پاورپوینت کامل فَدَک ۳۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فَدَک ۳۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فَدَک ۳۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فَدَک ۳۲ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۶
فاطمهُ ام أَبیها
فاطمه، مادر پدرش است.
قریه زیبای فدک، در آن کویر گسترده و
بی انتها، همچون نگینی می درخشید. درختهای
میوه سر به فلک کشیده، با نهرهای پر از آب و
خوشه های طلایی گندم، که در زیر تلألوی
زیبای خورشید می رقصیدند، جلوه ای باور
نکردنی به آن می بخشیدند. گویی در اعماق
این دشت سوزان، که جز شن و ماسه و
تازیانه های خورشید، چیز دیگری یافت
نمی شد، بهشتی زیبا و مسحورکننده را آفریده
بودند.(۱)
کمی دورتر از این قریه زیبا، دژهای بلند و
سر به فلک کشیده خیبر، قد برافراشته بود.
سیمای این قلعه ها از دور، قامت مردانی را
می مانست که سالهاست، بر سینه صحرا،
استوار و پا بر جا ایستاده اند. این دژهای
نفوذناپذیر، به دست توانای علی(ع) و در سایه
شمشیر تشنه اش در جنگ خیبر فتح شده بود.
در پی آن یهودیان فدک، که طاعون ترس در
وجودشان، ریشه دوانیده بود، نیز فدک را به
پیامبر(ص) بخشیدند. پیامبر(ص) نیز پس از
آنکه فرشته وحی پیام آورد:
و «حق نزدیکان خود را عطا کن»
(روم/۲۸)
بلافاصله تمامی فدک را، به فاطمه(س)
پیش کش کرد و فرمود:
– فدک را به تو بخشیدم و به فرزندان تو،
که بعد از این خواهند آمد. این پاداش حقی
است که مادرت خدیجه(ع) بر من داشت.(۲)
سپس پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود:
– تکه پوستی بیاور و بنویس که من فدک
را به فاطمه بخشیدم.
پس از آن، فدک مِلک زهرا(س) شد و
تمامی درآمد آن در اختیار او قرار می گرفت. هر
سال، کارگزار فاطمه(س) در فدک، درآمد آن را
که بیشتر از ۲۴ هزار دینار بود، به فاطمه(س)
تقدیم می کرد(۳). فاطمه(س) نیز درآمد آن را
در میان فقرا و مستمندان تقسیم می نمود.
بارها اتفاق افتاده بود، که پس از تقسیم درآمدِ
فدک، حتی دیناری برای او و فرزندانش باقی
نمی ماند و تنها چهره های متبسّم و گرمابخش
مستمندان، سراسر وجودش را لبریز از شوق و
لذّتی جاودانه می کرد.
اما پس از آنکه چند روزی از درگذشت
پیامبر(ص) گذشت، خبر اخراج وکیل
فاطمه(س) از قریه فدک، دهان به دهان در
میان مردم مدینه پیچید و از روزنه های درب
کوچک و چوبی خانه علی(ع) نیز گذشت و
چون درفشی بر قلب فاطمه(س) فرود آمد. چرا
که درآمد فدک، می توانست خاندان پیامبر(ص)
را در برابر دیگران یاری کند و از سوی دیگر
خاندان بنی هاشم در فقر و تنگدستی، دست و
پا می زدند و فدک می توانست، رنگ تلخ فقر را
از چهره های آنها بزداید. دیگران نیز، به این پی
برده بودند و می دانستند تا هنگامی که فدک، در
دست خاندان پیامبر(ص) است، خیال راحتی از
این بابت نخواهند داشت. به این دلیل نیز عمر
به ابوبکر گفته بود:
ـ باید فدک از فاطمه(س) گرفته شود و به
نفع بیت المال ضبط گردد. چرا که مردم بنده
درهم و دینارند و اگر فدک در دست علی(ع) و
فاطمه(س) باشد، همه به دور آنها جمع خواهند
شد. بهتر است فدک را بگیریم تا فکرمان
آسوده شود.(۴)
و خلیفه در پی آن، پیکی را به فدک
فرستاده بود تا وکیل فاطمه(س) را از آن بیرون
کند.
اما فاطمه، چگونه می توانست، بپذیرد، که
هدیه پدرش را این گونه با نیرنگ و تزویر، از او
بستانند. گویی همه دست در دست هم داده
بودند، تا قدم به قدم، فاطمه(س) را به سوی
رنج و غم بکشانند. چهره فاطمه، باغی
خزان زده را می مانست که هر لحظه برگی از
واپسین برگهای خود را، به دست تندباد پاییزی
می سپرد.
برای فاطمه(س) درنگ جایز نبود. باید
کاری می کرد. نمی توانست چنین ظلمی را
تحمل کند. باید حداقل، ندای مظلومیتش را از
چهار دیواری خانه، خارج می کرد و برای قرون
پس از خود، شرح این رنج را می نگاشت.
ناگهان در میان حیرت علی(ع)،
فاطمه(س) چون سپندی از جا جهید و چادر بر
سر کشید و سراسیمه خود را به مسجد رسانید.
مهاجر و انصار، در گوشه و کنار، به دور یکدیگر،
حلقه زده بودند و همهمه ای مبهم، بر فضای
مسجد، سایه افکنده بود. آهنگ غمناک
فاطمه(س)، مُهر خاموشی بر لبهای مهاجر و
انصار کوبید:
ـ ای پسر ابی قحافه! چرا مرا از آنچه از
پدرم به ارث برده ام، باز می داری و نماینده مرا
از فدک بیرون کرده ای. تو خود خوب می دانی،
که رسول خدا، به امر او فدک را به من بخشید!
ابوبکر، که پیشاپیش خود را، برای چنین
صحنه ای آماده کرده بود، گفت:
ـ آیا برای گفته خود، شاهدی داری؟
این سخن، برای فاطمه(س) بسیار
سنگین بود. آیا به راستی ابوبکر، در این امر
تردید داشت؟!
ام ایمن، زنی که پیامبر(ص) در عظمتش
سخنها گفته بود، پس از آگاهی از سخن ابوبکر
در مسجد حاضر شد و گفت:
ـ ای ابوبکر! به خدا قسم، تا پیرامون آنچه
که رسول خدا(ص)، در مورد من فرموده است،
از تو اقرار نگیرم، سخن نخواهم گفت! تو را به
خدا سوگند! آیا به یاد نداری، که پیامبر(ص)
فرمود: «ام ایمن زنی از زنان بهشت است.»
ابوبکر پاسخ داد:
ـ آری؛ خوب به یاد دارم.
سپس ام ایمن گفت:
ـ شهادت می دهم که خدای عز و جل، به
رسول خود، وحی فرمود: «و اتِ ذا الْقُربی حَقَّه»
در پی آن رسول خدا فدک را به فاطمه بخشید.
پس از او، علی(ع) و چند تن دیگر، نیز بر
این امر شهادت دادند.
دیگر جای هیچ سخنی نبود. ابوبکر
چاره ای نداشت. کاغذی پیش آورد و با
نارضا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 