پاورپوینت کامل سیمای زن در نثر کهن قسمت دهم ۵۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل سیمای زن در نثر کهن قسمت دهم ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سیمای زن در نثر کهن قسمت دهم ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل سیمای زن در نثر کهن قسمت دهم ۵۱ اسلاید در PowerPoint :
>
۶۴
در ادامه بررسی چهره زن در نثر پارسی و نقد آنها به دو کتاب کلیله
و دمنه، و طوطی نامه و سپس اخلاق ناصری مرحوم خواجه نصیر
می پردازیم.
زن در حکایات کلیله و دمنه
در کلیله و دمنه شخصیتهای افسانه ای که عمدتا حیوانات هستند
سخن می گویند. در جای جای این کتاب به بهانه های مختلف از زبان
شخصیتهای حکایت، سخن از بی وفایی زنان و ناپایداری عهد ایشان
رفته است و این کار با گنجاندن زشتکاری زنی افسانه ای و فرضی که
در داستان نقش دارد، موجه جلوه داده می شود.
در داستان بوزینه و باخه حکایت کار چنان است که آمد:
«… باخه گفت من تو را بر پشت بدان جزیره رسانم، که در وی هم
امن و راحت است و هم خصب (فراخی نعمت) و نعمت. در جمله بر وی
دمید تا بوزنه توسنی کم کرد و زمام اختیار بدو داد. او را بر پشت گرفت
و روی به خانه نهاد. چون به میان آب رسید تأملی کرد و از ناخوبی آنچه
پیش داشت باز اندیشید و با خود گفت: سزاوارتر چیزی که خردمندان
از آن تحرز نموده اند بی وفایی و عذر است خاصه در حق دوستان و از
برای زنان که نه در ایشان حسن عهد صورت
بندد و نه از ایشان وفا و مردمی چشم توان
داشت. و گفته اند که «بر کمال عیار زر به عون و
انصاف آتش و قوف توان یافت و بر قوت ستور
به حمل بار گران دلیل توان گرفت، و سداد و
امانت مردان به داد و ستد بتوان شناخت و
هرگز علم به نهایت کارهای زنان و کیفیت
بدعهدی ایشان محیط نگردد.»!
فان هی اعطتک اللیان فانّها
لغیرک من خلاّنها ستلین
و ان حلفت لا ینقض النأی عهدها
فلیس لمخصوب البنان یمین(۱)
(اگر آن زن به تو نرمی نشان داد همانا که
برای غیر تو از دوستان خویش نیز نرم خواهد
شد و اگر سوگند خورد که دوری نمی شکند
پیمان او را، پس بدان که زنان سرانگشت
خضاب کرده را سوگند و قسمی پذیرفته
نیست.)
در باب گربه و موش نیز از زبان برهمن به
بی وفایی زن اشاره می شود:
«برهمن جواب داد: که اغلب دوستی و
دشمنایگی قایم و ثابت نباشد و هر آینه بعضی
به حوادث روزگار استحالت پذیرد و مثال آن
چون ابر بهاری است که گاه می بارد و گاه آفتاب
می تابد و آن را دوامی و ثباتی بیشتر صورت
نبندد.
سحابه صیف لیس یرجی دوامها
(ابر تابستان است که امیدی به دوام آن
نتوان داشت)
و وفاق زنان و قربت سلطان و ملاطفت
دیوانه و جمال امرد همین مزاج دارد و دل در
بقای آن نتوان بست.»!(۲)
طوطی نامه و حکایت فریبکاری زنان
از کتاب کلیله و دمنه که در بعضی از
داستانهایش حکایت بی وفایی زنان می رود که
بگذریم به کتابی می رسیم سراسر سخن از
فریبکاری زنان.
طوطی نامه که نام دیگرش جواهرالاسمار
است مجموعه ای است از داستانهای کوتاه و
مرتبط، موضوع تمام حکایات به گونه ای ذکر
فریبکاری زنان است!
داستانها را طوطی می گوید. طی پنجاه و
دو شب و به قصد انصراف خاطر یک زن. نام
این زن «ماه شکر» است و ماه شکر زن
«صاعد» است و صاعد، ارباب طوطی پسر
بیست ساله بازرگان ثروتمندی است سعیدنام.
طوطی سخندان را صاعد خریده است در
آغاز تجارتش. و سودهای کلانی از جانب او
نصیبش شده است؛ به این جهت خاطر طوطی
را خیلی می خواهد. هنگام سفر سفارش پشت
سفارش که ماه شکر مواظب باشد و در هر
کاری ـ چه در صلاح و چه در فساد ـ نظر
طوطی را بخواهد.
ماه شکر زن صاعد، جوان و زیباست.
روزهای آغازین ازدواج است که صاعد به سفر
می رود. ماه شکر به وسوسه پیرزنی مکار بدلی
می جوید و دل به جوانی می بازد و برای دیدار او
از طوطی نظر می خواهد. طوطی غیرتمند و
حق شناس و سخندان است. به چاره جویی آن
قدر ماه شکر را به فسانه سرگرم می کند تا
صاعد از سفر باز گردد.(۳)
طوطی در پنجاه و دو مجلس حکایاتی از
بی وفایی زنان و نتیجه ناخوشایند آن برای ماه
شکر باز می گوید و او را سرگرم می دارد!
