پاورپوینت کامل … و آنگاه که مریم شکوفه می دهد ۲۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل … و آنگاه که مریم شکوفه می دهد ۲۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل … و آنگاه که مریم شکوفه می دهد ۲۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل … و آنگاه که مریم شکوفه می دهد ۲۸ اسلاید در PowerPoint :
>
۳۶
در استقبال از پنجم دی، سالروز ولادت فرخنده حضرت عیسی مسیح (ع)
«حنّه»، پرنده ای را می پاید و بر غم تنهایی
خود، می بارد. از حضرتش تمنا می کند تا او را
نیز لایق مقام والای مادری بداند. چنان
آرزومند است که نذر می کند:
«اگر خداوند زندگانی ام را به نور قدوم
نوزادی منور گرداند، او را به نیت عبادت و
سپاس، به معبد خواهم بخشید.»
و دیری نمی پاید؛
که تاریکی شبهای «عمران» و «حنّه»، به
فروغی هماره فروزان، مزیّن می شود و احساس
مادری را در خود، با حمد حق سبحانه، به
مبارکی حس می کند و از عمران می شنود؛
«فرزندی خواهند داشت، چنان مبارک و میمون
که مردگان را زنده می کند و …».
و اما عمران، قبل از میلاد نوزاد، با وجود
شریک بودنش در این آرزو، رخت از جهان
برمی بندد و به دیار باقی رهسپار می شود و
شادی و سرور این مادرِ تنها، رنگی دیگر به
خود می گیرد.
روزها در پی هم می گذرند. روزهایی غرق
در اضطراب و شتاب.
دوران حمل به پایان می رسد. نوزاد متولد
می شود و اما «برخلاف انتظار حنّه، دختر بود» و
حال آنکه، در ذهن و نذر مادر، فرزند پسر
تقرّبی دیگر داشت و «در پندار آن دیار، دختر،
شایسته چنین نذری نبود.»
با دلی لبریز از اندوه دست به التماس
برمی دارد. با دلی غمگین، به خداوند که:
«پروردگارا، من او را دختر زاییده ام.» با این
وجود از وعده ای که عمران به او داده بود،
ناامید نشد و با خود اندیشید: «فرزندان نیکویی
را که بدانها وعده داده شده ام، از همان دختر
خواهند بود.» و دختر و فرزندانش را به خدای
متعال سپرد.
نام دختر را «مریم» نهاد. تا عبادتکار و
پرهیزکار شود. مریم را به معبد سپرد و مریم
بحق در زیبایی جسم و روح، بی مثال بود؛
«آنچنان زیبا که خدای عزّوجل؛ با زیبایی
مریم، حجت را بر خوبرویان تمام می کند و او را
دلیلی بر زیبایی و پاکدامنی می خواند.»
«زکریا»، عهده دار کفالت مریم شد. و
وقتی قرب او را نزد پروردگار یکتا دید؛
«آنگاه که برایش روزی بی حساب
می آوردند»؛
از درگاه حق ملتمسانه خواست تا فرزندی
پاکیزه به او ببخشد و زکریا، بر محراب عبادت
ندائی شنید که «خداوند تو را به «یحیی»
بشارت می دهد» و او سه روز تمام روزه
سکوت داشت.
زکریا، صمیمانه و خالصانه، مریم را در پناه
گرفت و در پرورش او کوشش بسیار کرد.
مریم هر روز بزرگتر می شد. او دختری بود
پاکیزه و مبرّا از هر گونه رجس و آلودگی و
«بتول و عذرا».
دارای تمام فضائل و کرامات عصر خویش
بود و با وجود زیبایی و مرتبه خانوادگی که
داشت، در اخلاق، برترین بود. شب و روز را در
مکانی که برای عبادتش ساخته بودند، به راز و
نیاز مشغول بود و به خاطر هیچ یک از نیازهای
مادی و دنیایی، سر از محراب برنمی داشت. و
«مریم، به حق برگزیده حق بود.»
مریم، همیشه در خانه اش از غذاهای
بهشتی تناول می کرد و این باعث شده بود که
زکریا به قرب او پی ببرد و غذایی که مریم
تناول می کرد، جدای از غذای مردم آن زمان و
حال بود.
*
ندای روح نوازی او را می خواند و او که تا
آن زمان جز به اعتکاف و عبادت، سخن نگفته
و نیاندیشیده، به گمان خود با غریبه ای سخن
می گوید و آنگاه که او را به موعظه می خواند، که
از او دوری گزیند؛ «در می یابد او موجودی
زمینی و بشر نیست.» خود را حامل امانت الهی
می یابد. غرق در احتراقی باور نکردنی و
ناشکیب، می اندیشد به حرفهای آنان که گنگ
و کرند.
این واقعیت شیرین را تلخ می پندارد و غم
مهلکی بر قلبش سایه می افکند و اما خداوند
«رحیم» و «ستار»، او را در پناه مجد و
بزرگواری خویش قرار می دهد و به او مژده
نوزادی را می دهد که قبل از تولد با مریم
صحبت می کند و غم از دل مادر می زداید و
حال آنکه با خود مریم نیز قبل از تولد ملائک
سخن می گفتند:
«و اذ قالت الملائکه یا مریم»
«و او را بر تمام زنان عالم به واسطه
پاک ترین بودن، برتری می دهند.»
«ان اللّه اصطفاک و طهّرک و اصطفاک علی
نساء العالمین»
مریم، دریافت که مولودی قرار است به دنیا
بیاید که پاکیزه ترین انسان عصر خود خواهد بود
و با وجود تمام غصه هایش آنگاه که «نوزادش
قبل از تولد، با او به شیوایی تمام سخن گفت»،
تمام غصه هایش زدوده شدند و او آرامش و
امنیت را احساس کرد.
به گوشه ای می رود و در انتظار تولد نوزادش
بی قرار و ناشکیب می ماند.
در تنهایی، غمِ پاسخگویی و اندیشه مردم،
آزارش می دهد و اینکه، تنها چه خواهد کرد؟ و
ندا می شنود که:<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 