پاورپوینت کامل در افغانستان صلح بدون حقوق زنان، تنها صلحی برای مردان است ۴۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل در افغانستان صلح بدون حقوق زنان، تنها صلحی برای مردان است ۴۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل در افغانستان صلح بدون حقوق زنان، تنها صلحی برای مردان است ۴۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل در افغانستان صلح بدون حقوق زنان، تنها صلحی برای مردان است ۴۹ اسلاید در PowerPoint :

>

۵۴

صدف منیر، شاعره افغانی – می سراید:حضورت،یاد جاودانه روزهای پرآشوب و شبهای پردلهره من است

یادت،

چون گل یاسی در گودی
نگاهم همیشه ماندگار است

و قلبم،

با گریه تلخ و خاموش آن را از
خشکیدن و فراموش شدن
بازمی دارد

برادرم،

هم صدا و هم دردم،

هم خون من و خواهرم،

از آن زمان که تو به خون
غلطیدی و برای همیشه خانه را
ترک گفتی، دیگر از آن جمع خبری
نیست،

پس از تو، ما چون شاخه های
یأس و حرمان به هر سو افتادیم،

پس از تو، تندباد حوادث
برگهای زندگی مان را به بازی
گرفت

می دانی،

بعضی وقتها به دشواری
می توانم از آن روزها یادی بر ذهنم
زنده سازم

چشمانم را می بندم و بر ذهنم
فشار می آورم

ترا با قامت بلند، پیشانی
آفتاب سوخته و نگاه مهربانت به
خاطر می آورم

و بعد ناگاه،

زمین در زیر قدمهایم خالی
می شود

و قلبم در هول و هراسی در
خود می تپد

یادم می آید که تو نیستی

یادم می آید که ما نیستیم

قلبم از غم فشرده می شود

و در حلقه خشکیده چشمانم
سوزش نم نم اشک را احساس
می کنم

باز هم چون غروب در نگاهم
جان می گیری

و غم نامه تو تاراج هستی ما

تو جسما خوابیدی

ما روحا پژمرده ایم

من به تو می اندیشم که
دستیابت نکردم

هیچ کس عزیزانش را نیافت

و قلبم از درد فشرده می شود

آوای غمگین سوگنامه ها
دیریست که بر فضای زندگی زن
افغانی سایه افکنده و اینک پس از
سالیان سخت مبارزه و مقاومت، در
مقابل کفراندیشان کمونیست،
آرزوهای او دستخوش اختلافات
داخلی و توطئه های خارجی به
سرابی دست نایافتنی تبدیل شده
است.

در آستانه ۱۶ دیماه (۶ ژانویه
۱۹۸۰) سالروز اشغال افغانستان
توسط ارتش سرخ شوروی سابق
قرار داریم؛ که نقطه عطفی در
تاریخ مبارزات ملت افغان و
صبوری و مقاومت زنان آن
سرزمین است؛ و بدین مناسبت
مروری بر وضعیت آنان طی
دهه های اخیر، بویژه در مقطع
حساس کنونی، کمترین ادای
وظیفه ای است که به حکم
هم دینی و همسایگی بر عهده
ماست.

زندگی زن افغانی در تاریخ
پرفراز و نشیب دویست ساله اخیر
این کشور، تحت تأثیر عوامل
مختلفی قرار داشته، که مجموع
آنها چهره منحصر به فردی در
تحمل شداید و مصائب و بروز
مشکلات عظیم برای او، تصویر
کرده است. اهم این عوامل عبارتند
از:

ـ تحولات سیاسی عمده

ـ ساختار سنتی و قبیله ای
جامعه افغانستان

ـ پایبندی به اسلام هر چند
تحت تأثیر آداب و رسوم قبیله ای

ـ حکوت ۱۳ ساله کمونیستها

ـ مبارزه ملت افغانستان علیه
کمونیسم

ـ سیاستهای اسلام زدایی
جهانی به بهای قربانی کردن زنان
افغانی

مروری کوتاه بر تاریخ دویست
ساله اخیر این کشور، که در واقع
«تاریخ مردان برای تسخیر قدرت
و حکومت» بوده است، برای درک
موقعیت زن افغانی ضروری به نظر
می رسد.

افغانستان همزمان با سلطنت
ناصرالدین شاه قاجار، جزئی از
قلمرو ایران بود که طبق معاهده
پاریس در سال ۱۲۳۴ (۱۸۵۷
میلادی)، از ایران جدا شد و از آن
پس این کشور شاهد تلاشهای
مستمر غربیها و قدرتهای شرقی به
منظور تسلط بر مقدّرات خود بود.

از سال ۱۲۷۱ (۱۸۷۹م)
انگلستان استیلای خود را بر
افغانستان گسترش داد. در این
مدت به ترتیب
امیرعبدالرحمن خان و سپس
امیرحبیب اللّه خان به سلطنت
رسیدند. با قتل حبیب اللّه خان در
فوریه ۱۹۱۹ پسرش امان اللّه خان
به حکومت رسید و بلافاصله
سیاست ستیز با اسلام، سرکوب
علمای مسلمان و رواج غربزدگی را
مشابه برنامه هایی که آتاتورک در
ترکیه و رضاخان در ایران به مورد
اجرا گذاشتند، دنبال کرد. اما این

آمارها خبر از بی سوادی ۹۰% از زنان
افغانستان را می دهد.

اقدامات وی منجر به بروز مقاومت
و نهایتا سرنگونی وی شد.