در حکایات این کتاب زن در برابر مرد هر
چند به ظاهر ساکت است اما در نهان آرام
نیست. مرد در این کتاب باور دارد که زن لُعبتی
است اسباب سرگرمی او. از این روی مرد این
کتاب در برابر زن ادای خدای آسمانی را
درمی آورد. می خواهد همه اش فرمان بدهد اما
زن هم از دیرباز به ظلمی که بدو روا داشته اند
تسلیم نبوده است. ناچار در برابر مرد موضع
می گیرد. موضع زن در این کتاب عدم تمکین از
مرد است. نافرمانی و عدم تمکین از مرد به
خدعه و نیرنگ انجام می گیرد.(۴)
زن، همان گونه که در کتابهای دیگر از
جمله تورات به طغیان علیه خدای آسمانی
(خوردن میوه ممنوعه) متهم و محکوم شده
است در این کتاب به طغیان علیه خدای!زمینی
که همانا شوی است متهم است. سایه این
طغیان در سراسر این کتاب گسترده است.
شارک همسر طوطی سخنور و حکایتگر،
گاه گاه در پاسخ شوی اش حکایاتی از مکر و
نیرنگ مردان بازگو می کند اما در این نزاع،
همیشه شوی بر او غالب می آید و حکایات
نفاق و ناسپاسی زنان را با آب و تاب تمام بیان
می کند.
شارک پس از ذکر حکایتی از بی وفایی
مردان به طوطی می گوید:
اکنون ای طوطی حال بی وفایی و مغادرت
مردان همچنین است که تقریر افتاد. اما طوطی
سخت متغیر و برآشفته می شود و می گوید:
نی! همچنین نیست که تو گفتی. چه در
میان هزار [یک] مرد در تباهی بدین مثال
باشد که بیان کردی ولیکن در میان هزار زن
نهصد و نود و نه در بدی بدین نهج اند که من
خواهم گفت و در مکر ایشان خواهم سفت.
شارک گفت: تو هم اگر در مساوی
(بدیهای) زنان و نفاق و خداع و ناسپاسی و
بدعهدی ایشان چیزی داری بگوی.
طوطی گفت: اوصاف بد ایشان از آنهاست
که: «و لَوْ اَنّ ما فی الارضِ مِنْ شجره اقلام و
البحر یمده من سبعه ابحر» [اگر آنچه در زمین
درخت است قلم شود و هفت دریا مرکب[
ذره ای در تقریر نباید و از اینجاست که اصحاب
طبع فرموده اند:
گر نسل آدمی نشدی منقطع ز دهر
یک ترب گَنده بودی صد خونبهای زن(۵)
و آنگاه داستانی به هم می بافد و در
بدعهدی زنان داد سخن می دهد.
در ضمن حکایت سی ام کتاب نیز از زبان
یکی از شخصیتهای داستان دعوی دوستی
زنان را دروغ و بیهوده و عاقبت دل بستن به
آنان را حسرت و پشیمانی می داند:
«دوستی زبان باد پیمودن (بی فایده)
است. از صحبت ایشان هیچ کس کیسه وفایی
برندوخته است. بلکه هر که هست به آتش مکر
و عذرشان بسوخته است. شعر:
دع ذِکْرَهنّ فمالَهُنّ وفاءٌ
ریحُ الصَّبا و عُهوُدُهُنَّ سواءٌ»(۶)
زن دوست بود ولی زمانی
تا جز تو نیافت مهربانی
چون در بر دیگری نشیند
خواهد که تو را دگر نبیند
چون نقش وفا و عهد بستند
بر نام زنان قلم شکستند
پس بر این طایفه دل بستن و در معاشرت
این چنین کسان مولع بودن جز وخامت حسرت
و ملامت و ندامت چیزی به دست نیاید.(۷) و
در پایان حکایت سی و یکم وزیر پس از
شنیدن حکایتی در بدی زنان، آنان را حور مثال
و شیاطین خصال می نامد که تا حد امکان باید
از صحبت آنان اجتناب نمود:
«چندین هزار سال است که در دور روزگار،
دفاتر و جراید در عذر و مکر زنان و بی وفایی و
بدعهدی ایشان در تحریر آورده اند. هنوز حق
حرفی نگذارده اند و ذره ای از هوا و قطره ای از
دریا بیرون نیاورده. چه ایشان حور مثال و
شیاطین خصال اند. به قدر امکان از مخالطت
ایشان متجنب و با پرهیز باید بود که شعر:
انَّ النساءَ شیاطینٌ خُلِقْنَ لَنَا
نعوذُ باللّه ِ منْ شرّ الشّیاطین»(۸)
از زنان گو وفا طمع داری
باشد از غایت سبکباری
گر چه چون شیر و شکر و شهدند
ناقص دین و ناقص عهدند[!]
ـ این همه که گفتی مرا مقرر بود و این
زمان محقق تر گشت و لکن بدان که حق
سبحانه و تعالی قوام عالم و ازدیاد تناسل
بنی آدم را وابسته مودت زنان گردانده است. تا
چون رگ تودّد (دوستی) ایشان در حرکت آید و
بحر مودتشان در جوش شود و آن تحرک و
غلیان سبب جاذبه وصال ایشان گردد. پس از
آن مواصلت شاهان خوبروی و عروسان
زیباموی در حیّز ظهور آیند و پیغامبر هم بر
مبنای این قضیت فرموده است که:
حُبّب الیّ مِنْ دنیاکُمْ ثلاثٌ: الطّیبُ و النّساءُ
وَ جُعِلَتْ قُرَّهُ عَینی فی الصّلاهِ(۹) و اشعار عرب
نیز در این معنی ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 