز می خواند. ولی امام حسین علیه السلام او را به خیمه برگردانید (ابن شهر آشوب، بی تا، ج۴ ص۱۰۵؛ مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۲۸).

فاطمه صغرا بنت الحسین علیه السلام؛ روایتگر خیام

فاطمه صغرا بنت الحسین علیه السلام می گوید:

جلوی در خیمه ایستاده بودم و به پیکر خونین پدرم و اصحابش که روی زمین افتاده بودند، نگاه می کردم و می دیدم که با اسب روی پیکرها می تاختند و من در فکر بودم که بعد از پدرم بر سر ما چه خواهد آمد و بنی امیه ما را می کشند یا به اسیری می برند. در این هنگام مردی را دیدم که بر اسب سوار بود و با کعب نیزه تعدادی از زنان را به جلو هل می داد و برخی از آنها به برخی دیگر پناه می بردند و هر آنچه از قبیل دستبند و مانند آن داشتند، از ایشان گرفتند و آنان فریاد می کشیدند: «وا جداه، وا أبتاه، وا علیاه، واحسیناه، آیا پناهی برای ما نیست؟ آیا حمایت کننده ای از ما وجود ندارد؟» بدنم به لرزش افتاد و چپ و راست را نگاه می کردم و از ترس، دنبال عمه جانم، ام کلثوم می گشتم که به ناگاه یک یزیدی به طرفم آمد و من فرار کردم و او با کعب نیزه به پشتم زد و من با صورت روی زمین افتادم. او گوشم را پاره کرد و مقنعه ام را گرفت. من نیز با سرعت به طرف خیمه رفتم و بیهوش افتادم. لحظه ای به هوش آمدم که عمه جانم بالای سرم گریه می کرد و به من می فرمود: «برخیز برویم. نمی دانم به سر دخترها و برادر بیمارت چه آمده».

من برخاستم و گفتم: «عمه جان، تکه پارچه ای دارید تا سرم را با آن بپوشانم؟» ایشان فرمود: «دخترم، عمه ات مثل تو است» و من دیدم که بدنش از شدت ضربه سیاه شده. ما به خیمه ای نمی رفتیم، جز اینکه غارت شده بود و علی بن حسین۸ را دیدم که به صورت روی زمین افتاده بود و از شدت گرسنگی و تشنگی و ضعف نمی توانست بنشیند. ما برای او گریه کردیم و او برای ما (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۶۱).

زینب کبرا؛ امیر کاروان حسینی

امام سجاد علیه السلام به حضرت زینب کبرا (س) فرمود: «خدا را شکر شما عالمی هستید که از دیگران نیاموخته اید و انسان فهمیده ای هستید که دیگران لازم نیست به شما بفهمانند». این فرمایش امام علیه السلام نشان از آن دارد که حضرت زینب (س) شایستگی امیری کاروان آزادگان حسینی را داشته و می توانسته است آنها را صحیح و سالم به مقصد برساند.

۳- نقش زنان بعد از عاشورا

ام البنین؛ در سوگ شهدا

بعد از اینکه اخبار کربلا رسید، ام البنین (س) را می دیدند که دائم اسم امام حسین علیه السلام را می برد و نوحه می خواند و اصلاً از بچه های خودش، حتی حضرت اباالفضل علیه السلام، اسمی نمی برد. او به بقیع می رفت و روضه می خواند و گریه می کرد و همه را به گریه می انداخت.

فاطمه بنت علی علیه السلام

او فرزند امیر مؤمنان علیه السلام از یک کنیز، و همسرش محمد بن ابی سعید بن عقیل از شهدای کربلاست. (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ج۴۵، ص۱۳۶).

فاطمه بنت الحسین علیه السلام

او که به فاطمه صغرا شهرت دارد، بانویی عظیم الشأ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.