پاورپوینت کامل «بررسی تحولات سوریه و یمن»؛ در گفت و شنود «پاسداراسلام» با دکتر سعدالله زارعی؛ سراب شاهزادگان سعودی در جنگ با مردم یمن ۷۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «بررسی تحولات سوریه و یمن»؛ در گفت و شنود «پاسداراسلام» با دکتر سعدالله زارعی؛ سراب شاهزادگان سعودی در جنگ با مردم یمن ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «بررسی تحولات سوریه و یمن»؛ در گفت و شنود «پاسداراسلام» با دکتر سعدالله زارعی؛ سراب شاهزادگان سعودی در جنگ با مردم یمن ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل «بررسی تحولات سوریه و یمن»؛ در گفت و شنود «پاسداراسلام» با دکتر سعدالله زارعی؛ سراب شاهزادگان سعودی در جنگ با مردم یمن ۷۸ اسلاید در PowerPoint :

>

درآمد:

تحولات سوریه و یمن که پیامدهای آن لامحاله سرنوشت جبهه مقاومت در منطقه را رقم خواهد زد، به نقطه تاریخی و سرنوشت ساز خود نزدیک می شود. مقاومت دو ملت نستوه سوریه و یمن، معادلات صهیونیسم جهانی و استکبار را به هم ریخته و شرایط جدیدی را بر منطقه حاکم کرده است.

دکتر زارعی با اشراف کاملی که بر مسائل و تحولات این کشورها دارند، با حوصله تمام پاسخگوی سئوالات «پاسداراسلام» بوده و نکات جالب و بدیعی را بیان کرده اند که از لطف و همراهی ایشان صمیمانه سپاسگزاریم.

در جنگ میدانی با داعش، بر اساس اخباری که می شنویم اوضاع در سوریه و یمن چندان مطلوب نیست. مشکلات پیش رو در این عرصه ها کدامند؟

بسم الله الرحمن الرحیم. در مورد وضعیت سوریه باید بگوییم سوریه بیش از آنکه در معرض یک جنگ نظامی و شبه نظامی باشد، درگیر یک جنگ روانی و تبلیغاتی است. از جمله در هفته های اخیر تبلیغات بسیار گسترده ای صورت گرفت که بیانگر پیشروی های داعش و تغییر وضعیت امنیتی سوریه بود و این بحث ها تا جایی پیش رفت که امروز بعضی ها گمان می کنند ۹۰ درصد سوریه دست مخالفین است و ده درصد در دست دولت. حتی الان وقتی سوریه را در گوگل جستجو می کنید و نقشه سوریه را به شما می دهد، منطقه خاکستری که از نظر اینها تحت تسلط داعش است، بیش از ۶۰ درصد خاک سوریه را پوشش می دهد، ۳۰ درصد هم منطقه درگیری را نشان می دهد که در آنجا جنگ و درگیری است؛ ده درصد هم منطقه ای را نشان می دهد که در اختیار دولت است، در حالی که در واقع اساساً مسائل این گونه نیستند.

با این توضیحی که فرمودید واقعیت میدانی سوریه چیست؟

چند واقعیت وجود دارد که کمتر به آنها توجه می شود. یک واقعیت این است که یک ملتِ در محاصره و دارای اقتصاد ضعیف بیش از چهار سال است که دارد در برابر یک امپراتوری بزرگ سیاسی، فرهنگی، رسانه ای، نظامی و امنیتی می ایستد و مقاومت می کند. اگر حجم دخالت های امریکا، اروپا، ترکیه، عربستان، رژیم صهیونیستی، قطر و به طور کلی طیفی از کشورها را در مقابل سوریه مورد توجه قرار بدهیم و بعد به این نکته هم توجه داشته باشیم که سوریه از مهم ترین پشتیبان خودش یعنی جمهوری اسلامی ایران فاصله دارد و ما حتی در یک کیلومتر مرز هم به هم نمی رسیم، این ملت در برابر این امپراتوری بزرگ مقاومت کرده است و به رغم اینکه ما کمک کمی می توانیم به سوریه بکنیم، سوریه ای ها سر پای خود هستند، پایتخت خودشان را دارند، بر بخش زیادی از مرزهایشان تسلط دارند، بر نقاط اصلی کشورشان مسلط هستند، سواحل و جاده های اصلی در اختیار دولت است. شهرهای مرکزی در اختیار دولت است. دولت موقعیت جغرافیایی به هم پیوسته دارد. از دمشق و جنوب دمشق تا منطقه لاذقیه و حما یک منطقه به هم پیوسته در اختیار دولت است و این در حالی است که ارتش سوریه در طول این مدت ارتشی است که تجهیزات جدیدی را از جایی دریافت نکرده است. یعنی در طول این چهار سال درگیری سوریه از انباشته های خودش مصرف کرده است.

