پاورپوینت کامل قرآن و نفی بینشهای تحقیرآمیز ۲۹ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل قرآن و نفی بینشهای تحقیرآمیز ۲۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل قرآن و نفی بینشهای تحقیرآمیز ۲۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل قرآن و نفی بینشهای تحقیرآمیز ۲۹ اسلاید در PowerPoint :
>
۷
بر اساس جهان بینی توحیدی، که «توحید در
خالقیت» از ارکان آن شمرده می شود، خداوند
خالق همه موجودات است، و همه چیز مخلوق
اوست.
اللّه خالق کل شی ء(۱)
از سوی دیگر، بر اساس یک اصل دیگر
توحیدی «خلقت و زیبایی» در همه موجودات پا
به پای هم، حضور دارند و هر چیزی در نیکوترین
وضع آفریده شده است:
«الذی احسن کل شی ء خلقه»(۲)
با توجه به این دو نکته است که در دیدگاه انسان
موحد، کسری و نقصان، از آفرینش رخت
برمی بندد، و در نظر او هر موجودی، از حداکثر
ظرفیت کمال پذیری برخوردار است، «صفت
نسبی» مطرح می گردد و به تعبیر مولوی:
زهر مار آن مار را باشد حیات
لیک آن مرآدمی را، شد ممات
از این رو نه تنها از نظر جهان بینی، جایی برای
«خلل و نقص» باقی نمی ماند، بلکه از نظر رفتار و
برخورد نیز «تحقیر» هیچ موجودی سزاوار نیست.
مگر آنکه فردی در محدوده امور اختیاری، راه
ناصواب را انتخاب کند و بر پیمودن آن اصرار
ورزد.
بر این اساس تفاوتهای جسمی و مادی بین زن و
مرد، هرگز نمی تواند به عنوان «تفاوتهای ارزشی»
مطرح گردد و باعث «افتخار» و یا «تحقیر» تلقی
شود، بلکه هر یک از این گروه، بر اساس «حکمت
بالغه حق» و با توجه به مسؤولیت و نقشی که باید
داشته باشند در «کمال حسن» آفریده شده اند.
کمالات انسانی
در بخش کمالات روحی و ارزشهای انسانی نیز
تفاوتی بین این دو جنس وجود ندارد و راه کمال تا
عالیترین مراحل آن، بر روی هر دو باز است، و این
بحث را در دو قسمت باید دنبال نمود:
۱ـ استعدادهای ذاتی
۲ـ کمالات اکتسابی
قرآن کریم در هر دو زمینه گواه آن است که
تفاوت و تبعیضی در کار نیست.
توضیح آنکه:
محور تعلیم و تربیت جان انسانهاست و جان نه
مذکر است و نه مؤنث، و اصلاً زن و مردی در کار
نیست، نه اینکه زن و مردی هست ولی با هم
مساوی اند، پس:
اولاً: زن بودن یا مرد بودن مربوط به پیکر است
نه جان و روح.
ثانیا: تعلیم و تربیت و تهذیب و تزکیه از آن
نفس است.
ثالثا: نفس غیر از بدن است، اگر جسم نقشی در
انسانیت انسان می داشت، سخن از مذکر و مؤنث در
بین بود و این بحث جا داشت که آیا این دو صنف،
مساوی اند یا متفاوت؟ ولی اگر حقیقت هر کسی را
روح او تشکیل می دهد، و جسم ابزاری بیش نیست
(که گاه مذکر و گاه مؤنث است) و روح نه مذکر
است و نه مؤنث، قهرا بحث از تساوی زن و مرد یا
تفاوت این صنف، در مسایل مربوط به حقیقت
انسان رخت برمی بندد.
به علاوه آیاتی که مایه ارزش و فضیلت را بیان
می کند و مثلاً علم و ایمان را ارزش می شمارد و
جهل و کفر را ضد ارزش معرفی می کند. هیچ کدام
از این اوصاف مذکر و مؤنث را ندارد، لذا این
تقسیم نه در مسایلی که به «عقل نظری» برمی گردد
راه دارد، و نه در مسایل اخلاقی که به «عقل
عملی» برمی گردد مانند اراده، خلوص، صبر و
توکل. زیرا آنکه عالم یا مؤمن است ـ یعنی صاحب
ارزش است ـ جان است و جان نه مذکر است و نه
مؤنث، از این رو وقتی «صبر» مؤنث و مذکر بودن
نداشت، «صابر» هم مذکر و مؤنث نیست و نباید به
فکر این کلمه بود که یک جا می گوییم «صابر»، و
یک جا می گوییم «صابره»، چون تأنیث لفظی را
نباید در مسایل تحلیلی راه داد.(۳)
ممکن است برخی گمان کنند که قبول اصول
فوق با برخی از مطالبی که در متون دینی آمده است
ناسازگار است، مثلاً حضرت علی(ع) در
نهج البلاغه می فرماید:
«بهترین خصلتها و خویهای زنان، بدترین
خصلتهای مردان است، «تکبر و ترس و بُخل»
چون وقتی زن متکبر باشد، مرد بیگانه را به خود راه
نمی دهد و اگر بخیل باشد مال خود و شوهر را
نگهداری می کند و اگر ترسو باشد، از هر حادثه ای
که پیش می آید کناره گیری و احتیاط می کند.»(۴)
آیا مقصود حضرت این است که از نظر اسلام
دو گونه قالب گیری برای روح مرد و زن وجود دارد
و مرد در یک قالب «خُلق و خوی» و زن در قالب
دیگر باید ساخته شود؟
در پاسخ باید توجه داشت که اوصافی مثل
«ترس، تکبر، بخل» گاه به عنوان یک حالت
روانی مورد نظر قرار می گیرد و گاه این واژه ها در
آثار هر یک از این اوصاف به کار می رود، چه
منشاء روانی آن وجود داشته باشد و چه وجود
نداشته باشد. مثلاً وقتی می گوییم «فاطمه به زهرا
مهربانی کرد» ممکن است، مقصود کار مهربانانه
باشد، چه حقیقت مهربانی باشد و یا نباشد.
در باره این اوصاف سه گانه نیز چنین است و
لذا اگر تکبر در برابر شخص متکبر، عبادت شمرده
می شود، بدین نظر نیست، که در برابر متکبرین،
تکبر به عنوان یک حالت روحی (خودپسندی و
خود بزرگ بینی) پسندیده است و واقعا باید چنین
بود، بلکه در برابر متکبرین باید رفتار متکبرانه
داشت، پس در «التکبر مع المتکبر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 