حبیب اللّه غازی پس از سقوط
امان اللّه خان بر مسند پادشاهی
نشست. اما با تهاجم نیروهای
استعماری به سرکردگی
محمدنادرخان به کابل، غازی نیز
در سال ۱۳۰۸ (۱۹۲۹) به قتل
رسیده و نادرخان به سلطنت دست
یافت. وی سلسله محمدزایی را
بنیان نهاد، ولی در سال ۱۳۵۲
(۱۹۷۳) محمدظاهرشاه آخرین
پادشاه این سلسله توسط کودتای
محمد داودخان، همراه رژیم
سلطنتی سرنگون و حکومت
جمهوری در کشور برقرار شد.

افغانستان از جمله کشورهای
دارای منابع بکر و دست نخورده
طبیعی از قبیل نفت، گاز طبیعی،
آهن، ذغال سنگ و … است و با
وجود فقر گسترده و همه گیر مردم،
در شمار کشورهای ثروتمند، به
لحاظ منابع زیرزمینی محسوب
می شود. این منابع غنی و زرخیز
جاذبه عمده ای برای حرص
سیری ناپذیر سلطه طلبان بویژه
روسها بود. به طوری که از زمان
حکمرانی امان اللّه خان، آنها در
تلاش برای تسلط همه جانبه بر
افغانستان بودند. از سوی دیگر
دستیابی به آبهای گرم و سلطه بر
آبراههای اقیانوس هند و خلیج
فارس یکی از رؤیاهای دیرین
روسها به شمار می رفت. پس از
انقلاب بلشویکی در سال
۱۲۹۶(۱۹۱۷) آزمندیهای همسایه
شمالی افغانستان افزایش یافته و
برنامه ریزی برای نفوذ بر این کشور
به صورت جدی دنبال شد.

روسیه با استفاده از ضعف
روابط خاندان سلطنتی و رخنه در
دستگاههای حکومتی بویژه
نهادهای نظامی و اداری و از
رهگذر معاملات سیاسی، نظامی
که تحت پوشش شعار کمکهای
فنی و نظامی صورت می پذیرفت،
اهداف خود را دنبال کرده و در واقع
محمدداودخان با تلاش روسها بر
مسند قدرت نشست. در طی دوران
زمامداری وی، دو حزب «خلق» و
«پرچم» که طرفدار ایدئولوژی
مارکسیستی بودند، از فضای موجود
استفاده و نفوذ خود را در تمام
شؤون کشور گسترش دادند و
زمانی که داودخان تصمیم به
توسعه روابط خود با دولتهای غربی
گرفت، روسها که از چرخش او به
سمت غرب در هراس بودند، با
ائتلاف دو حزب مذکور و تشکیل
جبهه دمکراتیک خلق، زمینه را

برای کودتای خونین ۲۷ آوریل
۱۹۷۸ مطابق با ۷ اردیبهشت
۱۳۵۷ فراهم آوردند. در این کودتا
داودخان کشته و نورمحمد تَرَکی به
قدرت رسید و از این مقطع به
موازات نفوذ روزافزون و همه جانبه
مسکو در افغانستان، مبارزات
اسلامی مرد نیز ریشه گرفته و
گسترش یافت. به طوری که روسها
حکومت ترکی را در سرکوب قیام
اسلامی افغانستان ناتوان دیدند و
در ۱۴ سپتامبر ۱۹۷۹ مطابق با ۲۸
شهریور ۱۳۵۸ با کودتای خونین
دیگری ترکی را به قتل رسانده و
حفیظ اللّه امین را به قدرت رساندند.
اما وی نیز موفق به سرکوب قیام
مردمی نشده و به دنبال آن رهبران
شوروی برای حفظ منافع خود
تصمیم به مداخله نظامی گرفتند.
این تصمیم منجر به کودتای ۱۶
دیماه ۱۳۵۸ شد که طی آن،
امین الله نیز به قتل رسید و ببرک
کارمل به کمک قوای روسی قدرت
را به دست گرفت.

با اشغال افغانستان، احزاب
اسلامی و گروههای جهادی، بر
شدت مبارزات خود افزودند، به
طوری که روسها نه تنها از اقدام

خود طرفی نبستند، بلکه در دام
خیالهای خود به سراب افتاده و
دچار تنگناهای سیاسی و نظامی
شدیدی شدند.

با روی کار آمدن گورباچف،
رهبری شوروی، مداخله ارتش
سرخ در افغانستان را یک اشتباه
تاریخی خواند و خواستار خروج از
این کشور شد. لذا ببرک کارمل در
۱۵ اردیبهشت ۱۳۶۶ (چهارم مه
۱۹۸۷) به بهانه بیماری و کسالت
کنار رفت و قدرت را به ژنرال
نجیب اللّه رئیس پلیس مخفی
افغانستان موسوم به «خاد» واگذار
کرد. از این زمان خروج تدریجی
قوای شوروی از افغانستان با امید
سلطه سیاسی و نفوذ اقتصادی آغاز
شد. اما در آوریل ۱۹۹۲ با کنار
رفتن نجیب اللّه که سعی می کرد
تحت عنوان مصالحه ملی منافع
روسها را حفظ کند، نیروهای
جهادی به رهبری احمدشاه
مسعود، عملیات آزادسازی کابل را
آغاز کرده و یک ماه بعد با فتح
پایتخت به حاکمیت ۱۳ ساله حزب
کمونیست پایان دادند.

متأسفانه پس از این، دور
جدیدی از کشمکشها و درگیریها
میان گروههای جهادی آغاز و تا
امروز افغانستان روی صلح، امنیت
و سازندگی را ندیده است.

در تمام این سالها زنان افغانی
در خط مقدم متحمل شداید و
مصا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.