پاورپوینت کامل نقابت علویان عراق در قرن چهارم هجری ۷۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نقابت علویان عراق در قرن چهارم هجری ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقابت علویان عراق در قرن چهارم هجری ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نقابت علویان عراق در قرن چهارم هجری ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

مقدمه

دیوان نقابت، سازمانی سیاسی، اجتماعی و حقوقی است که صبغه ای دینی داشته و به مثابه حلقه وصل دستگاه حکومت آل بویه با بنی هاشم عمل می کرده است. این تشکیلات سازمانی، هنگام روی کار آمدن دیالمه و تحت تأثیر برخی عوامل فرهنگی اجتماعی شکل گرفت؛ زیرا تا این زمان، نقابت علویان و عباسیان مدیریتی واحد داشت و این روند، باعث می شد از سویی بنی عباس، که در رأس نظام سیاسی و حکومتی جهان اسلام قرار گرفته بودند، حقوق مسلّم طالبیان را نادیده بگیرند و به آنان ستم روا دارند و ایشان را در تنگناهای شدید سیاسی قرار دهند و از سوی دیگر، سادات و امامزادگان، که رو به فزونی بودند و میان مردمان مؤمن نفوذ داشتند و به دلیل پیوند با خاندان طهارت: از قداست و تکریم ویژه ای برخوردار بودند، نه فقط زیر بار خلافت آل عباس نمی رفتند؛ بلکه در مواقعی قیام ها و خیزش هایی را علیه آنان ترتیب می دادند. ازاین رو، عده زیادی از آنان، یا به شهادت می رسیدند یا در سیاه چال های دستگاه خلافت عباسی وضعیت نگران کننده ای را می گذراندند و خانواده ها و متعلّقان آنان نیز فاقد آرامش و امنیت لازم بودند.

افزون بر اینکه از شرافت نسبی ایشان نیز سوء استفاده می شد. تا آن که با پیدایش ضعف و فتور در دولت عباسی، قوت گرفتن علویان و روی کار آمدن دولت شیعی و مقتدر آل بویه، این خاندان از نقیبی جداگانه برخوردار شدند و با سامان دهی آنان در مدیریت جدید با عنوان دیوان نقابت، شکوه، عزت، هویت و جلال شأن ایشان افزایش یافت و از خدمات ویژه رفاهی و حقوقی برخوردار شدند. افزون بر اینکه در رأس تشکیلات آنان، شخصیت های دانشمند، فقیه، محدث و مدبّر قرار گرفت.

تفکیک نقابت علویان از بنی عباس

نقیب به کسی می گفتند که رسیدگی به امور طالبیان و علویان را از سوی حاکم وقت عهده دار می شد. ازآنجاکه اولاد و ذراری خاندان طهارت: رو به فزونی بودند و از سویی، میان مردم نفوذ داشتند و زیر بار خلافت آل عباس نمی رفتند، از طرف آنان با کارگزاران عباسی، منازعات و مناقشاتی صورت می گرفت. به علاوه، عده ای از این شرافت نسبی، سوء استفاده می کردند و ضرورت داشت در صحت نسب کسانی که خود را از اولاد امام حسن و امام حسین علیه السلام می دانستند، دقت شود و غیر شریف در زمره اشراف قرار نگیرند. نقیب ضمن اهتمام در حفظ انساب خاندان مورد نظر از جماعات گوناگون، به امور علویان رسیدگی می کرد و اختلافات آنان را فیصله می داد. کسی که به عنوان نقیب منصوب می شد، به لحاظ خانوادگی و دانش و فضیلت، شخصیتی برجسته و پذیرفته طالبیان بود.

نقابت در صورتی شکل رسمی به خود می گرفت که فرمان خلیفه یا سلطان درباره آنان صادر شده بود. تا اواخر قرن چهارم هجری، علویان و عباسیان نقیبی مشترک داشتند؛ اما به دلیل ضعف در دستگاه خلافت، قوت گرفتن سادات و امامزادگان و همچنین روی کار آمدن دولت شیعی آل بویه، هر یک از این خاندان از نقیبی جداگانه برخوردار شدند (فقیهی، ۱۳۸۹، ص۱۱۶؛ همو، ۱۳۶۶ش، ص۳۷۶-۳۷۷؛ ملک مکان، ۱۳۸۹ش، ص۲۵۹-۲۶۰).