یعنی ایران و روسیه به سوریه کمک تسلیحاتی نکرده اند؟

نه ما به سوریه اسلحه داده ایم و نه روسیه و این در حالی است که مخالفین دائماً توسط برخی کشورهای منطقه ای و فرامنطقه تامین تسلیحاتی حمایت شده اند و بی دریغ انواع سلاح ها به آنها داده شده است. امروز می توانیم بگوییم سلاح های مخالفین مدرن تر از سلاح های در اختیار دولت است، در حالی که در همه کشورها پیشرفته ترین و سنگین ترین سلاح ها در اختیار دولت است و معارضین اگر اسلحه ای داشته باشند، اصلاً با دولت قابل قیاس نیست، ولی در سوریه این معادله معکوس است، اما در یک جمع بندی نسبتاً دقیق می توان گفت که از چهارده استان سوریه در حال حاضر پنج تا از استان ها به طور مطلق و صد در صد در اختیار دولت است. خود دمشق که به عنوان یک استان مطرح است و ریف دمشق که استان بزرگی است در اختیار دولت است و دیگر لاذقیه، طرطوس و استان حما که سیطره دولت بر آنها صد در صد است و اگر اتفاقی هم بیفتد، مثل خیلی جاهای دیگر که ممکن است بمبی کار گذاشته شود، یک اقدام تروریستی است که الان هم جریان دارد و در پایتخت امریکا هم کم و بیش این مسائل هست. در لندن و پاریس هم کم و بیش مشاهده می شود.

یک استان که استان حمص و پهناورترین استان سوریه است، غیر از دو منطقه بسیار کوچک که منطقه سُخنه با جمعیتی حدود هشت هزار نفر و طبیعتاً با وسعت بسیار کوچک و محدودی در حد یک روستای بزرگ است و شهر کوچکی در آنجا هست تَدمُر که یک شهر باستانی است و در اختیار داعش قرار دارد. بقیه استان پهناور حمص در اختیار دولت است. استان حمص با بیش از ۴۲ هزار کیلومتر مربع به جز دو منطقه کوچک سخنه و تدمر که مجموعه مساحت اینها حدود سه تا چهار هزار کیلومتر مربع است در اختیار داعش قرار دارد.

در استان حلب که مهم ترین استان سوریه بعد از دمشق محسوب می شود، تقریباً معادله به صورت ۶۵ و ۳۵ است. یعنی ۶۵ درصد در دست دولت و ۳۵ درصد در اختیار مسلحین است و این در حالی است که مناطق مسلحین آسیب پذیر و باریکه ای است. مثلاً مناطق غربی و جنوبی حلب کاملاً در اختیار دولت است. سه چهارم منطقه شرقی در اختیار دولت و یک چهارم در اختیار داعش است. منطقه شمالی هم تا حد زیادی در اختیار داعش قرار دارد. تقریباً سه چهارم شهر حلب در اختیار دولت و یک چهارم در اختیار داعشی هاست.

همین طور در دیرالّزور نسبت تقریباً ۶۰ به ۴۰ است، یعنی ۶۰ درصد در اختیار دولت و ۴۰ درصد در اختیار عناصر داعشی است. در استان درعا که استان کوچکی است با مساحت ۳۷۳۰ کیلومتر مربع تقریباً ۶۵ درصد در اختیار دولت و ۳۵ درصد در اختیار داعشی هاست. در استان سویدا که ۵۵۵۰ کیلومتر مربع مساحت دارد، تقریباً ۵۰ـ۵۰ است. در استان حساس قنیطره که فقط ۱۲۰۰ کیلومتر مساحت دارد، معادله تقریباً به صورت ۶۰ به ۴۰ است.

