پاورپوینت کامل هنر، ساختن آیینه از سنگ سیاه است ۲۷ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل هنر، ساختن آیینه از سنگ سیاه است ۲۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل هنر، ساختن آیینه از سنگ سیاه است ۲۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل هنر، ساختن آیینه از سنگ سیاه است ۲۷ اسلاید در PowerPoint :
>
۷۶
نان در کشور پهناورمان شانه به شانه
مردان به سازندگی مشغولند و در روستاها
بیشتر از مردان در تلاشند. زنان روستایی هر
روز با تاریکی آسمان به تلاش برای روشنایی
زندگی مشغول و تا آمدن ستاره در دشت و
مزرعه، بذر تلاش می کارند. تا آسایش دائمی
برای خانواده فراهم کنند و هیچ گاه خستگی از
تن رنجور اما امیدوار آنها بیرون نمی رود.
زن روستایی، دختر سخت کوش دیروز،
مادر امروز و فردی مجرب برای فردای خانواده
است. او شب و روزش را به هم گره می زند و
همراه با تربیت فرزند و چرخاندن چرخ اقتصاد
خانه، زندگی را به حرکت وامی دارد و هر گاه از
کار طاقت فرسای روستا، فراغتی بیابد از هنر
طبیعت روستا درسی می گیرد و خون
زندگی اش را در رگهای فرش یا گلیم می ریزد و
نَفَس روح بخش زندگی روستایی خود را در تار
و پود آن می دهد.
اینان هنرمندان واقعی دشتهای زندگی اند.
نایافت مبارکشاهی، یکی از این هنروران
روستایی است که نه تنها هنر زندگی کردن با
روزگار را دارد، هنرمند زندگی ساز در
سخت ترین شرایط بوده است. وقتی که در
روستای کوچک او آیه های یأس می خواندند، او
با چشمی چون کوهها و دشتهای روستای
نودشه (کرمانشاه) بذرهای امید می کاشت.
آن زمان که هیچ امکانی برای زنده ماندن
او نبود، زندگی را زنده کرد و اکنون خوشحال از
پیروزی است. او ۴۲ سال را به تلخی اما فکر
ساختن برای خانواده گذرانده است.
ششمین نمایشگاه ایرانگردی فرصتی
برای این گفت و شنود کوتاه با او بود. آنجا
محل جمع شدن زنان و مردان هنرمند
ایران زمین بود. غرفه های متعدد با
دستبافته های زیبای زنان، سفالینه های عشق
و ماکتهای زیبای میراث فرهنگی، جلوه ای
دیدنی به نمایشگاه بین المللی تهران داده بود.
در آلاچیقها، چادرهای سیاه و کپرهای
شبه روستایی، زنان و دختران روستایی به هنر
روستایی مشغول بودند و بعضی در حال پختن
نان تازه بودند.
به غرفه پاوه کرمانشاه می روم. از دور، دود
تنور و بوی نان ساجی مشام هر بازدیدکننده ای
را سست می کرد و تصویری از دود تنورهای
روستایی در صبحگاهان دیده می شد.
بازدیدکنندگان برای خوردن نانی همراه با دوغ
محلی جمع شده بودند اما زن نودشه ای
گفته های فراوان از زنان روستایی و خود در دل
داشت. سفره دلش چون سفره نانش پر از
حرفهای نغز و هنری از زنان بود.
از او می پرسم، شما با این لهجه شیرین
فارسی که صحبت می کنید، چه میزان سواد
دارید؟ او با آهی سرد در کنار تنوری گرم
می گوید: «وقتی ازدواج کردم، بی سواد بودم،
در چند سال اخیر به کلاسهای نهضت رفتم و
سواد خواندن و نوشتن و قرآن را یاد گرفته ام.»
پس از اشاره به سخت کوشی زنان
روستایی کشور، از وی می پرسم: زن روستایی
و شهری چه تفاوتی با هم دارند؟
ـ «زن در طول تاریخ ظلم دیده و رنج را با
خود دارد و در هر زمان و هر جا بیشتر از مردان
کار کرده است و کمتر از آنها مزد برده است! اما
امروزه زن شهری روز کار می کند، باقی وقت را
به استراحت می پردازد ولی زن روستایی روز و
شب را نمی شناسد و از حقوقی هم برخوردار
نیست!»
مبارکشاهی با همه رنجها و سنتهای تنیده
بر روح و تنش، زن روز است و هیچ چیز او را
در زندگی و سازندگی مأیوس نکرده است. از او
در مورد ازدواجش می پرسم. با چهره ای مصمم
و در حال پختن نان می گوید: «از زمانی که
چشم باز کردم و اطراف خود را دیدم به کار
کشاورزی و قالیبافی مشغول بوده ام و هنگام
ازدواج هیچ حق انتخابی نداشتم و پدرم مرا به
جبر و زور به عقد مردی درآورد که هیچ منطقی
برای زندگی کردن نداشت.»
خانم مبارکشاهی که اکنون صاحب ۵ فرزند
است در پاسخ به این پرسش که چرا ازدواج
اجباری را قبول کردید، پاسخ می دهد: «من
یادم نمی آید چه زمانی مادرم فوت کرده بود. با
بی مادری و وجود ۶ خواهر دیگر و پتک سنگین
سنتهای خانوادگی هیچ راه دیگری را
نمی توانستم انتخاب کنم و اگر قبول نمی کردم
جای زندگی کردن در خانواده نداشتم.»
او مسیرهای دشوار زندگی بعد از ازدواج را
با صبر و استواری پیموده و با هنرمندی برای
ساختن زندگی خود و خانواده اش تلاش کرده
است و امید را در دل زنان و دختران روستایش
حیات بخشیده است. وی با قیافه ای جدی و
دستی هنرمندانه در حال پخت نان بدون
پرسش من ادامه می دهد: «مردان (پدر و
شوهرم) در زندگی من گره های زیادی بستند،
اما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 