منظور از واژه نقابت در زمان آل بویه، بیشتر سرپرستی اشراف علوی بود. مفهوم کلمه شریف در آن عصر، معادل لفظ «سید» در عراق و ایران کنونی است. نقابت، منصبی اداری و دیوانی در دستگاه آل بویه به شمار می آمد؛ اما قلمرو فعالیت های آن، جنبه های مذهبی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی به خود می گرفت. نقیب با توجه به موقعیت و جایگاهی که داشت، علاوه بر آراستگی به فضل و فضیلت، میان قومش نیز محترم و مطاع بود و از دانش انساب آگاهی های کافی داشت.

تدبیر، بصیرت، بینش قوی و نفوذ کافی از ویژگی هایی به شمار می رفت که نقیب به آنها برازنده بود. خطاپوشی، رازداری، وسعت نظر، بردباری، شجاعت و عزت لازم برای رویارویی با متخلفان و صاحبان قدرت، از خصال بارز کسی بود که در رأس دیوان نقابت قرار می گرفت. علاوه بر اینها نقیب بر مباحث فقهی، حقوقی، قضایی، امور حسبه و مقدراتی از این قبیل، در حد کفایت اشراف داشت (فقیهی، ۱۳۸۹ش، ص۶۷-۶۸؛ خالقی، ۱۳۸۷ش، ص۱۴۳-۱۴۴). نقیب بعد از انتصاب به این مقام، وظیفه داشت انساب خاندان های سادات را به دقت بررسی و شناسایی، و شجره آنان را در دفاتر ثبت کند، بر حرکات جمعیت علویان از قبیل ولادت، ازدواج، وفات، مهاجرت و اشتغال ایشان نظارت داشته باشد، آنان را از ارتکاب به معاصی و منکرات باز دارد، افراد تحت نقابت را در رسیدن به خواسته های قانونی و شرعی، استیفای حقوق، اشتغال به حرفه های آبرومند و مطابق با منزلتشان یاری دهد، از اموال طالبیان اعم از معقول و غیر منقول محافظت، و از موقوفات و مواریث آنان صیانت کند، به تعلیم و تربیت و تهذیب کودکان و نوجوانان اهتمام داشته باشد؛ طوری که بایسته شرافت خاندانشان باشد (بابائی حائری، ۱۳۷۳ش، ص۲۷-۲۸؛ خالقی، ۱۳۸۷، ص۱۴۳-۱۴۵؛ زیدان، ۱۳۷۲ش، ص۱۴۵).

نقیب النقبا

بالاترین منصب در دیوان نقابت، نقیبب النقبای هاشمی ها و طالبی ها بود. وی نقیب سادات بغداد نیز بود و در برابر دولت آل بویه و طالبیان عراق، پاسخ گو بود. کسی که حکم نقابتش را برای ناحیه، محله، شهر، قومی خاص یا ناحیه ای از دست عالی ترین مقام دولت دیلمی یا نقیب النقبا دریافت می کرد، در زیرمجموعه نقیب النقبا مشغول فعالیت می شد.

نقیب، کارگزارانی چون قائم مقام یا جانشین با اختیارات کامل، نایب یا نماینده، دستیار و معاون، صاحب سرّ و امین و وکیل و نقیب در انتقال پیام ها و فرمان ها، مسئول روابط عمومی و تنظیم کننده ملاقات ها و رفت وآمدها، کاتب، خزانه دار، کارمندان امور مالی و اداری، خدمه و گردآورندگان اطلاعات و گزارش ها، در اختیار داشت (فخرالدین رازی، ۱۴۰۹ق، ص۱۱۹-۱۲۰؛ ابن طقطقی، ۱۳۷۶ش، ص۱۷۷؛ ملک مکان، ۱۳۸۹ش، ص۲۶۰؛ خالقی، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۳-۱۶۶؛ بابایی حائری، ۱۳۷۳ش، ص۲۸-۲۹).