استان حَسِکه که استان بزرگ کردی سوریه و ۲۳۳۳۴ کیلومتر مربع مساحت دارد، بخشی در اختیار ارتش و قسمتی در اختیار داعشی ها و حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد در اختیار خود کردهاست و حزب کردی P.Y.D به رهبری صالح مسلم آن منطقه را اداره می کند و بین کردها و دولت سوریه توافق نامه ای امضا شده است و کردها از طرف دولت در آنجا سیطره دارند.

تنها دو استان صد درصد در اختیار داعش و جبهه النصره است که اینها هم استان های بزرگی نیستند. یکی استان رقّه در شمال دیرالّزور واقع شده است و ۱۹۶۱۶ کیلومتر مربع مساحت دارد و دیگری ادلب که در شمال غربی سوریه واقع است و ۶۰۹۷ کیلومتر مربع مساحت دارد. فقط این دو استان به صورت مطلق در اختیار داعش یا جبهه النصره است. بقیه وضعش همان بود که توضیح دادم.

اگر بخواهیم به صورت دقیق حرف بزنیم، کماکان در سوریه سیطره دولت و ارتش یک سیطره به هم پیوسته و ۷۰ به ۳۰ به نفع دولت است و این نکته بسیار حائز اهمیتی است.

نکته مهم این است که مناطق تحت حاکمیت تروریست ها مناطق متصل به هم نیستند و از هم گسیخته اند. مثلاً ارتباط مسلحین در ادلب با مناطق شرقی که منطقه حلب است و در جنوب یعنی استان حماء ارتباط قطع است. همین طور بین کسانی که این روزها در منطقه زبدانی درگیری وجود دارد و حزب الله در حال پاکسازی آن است و منطقه شمال یعنی ادلب رابطه ای وجود ندارد. بین کل مناطق شمالی و منطقه جنوب یعنی درعا و سویدا و قنیطره و بین شمال ارتباطی وجود ندارد. بین این دو منطقه و منطقه دیرالزور ارتباطی وجود ندارد و لذا مجموعه در هم گسیخته ای در اختیار جریان تروریستی است. درعا، سویدا و قنیطره به مرزهای رژیم صهیونیستی و اردن متصل هستند و مسلحین از سوی این مرزها حمایت می شوند یا کسانی در منطقه قلمون یا زبدانی بودند از طرف جریان منتسب به خودشان در هرمل و طرابلس لبنان حمایت می شدند. کسانی که در دیرالزور هستند از طریق استان الانبار به طریقی به منطقه شمال شرق عربستان وصل می شوند.

با اردن هم ارتباط دارند؟

بله، همین طور کسانی که در استان حلب یا استان ادلب هستند، به ترکیه وصل هستند. خود همین مسئله نشان می دهد اینها تحت حمایت هستند که در قلب سوریه نیستند و در حاشیه مرزها مسلط هستند، البته سوریه وضعیت شکننده ای دارد، چون به هر حال این توطئه ها و فتنه ها می تواند به سوریه آسیب وارد کند. وضعیت اقتصاد مالی هم در سوریه به گونه ای است که شرایط را تا حدی نگران کننده می کنند، ولی آنچه که در فضای سایبر و اینترنت در خصوص سوریه مطرح می شود، با واقعیت های میدانی تطبیق نمی کنند.