نقیبان نامدار

در عصر آل بویه، شخصیت هایی که در ادامه می آید، به عنوان نقیب سادات و علویان، در رأس دیوان نقابت مشغول انجام وظایف محوله بوده اند:

۱- محمد فرزند جعفر، معروف به ابن قیراط: ابن قیراط در زمره سادات جلیل الشأن حسنی و از ذریه امام حسن مجتبی علیه السلام بود. وی سال ۳۴۵ هجری به سمت نقابت علویان بغداد منصوب شد. او با جایگاه ویژه ای که در دستگاه حکومت دیلمی داشت، برای بهبود اوضاع اجتماعی ذراری اهل بیت: و همچنین پیشرفت شیعیان، اقدامات مؤثری انجام داد (ابن مسکویه، ۱۳۳۲ق، ج۲، ص۲۰۷؛ ملک مکان، ۱۳۸۹ش، ص۲۶۱).

۲- ابوعبدالله محمد بن داعی (م. ۳۵۹ق): ابوعبدالله از علویان زیدی مذهب ساکن در بغداد بود و با دستگاه خلاف کار و ستمگر عباسی، سر سازش نداشت و عده ای دیلمی، زیدی و سادات، با وی مخفیانه دست بیعت دادند و او را به قیام علیه دستگاه خلافت تشویق کردند. سال ۳۴۸ هجری، معزالدوله بر اثر فشار شیعیان، وی را به نقابت علویان برگزید که تا ۳۵۲ هجری یعنی زمان روی کار آمدن فرزند معزالدوله، عزالدوله بختیار، وی این سمت را عهده دار بود؛ اما سرانجام با تهاجم مخالفان روبه رو شد و ناگزیر بغداد را ترک کرد.

تا زمانی که معزالدوله زمام امور را در اختیار داشت، ابوعبدالله علیه او دست به تحریکات سیاسی و اجتماعی نزد؛ اما بعد از وی فعالیت های گسترده ای انجام داد. وی از موقعیت و شخصیت والا و بانفوذی برخوردار بود؛ طوری که در مواردی خلیفه عباسی در برابر خواسته های او تسلیم می شد که این ویژگی، امتیاز بزرگی برای شیعیان و علویان به شمار می آمد. ابوالحسن علی بن یحیی فرزند علی علوی، ازآنجاکه عالمی فقیه و مجتهد بود، به عنوان قائم مقام و جانشین ابوعبدالله ابن داعی با اختیارات خاصی به انجام امور محوله در مسائل قضایی، امور حسبه و شرعی می پرداخت (ابن عنبه، ۱۴۱۷ق، ص۳۵۸؛ خالقی، ۱۳۸۷ش، ص۱۶۵؛ ملک مکان، ۱۳۸۹ش، ص۲۶۲؛ مشکور، ۱۳۶۳ش، ص۱۷۷؛ ابن مسکویه، ۱۳۳۲ق، ج۲، ص۲۰۷؛ دائره المعارف بزرگ اسلامی، ۱۳۶۷ش، ج۳، ص۴۷۸).

۳- ابوالحسن احمد بن علی کوکبی: وی از نوادگان امام سجاد علیه السلام بود که از قم راهی عراق شد و در بغداد سکنا گزید. در آغاز، احمد معزالدوله، امارت بصره را به این سید حسینی واگذار کرد، آنگاه نقابت علویان به ایشان تفویض شد که تا زمان رحلت، این مقام را عهده دار بود (قمی، ۱۳۶۳ش، ص۲۰۵؛ فیض، ۱۳۳۰ش، ص۳۴۴).

۴- ابواحمد حسین موسوی (م. ۴۰۳ق): ابواحمد حسین فرزند سیدموسی و والد معظم سید رضی و سیدمرتضی علم الهدی، عالمی فرزانه و مدیری باتدبیر و کارگزاری دوراندیش بود که بر اثر تزکیه درون و تهذیب نفس و مراقبت و کردار رفتارش خصالی پسندیده را در وجودش شکوفا ساخته و به صدق و اخلاص مشهور شده بود. از همین رو، علما و عموم مردم مقامش را تکریم می کردند؛ بلکه به آرا و افکار و فتاوایش توجه داشته، قابل پیروی می دانستند. ابونصر فیروز، معروف به بهاء الدوله و از امرای آل بویه، او را به «طاهر الاوحد» و «ذوالمناقب» ملقب ساخت و با توجه به لیاقت ها و شایستگی هایی که از وی می دانست، مسئولیت های مهمی چون نقابت علویان، نظارت بر دیوان مظالم و سرپرستی حجّاج را به وی واگذار کرد.