همین عملیاتی که حزب الله در منطقه زبدانی انجام داده و در منطقه ای به وسعت بیش از هزار کیلومترمربع است، یکی از اقدامات افتخارآفرین است که به شکلی برق آسا منطقه زبدانی را که مدت ها در دست تروریست ها بود پاکسازی کردند. منطقه زبدانی به خاطر ارتباطی که با هرمل و طرابلس دارد، در واقع کانون پرورش تروریست ها بود و اینکه حزب الله توانست به شکل برق آسایی از سمت جبل به اینجا هجوم بیاورد و مسلط شود، بسیار مسئله مهمی است، ولی ما متأسفانه در تبلیغاتمان این چیزها را ذکر نمی کنیم و یا اگر هم ذکر کنیم، توضیح نمی دهیم که معنای این عملیات و آثار آن در این منطقه چیست؟

آیا اوضاع داخلی ترکیه، به خصوص پس از شکست حزب عدالت و توسعه و کاهش شدید محبوبیت اردوغان، بر عرصه میدانی سوریه اثر خواهد گذاشت؟

شاعر می گوید «از قضا سرکنگبین صفرا فزود/ روغن بادام خشکی می نمود» قرار بود ترکیه سوریه را تغییر بدهد، ولی الان برعکس شده و بحران سوریه آمده و سرنوشت اردوغان را در آنکارا در هاله ای از ابهام قرار داده و این جزو درس ها و عبرت های تاریخ است. جالب اینجاست که در آخرین سفری که آقای اردوغان به ایران داشت که یک سفر خاص تاریخی هم بود، رهبر معظم انقلاب خیلی مستدل و متقن انتقاداتی را در مورد سیاست های ترکیه نسبت به سوریه مطرح و فرموده بودند ما نگران آسیب های ترکیه از این بابت هستیم و بیم آن داریم که این مسئله به ترکیه آسیب سیاسی و امنیتی بزند. این سخنان قبل از انتخابات مطرح شد و انتخابات ترکیه نشان داد چقدر دقیق بیان شده اند.

به نظر من شرایط اردوغان شرایط گذشته نیست که بتواند یک سری سیاست های تندروانه را پیگیری کند. به هر حال دغدغه آقای اردوغان به ناچار تا حد زیادی دغدغه داخلی خواهد بود و او چه بخواهد و چه نخواهد باید بخش اعظم انرژی خود را صرف داخل ترکیه کند، والا اگر بخواهد به این سیاست های خطا ادامه بدهد، مسلماً حزب عدالت در انتخابات های بعدی از این هم بیشتر سقوط می کند. البته اردوغان یک مرد سخت سر و تا حدی لجباز است و ممکن است در عین شکست به کارهایی هم دست بزند، ولی با منطق خیلی سازگار نیست.

همین الان هم از این چهار حزبی که در انتخابات برنده شده اند، یعنی حزب عدالت و توسعه، حزب جمهوری خواه خلق، حزب دموکراتیک ملی و حزب دموکراتیک خلق ها هر سه حزب دوم، سوم و چهارم مخالف دخالت ترکیه در سوریه هستند و جمع آرای اینها حدود ۶۰ درصد آرا و جمع کرسی های اینها در مجلس از ۵۵۰ کرسی چیزی نزدیک به ۲۹۲ کرسی می شود و سهم حزب عدالت و توسعه ۲۵۸ کرسی است و لذا سهم این سه حزب بیش از حزب اردوغان است و او هیچ راهی جز اصلاح سیاست های خارجی خود ندارد و به نظر من این مسئله قطعی است که ترکیه تا حد زیادی باید دامنش را از دخالت در سوریه جمع کند. اظهاراتی که آقای داود اوغلو که معمار سیاست خارجی ترکیه است، در باره سوریه و عراق مطرح کرد، نشان دهنده این است که این پیام به هیئت حاکمه ترکیه منتقل شده است.

اجازه بفرمایید به اوضاع یمن هم بپردازیم. عربستان با هیاهوی بسیار وارد جنگ با یمن شد و حالا به دنبال راهی برای فرار از جنگ می گردد و به قول برخی کارشناسان ملتمسانه به دنبال صلح است. آیا عربستان می تواند به شکلی آبرومندانه از باتلاق یمن خارج شود؟

خروج آبرومند عربستان از جنگ و بحران یمن به دو صورت امکان پذیر است. یکی اینکه انصارالله، منصور هادی را به عنوان رئیس جمهور و دولت خالد بحاح را به عنوان نخست وزیر به رسمیت بشناسد که این می تواند برای عربستان یک پیروزی باشد، منتهی یک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.