در حکمی که سال ۳۵۴ هجری صادر گردید و در آن، سرپرستی علویان و رسیدگی به دعاوی را بر عهده اش گذاشتند کفایت، امانت، درستی و راستی او مورد ستایش و تمجید قرار گرفت. وی در سمت های گوناگونی که داشت، بارها اختلافات شیعیان و سنیان را حل و فصل کرد و گرفتاری های اجتماعی و فرهنگی جامعه شیعی را برطرف ساخت. بر اثر نقشه های مخالفان تنگ نظر و دشمنان دانشمندان علوی، که در مذهب خود تعصب داشتند و در تشکیلات حکومتی نفوذ پیدا کرده بودند، وی بارها از مقام نقابت عزل می گردید؛ ولی دوباره به این سمت منصوب می شد و این فراز و فرودها از منزلت و عزت او نمی کاست و حتی بر اثر نفوذ و اقتداری که به دست آورده بود، بارها نزاع بین امرای آل بویه را مرتفع ساخت.

وی به هیچ کار دشواری دست نزد، مگر آن که با همت عالی و حُسن تدبیر به انجام رسانید. وی سرانجام در ۹۷ سالگی درگذشت (ابن ابی الحدید، ۱۳۷۹ق، ج۱، ص۳۱ و ۴۱؛ ثعالبی، ۱۴۰۲ق، ج۲، ص۱۲۱؛ ابن اثیر، بی تا، ج۷، ص۲۹۰؛ ابن جوزی، ۱۳۵۸ق، ج۸، ص۳۲۹؛ ابن کثیر، ۱۳۸۶ق، ج۱۱، ص۳۴۲؛ دوانی، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۲۶۸-۲۶۹).

۵- ابوالحسن علی بن احمد بن اسحاق علوی: پس از آن که عضدوالدوله، ابواحمد موسوی را از منصب نقابت برکنار کرد، سال ۳۶۹ هجری، ابوالحسن علوی را برای چنین مقامی برگزید. ابوالحسن علوی در بغداد مستقر بود و بر علویان این شهر و واسط نظارت داشت. هم زمان احمد بن عمرو بن یحیی، نقابت علویان کوفه و احمد بن قاسم، نقابت سادات بصره و اهواز را برعهده گرفتند. پس از مرگ عضدالدوله در ۳۷۳ هجری، ابوالحسن علوی متصدی حمل پیکر عضدالدوله از بغداد به نجف و انجام مراسم دفن جنازه اش شده بود (فقیهی، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۸ و ۳۷۸؛ ابن جوزی، ۱۳۵۸ق، ج۷، ص۱۲۰؛ ابن مسکویه، ۱۳۳۲ق، ج۲، ص۳۹۹-۴۰۰).

۶- ابوالحسن سیدمحمد رضی (م. ۴۰۶ق): سید رضی از مشهورترین اشراف شیعه آن روزگار و در زمره نوابغ جهان تشیع در علم، ادب و معرفت و مجهز به سلاح قلم، بیان و قدرت ایمان است که سخنان مولای متقیان حضرت علی علیه السلام را در نهج البلاغه گرد آورده.

وی معارف متداول آن عصر را از استادان طراز اول آموخت و از هفده سالگی به تألیف آثاری روی آورد که در شمار عالی ترین آثار فکری، دینی و علمی شیعه است. به رغم تنگناهایی که با آن روبه رو بود، دارالعلمی در بغداد بنا نهاد که شاگردان فاضل و شایسته ای تربیت می کرد. مورخان نوشته اند او فاضلی متدین، باسخاوت، پرهیزکار و ماهر در فنون گوناگون بود و در انجام فرایض و نوافل، التزامی جدّی داشت و در عزت نفس، وفاداری، ورع، همت عالی و دیگر ملکات فاضله کم نظیر بود. در سنین جوانی و در سال ۳۸۸ هجری، وقتی بهاء الدوله دیلمی در واسط عراق بود، سید رضی جانشین این امیر آل بویه برگزیده، و به شریف جلیل ملقب شد. در همین سال، پدرش ابواحمد، تمام مسئولیت هایی را که عهده دار بود، به ایشان واگذارد که بها ءالدوله هم تأیید کرد.

سرانجام در ۴۰۳ هجری، این بزرگوار به سمت نقیب النقبای نواحی تحت قلمرو دولت دیلمیان برگزیده شد و فرمان نقابت وی در منزل فخرالملکِ وزیر و در حضور اعیان و بزرگان قرائت گردید. همچنین امارت

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.